درهم برهم

آیا زمان آن نرسیده که آزادانه خودمان را بیان کنیم؟

آیا زمان آن نرسیده که آزادانه خودمان را بیان کنیم؟

اگر برای مدت طولانی خود را در یک دیوار محبوس کنیم، پس از مدتی این منطقه به منطقه راحتی ما تبدیل می شود. حضور در اینجا باعث می شود احساس امنیت کنیم. منطقه راحتی زیبا و شناخته شده است، اما مانند دارویی است که مانع از رشد شما می شود. رشد و توسعه نمی تواند بدون خارج شدن از منطقه راحتی شما اتفاق بیفتد.

Kendimizi özgürce ifade etmeye başlamanın zamanı gelmedi mi?

ما در جوامع زندگی می کنیم. ما در محل های کاری بزرگ کار می کنیم، به نمایشگاه می رویم و با وسایل حمل و نقل عمومی سفر می کنیم. ما تفریحات و علایق مشترک داریم.

دیوارهای خود را خراب کنید! وقت آن است که خودمان را آزادانه بیان کنیم!

اگرچه به نظر می رسد که با هم زندگی می کنیم، دیوارهای بلندی در اطراف هر یک از ما وجود دارد، دنیای خودمان. غریزه محافظت، ترس های انباشته شده، میل به دیده نشدن، دیوارهای عظیم آجری ساخته شده برای جلوگیری از آسیب… شما می توانید با نگاه کردن به فضاهای زندگی مان سرنخ هایی از فرآیند بیگانگی را که ما شهرنشینی می نامیم پیدا کنید. ما در بلوک های بزرگ زندگی می کنیم. ما هر روز به سر کار رفت و آمد می کنیم و به همان روال زندگی می کنیم. سناریوی کلانشهر کامل (فریتز لانگ، 1927). بیشتر اوقات، ما روابط موقتی داریم که فقط با یک صبح بخیر سرد برقرار می شود، بدون اینکه حتی نام همسایه همسایه خود را بدانیم. فقط مشاهده کنید که چقدر ناراحت کننده است وقتی مناطق خصوصی در یک فضای باریک در آسانسورها روی هم قرار می گیرند و نگاه همه به هوا یا زمین معطوف می شود.

انسانها در حال تجربه تنهایی اجتماعی هستند

همه ما دیوارهایی داریم که اطراف خودمان می سازیم تا از چیزهای ارزشمند خود محافظت کنیم. او از آسیب رساندن به خود، از شناخته شدن، از مشاهده شدن می ترسد.

کسانی که بیرون هستند دشمن نیستند. به عنوان انسان، همه ما در سفری که آن را زندگی می نامیم پیشرفت می کنیم. اگر محدودیت‌های مبتنی بر ترس خود را به ساختارهای تخریب ناپذیر تبدیل کنید، از آنچه از ماجراجویی‌های منحصربه‌فرد رفقای خود که در همان سفر قرار گرفته‌اند یاد خواهید گرفت، محروم خواهید شد.

درباره آن فکر کنید. با فرصت هایی که مخترعان بزرگ به ما ارائه می دهند، جهان به آنچه امروز است تبدیل شده است. اگر آنها این دستاوردهای ارزشمند را در خارج از دنیای خودشان عرضه نمی کردند و آنها را با بشریت به اشتراک نمی گذاشتند، ما همچنان مانند مردمان بدوی زندگی می کردیم. شاید چیزی که به اشتراک می گذارید ممکن است پیشرفتی نباشد که مانند کشف چرخ دنیا را تغییر دهد، اما ممکن است نقطه عطف مهمی در زندگی دیگران باشد.

اگر برای مدت طولانی خود را در یک دیوار محبوس کنیم، پس از مدتی این منطقه به منطقه راحتی ما تبدیل می شود. حضور در اینجا باعث می شود احساس امنیت کنیم. منطقه راحتی زیبا و شناخته شده است، اما مانند دارویی است که مانع از رشد شما می شود. رشد و توسعه نمی تواند بدون خارج شدن از منطقه راحتی شما اتفاق بیفتد.

ترس های خود را کنار بگذارید. ترس مانعی است که با نگرانی از قدرتی که بشریت با هم ایجاد خواهد کرد در ما رمزگذاری شده است. به جای اینکه این موانع مانع از پیشرفت شما و بشریت شوند، آیا وقت آن نرسیده که ترس های خود را کنار بگذاریم و آزادانه خودمان را ابراز کنیم؟ اگر تصمیم بگیریم پشت این موانعی که برای خود ایجاد کرده ایم بمانیم، فرصت را از دست خواهیم داد تا حقیقت، نور و عشق را با همه به اشتراک بگذاریم.

زیبایی را به اشتراک بگذارید. درون شما با اطرافیانتان به اشتراک گذاشتن چیزی با کسی به معنای وادار کردن او برای داشتن نظر نیست. زندگی با اشتراک گذاری زیباتر و عالی تر می شود.

آیا این هرگز برای شما اتفاق نیفتاده است؟

وقتی نظری که به اشتراک می‌گذارید تبدیل‌کننده بسیار مهمی در زندگی دیگران است؛

آیا تجربه نکرده‌اید که او بگوید “خیلی متشکرم، این دقیقاً همان چیزی است که می‌خواستم بشنوم”؟

همه ما هم معلم هستیم و هم دانش آموز. دیدن دیدگاه های متفاوت چشمان دیگر در مورد رویدادهایی که تجربه می کنید، شما را بهبود می بخشد. گاهی اوقات می توانید هدایای ارزشمندی از اشتباهات دیگران و گاهی از تجربیات آنها بیابید.

راههایی برای شناخت و بهبود خود

دیگران راهنماهای مهمی در راه شناخت خود و پیشرفت ما هستند، جهان از طریق افراد دیگر آینه ای برای ما نگه می دارد. اگر با آگاهی در این فرآیند شرکت کنیم، می‌توانیم سهم بسزایی در توسعه جهانی داشته باشیم.

اگر می خواهید در طول زندگی خود تغییر معناداری در جهان ایجاد کنید، دیوارهای عظیمی را که در اطراف خود ساخته اید خراب کنید تا نور شما برای همه دیده شود. اگر یاد بگیرید که از صمیم قلب به اشتراک بگذارید، تجربه می کنید که دیگران با بی حوصلگی پاسخ می دهند.

شاید نور کوچکی که روشن می‌کنید منبعی اساسی باشد که زندگی تاریک دیگران را روشن کند.

ترک جسورانه Comfort Zone Quit

حتما بخوانید : موضوع ارتباطات (2)
چناچه در این مطلب کلمه ای یا حروفی استفاده شده است که از نطر شما مشکل دارد در قسمت نظرات به ما اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا