روانشناسی

چگونه خودآگاهی کمتری داشته باشیم: 7 نکته که در واقع کارساز هستند

چگونه خودآگاهی کمتری داشته باشیم: 7 نکته که در واقع کارساز هستند

«اثر کانونی» این باور است که افراد دیگر به شما توجه زیادی می‌کنند و شما را به شدت قضاوت می‌کنند.

این اصطلاحی است که توسط روانشناسان برای توضیح خودآگاهی بیش از حدی که برخی افراد تجربه می‌کنند، چه از یک اختلال اضطراب اجتماعی یا صرفاً ناامنی عمومی، ابداع کرده‌اند.

حقیقت این است که اکثر مردم به شما توجه نمی کنند. آنها درگیر زندگی خودشان هستند، با نگرانی های خودشان و چیزهای دیگری در ذهنشان.

در واقع، اغلب یک حلقه دایره ای در جریان است: شما نگران این هستید که آنها در مورد شما چه فکری می کنند، اما آنها ممکن است خیلی مشغول این باشند که افرادی مانند شما در مورد آنها چه فکر می کنند. هیچ کدام از شما در واقع دیگری را قضاوت نمی کنید.

خودآگاهی یک باور محدود کننده است. این باعث می شود که فرد خودآگاه کمتر ریسک کند، کمتر صحبت کند و زمان بیشتری را در حاشیه تعامل اجتماعی صرف کند.

این خوب نیست زیرا فرصت‌های ایجاد دوستی و روابط را محدود می‌کند. وقتی دائماً نگران این هستید که مردم چگونه به شما نگاه می کنند، به نوعی سخت است که دوست واقعی پیدا کنید، به خصوص اگر آنقدر احساس راحتی نکنید که خود واقعی و واقعی خود باشید.

خودآگاهی شما ممکن است باعث شود فرصت‌های تغییر زندگی را از دست بدهید زیرا از درگیر شدن با زندگی و افراد دیگر اجتناب می‌کنید.

خبر خوب این است که خودآگاهی چیزی است که می توان روی آن کار کرد و آن را بهبود بخشید!

چگونه می توانید این کار را انجام دهید؟

1. حلقه دوستان خود را حسابرسی کنید.

اولین کاری که می‌خواهید انجام دهید این است که به افرادی که با آنها معاشرت می‌کنید نگاهی دقیق و خوب بیندازید.

چرا؟ زیرا افراد بدبین و قضاوت کننده به خودآگاهی شما دامن می زنند.

فکر می‌کنید وقتی به صحبت‌های دوستتان گوش می‌دهید که مرتباً دیگران را قضاوت می‌کنند و دیگران را تحقیر می‌کنند، تصور شما از نحوه نگاه مردم به دیگران چیست؟

این نوع رفتار درونی می شود. ممکن است شروع کنید به فکر کردن، “همه در حال قضاوت من هستند. ببینید سارا چگونه دیگران را قضاوت می کند!»

و واقعاً، چه کسی اهمیت می دهد که فرد بدبختی مانند سارا در مورد آنها چه فکر می کند؟ او چه حقی دارد که به سمت کسی سنگ پرتاب کند؟

به احتمال زیاد، افرادی مانند سارا اغلب برای پرت کردن حواس از مشکلات و زندگی منفی خود سنگ پرتاب می کنند. یا فقط در نمایشنامه پیشرفت می کنند.

افراد بدبین و قضاوت کننده برای شادی و آرامش شما سمی هستند. افکار منفی آنها بر شما تأثیر می گذارد و حتی زمانی که متوجه آن نمی شوید.

اگر زیاد با افراد قضاوت کننده معاشرت داشته باشید، به این فکر خواهید کرد که چگونه شما و دیگران را درک می کنند.

درعوض، سعی کنید وقت خود را با افرادی بگذرانید که مثبت‌اندیش هستند و در مورد دیگران سخنان خوبی برای گفتن دارند.

2. روایت درونی خود را بررسی کنید.

با روایت درونی خود در مورد خود چه می گویید؟

آیا مثبت است؟ حمایت کننده؟ نوع؟ درك كردن؟ آیا کاستی ها و معایب خود را می پذیرید؟

یا حیاتی است؟ قضاوتی؟ منفی؟ پر از افکار و اظهارات در مورد اینکه چگونه به اندازه کافی خوب نیستید؟ چگونه ممکن است مردم واقعاً شما را دوست نداشته باشند؟ چقدر بی دست و پا، یا دست و پا چلفتی، یا بی لیاقت هستید؟

روایت درونی مثبت بخشی از بستر پذیرش خود و عشق به خود است. وقتی مدام به خود می گویید که به اندازه کافی خوب نیستید، سخت است که نسبت به خودتان و آنچه به دنیا می آورید احساس خوبی داشته باشید و مثبت باشید.

و اغلب اوقات، این افکار که به اندازه کافی خوب نیستند، حتی کلمات شما نیستند. آنها معمولاً سخنان یک آدم تند و تیز هستند که به جای تلاش برای ساختن شما مناسب می دیدند شما را خراب کنند. والدین بد، شرکای عاشقانه بدرفتار، دوستان بدجنس.

برای بهبود خودآگاهی باید روی آن روایت درونی کار کنید.

خودآگاهی اغلب ناشی از ناامنی است که سایر افراد و تجربیات منفی اغلب ایجاد می‌کنند.

مهم نیست که در زندگی خود مرتکب اشتباه شده باشید. همه دارند. مهم نیست که قبلاً احمق به نظر می رسیدید. همه دارند. مهم نیست که همه چیز آنطور که شما برنامه ریزی کرده اید پیش نرود. برای همه اینگونه است.

هیچ یک از این چیزها شما را به فردی بد، بی ارزش دوستی یا به نوعی کمتر از آن تبدیل نمی کند. اینها همه چیزهایی هستند که هر چند وقت یکبار همه با آنها سر و کار دارند.

فقط باید به خود بگویید، “من اشتباه کردم. من یک انسان هستم و همه ما اشتباه می کنیم.» و سپس به زندگی ادامه دهید.

لازم نیست روی احساسات منفی تمرکز کنید یا خودتان را خراب کنید.

در عین حال، نمی‌توانید انتظار داشته باشید که در یک چشم به هم زدن به افکار تأیید کننده خود بروید. درعوض، ممکن است ساده‌تر باشد که به یک فکر منفی بپردازید و سپس سعی کنید با معطوف کردن توجه خود به جای دیگری به آن فکر نکنید.

3. از یک تمرکز درونی به بیرونی تغییر دهید.

تمرکز درونی روشی متداول برای افراد خودآگاه است تا در یک محیط اجتماعی احساس امنیت و امنیت کنند.

آنها تمایل دارند به درون خود نگاه کنند، به این فکر می کنند که چه احساسی دارند، چگونه فکر می کنند ممکن است دیگران در مورد آنها چه احساسی داشته باشند، و روی آن احساسات تمرکز می کنند.

تغییر تمرکز به بیرون می‌تواند به کاهش این خودآگاهی کمک کند، زیرا با تمرکز بر این احساسات ناامنی، جانور ناامنی را تغذیه نمی‌کنید. تمرکز روی آن احساسات مانند ریختن بنزین روی آنهاست. این فقط باعث می شود که آنها روشن تر و قوی تر بسوزند.

وقتی متوجه شدید که روی افکار و احساسات خود تمرکز می کنید، سعی کنید تمرکز خود را تغییر دهید.

به اطراف خود نگاه کنید. بر محیطی که در آن هستید و سایر افراد اطرافتان تمرکز کنید. ببینید آنها چگونه معاشرت می کنند. آیا آنها خوشحال هستند و می خندند؟ غمگین؟ جدی؟ گرم شد؟

در مورد افرادی که در اطراف شما هستند بیشتر فکر کنید و بر اساس زبان بدن و کلمات آنها در لحظه احساس کنید.

با تبدیل کردن این تمرین به یک تمرین فعال، می توانید مغز خود را از مسیر منفی به سمت مسیری خنثی تر وادار کنید. لزوماً لازم نیست مثبت باشد. فرود آمدن در حالت خنثی هنوز یک پیشرفت است زیرا شما به همه چیزهایی که باعث می شود احساس خودآگاهی داشته باشید فکر نمی کنید.

یک کنجکاوی واقعی در مورد افراد دیگر و زندگی آنها ایجاد کنید. این به شما چیزهایی می‌دهد که می‌توانید درباره‌شان صحبت کنید و شما را از تمرکز بر چیزهایی که باعث می‌شود احساس خودآگاهی کنید، باز می‌دارد.

4. مرزهای منطقه راحتی خود را فشار دهید.

اجتناب از احساسات ناراحت کننده معمولاً آنها را تقویت می کند و مقابله و غلبه بر آنها را دشوارتر می کند.

مواقعی وجود دارد که باید با آن احساسات روبرو شوید، آنها را تحت فشار قرار دهید و از آن تجربه به عنوان وسیله ای برای مقابله با خودآگاهی خود استفاده کنید.

معمولاً، ممکن است متوجه شوید که وقتی در اطراف افراد دیگر هستید، خودآگاهی شما به طور تصادفی در شما ظاهر می شود. این یک مشکل است زیرا سخت است دقیقاً بدانید که چه زمانی این احساسات را تجربه می کنید تا روی آنها کار کنید.

مقداری پیش بینی پذیری و کنترل بر موقعیت به شما امکان می دهد از نظر ذهنی برای مقابله با آن احساسات استرس زا آماده شوید.

شما ممکن است این کار را با خرید یک کلاه احمقانه و پوشیدن آن در یک مکان عمومی انجام دهید. کمی مسخره به نظر می رسد، اما نکته اینجاست. این به شما امکان می‌دهد این موقعیت را ایجاد کنید که در آن تقریباً تضمین می‌شود که احساس خودآگاهی داشته باشید و با احساساتی که به وجود می‌آیند مقابله کنید.

می‌بینید که برخی از مردم به شما نگاه می‌کنند و این موضوع چندان مهم نیست. ممکن است افراد دیگری به شما نزدیک شوند یا درباره کلاه نظر بدهند.

یا ممکن است متوجه شوید که مردم فقط به کسب و کار خود ادامه می دهند زیرا این احمقانه ترین چیزی نیست که اخیراً دیده اند.

این راهی است برای قرار دادن خود در محیطی امن و کم خطر.

5. از قرار دادن دیگران بر روی پایه خودداری کنید.

«وقتی دیگران را روی یک پایه قرار می‌دهید، آنها را مجبور می‌کنید که شما را از بالا نگاه کنند.»

این به چه معناست؟

خب، با گفتن به شخص دیگری که فکر می‌کنید او بسیار شگفت‌انگیز است و قرار دادن او بر روی آن پایه، نحوه عملکرد پویایی اجتماعی بین شما را تغییر می‌دهد.

گفتن یا نشان دادن به دیگری که از شما بزرگتر است یکی از این دو مشکل را ایجاد می کند. آنها یا باید با شما رفتار کنند که شما کمتر از آنها هستید یا مجبور می شوند احساس کنند که باید به شما اطمینان دهند که بهتر از شما نیستند

هر دو سناریو مشکل دارند.

اول از همه، چرا می خواهید با کسی معاشرت کنید که احساس می کند از شما بهتر است؟ مطمئناً می‌توانید احساس کنید که یک فرد، فرد خوبی است یا ویژگی‌های مثبتی دارد که آنها را تحسین می‌کنید، اما این اطلاعاتی است که معمولاً می‌خواهید در تعارف یا در ذهن خود نگه دارید.

اگر به فردی بگویید که از شما بهتر است و موافق است، خوب، این فردی است که باید به هر قیمتی از شما دوری کنید. آنها احتمالاً از آن استفاده خواهند کرد.

از طرف دیگر، اگر آنها شایسته باشند، نمی خواهند شما نسبت به خودتان احساس ناراحتی کنید. آنها نمی خواهند با هزینه شما تحسین شوند. آنها نمی خواهند احساس کنند که شما از آنها به عنوان ابزاری برای آسیب رساندن به خود استفاده می کنید.

این امر با وادار کردن آنها به رفتار با شما به گونه ای که باید از او مراقبت شود، پویایی اجتماعی را مختل می کند، که راه خوبی برای شروع یا حفظ دوستی نیست. ناسالم است.

شما نمی توانید افراد دیگر را به عنوان وسیله ای برای مقابله با خودآگاهی روی یک پایه قرار دهید و به خود بگویید که به نوعی بی لیاقت هستید.

در عوض، روی این واقعیت تمرکز کنید که همه ویژگی‌های مثبت و منفی دارند. ممکن است چیزهایی در مورد این شخص وجود داشته باشد که شما آنها را تحسین کنید و آرزوی آنها را داشته باشید، اما ممکن است او نیز مشکلاتی داشته باشد که باید با آنها مقابله کند.

6. بیشتر شبیه دوستی رفتار کنید که از نظر اجتماعی راحت تر است.

چیزهای زیادی وجود دارد که می‌توانید از افراد دیگری که از نظر اجتماعی راحت‌تر و برازنده‌تر هستند، بگیرید.

با مشاهده نحوه تعامل آنها با افراد دیگر، می توانید یاد بگیرید که آن رفتار را تا زمانی که برای شما طبیعی شود به روشی “جعلی تا زمانی که آن را بسازید” تقلید کنید.

افراد اغلب احساسات درونی دارند که در بیرون منعکس نمی شوند. بسیاری از مردم بیرون می‌آیند و در میان ناراحتی یا دردشان لبخند می‌زنند، زیرا می‌دانند که ماندن در آن هیچ چیز مثبتی برای آنها نخواهد داشت.

این بدان معنا نیست که اجتناب از مشکلات یا نادیده گرفتن آنها سالم است. فقط درک این موضوع است که برخی چیزها خارج از کنترل ما هستند. گاهی اوقات تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که از یک موقعیت بهترین استفاده را ببرید، پوزخند بزنید و آن را تحمل کنید.

افرادی را که می‌شناسید در نظر بگیرید که رفتارهای اجتماعی دارند که دوست دارید داشته باشید. چه کاری می توانید انجام دهید تا در این راه بیشتر عمل کنید؟ آیا رفتارها یا رفتارهایی وجود دارد که بتوانید اتخاذ کنید؟

7. در مورد خودآگاهی خود با یک درمانگر صحبت کنید.

خودآگاهی مشکلی است که اغلب با مشکلات دیگری گره خورده است، همانطور که قبلاً ذکر کردیم.

ممکن است با چیزی مانند دوران کودکی بد، روابط آزاردهنده، یا مشکلات سلامت روانی مرتبط باشد که از طریق مقالات خودیاری قابل حل نیست.

اگر متوجه شدید که خودآگاهی شما یک مشکل دائمی است که باعث ناراحتی منظم شما می شود، بهتر است با یک درمانگر در مورد مشکل صحبت کنید تا بتوانید ریشه آن را پیدا کرده و آن را درمان کنید.

شما ممکن است این موارد را نیز دوست داشته باشید:

این نوشته به صورت خودکار نوشته شده اگر مشکلی در کلمه اعم از همه چیز باشد ما را حتما از طریق نظرات باخبر کنید تا رسانه بتواند بهترین اطلاعات عمومی را بدهد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا