روانشناسی

“کاش من شخص دیگری بودم” – 11 کاری که اگر این شما هستید انجام دهید

“کاش من شخص دیگری بودم” – 11 کاری که اگر این شما هستید انجام دهید

نمی‌توانم به فردی فکر کنم که کاملاً از خودش راضی باشد.

مطمئناً، ممکن است لحظاتی وجود داشته باشد که در آن احساس قدردانی به خاطر شخصیتی که هستیم و توانایی انجام آن را داریم، داشته باشیم، اما در مواقع دیگر، آرزو می‌کنیم که ای کاش متفاوت بودیم—یا شاید فرد دیگری کاملاً.

اگر اخیراً احساس بیزاری از خود کرده اید و آرزو می کنید که ای کاش شخص دیگری بودید، اقداماتی وجود دارد که می توانید انجام دهید. با شناسایی چرا شروع کنید، و سپس تعیین کنید چگونه می توانید طرز فکر خود را تغییر دهید تا بتوانید بهتر با چیزهایی که شما را ناامید می کند کنترل کنید.

اینطور است:

با یک درمانگر معتبر و باتجربه صحبت کنید تا به شما کمک کند اگر دوست دارید جای شخص دیگری بودید، احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید. ممکن است بخواهید از طریق BetterHelp.com با یکی صحبت کنید برای مراقبت با کیفیت در راحت ترین حالت آن.

1. در مورد اینکه چرا آرزو می‌کنید کاش شخص دیگری بودید، شفاف باشید.

این مهم‌ترین چیزی است که باید روی آن تمرکز کرد، زیرا اقداماتی را که از اینجا به بعد انجام خواهید داد، دیکته می‌کند. درست مانند رسیدگی به یک نگرانی سلامتی، مهم است که به علت علائمی که از آن رنج می‌برید توجه کنید – نه فقط خود علائم را.

زمانی که می‌دانید قرار نیست مزاحم شما شود، زمانی را به خود اختصاص دهید و بفهمید که چرا آرزو می‌کردید جای شخص دیگری بودید.

  • آیا ظاهر خود را دوست ندارید؟
  • آیا از شغلی که در آن هستید متنفرید؟
  • آیا دوست دارید بیشتر (یا کمتر) شناخته شده باشید؟
  • آیا از زندگی خانوادگی خود ناراضی هستید؟
  • آیا در جایی که شما زندگی می کنید آب و هوا وحشتناک است؟
  • یا، آیا کاش می توانستید به گذشته برگردید و انتخاب های دیگری انجام دهید تا زندگی کاملا متفاوتی داشته باشید؟

در مورد اینکه چه چیزی شما را ناامید می کند، مشخص باشید. نه تنها می توانید بسیاری از جنبه های زندگی خود را برای بهبود آنها تغییر دهید، بلکه ممکن است بتوانید دیدگاه خود را تغییر دهید تا کمی کمتر از وجود خود متنفر شوید.

2. آیا این تنفر از خود از درون شما می آید؟

این سوال مهمی است که باید از خود بپرسید زیرا تعیین می کند که آیا نفرت از خود یا ناامیدی که احساس می کنید از سوی شما نشات می گیرد یا اینکه قضاوت و بدخواهی دیگران باعث می شود احساس کنید چیزی “اشتباه” در شما وجود دارد یا خیر. .

به عنوان مثال، یکی از دوستان زن من نسبت به آلرژی های غذایی خود احساس ناامیدی می کند زیرا شریک زندگی اش به طور ضمنی به او گفته است که آنها آزاردهنده هستند و برای او “سربار” هستند. به طور مشابه، من دوستان مردی در طیف اوتیسم دارم که از گردهمایی های اجتماعی کنار گذاشته شده اند، زیرا برخی دیگر فکر می کنند “عجیب” هستند.

در هر دو موقعیت، افراد در نهایت احساس بی‌عدالتی نسبت به خود و محکومیت کردند. آنها هیچ کنترلی بر جنبه های خود ندارند. دوست من نمی تواند به طور جادویی آلرژی های گلوتن و لبنیات خود را ناپدید کند تا اینکه بچه ها به میل خود عصبی شوند. همه آن‌ها آرزو می‌کنند که «عادی‌تر» باشند، زیرا هیچ‌کس نمی‌خواهد به دلیل تفاوت‌هایشان مورد نفرت یا رنجش قرار بگیرد.

نکته ای که در اینجا باید به خاطر بسپارید این است که هیچ “عادی” وجود ندارد. چیزی که برای یک نفر عجیب و ناخوشایند است، برای دیگری آرامش بخش و دوست داشتنی است. مشکلات زمانی به وجود می‌آیند که خصیصه‌های فردی افراد با هم سازگار نیستند، اما این بدان معنا نیست که هیچ‌کس درگیر مشکلی نیست.

اگر دوست دارید جای شخص دیگری بودید تا بتوانید با افرادی که با شما مثل چرند رفتار می کنند بهتر کنار بیایید، بدانید که مشکل اینجا شما نیستید. در عوض، نکته کلیدی این است که قبیله خود را پیدا کنید تا برای چه کسی و چگونه هستید — نه با وجود مورد محبت و قدردانی قرار بگیرید.

3. روی چیزی که برای آن سپاسگزار هستید تمرکز کنید.

گاهی اوقات، یک تغییر کوچک در دیدگاه می تواند کمک زیادی به کاهش تنفر شما از خود کند. یکی از راه‌های عالی برای تغییر کمی اوضاع این است که روی چیزی که برای آن احساس قدردانی می‌کنید تمرکز کنید.

ممکن است این یک موقعیت «گفتنی آسان‌تر از انجام دادن» به نظر برسد، به‌خصوص اگر با نفرت شدیدی از خود دست و پنجه نرم می‌کنید یا اگر در موقعیتی هستید که به طور فزاینده‌ای غیرقابل دفاع می‌شود، اما به من اعتماد کنید، همیشه چیزی برای باید سپاسگزار باشید.

اگر در حال خواندن این مطلب هستید، احتمالاً رایانه، رایانه لوحی یا تلفن دارید (یا به یکی از آنها دسترسی دارید که می توانید استفاده کنید). این چیزی است که باید برای آن سپاسگزار بود. امروز خوردی؟ جای گرمی برای خوابیدن دارید؟ آیا افرادی در زندگی شما هستند که به شما اهمیت می دهند؟

عالیه اکنون که به اصول اولیه پرداختیم، بیایید کمی انشعاب کنیم و به برخی از جنبه‌های خود که به خاطر آنها سپاسگزار هستید یا به آنها افتخار می‌کنید نگاهی بیندازیم.

  • از نظر فیزیکی چیزی در مورد خودت دوست داری؟ به عنوان مثال، آیا شما عاشق رنگ چشم یا موهای خود هستید؟ شکل دستات؟ لبهای تو؟ بسیار خوب.
  • ذهن شما چطور؟ آیا از حافظه شگفت انگیز خود قدردانی می کنید؟ آیا می توانید زبان ها را به راحتی یاد بگیرید؟
  • آیا استعدادها یا مهارت هایی دارید که از آنها قدردانی می کنید؟
  • چیزهای سرگرم کننده؟ آیا می توانید بازی کنید یا کارهای هنری انجام دهید (مانند پخش موسیقی یا نقاشی) که شما را خوشحال می کند؟

اینها ممکن است برای شما چیزهای بزرگی به نظر نرسند، اما چیزهای کوچک جمع می شوند. یکی از بهترین راه‌ها برای تعیین اینکه واقعاً به خاطر چه چیزی سپاسگزار هستید، این است که به این فکر کنید که اگر به طور ناگهانی ناپدید شوند، چه توانایی‌ها یا جنبه‌هایی را بیشتر از دست می‌دادید و سپس قدردانی بیشتری در مورد آنها پرورش دهید.

اگر از پیاده روی لذت می برید، کمی وقت بگذارید و از قدرتی که در پاهای خود دارید قدردانی کنید. دوست داری آشپزی کنی؟ قدردان باشید که می توانید طعم های شگفت انگیزی را بچشید و غذای خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

این شگفت‌انگیز است که وقتی روی همه چیزهای خوبی که برای خود دارید تمرکز می‌کنید، چگونه می‌تواند به میزان قابل توجهی از خودبیزاری کم شود.

4. تعیین کنید چه چیزی در اختیار شما برای تغییر است و چه چیزی نیست.

وقتی در حال بررسی همه دلایلی هستید که چرا ترجیح می‌دهید شخص دیگری باشید، تعیین کنید چه ویژگی‌ها یا جنبه‌هایی در اختیار شما برای تغییر هستند.

به عنوان مثال، فردی که محیط خانه خود را دوست ندارد می‌تواند حرکت کند، اما فردی که 4’11 اینچ دارد نمی‌تواند به 6’4 اینچ برسد. به طور مشابه، کسی که از جامعه مدرن متنفر است نمی تواند به گذشته بازگردد، Outlander -سبک، تا باقی عمر خود را در یک قرن دیگر زندگی کنند. با این حال، آنها می توانند به جای دیگری نقل مکان کنند و سبک زندگی خود را با آنچه برایشان مهمتر است هماهنگ کنند.

همه چیزهایی را که باعث ناراحتی شما می شود را یادداشت کنید و بفهمید چه چیزی را می توان تغییر داد. تا زمانی که هنوز نفس می کشید، می توانید جهت را تغییر دهید. روابط ناسالم را می توان پایان داد، اموال را می توان فروخت، رشته های کالج را می توان تغییر داد، و ظاهر فیزیکی را می توان تنظیم کرد.

نکته کلیدی در اینجا این است که، همانطور که قبلا ذکر شد، با تمرکز بر اصالت واقع بین باشید. کارهای ملموسی وجود دارد که می‌توانیم برای تغییر آنچه دوست نداریم انجام دهیم، اما اگر می‌خواهیم چیزی باشیم که نیستیم زیرا آن را جذاب‌تر می‌دانیم، از آن متنفر خواهیم شد.

اهداف خود را با آنچه برای شما مهم و واقعی است هماهنگ کنید و می‌توانید راحت‌تر به آنها دست یابید و آنها را در طولانی مدت حفظ کنید.

5. اگر کسی که هستید را دوست ندارید، پس شخص دیگری باشید.

فردی که اکنون هستید با شخصی که می خواهید باشید چه تفاوتی دارد؟ آیا می‌نشینی و فکر می‌کنی که اگر آزادی این را داشته باشی که هر کسی که می‌خواهی باشی، فرد کاملاً متفاوتی می‌شوی؟

افراد بی‌شماری رنج می‌برند زیرا زندگی غیراصولی دارند. در اصل، آن‌ها نقش‌هایی را بازی می‌کنند که دیگران از آنها می‌خواهند، نه اینکه به آنچه هستند صادق باشند. علاوه بر این، ممکن است احساس کنند که نمی‌توانند از این نقش‌ها دور شوند زیرا بسیار تحت تأثیر نقش‌ها قرار گرفته‌اند.

من با افراد زیادی ملاقات کرده ام که به دلیل آنچه از آنها “انتظار” می رود، زندگی ناخوشایند و ناراضی داشته اند، مانند یک زن مورمون که قبل از 30 سالگی به دلیل انتظارات جامعه، 8 فرزند داشت، اما او آرزو داشت خلبان شود. .

انتظار می‌رفت که از سنت خانواده‌ام برای پیوستن به ارتش پیروی کنم، اما این چیزی نیست که هستم. شکستن این سنت باعث آشفتگی قابل توجهی شد، اما این فشار برای اینکه من به طبیعت خودم صادقانه زندگی کنم، ضروری بود.

جالب است که متوجه شدم من تنها “گوسفند سیاه” در خانواده ام نیستم. یادداشتی که در یکی از دفترهای خاطرات اجدادم یافتم، در مورد اینکه چگونه انتظارات اجتماعی/خانوادگی ممکن است خفه کننده باشد، توضیح می‌دهد و آنها می‌توانند آرزو کنند که آرزوی دیگری داشته باشند.

برای فراتر رفتن از این احساس، او به خاور دور سفر کرد و همه را در این روند ناراحت کرد. او سهم عادلانه ای از مشکلات و همچنین ماجراهای شگفت انگیز داشت و مهمتر از همه، او به عنوان مرد خودش بازگشت. این فقط نشان می‌دهد که بدون شک دیگران را ناراحت می‌کنید اگر درست زندگی کنید، اما نتیجه نهایی ارزش ناراحت کردن سبد خرید را دارد.

6. بدانید که همیشه می توانید نسخه متفاوتی از خودتان باشید.

همه ما شناخت عمیقی از آنچه که ذاتاً احساس می کنیم خوب است در درون خود داریم و مایلیم برای رسیدن به آن تلاش کنیم. تو درخت نیستی شما در جایی که هستید گیر نکرده اید، ریشه در عمق 40 فوتی در زمین دارید، نمی توانید به تنهایی جایی حرکت کنید.

همیشه یک راه فرار و همیشه ظرفیت برای تغییر وجود دارد.

به مدونا نگاه کنید و چند بار در طول سالها خودش را دوباره اختراع کرده است. شما مجبور نیستید به اندازه او شدید باشید، اما او به عنوان مثال خوبی از این است که چگونه افراد می توانند چندین بار در طول زندگی خود تغییر کنند.

به عبارت دیگر، اگر از کسی که شده اید متنفر هستید، تبدیل به کسی شوید جدید و متفاوت آیا آسان است؟ نه ارزشش را دارد؟ قطعاً.

7. شما قدرت و شهامت آن را دارید که می خواهید باشید.

اگر در حال حاضر کسی که هستید را دوست ندارید، از آنچه قبلاً پرسیدیم استفاده کنید و تعیین کنید که ترجیح می‌دهید چه کسی (و چگونه) باشید. سپس در مورد اقدامات لازم برای تحقق این امر واقع بین باشید.

بعضی از جنبه‌ها آسان خواهند بود، به جای اینکه از لباس‌های نامناسب بیرون بیایند و برای اولین بار در پوست خود کشیده شوند. جنبه های دیگر به طور قابل توجهی دشوارتر خواهند بود. آنها ممکن است نیاز به فداکاری بزرگ داشته باشند و باعث درد برای شما و دیگران شوند.

اصالت همیشه به درجاتی از شجاعت نیاز دارد.

فرار از مرزهای آشنایی و راحتی همیشه دشوار است، اما اگر این کار را نکنید، به هوس ها و انتظارات دیگران وابسته خواهید شد. برای اینکه خود را در تصویر خود بسازید، باید آمادگی داشته باشید که در این فرآیند کاملاً همه افراد دیگر را ناراحت، ناامید و عصبانی کنید. با این اوصاف، ممکن است متعجب شوید از اینکه متوجه شوید چه کسانی در نهایت پذیرنده و حامی هستند در مقابل کسانی که سعی می کنند شما را برای حفظ وضعیت موجود شرمنده یا قلدری کنند.

در زمان تغییرات بزرگ و دشواری است که واقعی ترین متحدان ما خود را نشان می دهند. کسانی که در کنار شما می ایستند و از شما حمایت می کنند – حتی اگر با انتخاب های شما موافق نباشند یا دوست نداشته باشند – کسانی هستند که ارزش حفظ کردن در زندگی شما را دارند.

اغلب، چیزهایی که فکر می کنید غیرقابل عبور هستند به صورت یک نسیم ملایم عبور می کنند، در حالی که جنبه های “آسان” فرضی به کابوس مطلق تبدیل می شوند. صرف نظر از اینکه آزمایشات واقعی در کجا قرار دارند، بدانید که با پایبندی به کاری که می خواهید (یا نیاز دارید) انجام دهید، شما را به نسخه ای از خودتان تبدیل می کند که از همه جا خوشحال تر هستید.

حتی اگر تمام اهداف و جاه‌طلبی‌های شما شکست بخورد و در هر مرحله با شکست مواجه شوید، این فرآیند دگردیسی برای ایجاد نسخه معتبرتری از شما خواهد بود.

8. “این چیزی است که امروز باید با آن کار کنم.”

این عبارتی است که من بارها و بارها به آن بازگشته ام: هم در تمرین خودم و هم زمانی که به عنوان مربی شخصی کار می کنم. مشتریان من اغلب احساس ناامیدی زیادی می‌کنند، زیرا سطح تناسب اندامی که می‌خواستند به دست آورند، بسیار دور از جایی که در آن لحظه بودند به نظر می‌رسید.

به جای اینکه به جایی که آنها نبودند نگاه کنم، توجه آنها را به جایی که آن روز بودند و با چه چیزی باید کار می کردند، جلب کردم. اگر آنها انرژی لازم برای دویدن چند مایل یا فشار روی نیمکت 250 پوندی را نداشتند، اشکالی ندارد. آنها می توانستند کاری انجام دهند. آیا آنها می توانند یک پیاده روی 15 دقیقه ای روی تردمیل را مدیریت کنند؟ خوب، این بیشتر از چیزی بود که دیروز می توانستند انجام دهند، و این شگفت انگیز است! چند ست با کتل بل چطور؟ عالی!

همه ما محدودیت‌های خود را داریم، اما طیف وسیعی از توانایی‌های فردی را نیز داریم. به این ترتیب، به جای تمرکز بر کارهایی که نمی توانید انجام دهید، آنچه را که می توانید با آنچه دارید انجام دهید. شاید هرگز نتوانید وزن 1000 پوندی را بلند کنید، اما شاید بتوانید تا 100 دور شنا کنید. روی توانایی های خود کار کنید و اهداف شخصی را بر اساس آن تنظیم کنید. نکته کلیدی این است که آنچه را که می توانید انجام دهید، زمانی که می توانید، و برای فردای اندکی بیشتر تلاش کنید.

این رویکرد می‌تواند در بسیاری از جنبه‌های زندگی فرد اعمال شود – نه فقط آمادگی جسمانی یا ظاهر. شما می توانید آن را با هر شرایطی که در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم می کنید تطبیق دهید.

به عنوان مثال، فرض کنید به دلیل نداشتن شغل، یا چیزهای زیادی وجود دارد که می‌خواهید (یا نیاز دارید)، احساس می‌کنید مثل یک زباله هستید، اما به سختی پول کافی برای پوشش هزینه‌های اولیه دارید. ممکن است امروز نتوانید همه اینها را تغییر دهید، اما می توانید یک قدم کوچک در جهت بهبود وضعیت خود بردارید.

اگر در تلاش برای یافتن کار بدون شانس بوده اید، از دوستان خود بخواهید رزومه شما را بررسی کنند. آنها ممکن است بتوانند تغییراتی را پیشنهاد کنند که می تواند شانس شما را در این زمینه تغییر دهد.

به طور مشابه، اگر به مقدار زیادی چیز نیاز دارید، همه آنها را در یک لیست اولویت بندی کنید. سپس تعیین کنید که مهم ترین هزینه ها چیست و بفهمید که برای مراقبت از یکی از آنها به چه مقدار پول نیاز دارید. یا از گروه های مبادله/تجارت رایگان در منطقه خود استفاده کنید. ببینید چه چیزی پیشنهاد می شود یا درباره آنچه که به دنبال آن هستید پست کنید.

ممکن است این گام‌های کوچک به نظر برسند، اما اینگونه است که به هر جایی می‌رسیم، اینطور نیست؟ ما نمی‌توانیم از کوه‌ها بپریم، اما این تکیه‌گاه‌های کوچک به مرور زمان اضافه می‌شوند. تا زمانی که به جلو حرکت کنیم، به جایی که می‌خواهیم می‌رسیم.

9. از این نفرت از خود استفاده کنید تا شما را به جلو سوق دهد.

اغلب، اگر به دلایل مختلف نسبت به خود احساس بدی دارید، می‌توانید از این نفرت از خود به عنوان ابزاری قدرتمند برای تغییر شخصی استفاده کنید. برای مثال، اگر از ضعف جسمانی خسته شده‌اید، یا از اینکه نمی‌توانید یک مایل بدوید بدون اینکه بخواهید بمیرید ناراحت هستید، از این نفرت از خود به عنوان سوخت استفاده کنید تا به شما کمک کند به نسخه‌ای از خودتان تبدیل شوید که می‌خواهید. بودن؛ که می دانید در اعماق وجودتان هستید.

این بدان معنا نیست که باید نسبت به خود ظالمانه رفتار کنید. این دروازه ای برای چیزهایی مانند اختلالات خوردن و آسیب رساندن به خود است. در عوض، انتخاب کنید که این نفرت از خود را به عشق به خود تبدیل کنید. به جای اینکه فکر کنید “من یک سطل زباله هستم زیرا نمی توانم از پله ها بدون خس خس سینه بالا بروم”، ثابت کنید که بیش از حد خود را دوست دارید و به خود احترام می گذارید و اجازه نمی دهید در این حالت ادامه دهید.

به این فکر کنید که چند بار در روز از آن پله ها بالا و پایین بروید – حتی زمانی که نیازی به این کار ندارید. این کار را تا زمانی که برای شما راحت تر شود ادامه دهید و سپس تعداد دفعات انجام آن را افزایش دهید.

همانطور که در هر موردی که نسبت به آن احساس شرم داشتید موفق تر می شوید، همچنین متوجه خواهید شد که نفرت از خود کاهش خواهد یافت. اگر به بیشتر اهداف خود دست می‌یابید، این بیزاری از خود در یک چشم مراقب فرو می‌رود، مانند گربه‌ای بدخلق که از بالای صندلی شما را تماشا می‌کند که قرار نیست روی آن نشسته باشد.

اگر می‌خواهید شخص دیگری باشید زیرا جنبه‌ای از خود، زندگی اجتماعی‌تان و غیره را دوست ندارید، پس تغییر آن به عهده شماست. هر چیزی را که به دنبال تغییر آن نیستید، یا می پذیرید یا انتخاب می کنید.

10. کاری را که باید انجام شود انجام دهید.

اغلب اتفاق می‌افتد که افراد در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که مطلقاً آنها را تحقیر می‌کنند، زیرا می‌ترسند دیگران را آزار دهند یا ناامید کنند یا حتی توسط کسانی که ادعا می‌کنند آنها را دوست دارند محکوم و مورد حمله قرار بگیرند. من به پستی در بخش “اعترافات” Reddit فکر می کنم که در آن یک مادر بیوه فرزند معلول او (در پنجره ای جدید باز می شود) در یک مرکز مراقبتی به منظور نجات خود و فرزند بزرگترش.

او با انتقاد شدید بسیاری از افراد به خاطر این تصمیم مواجه شد، حتی اگر این بهترین انتخاب برای همه بود. گزینه‌های او این بود که یا به زندگی در ناامیدی ادامه دهد، فرزند بزرگ‌ترش را به یک زندگی بدبخت محکوم کند یا با رهایی از زیر بار دیگران، دیگران را عصبانی و ناامید کند.

اگر به خاطر خوشبختی دیگران دروغ می گویید، بدانید که بسیاری از آنها از تصمیم شما برای تغییر متنفرند. همانطور که قبلا ذکر شد، کسانی که واقعاً شما را دوست دارند، به انتخاب های شما احترام می گذارند و درک می کنند، حتی اگر تا حدی به آنها آسیب برساند. کسانی که بر سر شما فریاد می زنند، تهدید می کنند یا به شکل دیگری از شما سوء استفاده می کنند، شما را به خاطر کاری که برای آنها انجام می دهید، دوست دارند، نه برای که هستید.

این جایی است که باید تصمیم بگیرید که چه کاری باید انجام شود، حتی اگر باعث آشفتگی شود. این فداکاری است که باید انجام دهیم تا با خودمان صادقانه زندگی کنیم.

11. در صورت نیاز کمک بخواهید.

اگر نفرت فعلی شما از خود قابل تغییر است، اما نمی‌دانید این تغییر را از کجا شروع کنید، ممکن است از کمی کمک بهره مند شوید.

به عنوان مثال، اگر می خواهید شرایط زندگی خود را به طور کامل تغییر دهید، بهتر است با یک درمانگر خوب وقت رزرو کنید (BetterHelp.com مکانی عالی برای دسترسی راحت و مقرون به صرفه به یک درمانگر کاملاً واجد شرایط و دارای گواهی است). آن‌ها می‌توانند به شما کمک کنند مهم‌ترین مسائل را مشخص کنید و به آنها رسیدگی کنید تا بتوانید جهت را تغییر دهید. این ممکن است شامل یافتن یک متخصص تغذیه و مربی شخصی خوب در صورتی که می‌خواهید تناسب اندام داشته باشید یا در صورتی که تغییرات مورد نظر شامل تغییر جنسیت یا انجام عمل‌های زیبایی باشد، با پزشکان و جراحان مشورت کنید.

اگر می‌خواهید خود را از شرایط داخلی خلاص کنید، با یک وکیل یا مشاور مالی مشورت کنید تا گزینه‌ها و برنامه‌های موجود را بررسی کنید. همچنین می‌توانید در صورت نیاز به کمک برای برنامه‌ریزی مراقبت از افراد تحت تکفل یا رهایی خود از یک موقعیت آزاردهنده یا کنترل‌کننده، با مددکاران اجتماعی صحبت کنید.

اگر می خواهید شغل خود را تغییر دهید، مشاوران تحصیلی و کاری مفید هستند، و اگر به دنبال مهاجرت به شهر یا کشور دیگری هستید، شبکه اجتماعی شما می تواند ارزشمند باشد.

به یاد داشته باشید که اینجا تنها نیستید. لازم نیست همه این کارها را خودتان انجام دهید. منابع زیادی در دسترس شما هستند، مهم نیست که چه تغییراتی را می خواهید اعمال کنید.

کلید این است که در مورد اینکه چه چیزی و چرا می خواهید تغییر دهید کاملاً با خودتان صادق باشید. هنگامی که شما آن را تعیین کردید، بقیه شروع به قرار دادن در جای خود خواهند کرد. شما به اندازه کافی شجاع و قوی هستید که وقتی آماده هستید، تغییر واقعی را ایجاد کنید.

این نوشته به صورت خودکار نوشته شده اگر مشکلی در کلمه اعم از همه چیز باشد ما را حتما از طریق نظرات باخبر کنید تا رسانه بتواند بهترین اطلاعات عمومی را بدهد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا