هفت راه برای کمک به افراد مبتلا به اضطراب
ما محصولاتی را اضافه می کنیم که فکر می کنیم برای خوانندگان مفید هستند. اگر شما
از طریق پیوندهای موجود در این صفحه خرید کنید، ممکن است کمیسیون کمی کسب کنیم. فرایند ما اینجاست.
چگونه برندها و محصولات را بررسی کنیم
Healthline فقط مارکها و محصولاتی را به شما نشان میدهد که ما از آنها حمایت میکنیم.
تیم ما بهطور کامل توصیههایی را که در مورد خود ارائه میدهیم بررسی و ارزیابی میکند. سایت. برای اثبات اینکه تولیدکنندگان محصول استانداردهای ایمنی و کارایی را رعایت کردهاند، ما:
- مواد تشکیل دهنده و ترکیب را ارزیابی میکنیم: آیا آنها پتانسیل ایجاد آسیب را دارند؟
- برند را ارزیابی کنید: آیا با یکپارچگی کار می کند و به بهترین شیوه های صنعت پایبند باشید؟
<همه ادعاهای بهداشتی را بررسی کنید: آیا آنها با مجموعه شواهد علمی فعلی مطابقت دارند؟
ما تحقیق را انجام می دهیم تا بتوانید محصولات قابل اعتمادی را برای سلامتی و تندرستی خود پیدا کنید.
دانستن از نحوه عملکرد اضطراب می تواند به شما کمک کند تا بهتر از عزیزان حمایت کنید بدون اینکه به طور ناخواسته اضطراب آنها را بدتر کنید.
وقتی در سال 2001 برای اولین بار به خانه همسرم (اکنون) نقل مکان کردم، او نمیخواست نام من را در پیام تبریک دستگاه منشی ما بنویسد. به دلیل فاصله سنی زیاد و رابطه همجنسگرایان، او بهطور موجهی نگران بود که والدینش نسبت به نقل مکان من چه واکنشی نشان دهند. بنابراین او آن را برای چندین ماه از آنها نگاه داشت. گرچه برای او و موقعیتش احساس دلسوزی زیادی داشتم، اما از اینکه اضطراب او بر من تأثیر میگذاشت، ناامید بودم – و دوست نداشتم طوری رفتار کنم که انگار چیزی برای شرمندگی داریم.
سناریوها. وقتی کسی در زندگی شما با اضطراب دست و پنجه نرم می کند، این موارد رایج است. ممکن است فرد مورد علاقه شما آنقدر احساس ترس کند که از اقدامی اجتناب کند، یا به روشی رفتار کند که بی ملاحظه است یا باعث افزایش اضطراب شما می شود. این ممکن است به نظر برسد که دوست پسری دائماً وظایف یا بحثهای مهم را به تعویق میاندازد، دوستی که از تنهایی شکایت میکند اما از قرار ملاقات خودداری میکند، یا رئیسی که همیشه روی آنچه ممکن است اشتباه باشد تمرکز میکند و همه را بدبخت میکند. مشاهده اضطراب در کسی که میشناسید دشوار است، و حتی سختتر وقتی اضطراب او باعث اضطراب شما میشود.
اما برای کمک به افراد مضطرب چه کاری میتوانید انجام دهید؟
ابتدا باید این را درک کنید. اضطراب یک ویژگی انسانی است، نه یک نقص. بسیاری از ما هر از گاهی مضطرب می شویم، زیرا این یک احساس کلی مفید است که به ما کمک می کند تا تهدیدات بالقوه را ببینیم، ما را نگران طرد شدن اجتماعی می کند و ما را در معرض فریب خوردن نگه می دارد. در حالی که مستعد بودن در اضطراب ممکن است یک عیب به نظر برسد، در واقع مفید است که برخی از افراد در یک جمعیت محتاط تر باشند و اغلب به این فکر می کنند که چه چیزی ممکن است اشتباه پیش بیاید.
با این حال، گاهی اوقات افراد به الگوهای رفتاری می پردازند. مقابله با اضطرابی که باعث گلوله برفی شدن آن می شود. آنها بیش از حد فکر می کنند (نشخوار فکری در مورد گذشته یا نگرانی در مورد آینده)، از هر چیزی که باعث اضطراب آنها می شود اجتناب می کنند، و از راهبردهای جبرانی استفاده می کنند – مانند بسیار کمال گرا بودن برای اجتناب از احساس یک شیاد در محل کار – که اضطراب آنها را به طور موقت کاهش می دهد اما در طولانی مدت آن را افزایش می دهد. مدت، اصطلاح. این استراتژیهای مقابلهای همچنین میتوانند افراد را از خود دور کنند—افرادی مانند شما.
در حالی که دیدن رنج این افراد ناراحتکننده و خستهکننده است، کارهایی وجود دارد که میتوانید برای کمک به آنها انجام دهید. در اینجا برخی از استراتژی هایی است که من بر اساس کتابم توصیه می کنم، جعبه ابزار اضطراب.
به دلیل تکامل، ما به ترس واکنش نشان می دهیم یا با جنگ، فرار یا یخ زدن. برای افراد مختلف، یکی از این پاسخ ها معمولاً غالب است. به عنوان مثال، همسر من به جای برخورد با چیزهایی که باعث می شود او احساس استرس و وحشت کند، یخ می زند و سرش را در شن فرو می کند. من بیشتر به جنگیدن گرایش دارم و اگر استرس داشته باشم تحریک پذیر، بیش از حد کمال گرا یا جزم گرا می شوم.
وقتی میدانید که اضطراب به گونهای طراحی شده است که ما را در حالت حساسیت به تهدید قرار دهد، درک کسی که احساس ترس (یا استرس) دارد و با تحریکپذیری یا حالت تدافعی رفتار میکند و دلسوزی آسانتر است. برای آنها. با توجه به نحوه تجلی اضطراب در فردی که به او اهمیت می دهید، می توانید الگوهای او را بیاموزید و در موقعیت بهتری برای کمک باشید.
این بهتر است از کسی بپرسید چه نوع پشتیبانی را به جای حدس زدن ترجیح می دهد! با این حال، ما از تحقیق افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند (معمولاً کسانی که در گذشته رد کردن مراقبت یا روابط را تجربه کرده اند) احتمالاً به نمایش قوی حمایت عملی ملموس بهترین پاسخ را می دهند. این میتواند شامل کمک به فرد مضطرب باشد که وظایف را به مراحل قابل کنترل تقسیم کند، یا صحبت از گزینههای خاص برای نحوه برخورد با یک موقعیت دشوار، مانند نحوه پاسخ دادن به یک ایمیل عصبانی، اما همچنان در حین انجام این کار، استقلال و استقلال خود را تصدیق کند.
افراد دیگر به احتمال زیاد حمایت عاطفی را ترجیح می دهند، به ویژه آنهایی که به طور ایمن وابسته هستند یا به دلیل ترس از رها شدن یا تحت فشار قرار گرفتن احساساتشان بر دیگران، سبک دلبستگی «مشغول» دارند. افرادی مانند این به اظهاراتی که تاکید می کنند بخشی از یک تیم فشرده هستند به خوبی پاسخ می دهند – به عنوان مثال، طرفدار آنها می گوید: “این سخت است اما ما یکدیگر را دوست داریم و با هم از آن عبور خواهیم کرد.”
البته اینها کلیات هستند و شما باید با مشاهده آنچه در موقعیت خاص شما کار می کند، حمایت خود را تنظیم کنید. اما زمانی که با کسی رابطه بسیار نزدیکی دارید، میتوانید بر اساس درک دقیق الگوهای اضطراب فرد مورد علاقهتان، از او حمایت کنید.
اگر فرد مورد علاقه شما بینشی در مورد اضطراب خود دارد، می توانید به او کمک کنید تشخیص دهد که چه زمانی الگوهای اضطراب محور آنها رخ می دهد. وقتی همسرم متوجه میشود که من اضطرابم را در مورد کار از طریق عصبانی بودن با او یا بیش از حد بداخلاق ابراز میکنم، برایم مفید است. از آنجایی که ما الگوهای یکدیگر را به خوبی می شناسیم و رابطه ای قابل اعتماد داریم، می توانیم به عادت های یکدیگر اشاره کنیم. نه اینکه همیشه با لطف مواجه میشوید، اما به هر حال پیام غرق میشود.
اگر میخواهید این کار را انجام دهید، ایده خوبی است که ابتدا از آنها اجازه بگیرید. به خاطر داشته باشید که افرادی که در مورد اضطراب خود بینش دارند، اغلب هنوز احساس می کنند مجبور هستند که به افکار مضطرب خود “تسلیم” شوند. به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به اضطراب سلامتی ممکن است منطقاً بداند که رفتن هر هفته به پزشک برای آزمایش های متعدد غیرضروری است، اما آنها نمی توانند به خود کمک کنند. اگر کسی که دوستش دارید در مورد اضطراب خود بینش ندارد یا در مدیریت اجبارها مشکل دارد، احتمالاً بهتر است او را تشویق کنید تا به یک روانشناس بالینی متخصص در درمان اضطراب مراجعه کند.
< /div>
اگر خود را در مورد مدلهای شناختی-رفتاری اضطراب آموزش دهید، پشتیبان مفیدتری خواهید بود، که می توانید با خواندن یا شرکت در یک جلسه درمانی با فرد مورد علاقه خود. اما، بهجای آن، ممکن است از تکنیکهایی استفاده کنید که میتواند برای افرادی که از اضطراب رنج میبرند مفید باشد.
معمولاً، افراد مضطرب یک سوگیری طبیعی نسبت به فکر کردن به بدترین سناریوها دارند. برای کمک به آنها در این مورد، می توانید از یک تکنیک شناخت درمانی استفاده کنید که در آن از آنها بخواهید سه سوال را در نظر بگیرند:
- بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟
- چه چیزی وجود دارد. بهترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد؟
- واقع بینانهترین یا محتملترین چیست؟
بنابراین، اگر عزیز شما مضطرب است که ساعتها قبل از والدینش خبر داشته باشد اما نکرده اید، می توانید به آنها پیشنهاد دهید که بدترین، بهترین و محتمل ترین توضیح ها را برای عدم ارتباط در نظر بگیرند.
مراقب باشید که بیش از حد به فرد مورد علاقه خود اطمینان ندهید که ترس او محقق نخواهد شد. تاکید بر توانایی مقابله آنها مفیدتر است. برای مثال، اگر آنها نگران داشتن یک حمله هراس در هواپیما، می توانید بگویید، “این بسیار ناخوشایند و ترسناک خواهد بود، اما شما با آن کنار می آیید.” و اگر فرد مورد علاقه تان از اینکه شخص دیگری از دست او عصبانی است یا از او ناامید شده است مضطرب است، اغلب مفید است که به او یادآوری کنید که شما فقط می توانید اعمال خود را انتخاب کنید و به طور کامل واکنش های دیگران را کنترل نکنید.
اجتناب یک ویژگی اصلی اضطراب است، بنابراین گاهی اوقات ممکن است احساس کنیم با انجام کارهایی برای عزیزان اجتنابی خود و ناخواسته اجتناب از آنها کمک کنید. به عنوان مثال، اگر هم اتاقی مضطرب شما تماس های تلفنی را فوق العاده استرس زا می بیند و شما در نهایت این کار را برای او انجام می دهید، آنها هرگز از اجتناب خود جلوگیری نمی کنند.
یک اصل کلی خوب که باید در نظر داشت این است که حمایت به معنای کمک به کسی است. برای کمک به خود، انجام ندادن کارها برای آنها، که تقریباً شامل هر کاری می شود که در واقع خود آن کار را انجام ندهید. به عنوان مثال، ممکن است پیشنهاد دهید در اولین جلسه درمانی با عزیزتان در صورت تعیین قرار ملاقات شرکت کنید. یا، اگر مطمئن نیستند که چگونه یک درمانگر را انتخاب کنند، ممکن است راههایی را برای انجام این کار در نظر بگیرید، اما اجازه دهید آنها انتخاب کنند.
یک استثنا ممکن است زمانی باشد که اضطراب فردی با افسردگی شدید همراه باشد. اگر نتوانند خود را از رختخواب بیرون بیاورند، ممکن است آنقدر تعطیل شوند که به طور موقت به افراد نیاز داشته باشند تا هر کاری را که برای زنده ماندن آنها لازم است انجام دهند. همچنین، گاهی اوقات عزیزان آنقدر گرفتار یک اختلال اضطرابی می شوند که در حالت زنده ماندن خالص قرار دارند و برای انجام کارها به کمک عملی بیشتری نیاز دارند. با این حال، در شرایط کمتر شدید، بهتر است بدون در نظر گرفتن یا بیش از حد اطمینان، پشتیبانی ارائه دهید.
برای افرادی که مشکلات جدی تری دارند، چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ افرادی که مواردی مانند اختلال هراس، افسردگی آمیخته با اضطراب، استرس پس از سانحه، یا تفکر وسواسی (از جمله افکار مربوط به اختلالات خوردن) را تجربه میکنند، ممکن است ترس داشته باشند که به معنای واقعی کلمه دیوانه شوند. کمک به آنها ممکن است فراتر از توانایی شما باشد.
هنوز هم می توانید از بسیاری جهات حمایت کنید. هنگامی که فردی اضطراب قابل توجهی را تجربه می کند، مفید است که به او اطمینان دهید که درک کلی شما از او تغییر نکرده است. آنها هنوز همان شخص هستند؛ آنها فقط از یک وضعیت مشکل موقتی رنج می برند که از کنترل خارج شده است. آنها شکسته نیستند و کسی که هستند تغییر نکرده است. تا جایی که ممکن است، میتوانید با مشارکت در علایق و سرگرمیهایش یا تشویق آنها به جنبههای مثبت هویت خود کمک کنید.
گاهی اوقات، افرادی که مشکلات اضطرابی مزمن دارند، علاقهای به تغییر ندارند. برای مثال، ممکن است با فردی دوست باشید که آگورافوبیا یا اختلال خوردن دارد، اما وضعیت او طولانی مدت و پایدار است. در این موارد می توانید آن شخص را بپذیرید تا احساس انزوا نکند. مهم بودن در مورد محدودیت های خود بدون شرمساری بیش از حد آنها یا اصرار آنها برای “عادی شدن” اغلب بهترین استراتژی است.
بدانید که هدف شما کمک کردن است، نه معالجه فرد یا رهایی از اضطراب. مسئولیت پذیری بیش از حد در واقع نشانه ای از اضطراب است، بنابراین مطمئن شوید که خودتان در این دام نیفتید.
به خاطر داشته باشید که نیازی نیست حمایت شما مستقیماً بر اضطراب متمرکز شود. به عنوان مثال، ورزش برای اضطراب بسیار مفید است. بنابراین شاید بتوانید به سادگی پیشنهاد دهید که با هم پیاده روی کنید یا در کلاس یوگا شرکت کنید. همچنین خوب است که محدودیت هایی برای پشتیبانی خود قائل شوید. یک مکالمه 20 دقیقه ای بدون استرس در حین پیاده روی به احتمال زیاد مفیدتر (و کمتر خسته کننده) از یک بحث دو ساعته ماراتن است.
کمک به فردی که اضطراب دارد همیشه آسان نیست و شما ممکن است احساس کنید اشتباه می کنید. اما، اگر به خود یادآوری کنید که شما و عزیزتان هر دو بهترین کار را انجام می دهید، می تواند به شما کمک کند تا همه چیز را در چشم انداز خود نگه دارید. مهم است که دلسوز بمانید و به قول معروف ابتدا ماسک اکسیژن خود را بپوشید. به این ترتیب، ذهن روشن تری برای فهمیدن اینکه چه اتفاقی در مورد عزیز مضطرب شما می افتد و چگونه می توانید واقعاً کمک کنید، خواهید داشت.
این مقاله در ابتدا در خوب بزرگ، آنلاین مجله مرکز علوم بزرگتر در دانشگاه کالیفرنیا برکلی.
آلیس بویز، دکتری، نویسنده مجموعه ابزار ذهن سالم، که این مقاله از آن اقتباس شده است. او همچنین نویسنده مجموعه ابزار اضطراب و یک وبلاگ نویس مکرر برای روانشناسی امروز. تحقیقات او توسط انجمن روانشناسی آمریکا منتشر شده است.