کتاب خلاصه فراخوان عیسی
کتاب خلاصه فراخوان عیسی
12 دقیقه خواندن ⌚
لذت بردن از آرامش در حضور او
آماده ای برای یک دور از پیام های الهی؟
زیرا سارا یانگ 366 مورد از آنها را دارد.
و او آنها را در مراسم عبادی روزانه محبوبش به اشتراک می گذارد:
صدای عیسی.
چه کسی باید “دعوت عیسی” را بخواند؟ و چرا؟
خب، مسلم است که برای داشتن هر گونه ارتباطی با این کتاب، باید مسیحی باشید.
اما، باز هم، این ممکن است مشکل ساز باشد، به خصوص اگر شما یک پروتستان هستید که به شدت به آموزه های sola scriptura / Solus Christus پایبند هستید.
خواهید دید چرا.
درباره سارا یانگ
سارا یانگ یک نویسنده مسیحی آمریکایی است.
سارا پس از دریافت آموزش رسمی در زمینه مشاوره و مطالعات کتاب مقدس از مدرسه علمیه میثاق در سنت لوئیس، با همسرش استیو به عنوان مبلغ ابتدا در ژاپن و سپس در استرالیا کار کرد.
او تاکنون کتابهای زیادی نوشته است، از جمله عیسی زندگی میکند، عیسی امروز، عیسی همیشه، عیسی که بچهها را میخواند، عیسی دعوت میکند: 365 عبادت برای بچهها، و صلح در حضور او، عیسی عزیز، عیسی که کتاب مقدس را فرا میخواند. کتاب داستان، و غیره.
با این حال، او بیشتر به خاطر Jesus Calling مشهور است، کتابی که بیش از 25 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته است.
«خلاصه PDF در حال فراخواندن عیسی»
دعوت عیسی یک مراسم عبادی روزانه است – به این معنی که شامل 366 پیام است که باید به شما کمک کند تا هر روز از یک سال تقویمی را طی کنید در حالی که خدا را در کنار خود داشته باشید.
در نتیجه، خلاصه کردن مطالب کتاب غیرممکن است.
اما، خلاصه کردن مقدمه سارا یانگ که بیش از هر چیز دیگری را که میتوانید در دعوت عیسی بخوانید، بیش از نور روشن میتابد، بسیار ممکن است.
تلقینات خدا شماره 1: “عیسی شیرین”
سارا یانگ در اولین جمله عیسی در حال فراخواندن می نویسد: “من برای اولین بار حضور خدا را در محیطی با زیبایی عالی تجربه کردم” – و شما قبلاً می دانید که این یک کتاب عمیقاً معنوی است که نوشته شده توسط یک مؤمن واقعی یا یک جلد تا حدی عجیب و غریب که توسط یک فرد عجیب و غریب گردآوری شده است.
(فعلاً به شما اجازه قضاوت می دهیم.)
به هر حال، سارا یانگ، دختر یک استاد کالج، در آن زمان در یک جامعه مسیحی در یک روستای کوچک آلپ در فرانسه زندگی میکرد و در حال تحصیل بود و به قول او، «آزاد بود تا محیطی شبیه به سرزمین پریان را کشف کند. اطراف او.
و او این کار را کرد.
او هر روز از یک پاشنه شیب دار بالا می رفت تا به منظره ای پانوراما از “زیبایی ناگسستنی” دست یابد، که شامل همه چیز از کلیسایی با شیب های مرتفع از دریاچه ژنو تا نوک های یخی آلپ بود.
و سپس، یک شب:
من به منطقه ای عمیقاً جنگلی رفتم و از زیبایی سرد و مهتابی احساس آسیب پذیری و شگفتی کردم. هوا ترد و خشک بود و برای استنشاق نافذ بود. ناگهان احساس کردم مه گرمی مرا فرا گرفته است. من از حضور دوست داشتنی آگاه شدم، و پاسخ غیرارادی من این بود که زمزمه کنم: “عیسی شیرین.” همانطور که در این ارتباط کوتاه فکر می کردم، متوجه شدم که این پاسخ یک قلب تبدیل شده بود. در آن لحظه فهمیدم که به او تعلق دارم. این بسیار بیشتر از پاسخ های فکری بود که من در جستجوی آنها بودم. این رابطه با خالق هستی بود.
راستش را بگویم، اگر فرصتی برای تجربه چیزی مشابه داشته باشیم، ممکن است به همان خوبی احساس سارا یانگ را داشته باشیم.
اما داستان به همین جا ختم نمی شود.
تلقینات خدا شماره 2: “حضور بسیار زیاد”
سال بعد، سارا یانگ به ایالات متحده بازگشت تا به عنوان یک نویسنده فنی در ویرجینیا کار کند.
یک روز، رئیسش او را برای شرکت در یک کنفرانس مربوطه به آتلانتا فرستاد. یانگ این تکلیف را پذیرفت، اما او این کار را بدون هیچ اشتیاق یا تمایل به انجام آن انجام داد.
ببینید، در آن زمان، او “در غم از دست دادن یک رابطه دوستی جدی” بود، و همانطور که شما (متاسفانه) به خوبی میدانید، اینطور نیست که گاهی به چیزی (چه برسد به کنفرانسها) علاقهمند باشید. مانند اینها.
در واقع، به قول یانگ، برعکس بود: او حتی داشت به این فکر میکرد که آیا مسیحی بودن یا حتی بیشتر از آن مؤمن بودن فایدهای دارد.
یانگ که قادر به غلبه بر تنهایی و تاریکی اتاق هتلش نبود، شروع به قدم زدن بیهدف در خیابانهای آتلانتا کرد و با یک کتابفروشی روبرو شد.
او ناگهان به یک کتاب خاص کشیده شد: فراتر از خودماننوشته کاترین مارشال.
به طور طبیعی، او آن را خرید و تمام شب را صرف خواندن آن کرد.
او می نویسد: “دیگر احساس تنهایی نمی کردم.” «در آن اتاق استریل کنار تخت زانو زدم و احساس کردم که آرامش و عشق بر من حاکم شد. می دانستم که عیسی با من است و با درد قلب من همدردی می کند. این بیتردید همان «عیسی شیرین» بود که در کوههای آلپ ملاقات کرده بودم.»
حضور-کمتر از شانزده سال
یانگ ادامه میدهد: «در طول شانزده سال آینده، من به گونهای زندگی کردم که بسیاری از مردم ممکن است آن را یک زندگی مسیحی نمونه بدانند.»
این به چه معناست؟
خب، اول از همه، دریافت مدرک کارشناسی ارشد در مشاوره و مطالعات کتاب مقدس از مدرسه علمیه الهیات میثاق در سنت لوئیس.
در آنجا یانگ با شوهرش، استیو، یک مبلغ نسل سوم به ژاپن آشنا شد.
پس از فارغ التحصیلی، به او پیوست و هشت سال بعد را در ژاپن گذراند و کار کاشت کلیسا را انجام داد. در این بین، این زوج صاحب دو فرزند شدند: یک دختر و یک پسر.
بعد از ژاپن، استیو و سارا به ایالات متحده بازگشتند و سه سال بعد را در آنجا گذراندند. زمانی که استیو در یک کلیسای محلی ژاپن کار می کرد، سارا مدرک بیشتری در زمینه مشاوره در دانشگاه ایالتی جورجیا گرفت.
به عنوان بخشی از آموزش خود، او در یک مرکز مشاوره مسیحی در منطقه آتلانتا کار کرد.
و همه چیز عالی به نظر می رسید: سارا یک شوهر مهربان، دو فرزند لذت بخش داشت، و فرصتی برای کمک به “زنانی که به شدت زخمی شده بودند در مسیح شفا پیدا کنند.”
او نتیجه می گیرد: “با این حال، در طول این شانزده سال، حتی یک بار حضور عیسی را به وضوح تجربه نکردم.”
آغاز یک تلاش جدید
در تابستان 1990، سارا یانگ شروع به خواندن یک کتاب عبادی، راز حضور ماندگار از اندرو موری کرد.
این کتاب به او کمک کرد تا در “زمان بسیار بدون ساختار” زندگی خود ادامه دهد، که در طی آن سارا تحت چهار عمل جراحی قرار گرفت (دو مورد برای ملانوما)، مجبور شد کار خود را رها کند و مجبور شد بی وقفه با همسرش برای تایید ویزای استرالیا منتظر بماند. .
او می نویسد: «در میان آن تغییرات مهم، من به طور جدی شروع به جستجوی حضور خدا کردم. روزهای من تنها با خدا شروع شد، مجهز به کتاب مقدس، کتاب عبادی، دفتر دعا، قلم و قهوه. همانطور که در حضور او منتظر بودم، خدا شروع به آشکار کردن خود برای من کرد. یک یا دو ساعت تنهایی با او خیلی کوتاه به نظر می رسید.»
بالاخره، ویزاها رسید و استیو و سارا به استرالیا رفتند، جایی که سارا قرار بود در مورد آزار و اذیت زنان استرالیایی مشورت کند و آنها را با راه های مسیح آشنا کند.
درد شنیدن این داستانها تقریباً غیرقابل تحمل بود، بنابراین سارا هر روز برای محافظت دعا میکرد.
یک روز صبح، هنگام دعا، خداوند را در حال محافظت از او و خانواده اش تجسم کرد و آنها را با حضور محافظ خود احاطه کرد که به شکل نور طلایی و احساس آرامش عمیق تحقق یافت. سارا می گوید: «وقتی حضور خدا را به این شیوه قدرتمند تجربه کردم، تمام حس زمان را از دست دادم. “من به دنبال تجربه نبودم، اما با سپاس آن را دریافت کردم و با آن تقویت شدم.”
البته دلیلی برای این رویداد وجود داشت: فقط سه روز بعد، سارا مجبور شد به یک مشتری، یک بازمانده از زنای محارم، که در چندین مراسم شیطانی مورد آزار قرار گرفته بود، مشاوره می داد.
او میتوانست همه چیز را تحمل کند: میدانست که نور خدا بالای سرش است.
اولین پیام خدا
در سال 1992، سارا یانگ شروع به خواندن کتابی کرد که مستقیماً بر این کتاب تأثیر گذاشت.
با عنوان خداوند فرا می خواند، این کتاب عبادی بود که توسط دو “شنونده” ناشناس نوشته شده بود – زنانی که تصمیم گرفتند پیام هایی را که از طرف خدا دریافت کرده بودند ضبط کنند.
در کتاب، پیامها به صورت اول شخص نوشته شدهاند، همانطور که در هر «من» در خداوند دعوت میکند خدا را مشخص میکند.
اکنون، به علامت نقل قول در اطراف کلمه “شنوندگان” در بالا برگردید.
ما تعجب میکنیم: اگر این دو زن ناشناس واقعاً میتوانستند به پیامهای خدا گوش دهند، آیا آنها شنوندگان بدون علامت نقل قول نیستند؟ علاوه بر این، اگر اینطور نبودند، آیا کلاهبردار نیستند؟
سارا این سوالات را از خود نپرسید. و به نوعی، این بدان معناست که او به اولی اعتقاد دارد. بنابراین، ظاهراً خدا وقتی دیکته کتاب مقدس را تمام کرد، سکوت نکرد.
و اینجاست که همه چیز واقعاً عجیب است!
در سال 1993، سارا یانگ به این فکر افتاد که آیا او نیز میتواند پیامهایی را در زمان ارتباط با خدا دریافت کند.
او به ما میگوید: «من سالها در مجلات دعا مینوشتم، اما این ارتباط یک طرفه بود: من تمام صحبتها را انجام دادم. می دانستم که خدا از طریق کتاب مقدس با من ارتباط برقرار می کند، اما مشتاق چیزهای بیشتری بودم. بهطور فزایندهای، میخواستم بشنوم که خدا در یک روز معین چه چیزی را شخصاً به من میگفت.»
بنابراین، سارا تصمیم گرفت با قلم در دست به سخنان خدا گوش دهد و هر آنچه را که “باور داشت او می گوید” بنویسد.
و، voilà: “من پیامی دریافت کردم”، سارا بدون اینکه متوجه شود واقعاً به چه معناست میگوید. کوتاه، کتاب مقدس و مناسب بود. به موضوعاتی پرداخته بود که در زندگی من جاری بود: اعتماد، ترس و نزدیکی به خدا. من با نوشتن در دفتر دعای خود پاسخ دادم.»
اکنون، باید موافقت کنید: این یک کار بسیار پیش پا افتاده است که باید پس از دیدار خود خدا انجام داد.
پیام های خدا – 366 مورد از آنها (حداقل)
یانگ ادامه میدهد: «روزنامهنویسی من از مونولوگ به دیالوگ تغییر کرده است».
“به زودی، پیامها آزادانهتر به جریان افتادند و من یک دفترچه ویژه برای ضبط این کلمات خریدم. این روش جدید ارتباط با خدا نقطه اوج روزگار من شد. میدانستم که این نوشتهها آنطور که کتاب مقدس الهام گرفته نشدهاند، اما به من کمک میکنند به خدا نزدیکتر شوم.»
تحلیل سریع آن پاراگراف:
• ظاهراً، اگر نیاز به ضبط سخنان خدا دارید، بهتر است از یک دفترچه مخصوص برای آن استفاده کنید (در غیر این صورت، او واقعاً عصبانی می شد!)؛
• ارتباط با خدا نقطه اوج روزهای سارا یانگ بود. (حدس می زنیم برخلاف خرید آخرین بار اسنیکرز در یک دستگاه فروش خودکار؟ چرا کسی باید به آن اشاره کند همیشه؟)؛
• سخنان خدا گاهی به اندازه الهام نیست. مواقع دیگر (ظاهراً، موزهای خدا از روزگار گذشته در اعتصاب هستند – یا، حداقل، آنطور که به زبان انگلیسی الهام شده است).
به کنار شوخی، احساس میشود که سارا نمیداند واقعاً چه میگوید، زیرا به صراحت میگوید که “به دریافت پیامهای شخصی از جانب خدا ادامه میدهد.”
و آن:
این تمرین گوش دادن به خدا بیش از هر رشته معنوی دیگری صمیمیت من را با او افزایش داده است، بنابراین می خواهم برخی از این موارد را به اشتراک بگذارم. پیام هایی که دریافت کرده ام در بسیاری از نقاط جهان، به نظر می رسد مسیحیان به دنبال تجربه عمیق تری از حضور و صلح عیسی هستند. پیامهایی که در پی میآیند به آن نیاز احساس میکنند. البته کتاب مقدس تنها کلام نادرست خداست. نوشته های من باید با آن استاندارد تغییر ناپذیر سازگار باشد. من آنها را از دیدگاه عیسی نوشته ام. یعنی اولین شخص مفرد (من، من، من) همیشه به مسیح اشاره دارد. «شما» به شما اشاره دارد، خواننده، بنابراین دیدگاه عیسی است که با شما صحبت میکند.
دعوت عیسی عبادت
اکنون که میدانید دعوت عیسی چگونه به وجود آمد، وقت آن است که کمی در مورد محتوای واقعی آن به شما بگوییم،
همانطور که در بالا گفتیم، درست مانند The Daily Stoic، این کتاب یک عبادت روزانه است، به این معنی که شامل 366 پیام است، یک پیام برای هر روز از سال، ظاهراً هر یک از آنها مستقیماً از طرف خدا از طریق یانگ می آید.
یانگ همچنین پس از هر مطالعه روزانه، ارجاعات کتاب مقدس را نیز شامل میشود، زیرا، همانطور که میگوید، در حین گوش دادن به خدا، “آیات کتاب مقدس یا قطعاتی از آیات اغلب به ذهن میرسند.”
او از برخی از آنها به عنوان کتیبه برای هر یک از ماه ها استفاده می کند.
اگر علاقه دارید، این آیات هستند
کتابهای ماهانه کتاب مقدس
• ژانویه: خداوند میگوید: «من میدانم که برنامههایی که برای شما دارم، قصد دارد به شما سعادت بدهد و به شما آسیب نرساند، قصد دارد به شما بدهد. تو امید و آینده ای.» (ارمیا 29:11)
• فوریه: «به خداوند و قوت او بنگرید. همیشه صورت او را جستجو کن.» (مزمور 105:4)
• مارس: «وقتی همه خود را بیرون آورد، پیشاپیش آنها میرود و گوسفندانش از او پیروی میکنند، زیرا صدای او را می شناسند.» (یوحنا 10:4)
• آوریل: “در تمام راههای خود او را بشناسید و او راههای شما را راست خواهد کرد.” (امثال 3:6)
• مه: «جلال را به خداوند نسبت دهید. خداوند را در شکوه قدوسیت او پرستش کنید.» (مزمور 29:2)
• ژوئن: «زیرا من یهوه، خدای تو هستم که دست راستت را میگیرم و به تو میگویم، انجام بده. بدون ترس؛ من به شما کمک خواهم کرد.” (اشعیا 41:13)
• ژوئیه: “بنابراین، اکنون هیچ محکومیتی برای کسانی که در مسیح عیسی هستند وجود ندارد.” (رومیان 8: 1)
• اوت: “هر که به من ایمان آورد، چنانکه کتاب مقدس گفته است، نهرهای آب زنده از درون او جاری خواهد شد.” (یوحنا 7: 38)
• سپتامبر: «. . . من نور جهان هستم. هر که از من پیروی کند هرگز در تاریکی راه نخواهد رفت، بلکه نور زندگی خواهد داشت.» (یوحنا 8:12)
• اکتبر: «ای تمام خستهها و بارها نزد من بیایید و من به شما آرامش خواهم داد.» (متی 11:28)
• نوامبر: “و خدای من تمام نیازهای شما را برحسب ثروت با شکوه خود در مسیح عیسی برآورده خواهد کرد.” (فیلیپیان 4:19)
• دسامبر: “زیرا برای ما فرزندی متولد شد… و او را مشاور شگفت انگیز، خدای توانا، پدر جاودانی، شاهزاده صلح.” (اشعیا 9:6)
یک پیام نمونه
فقط برای اینکه بتوانید احساس سبک سارا (یا خدا) را دریافت کنید، ما یک پیام نمونه برای شما انتخاب کرده ایم، عبادت روزانه برای 21 فوریه st، تاریخی که اولین پست وبلاگ ما منتشر شد.
به طور کامل اینجاست:
اعتماد و سپاسگزاری شما را با خیال راحت از این روز عبور می دهد. اعتماد شما را از نگرانی و وسواس محافظت می کند. شکرگزاری شما را از انتقاد و شکایت باز می دارد: آن «گناهان خواهری» که به راحتی شما را درگیر می کنند.
چشم دوختن به من، همان اعتماد به من است. این یک انتخاب آزاد است که باید هزاران بار در روز انجام دهید. هر چه بیشتر به من اعتماد کنید، آسان تر می شود. الگوهای فکری اعتماد در مغز شما حک می شود. مشکلات را به گوشه و کنار ذهنتان برسانید تا من بتوانم محور افکار شما باشم. بنابراین، روی من تمرکز میکنید و نگرانیهایتان را به مراقبت من میسپارید.
پیام با سه آیه برگرفته از کتاب مقدس دنبال می شود: کولسیان 2:6-7. مزمور 141:8; و اول پطرس 5:7.
ظاهراً حتی خدا هم به پاورقی نیاز دارد.
درسهای کلیدی از «مقام عیسی»
1. سارا یانگ خدا را در مواقع پریشانی پیدا کرد
2. کتاب مقدس اشتباه است – اما آیا کافی است؟
3. پیام های روزانه خداوند
سارا یانگ خدا را در مواقع پریشانی یافت
همانطور که سارا یانگ در مقدمه صدای عیسی می نویسد، او حضور خدا را فقط در مواقع پریشانی تجربه کرد. به دلایلی، وقتی همه چیز خوب پیش می رفت، عیسی به او ظاهر نشد.
به همین دلیل است که او این کتاب را نوشته است: تا بتوانید عشق خود را به خدا افزایش دهید حتی زمانی که به نظر می رسد او شما را فراموش کرده است.
کتاب مقدس اشتباه است – اما آیا کافی است؟
سارا یانگ در صدای عیسی مینویسد: «البته کتاب مقدس تنها کلام نادرست خداست.»
با این حال، به نظر می رسد که کافی نبود زیرا او مجبور بود راه شخصی تری برای برقراری ارتباط با خدا پیدا کند.
او حتی این را به صراحت می گوید:
“می دانستم که خدا از طریق کتاب مقدس با من ارتباط برقرار می کند، اما آرزوی چیزهای بیشتری را داشتم.”
و او بیشتر دریافت کرد: پیام های روزانه از خود خدا.
یانگ میگوید: «میدانستم که این نوشتهها آنطور که کتاب مقدس است الهام نشدهاند، اما آنها به من کمک میکنند به خدا نزدیکتر شوم.»
بنابراین، ظاهراً دعوت عیسی هم بیشتر از کتاب مقدس و هم کمتر از آن در همان زمان است.
فقط بگو.
پیام های روزانه خداوند
یانگ مینویسد:
پیامهای عیسی در حال فراخوانی“برای خواندن آهسته، ترجیحاً در مکانی ساکت است.”
او ادامه می دهد: «موضوعات سپاسگزاری و اعتماد اغلب در زمان گوش دادن من تکرار می شد. “این مضامین در کتاب مقدس کاملاً رایج است، و اگر میخواهیم از حضور و آرامش عیسی لذت ببریم، ضروری هستند.”
در نتیجه، بیشتر عبادات به این صورت نوشته شده است. و اگر مدتی (ناباوری) خود را معلق کنید، احتمالاً به شما کمک خواهند کرد.
و متوجه شوید که انسانها گاهی اوقات میتوانند به روشهای عمیق به انسانهای دیگر کمک کنند.
این خلاصه را دوست دارید؟ ما از شما دعوت می کنیم برنامه 12 دقیقه ای برای خلاصه ها و کتاب های صوتی شگفت انگیزتر.
«نقل قولهای عیسی مسیح»
گاهی اوقات برکات من از راه های مرموز به شما می رسد: از طریق درد و مشکل. برای توییت کلیک کنید
شما می توانید هر روز از طریق هزاران انتخاب صحیح، هر چقدر که می خواهید از من و آرامش من داشته باشید. پایدارترین انتخابی که با آن روبرو می شوید این است که به من اعتماد کنید یا نگران باشید. C
برای پیدا کردن من و شنیدن صدای من، باید بالاتر از همه به دنبال من بگردید. دیگر هر چیزی که بیشتر از من آرزو کنی تبدیل به بت می شود. برای توییت کلیک کنید
فردا مشغول نگرانی در مورد خودش است. در تارهای نگرانی آن درگیر نشوید. یک روز به من اعتماد کن برای توییت کلیک کنید
همانطور که بیشتر و بیشتر به من اعتماد دارید، شما قادر به دریافت فراوان من و نعمت های من است. آرام باش و بدان که من خدا هستم. برای توییت کلیک کنید
بررسی انتقادی ما
راستش را به شما بگوییم، نمیدانیم در مورد صدای عیسی به شما چه بگوییم.
این کتاب صرفاً شماره 1 پرفروش ترین کتاب در مقوله الهام و معنویت در آمازون نیست، بلکه یکی از معدود کتاب هایی است که می تواند با بیش از 17000 نقد، رتبه 5 ستاره تقریباً عالی داشته باشد.
این دست کم گرفتن است که بگوییم وقتی 92 درصد از بسیاری از منتقدان شما، کتاب شما را کامل و بی نقص می دانند، این یک دستاورد است.
و با این حال – تا جایی که به ما مربوط می شود – اگر شما یک مؤمن هستید، این کتاب چیزی جز کفرآمیز آشکار نیست یا اگر دانشمند هستید، کاملاً معجزه آسا است.
همانطور که امی تیمکو اشاره کرده است، “فکر نمیکنم یانگ پیشنهاد اضافه کردن کتاب یانگ پس از مکاشفه را داشته باشد. اما در واقع این چیزی است که نوشتههای او ادعا میکنند.»
به عبارت دیگر، اگر یانگ واقعاً خدا را شنیده باشد، دانشمندان باید روی او مطالعاتی انجام دهند. اگر این کار را نکرده باشد، پس دروغ می گوید (بسیار غیر مسیحی).
مثل همیشه، ما مشکوک هستیم، بنابراین، به غیر از 17000 داور، واقعاً فکر نمیکنیم که شما با این کتاب زحمت بکشید. حتی اگر مؤمن باشید.
فقط یک مرد معمولی با مهارت نوشتن، و بازاریابی دیجیتال.
امیر رئیس بین المللیو است SEO در 12min. او در اوقات فراغت خود عاشق مدیتیشن و بازی فوتبال است.