انرژی خود را کجا متمرکز می کنید؟ چطور به کارش می بری؟
انرژی خود را کجا متمرکز می کنید؟ چطور به کارش می بری؟
این روزها نحوه استفاده از زمان و انرژی خود بر اساس خوب زندگی کردن و موفقیت بسیار مهمتر شده است!
متخصص توسعه شخصی و مربی زندگی مهمت ی. اوزل به این سؤال پاسخ داد که کجا، چه زمانی و چگونه از انرژی خود استفاده می کنیم.
اگرچه آنها جملات بسیار کنایه آمیزی مانند “من ناراضی و خوشحالم” می گویند، اما اکثر مردم همچنان سعی می کنند بهترین کار را انجام دهند. آنها کمتر و کمتر می خوابند، به وعده های غذایی سریع روی می آورند، و قهوه و نوشیدنی های مشابه بیشتری مصرف می کنند.
تقاضای بیش از حد زندگی، به ویژه موسسات، این کارمندان را بیشتر بی حوصله و کم تحمل می کند و به جای دیدن آنها. خانههایی که خسته به آنها برمیگردند، بهعنوان منبع شادی، کاملاً آن را مکانی برای استراحت میدانند.
امروزه اساس زندگی خوب و موفقیت نحوه استفاده از زمان نیست، بلکه نحوه استفاده از انرژی است که بسیار مهمتر می شود. آن شاخص های بسیار مهمی که ما آنها را شادی و موفقیت می نامیم تا حد زیادی به میزان انرژی بستگی دارد. کجا، چه زمانی و چگونه از انرژی خود استفاده می کنیم تفاوت واقعی را ایجاد می کند.
زندگی خوب چیست؟
آنچه ما آن را زندگی خوب می نامیم در واقع به ما می گوید که از چه ارتباطات قوی بین انرژی و زندگی خود استفاده می کنیم. چهار مرحله مختلف برای تمرکز افراد برای تمرکز انرژی وجود دارد:
- تقدیم از صمیم قلب
- اتصال
- اتصال جزئی
- نشکن
آنچه ما فداکاری قلبی می نامیم، نام واقعی تبدیل انرژی ما به اشتیاق و اشتیاق ما به اثر و معنی است. این برای دوست داشتن یا مجبور به انجام کاری نیست، بلکه انجام آن عاشقانه، حتی عاشقانه، یعنی با عشق است.
یک زندگی معمولی، که در آن عباراتی مانند “همانطور که می دانید” نقش اصلی را ایفا می کند، باعث می شود افراد بسیار بیشتر از آنچه که تولید می کنند انرژی مصرف کنند. به این ترتیب، کاهش انرژی زندگی ما را از پیگیری هدف زندگی خود باز می دارد.
وقتی به افراد به طور کلی، چه در آموزش و چه در زندگی نگاه میکنم، میبینم که وقتی عصبانی، حسادت یا آزرده خاطر هستند، میخواهند کاری متفاوت انجام دهند. با این حال، من معتقدم که شروع چنین تغییری، بدون واگذاری آن به زمان و یک جریان کنترل نشده، ما را راحتتر از روال خارج میکند.
“چه خوب است که هر روز از جایی مهاجرت کنید،
چقدر خوب است که بدون ابر یا یخ زدن جریان داشته باشید،
چه خوب است که هر روز در جایی فرود بیایید،
چه خوب است که بدون ابری یا یخ زدن جریان داشته باشید،
رفتم با دیروز عزیزم،
اکنون باید چیز جدیدی بگوییم،
همه کلمات متعلق به دیروز هستند،
اکنون باید چیز جدیدی بگوییم…
بله، همانطور که مولانا گفت، ما باید حرف جدیدی بزنیم، نه فقط بگوییم، بلکه کمی هم عمل کنیم، بدون اینکه روزها، ماه ها یا سال ها منتظر بمانیم. ای کاش می توانستیم کمی بفهمیم که حتی زمانی که خطر از دست دادن را داریم چقدر به دست آورده ایم و خواهیم داشت. شاید به این ترتیب بتوانیم دیروز را بدون ترس، با آنچه از دیروز آموختیم، با یک خداحافظی صمیمانه پشت سر بگذاریم.
چگونه از انرژی خود استفاده می کنید؟
تا زمانی که به استفاده از انرژی خود در سطوح جدایی یا دلبستگی نسبی ادامه دهیم، شانس ما برای گفتن “این زندگی من است” بسیار کاهش می یابد. از سوی دیگر، دنبال کردن آنچه میخواهیم و آنچه میتوانیم با انرژی قوی انجام دهیم، میتواند زندگی ما را بسیار رنگارنگتر کند.
وقتی به زندگی خصوصی و فرهنگ شرکت نگاه میکنم، آشکار کردن عشق، ایمان و تفاوتهایمان به جای ترسها (که برعکس هستند) ما را «هم واقعی و هم پرانرژی» میکند. چیزی که ما آن را زندگی خوب می نامیم، با افزودن عمل و معنا به انرژی ما، پاسخ مشخصی پیدا می کند.
وقتی انرژی خوب را با فداکاری قوی متعادل میکنیم، میتوانیم درباره خوب زیستن بیشتر صحبت کنیم. یک سال جدید دیگر نزدیک است، چقدر برنامه ریزی می کنید که انرژی خود را برای خوب زندگی کردن در کجا متمرکز کنید؟
مهم نیست موضوع چیست، همانطور که وقف میشوید و عشق را به آنچه که خود را به آن اختصاص میدهید اضافه میکنید، بدون ذکر انرژی و زندگی، به خود تبدیل میشوید.
ترس یا عشق؟ باید چشمانمان را باز کنیم