بلبل عاشق است، گل رز معشوق است: زندگی یکبار مصرف
بلبل عاشق است، گل رز معشوق است: زندگی یکبار مصرف
این روزها، داستان های جدایی و تقلب زیاد می شنویم. زندگی عاشقانه افراد مشهور در روزنامه ها پنهان شده است، در حالی که زندگی مردم عادی در شایعات محله پنهان شده است. اگرچه آهنگ های عاشقانه افزایش یافت، اما آهنگ های عاشقانه معنی دار با جملات تکراری جایگزین شدند. موضوع کلی در آهنگ ها یکسان است. من یکی بهتر از تو را پیدا خواهم کرد یا تو به من خیانت کردی…
زندگی یکبار مصرف…
در واقع به همین دلیل است که وقتی به آهنگهای قدیمی گوش میدهیم، سیمهای قلب میلرزد، مردان میدانستند چگونه عاشق شوند یا چگونه عاشق عشق شوند و سزاوار عشق بودند. اکنون زنان زیبا و احساسات وصف ناپذیری که در ترانه ها توصیف شده اند کجا هستند؟ کدام یک از ما چنین عشقی را توصیف می کند؟ چند نفر از ما احساسات خود را صادقانه به کسی که با او هستیم بیان می کنیم؟ چند نفر از ما شخصی را که دوستش داریم با احساساتش توصیف می کنیم بدون اینکه به مادیاتش اشاره کنیم؟
در قرن ما، عشق مسیر عجیبی به خود گرفته است. انگار مردم فقط احساسات، بدن و ماده را دوست دارند، نه احساسات.
این سه گانه کار کردن، پول درآوردن و مصرف کردن اساس زندگی ما را تشکیل داد، بنابراین مانند همه محصولات دیگر یکبار مصرف شد. در زندگی خود استفاده می کنیم مثل این است که هر روز با یک ماسک جدید راه می رویم که دوست داریم.
وقتی به مثلث جنسیت، عشق می رسم، اولین چیزی که به ذهنم می رسد آگاپه و اروس است. آگاپه در ساده ترین تعریف، نماد عشق نافرجام یا عشق انسانی است که به عشق معنوی تبدیل می شود. اروس عشقی است که شامل تمایلات جنسی و اشتیاق است و اگر فرد بدن خود را به درستی بشناسد، در نهایت می تواند به عشق معنوی برسد. ما عاشقان جامعه مصرفی در اروس گیر کرده ایم و نمی توانیم به آگاپه برسیم. تعجب می کنم که چرا؟ پاسخ ساده است زیرا ما اکنون سیری ناپذیر هستیم، همیشه افراد بهتر، جدید، فرارهای جدید، شاید بدن های جدید می خواهیم. آیا برای ما اینقدر سخت است که نفس خود را خفه کنیم و آگاپه شویم؟ نه، فقط باید فرد مناسب را به دلایل درست (بدون در نظر گرفتن ارزش های مالی) انتخاب کرد و مطمئن بود که زندگی خود را سازماندهی می کند.
بلبل عاشق است، گل رز معشوق است…
رومئو و ژولیت، مم و زین، طاهر و زهره، لیلا و مکنون، گل رز و بلبل. اینها نمونه هایی از عاشقانی هستند که توانسته اند آگاپه شوند.
در پایان باید گل رز و بلبل را نقل کنیم:
«بلبل عاشق است، گل رز معشوق است. گل رز ابتدا به بلبل اجازه می دهد تا روی شاخه اش بنشیند تا ببیند معشوقش چقدر می تواند قربانی کند و به خاطر او چه چیزی را می تواند رها کند. سپس با بهره گیری از وجد بلبل، خارهایش را می کوبد و دلش را خون می کند. کسی که خون بلبل را می مکد با خون او غنچه های رز می سازد. رنگ و عطر را اضافه می کند. بلبل است که غنچه گل سرخ را گلاب می کند…»
به جای اینکه زندگی خود را در دنیای مادی یکبار مصرف کنیم، بیایید روزهایی را بگذرانیم که روح و ذهن ما را پر کند. با عشق بمانید.
Işık Eri Hünkar Hacı Bektaş Veli Batınisi