روانشناسی

چگونه دوباره مراقبت کنیم وقتی دیگر به هیچ چیز اهمیت نمی دهیم

چگونه دوباره مراقبت کنیم وقتی دیگر به هیچ چیز اهمیت نمی دهیم

بنابراین… دیگر به هیچ کس یا چیزی اهمیت نمی دهید. این احتمالاً نتیجه افسردگی است.

افسردگی چیز زشتی است. شادی شما را می بلعد، شادی شما را از بین می برد و توانایی احساس طیف کامل احساساتتان را از شما سلب می کند.

افسردگی هر چیزی را که لمس می کند، چه مثبت و چه منفی، خفه می کند. مردم تمایل دارند روی نکات مثبت تمرکز کنند زیرا آنها درخشان، براق هستند و احساس خوبی دارند. اما حتی فقدان احساسات منفی نیز می تواند ضایعه ای تلخ باشد.

“من قرار است احساس غمگینی، ناراحتی، عصبانیت، خوشحالی، امیدواری، شادی داشته باشم! اصلاً هر چیزی!»

در عوض، تنها چیزی که به دست می آورید پوچی و بی تفاوتی است، سوراخی که قرار است آن چیزها در آنجا باشند.

و بدتر از آن این است که بعد از مدتی، تو فقط اهمیت نمی‌دهی.

به نظر می‌رسد زندگی همین‌طور است – چالش‌برانگیز، دردناک، دشوار، پر از دست دادن، و آشفتگی. مردم برای هم وحشتناک هستند. سیاستمداران اهمیتی نمی دهند سیاره در حال مرگ است.

رئیس در محل کار فقط می‌خواهد عملکرد داشته باشد و شما بیشتر بخندید زیرا همه را بداخلاق می‌کنید. «مشکلات خود را در خانه بگذارید!» آنها می گویند… متشکرم. من درست به آن خواهم پرداخت. فقط، من دیگر اهمیتی نمی دهم.

زندگی همینطور است. اینطور نیست؟

خب، نه.

زندگی می تواند چالش برانگیز، دردناک و به طرز وحشیانه ای دشوار باشد، اما چیزهای زیادی وجود دارد که ارزش مراقبت از آنها را دارد.

در تمام دردها، تراژدی ها و مضحک بودن زندگی چیزهای درخشان و درخشانی وجود دارند که ارزش جستجوی آنها را دارند. اما باید به دنبال آنها باشید. آنها فقط نمی پرند و به صورت شما سیلی نمی زنند.

چگونه می‌توانید دوباره به چیزی، هر چیزی اهمیت دهید؟

به دنبال کمک حرفه ای باشید – همیشه.

برطرف کردن افسردگی و ناامیدی ناشی از آن احتمالاً با خواندن چند مقاله در اینترنت اتفاق نمی افتد.

مشکل افسردگی و بسیاری از توصیه هایی که در مورد آن در اینترنت خواهید یافت این است که بسیاری از چیزها می توانند باعث آن شوند.

این می تواند یک عارضه جانبی دارو یا بیماری ناشی از شرایط موقت یا دائمی در زندگی، ژنتیک، ضربه، اندوه یا وضعیت کلی زندگی شما باشد. همچنین ممکن است از طریق سوء مصرف مواد و اعتیاد به الکل ایجاد و بدتر شود.

کلید حل این مشکل این است که در وهله اول بفهمیم آن مشکل از کجا می آید.

احتمالاً به یک متخصص سلامت روان معتبر نیاز دارد که می تواند به شما کمک کند ذهن، زندگی و تاریخچه خود را برای یافتن مقصر بررسی کنید.

ترومای حل نشده منبع مهم افسردگی و سوء مصرف مواد برای افراد است. و این نوع کار ذهنی جدی کاری نیست که بتوانید با خیال راحت خودتان یا از طریق اطلاعاتی که در اینترنت پیدا می کنید انجام دهید.

به پشتیبانی حرفه ای نیاز دارید.

BetterHelp.com وب سایتی است که در آن شما می تواند از طریق تلفن، ویدیو یا پیام فوری با یک درمانگر ارتباط برقرار کند.

بسیاری از مردم سعی می‌کنند از پس مشکلات برآیند و تمام تلاش خود را برای غلبه بر مسائلی انجام دهند که هرگز واقعاً با آنها دست و پنجه نرم نمی‌کنند. اگر در شرایط شما اصلا امکان پذیر است، درمان 100٪ بهترین راه پیش رو است.

اگر مایلید درباره سرویس ارائه شده توسط BetterHelp.com و روند شروع آن اطلاعات بیشتری کسب کنید.

انرژی احساسی خود را برای رویدادهای جاری مصرف نکنید.

خستگی همدلی و همدلی مشکلات واقعی هستند که بسیاری از مردم با آن روبرو هستند. یک فرد فقط قبل از اینکه مخزن بنزین داخلی خود را کاملاً خالی کند می تواند بسیار اهمیت دهد.

با همه آشفتگی‌های بی‌عدالتی اجتماعی، اخبار وحشتناک، و ترس، از دست دادن و آسیب‌هایی که در اطراف اتفاق می‌افتد، چیزهای زیادی وجود دارد که باید به آنها اهمیت داد.

شما نمی توانید همیشه به همه چیز اهمیت دهید و انتظار داشته باشید که ذهنیتی سالم داشته باشید.

سازمان‌های خبری کمکی نمی‌کنند. آنها گزارش های کج یا جانبدارانه زیادی را ارائه می دهند که هدف آن ایجاد احساسات در بینندگان است. و صاحب نظران و مفسرانی که آنها مرتباً از آنها استفاده می کنند، اغلب از زاویه احساسی خودشان کار می کنند. بدون صرف مقدار زیادی انرژی احساسی، مطلع ماندن سخت است.

راه حل این است که میزان دریافت خود را از رویدادهای جاری و اخبار محدود کنید. بله، در جریان باشید، اما در صورت امکان این کار را به صورت محدود از یک منبع بی طرف و بی طرف انجام دهید.

ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که دارای چرخه خبری 24 ساعته است، اما مغز ما برای مقابله با همه تراژدی‌های سراسر جهان ساخته نشده است. ما فقط به این شکل تکامل پیدا نکردیم. [منبع]

از گروه‌های رسانه‌های اجتماعی که خشم، منفی‌گرایی و اخبار بد را تداوم می‌دهند، لغو اشتراک کنید.

افرادی که دائماً درباره رویدادهای جاری صحبت می‌کنند را از فیدهای شما مسدود یا حذف کنید.

به ذهن و روح خود فرصت استراحت بدهید، حتی اگر به معنای استراحت برای مدتی از وسایل الکترونیکی باشد.

روی اهمیت دادن به یک چیز کوچک تمرکز کنید و سپس روی آن کار کنید.

آسان نخواهد بود که مستقیماً به همه چیزهای مهم زندگی خود اهمیت دهید. در واقع، ممکن است متوجه شوید که این کار کاملاً طاقت فرسا و غیرممکن است.

این ایده بهتر است که با تلاش برای اهمیت دادن به چیزی کوچک شروع کنید. یا شاید شما قبلاً چیز کوچکی در زندگی خود دارید که به آن اهمیت می دهید و به تازگی آن را نادیده گرفته اید.

یک حیوان خانگی گزینه بسیار خوبی برای تمرکز است زیرا آنها چیزی هستند که می توانید بدون قید و شرط به آنها اهمیت دهید و دوست داشته باشید. نیازی نیست نگران باشید که حیوان خانگی به پشت شما خنجر بزند یا کارهای مبهمی را انجام دهد که گاهی اوقات مردم انجام می دهند.

حیوان خانگی چیزی است که می توانید عشق خود را به آن هدیه دهید، نگران آن باشید و زمانی که به کمی عشق بی قید و شرط نیاز دارید با او کنار بیایید.

اما هی، شاید حیوان خانگی برای موقعیت زندگی شما انتخاب مناسبی نباشد. یک گیاه می تواند جایگزین خوبی باشد.

برای مراقبت از خود یک گیاه آپارتمانی کوچک یا یک ساکولنت بردارید. آنها معمولاً به نگهداری زیادی نیاز ندارند. با این حال، آنها همچنان می توانند به شما کمک کنند مراقب مراقبت از آنها باشید و مطمئن شوید که آنها به طور مرتب بریده شده، آبیاری شده و بارور شده اند.

می توانید یک گیاه گوجه فرنگی گلدانی را در نظر بگیرید. مراقبت از آنها سخت نیست، و شما گوجه فرنگی را از آن خارج خواهید کرد!

هر چیز کوچکی که به آن اهمیت می دهید، برای مدتی روی آن تمرکز کنید. سپس، وقتی احساس آمادگی کردید، از مراقبتی که نسبت به آن احساس می‌کنید به‌عنوان پله‌ای برای یافتن چیز دیگری برای اهمیت دادن استفاده کنید، و سپس دیگری.

آهسته پیش بروید تا بیش از حد خود و خروجی عاطفی خود را افزایش ندهید. اگر، برای مثال، پس از افزودن مورد سوم یا چهارمی که باید به آن اهمیت دهید، برایتان دشوار است یا بی‌تفاوتی دوباره به سراغتان می‌آید، از یکی از آن چیزها یک قدم به عقب بردارید.

کارهایی را انجام دهید که زمانی آن جرقه انگیزشی را به شما داده است.

یک ورق کاغذ و خودکار بردارید. فهرستی از ده کاری که در گذشته انجام می‌دادید و به شما انگیزه می‌داد، تهیه کنید. چیزهایی که زمانی به آنها اهمیت می دادید.

آنها می توانند هر چیزی باشند، از معاشرت و گذراندن وقت با دوستانتان گرفته تا انجام کارهای داوطلبانه تا هنر و ورزش یا هر چیز دیگری.

به لیست نگاهی بیندازید و در نظر بگیرید که هر یک از آن چیزها در حال حاضر با توجه به احساسی که دارید، چقدر عملی است. آنها را از بیشترین تا کمتر کاربردی رتبه بندی کنید.

بعد، لیست را پایین بیاورید و سعی کنید برخی از فعالیت‌های مختلف را انجام دهید.

این تمرین ممکن است برای برانگیختن بخش‌های انگیزشی مغز شما و تسهیل برخی مراقبت‌ها کافی باشد. ممکن است انجام آن چالش برانگیز باشد یا واقعاً تمایلی به انجام کاری نداشته باشید.

با این وجود، این احساسات چیزی است که شما فقط باید برای ایجاد برخی از مزایای انجام فعالیت‌هایی که فهرست کرده‌اید تلاش کنید.

برخی اهداف تعیین کنید و روی آنها کار کنید.

«دیگر برایم مهم نیست! من برای ایجاد یا رسیدن به هدفی اهمیتی نمی‌دهم!»

و دقیقاً به همین دلیل است که شما باید ایجاد کنید و شروع به کار برای برخی از آنها کنید.

انگیزه اغلب چیزی نیست که از مغز شما خارج شود. گاهی اوقات شما باید با تعیین اهدافی برای تعقیب و سپس دنبال کردن آنها انگیزه خود را ایجاد کنید.

عملیات دنبال کردن یک هدف می‌تواند برای برانگیختن و ایجاد مراقبت کافی باشد، به‌ویژه زمانی که نتایج تلاش‌های خود را در دست دارید تا از آن لذت ببرید.

این نیز بخش بزرگی از نظم و انضباط است. مواقعی وجود دارد که پیگیری هر هدفی دشوار است زیرا وقتی کار خسته کننده می شود یا هدف نهایی را از دست می دهید، انگیزه ممکن است کاهش یابد.

تعیین اهداف کوچک‌تر که شما را به اهداف بزرگ‌ترتان می‌رساند، می‌تواند شما را مجبور کند که به آن مراحل در این فرآیند اهمیت دهید، که سپس در سایر بخش‌های زندگی‌تان فیلتر می‌شوند.

فقط حواستان باشد که نمی‌توانید به همه اهدافی که تعیین کرده‌اید برسید. گاهی اوقات شما شکست خواهید خورد. همه دارند.

اما وقتی شکست می‌خورید، سعی کنید دست‌هایتان را در هوا پرتاب نکنید و فریاد نزنید: “برام مهم نیست!” زیرا، می دانید که اگر واقعاً به شکست اهمیت نمی دادید، از آن ناراحت نمی شدید.

اگر هنگام شکست چیزی را احساس می‌کنید – حتی اگر این یک احساس منفی است – به این دلیل است که اهمیت داده‌اید. مراقب باشید و ببینید به جای آن می توانید آن را به چه چیز دیگری منتقل کنید. یک هدف جدید و متفاوت تعیین کنید یا رویکرد متفاوتی را برای هدف اصلی خود امتحان کنید.

این واقعیت که شما حتی در حال خواندن این مقاله هستید نشان می‌دهد که به اندازه‌ای اهمیت می‌دهید که بخواهید به بیشتر اهمیت دهید. قوی>

این نقطه شروع شماست. اکنون ببینید قدم بعدی شما به کجا منتهی می شود.

*بی‌تفاوتی چیز موذیانه‌ای است که تجربه زندگی را از ما سلب می‌کند. اگر در یافتن انگیزه، مراقبت یا معنی مشکل دارید، به خصوص اگر در نظر دارید به هر طریقی به خودتان آسیب برسانید، ایده خوبی است که از یک درمانگر حمایت حرفه ای بگیرید. مراقبت نکردن ممکن است نشانه ای از یک مشکل بزرگتر باشد که باید قبل از اینکه بتوانید مراقبت خود را دوباره به دست آورید، برطرف شود.

این ایده خوبی است که از یکی از درمانگران در BetterHelp.com به‌عنوان درمان حرفه‌ای می‌تواند در شناسایی و مقابله با هر موضوعی که باعث می‌شود به شما اهمیتی ندهد، بسیار مؤثر است.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید:

این نوشته به صورت خودکار نوشته شده اگر مشکلی در کلمه اعم از همه چیز باشد ما را حتما از طریق نظرات باخبر کنید تا رسانه بتواند بهترین اطلاعات عمومی را بدهد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا