روانشناسی

10 راه بیهوده برای شاد بودن برای دیگران

10 راه بیهوده برای شاد بودن برای دیگران

چند بار شنیده اید که اتفاق بزرگی برای شخص دیگری افتاده است و به جای خوشحالی برای او، واکنش فوری شما حسادت بوده است؟

یا حتی ممکن است عصبانیت از اینکه چیزی را به راحتی دریافت کرده یا تجربه کرده‌اند، در حالی که شما فقط در حال خراشیدن هستید؟

این کاملا طبیعی و قابل درک است. اگر دوران سختی را سپری می‌کنید، وقتی که در حال حاضر به سر می‌برید، فهمیدن اینکه اتفاقی شگفت‌انگیز برای شخص دیگری در حال رخ دادن است، می‌تواند ضربه‌ای به دل شما باشد.

البته، اگر اتفاق خوبی برای کسی که دوستش دارید بیفتد، برای او آزاردهنده – حتی ویرانگر – خواهد بود اگر سعی کند شادی خود را با شما در میان بگذارد و فقط یک واکنش گرم یا منفی دریافت کند.

اما چگونه می‌توانید برای دیگران خوشحال باشید وقتی زندگی شما در حال چرخش است؟ یا اگر شادی آنها شما را به یاد غم خودتان بیاندازد؟

اگر برای احساس خوشبختی دیگران تلاش می کنید، با یک درمانگر معتبر و با تجربه صحبت کنید تا به شما کمک کند. ممکن است بخواهید از طریق BetterHelp.com با یکی صحبت کنید برای مراقبت با کیفیت در راحت ترین حالت آن.

چرا نمی توانم برای دیگران خوشحال باشم؟

دلایل مختلفی وجود دارد که چرا شما ممکن است نتوانید برای دیگران احساس خوشبختی کنید. اینها می‌تواند شامل آسیب‌های گذشته، مشکلات کنونی، و رنجش نسبت به آن شخص به خاطر کارهایی که با شما انجام داده باشد، باشد.

در زیر برخی از دلایلی وجود دارد که ممکن است در حال حاضر نتوانید احساس خوشبختی واقعی برای دیگران داشته باشید.

شما در حال حاضر آن را احساس نمی کنید.

ساده‌ترین دلیل برای اینکه چرا نمی‌توانید برای دیگران خوشحال باشید این است که چیزی مانع از آن می‌شود که بتوانید چنین احساساتی را احساس کنید. شاید برای گذر از چیزی سخت بی حس شده باشید، یا با شیاطین و آشفتگی های درونی خود دست و پنجه نرم کرده اید.

اگر به دلیل شرایط زندگی نمی‌توانید چیزی را در حال حاضر احساس کنید، یا حتی به این دلیل که نمی‌توانید چیزی را احساس کنید، پس نمی‌توانید به اصطلاح از یک سنگ خون بگیرید.

آیا تا به حال سعی کرده‌اید بفهمید برای شام چه می‌خواهید، و در مورد گزینه‌ها احساس “مهم” کردید؟ شاید احساس نمی کردید پیتزا، اما به هر حال سعی کردید آن را بخورید زیرا غذا بود، اما اشتهایتان برای آن صفر بود؟

احساسات تقریباً مشابه هستند. اگر آن را احساس نمی کنید، نمی توانید آن را مجبور کنید.

خوشبختی آنها مانند نمک مالیده شده در زخم است.

اگر در حال حاضر در مکان خوبی نیستید، شادی یا موفقیت دیگران ممکن است باعث شود که شما کاری را که در حال حاضر انجام می‌دهند ندارید.

خوشبختی برای افراد دیگر زمانی که هر روز درگیر مبارزه است، سخت است، و اقبال خوب آنها ممکن است شما را حتی بیشتر از آنچه قبلاً انجام می‌دهید، آزار دهد.

به عنوان مثال، اگر مدتی است که بیکار بوده اید و در میان پس انداز رو به کاهش، استرس دارید و به دنبال کار می گردید، برای دوستی که به تعطیلات 6 ماهه با تمام هزینه ها می رود، احساس خوشحالی سخت خواهد بود. به لطف شغل رویایی آنها.

به طور مشابه، زمانی که دوست شما یک وسیله ورزشی جدید و شگفت‌انگیز خریده است که شما همیشه آرزوی داشتن آن را داشته‌اید و نمی‌توانید ورزش کنید زیرا در حال پرستاری از جراحت هستید، واکنش مثبت می‌تواند دشوار باشد.

این اشتیاق برای آنچه که نمی تواند باشد می تواند در مورد دارایی های مادی، روابط عاشقانه، خانواده/فرزندان، سلامتی، قدرت و تقریباً هر چیز دیگری که فکرش را بکنید صدق کند.

وقتی افرادی که می‌شناسید می‌توانند چیزهایی داشته باشند که شما کاملاً از آنها رنج می‌برید اما نمی‌توانید داشته باشید – به دلایلی یا آن‌ها – این می‌تواند بسیار بیشتر از نداشتن آنها در ابتدا صدمه بزند.

کسی که قرار است از او خوشحال باشید به شدت به شما صدمه زد.

فرض کنید با کسی رابطه عاشقانه شدیدی داشتید. شما با تمام وجود این شخص را دوست داشتید و آنها کاری کردند که شما را تا ته قلبتان تکان داد. ممکن است آنها شما را فریب داده باشند، یا چیزها را به شدت خراب کرده باشند، و باعث آسیبی شوند که مدت زیادی طول کشیده است تا شما از آن درمان شوید.

در واقع ممکن است هنوز در حال بهبودی از آن باشید. التیام برخی از دردها بیشتر از سایرین طول می کشد و هنوز هم می توانند باعث ایجاد پیچ ​​و تاب در هنگام ضربه زدن شوند.

پس شاید متوجه شده باشید که این سابق شما با “عشق زندگی خود” ازدواج می کند. یا شاید آنها در انتظار یک فرزند هستند. همه اطرافیان شما می گویند که چقدر خوشحال هستند برای کسی که جرات شما را از بین برده است. و اکنون این انتظار وجود دارد که شما نیز شادی و حمایت مشابهی را از آنها ابراز کنید.

چرا؟ ممکن است این فرض وجود داشته باشد که از آنجایی که شما دو نفر زمانی ارتباط قوی داشتید، در اعماق وجود شما می خواهید که آنها خوشحال باشند. به هر حال، چیزهای وحشتناکی که آنها به شما تحمیل کرده‌اند مربوط به گذشته است، بنابراین شما باید به سادگی از آن عبور کنید و برای آنها خوشحال باشید.

این یک انتظار ناعادلانه است که تجربه و احساسات شما را باطل می کند. علاوه بر این، به این معنی است که مردم به جای تایید و احترام به حقیقت احساسات شما، از شما انتظار رفتاری دارند.

به داخل بروید و احساس واقعی خود را بررسی کنید.

  • آیا واقعاً می خواهید برای سابق خود خوشحال باشید؟ یا خود را موظف می دانید که برای آنها احساس خوشبختی کنید؟
  • آیا این شخص با شما بدرفتاری کرد؟
  • آیا همچنان از رفتارهای گذشته آنها، چه این رفتارها درک شده باشد یا تأیید شده، تلخی یا ناامیدی فروخورده را در خود نگه می دارید؟
  • آیا تا به حال امیدوارید که این شخص به خاطر رفتاری که با شما داشته است، به نوعی واکنش نشان دهد؟
  • آیا ناتوانی شما در احساس خوشبختی از جانب آنها ناشی از عصبانیت است که آنها این چیزها را با شخص دیگری تجربه می کنند نه با شما؟

همانطور که می‌توانید تصور کنید، این می‌تواند در مورد هر فردی که به شما صدمه زده یا به شما خیانت کرده باشد صدق کند – نه فقط یک شریک زندگی سابق. ممکن است خواهر یا برادری باشد که با شما مثل چرند رفتار کرده است اما اکنون زندگی ای دارد که شما همیشه می خواستید. یا والدینی که شما را رها کرده اند و اکنون از خانواده جدید خود راضی هستند.

اگر احساس می‌کنید آسیب دیده‌اید یا به شما خیانت شده است، مجبور کردن خود به احساس خوشحالی نسبت به آنها، روند بهبودی شما را طولانی‌تر می‌کند. علاوه بر این، پوشاندن حقیقت با دروغ نه روشی سالم و نه معتبر برای زندگی است.

من به شما پیشنهاد نمی‌کنم که آنها را “مجازات” کنید، و نه آرزوی سرنوشت بدی برای آنها دارید. در عوض، رواقی گرایی را هدف قرار دهید. آن را باحال، مودبانه و دور پخش کنید.

دیگران از شما پاسخ عاطفی خاصی می خواهند.

وقتی و اگر پیام‌هایی دریافت می‌کنید مبنی بر اینکه باید برای شخص دیگری خوشحال باشید، نگاهی به اطراف بیندازید و مشخص کنید که این تقاضا از کجا می‌آید. سپس می توانید سعی کنید بسته بندی کنید که چرا آنها می خواهند شما چنین احساسی داشته باشید.

به عنوان مثال، بیایید بگوییم که شما یک خواهر یا برادر دارید که والدینتان از او حمایت می کنند. شاید شما وارد یک کالج عالی شده اید که والدینتان از پرداخت آن امتناع کرده اند، بنابراین مجبور شدید به جای آن کار کنید. سپس خواهر و برادرت وارد دانشگاه شدند و پدر و مادرت تمام هزینه های آنها را پرداخت کردند. اگر از فقدان انصاف ابراز ناراحتی می کردید، ممکن است والدینتان شما را به خاطر بی مهری نسبت به خواهر و برادرتان سرزنش کرده باشند و اینکه «به جای اینکه احساس تلخی کنید، باید برای آنها خوشحال باشید».

در چنین موردی، والدین شما به خوبی می‌دانند که افتضاح بوده‌اند. آنها آگاهند که با یکی بر دیگری رفتار ترجیحی داده اند، اما نمی خواهند مسئولیت رفتار وحشتناک خود را بپذیرند. در نتیجه، آن‌ها سعی می‌کنند جدول را برگردانند تا زمانی که فردی که با آنها بدرفتاری کرده‌اند، وقتی برای خواهر یا برادر خود خوشحال نیستند، تبدیل به مرد بدی شود.

این اساساً به کسی که صدمه دیده است با بیان اینکه عکس العمل آنها در برابر سوء استفاده اشتباه است، به جای خود سوء استفاده، نادرست است.

مردم فقط حال و هوای خوب می خواهند.

به نظر می رسد امروزه این انتظار وجود دارد که هرکسی که ممکن است احساسات “منفی” تعبیر شود -مانند ناامیدی، آسیب دیدگی، عصبانیت یا خیانت- را بیان می کند، به نوعی تکامل یافته یا بیدار نشده است مانند کسانی که اصرار به مثبت بودن دارند. زمان. اینکه اگر هر یک از این احساسات “فرکانس پایین” را احساس کردید، پس باید به جای هر چیزی که این احساسات را ایجاد می کند، شما مشکل دارید.

ممکن است از شما انتظار می رود که بدون قید و شرط نسبت به افرادی که با شما مانند کثیف رفتار می کنند محبت و حمایت کنید، صرفاً به این دلیل که این کار روشنفکرانه است.

به عنوان یک امتیاز اضافی، اگر همه کورکورانه به مانترای «فقط حالات خوب» پایبند باشند، هیچ کس مجبور نخواهد بود با موقعیت‌های ناخوشایند و ناخواسته مانند رویارویی، یا پاسخگویی برای اعمال وحشتناک خود مقابله کند.

و اگر در مورد آنها با آنها برخورد شود، می توانند ادعا کنند که تحریک می شوند و از موقعیت پنهان می شوند، در حالی که فردی که درگیری را انجام می دهد به دلیل پرخاشگری و پایین آوردن روحیه محکوم می شود.

هم من و هم شریکم زمانی را در مدارهای جشنواره گذرانده‌ایم و با بسیاری از افرادی که ادعا می‌کنند تمرین معنوی بالایی دارند، معاشرت کرده‌ایم، و در عین حال کسانی را که با ترجیحات و رفتارهای شخصی‌شان مخالف هستند به‌عنوان «سمی» محکوم می‌کنیم.

در برخی موارد، فرد ممکن است تمرین معنوی داشته باشد که آن را بالاتر و مقدس‌تر از تمرین شخص دیگری می‌داند. و برای دیگران، این ممکن است یک انتخاب سبک زندگی مانند چندموری یا کوچ نشینی باشد. در هر صورت، آنها از مردم انتظار دارند که بدون قید و شرط از آنها حمایت کنند و خوشحال باشند، و اگر اینطور نیستند – یا اگر سؤال یا نگرانی دارند – «سمی» یا «بدون روشنگری» هستند.

این نوع رفتار نوعی نخبه گرایی معنوی است. اساساً «دیگر کردن». در واقع، تفاوتی با افرادی که ممکن است نسبت به افراد با پیشینه‌های قومی مختلف نژادپرست باشند، یا از گذراندن وقت با کسانی که پیرو ادیان دیگر هستند، نیست، ندارد.

به دنبال کسانی باشید که با استواری اصول خود را بدون توجه به اعتقادات خود حفظ می کنند و در عین حال به دنبال زمینه مشترک با دیگران هستند. آنها کسانی هستند که ارزش ایجاد روابط طولانی مدت و قابل اعتماد را دارند.

تمام غرایز شما به “نه” اشاره دارد.

گاهی اوقات، اگر نمی‌توانید احساس خاصی را برای کسی ایجاد کنید، به این دلیل است که چیزی در درون شما به شما می‌گوید که این کار را نکنید. مثلاً اگر از راه دور جذب فردی می‌شوید، اما وقتی شروع به صحبت می‌کنید، همه زنگ‌های هشدار به صدا در می‌آیند.

اگر مچ پایم پیچ خورده باشد، یک پاسخ درد اتفاق می افتد که به من اطلاع می دهد که مشکلی در بدنم وجود دارد. به طور مشابه، یک پاسخ احساسی (یا فقدان آن) یک شاخص کاملاً محکم است که نشان می دهد چیزی وجود دارد که باید در اینجا به آن توجه کنید.

به جای تمرکز بر حالت ترجیحی احساس، شاید احساساتی را که دارید تجزیه و تحلیل کنید. اگر برای کسی خوشحال نیستید زیرا موجی از نگرانی یا نگرانی برای او احساس می‌کنید، با خودتان بررسی کنید تا ببینید آیا این پاسخی معتبر است یا حسادت. اگر متوجه شدید که این احساس نگران کننده ادامه دارد، پس شاید در مورد علت آن تحقیق کنید.

چگونه وقتی حسادت می کنیم برای کسی خوشحال باشیم.

این ایده خوبی است که از یکی از درمانگران در BetterHelp.com به‌عنوان درمان حرفه‌ای می‌تواند در کمک به شما برای انجام کارهایی که مانع از خوشحالی دیگران می‌شوند، بسیار مؤثر باشد.

آیا تا به حال سعی کرده‌اید که وقتی کسی چیزی به شما می‌گوید که واقعاً حسادت دیوانه‌واری در شما ایجاد می‌کند، یک واکنش “شاد” جعل کنید؟ اگر دارید، احتمالاً در گلدن گلوب شبیه کریسی تیگن شده اید:

Chrissy Teigen showing how not to be happy for others at the Golden Globes

اما کارهایی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا هم احساسات مثبت آنها را به روشی قابل باور ابراز کنید و هم از کاری که انجام داده اند یا تجربه کرده اند یا دریافت کرده اند احساس خوشحالی کنید. در اینجا چند نکته وجود دارد:

1. حسادت خود را کشف کنید و کمی شادی جعل کنید.

بررسی کنید که چرا احساس حسادت می کنید، و سعی کنید خود را عقب بکشید و تصویر بزرگتر را ببینید. به تمام مواقعی که در گذشته احساس حسادت می‌کردید، زمانی که شخص دیگری به خواسته‌های شما رسید، فکر کنید. اوضاع در دراز مدت چگونه پیش رفت؟ اغلب اوقات، چیزی که زمانی بیش از هر چیز دیگری می‌خواستید، پس از مدتی بسیار بی‌اهمیت می‌شود.

آن مورد، آن معشوق، آن شغل… برخی از چیزهایی که در آن زمان فکر می‌کردیم زندگی‌مان را کامل می‌کند، بیشتر شبیه یک وزن بودند تا یک نعمت.

اگر حسادت می‌کنید لازم نیست برای کسی احساس خوشبختی واقعی داشته باشید، اما گاهی اوقات برای حفظ هماهنگی باید آن را جعل کنید. لبخند بزنید، آن شخص را در آغوش بگیرید یا دست بدهید و از طریق دندان قروچه به او بگویید که برای او خوشحال هستید.

اگر شما هم مثل من هستید، این تقریباً از نظر فیزیکی دردناک خواهد بود. سپس در اسرع وقت خود را معذرت خواهی کنید و کمی زمان لازم را برای خود اختصاص دهید.

2. محبت خود را برای فرد به عنوان سنگ اصلی قرار دهید.

یکی از تکنیک‌های مؤثر، به خاطر سپردن فردی است که در پشت مورد یا دستاورد است.

اگر وقتی می‌شنوید (یا می‌بینید) که شخص دیگری چیزی را دریافت می‌کند یا تجربه می‌کند، موجی از حسادت به شما دست می‌دهد، سعی کنید آن چیزی را که پشت سر آن قرار دارد، ببینید.

مبارزات آن‌ها و سختی‌هایی که تا به حال داشته‌اند را به خاطر بسپارید. آیا آنها با افسردگی دست و پنجه نرم کرده اند؟ یا ضرر؟ زندگی آنها تا به حال چگونه بوده است؟ آیا آنها برای رسیدن به جایی که اکنون هستند بر موانع عظیم غلبه کرده اند؟

علاوه بر این، این شخص در طول سال ها برای شما چگونه بوده است؟ آیا آنها یک دوست مهربان و حامی بوده اند؟ یکی از اعضای خانواده دوست داشتنی؟ انرژی آنها نسبت به شما چگونه بوده است؟

اگر این شخص در گذشته واقعاً با شما خوب بوده است، تمرکز خود را بر آن متمرکز کنید. بله، آنها به چیزی شگفت‌انگیز دست می‌یابند یا تجربه می‌کنند و شما نیستید، اما به آنها اهمیت می‌دهید. در نتیجه، سعی کنید روی این واقعیت تمرکز کنید که آنها فرصتی برای تجربه شادی دارند، هر چند زودگذر باشد.

3. به یاد داشته باشید که این نیز خواهد گذشت.

می‌دانی بدترین چیزهایی که تا به حال برایت اتفاق افتاده در نهایت چگونه به پایان رسید؟ این معمولاً برای چیزهای خوب نیز صادق است. هر چیزی که در زندگی داریم یا تجربه می کنیم موقتی است. زودگذر این فنجان قهوه ای که من مینوشم کاملاً عالی است، اما در عرض چند دقیقه تمام می شود، و من دیگر هرگز قهوه ای شبیه آن را نخواهم خورد.

به این ترتیب، اگر کسی در زندگی شما این فرصت را دارد که کاری عالی داشته باشد یا انجام دهد، بدانید که این یک موقعیت زودگذر است.

بدن شگفت انگیزی که برای رسیدن به آن بسیار تلاش کرده اند، چند سال دیگر دوباره تغییر خواهد کرد. فرصت شغلی باورنکردنی آنها ممکن است فوق العاده استرس زا باشد. به طور مشابه، رابطه عالی آنها ممکن است به هم بخورد، سفر آنها به دور دنیا ممکن است فاجعه بار باشد، تجارت آنها ممکن است شکست بخورد، و بچه آنها ممکن است تا زمانی که 17 ساله شود، شب ادراری کند.

اگر نتوانید توانایی احساس شادی را برای این شخص برای مدت کوتاهی به دست آورید که او آنچه را که می‌خواهید خواهد داشت، احتمالاً وقتی آن را از دست می‌دهد، احساس یک سوراخ کامل خواهید داشت. یا زمانی که فرصت به پایان می رسد.

4. آن را حل کنید و از طریق آن کار کنید.

به‌جای اینکه دیگران را در مورد احساسات ناخوشایند خود سرزنش کنید، آن‌ها را با روش‌های سالم‌تر و فعال‌تر بیرون آورید.

من و شریکم هر دو کاملاً فیزیکی هستیم، بنابراین ممکن است چند دور با کیسه بوکس برویم، کمی چوب خرد کنیم یا برای دویدن برویم. او دوست دارد برای شنا برود و زیر آب جیغ بزند، که ظاهراً کاملاً تحسین برانگیز است. بیرون آوردن خشم، عصبانیت یا ناامیدی از بدن در یک مکان عمومی بسیار ناپسند است و ممکن است عموم مردم را مبهوت کند، بنابراین انجام این کار به صورت خصوصی یا در یک مکان خلوت در خارج از منزل ایده بهتری است.

این را به عنوان یک نوع هیت سینک در نظر بگیرید: باید آن آتش را به جایی بفرستید وگرنه می‌خواهید با گرما در اطراف پرسه بزنید و انرژی بیشتری صرف دروغگویی به خود و دیگران کنید.

وقتی با این احساسات برخورد کردید و آن‌ها را از بین بردید، طبیعتاً نسبت به شخصی که می‌خواهید برای او خوشحال باشید احساس دوستانه‌تری خواهید داشت.

اگر این احساسات هرازگاهی دوباره بالا می‌آیند، تعجب نکنید. Forewarned forearmed است. قبل از اینکه به دلیل برخی از محرک‌های عاطفی سریع به یک مارپیچ برخورد کنید، به یاد داشته باشید کهقبلاً با این احساسات برخورد کرده‌اید.

شما قبلاً از آنها فراتر رفته اید، بنابراین این یک موج کمتر است. سپس تصمیم بگیرید که می خواهید با این احساسات چه کار کنید. می‌توانید اجازه دهید این افکار زندگی‌تان را از مسیر خارج کنند و مانع از رسیدن به آنچه می‌خواهید شوند، یا می‌توانید انتخاب کنید که آن‌ها را برای آنچه هستند تشخیص دهید.

آنچه بودا در مورد افکار ناخواسته گفت: “این را از خود بپرسید، آیا این افکار به من خدمت می کنند؟” اگر این کار را نکردند، بگذارید بروند.

5. به آنها بگویید: “برای شما شادی آرزو می کنم.”

این عبارت سنگ بنای من و شریک زندگی من در طول سالها بوده است. این بیان احساسی است که به شما امکان می‌دهد در احساسات خود کاملاً خنثی بمانید و در عین حال آرزوی مفیدی برای دیگری داشته باشید.

وقتی و اگر می‌شنوید که اتفاق فوق‌العاده‌ای برای کسی می‌افتد، و نمی‌توانید برای او احساس خوشحالی کنید، برای او آرزوی شادی کنید. با گفتن آن، می‌توانید صمیمانه به آنها آرزو کنید که چیزهای زیبا برایشان آشکار شود، اما با گفتن اینکه برایشان خوشحال هستید، به آنها دروغ نمی‌گویید.

می توانید این نوع چیزها را به هر شکلی که برای شما طبیعی است بیان کنید. برای مثال، اگر کسی به شما درباره یک اتفاق شگفت‌انگیز در زندگی‌اش می‌گوید، می‌توانید بگویید «این شگفت‌انگیز است! امیدوارم همه چیز برای شما عالی باشد!» یا «شما لایق چنین خوشبختی هستید، برادر!»

این پاسخ‌ها ظاهراً مثبت هستند، اما شخصاً خنثی هستند. به این ترتیب، شما نسبت به افرادی که به آنها اهمیت می‌دهید دروغ نمی‌گویید، و فقط برای اینکه آنها را راضی نگه دارید، احساسات را جعل نمی‌کنید.

وقتی موفقیت دیگران شما را غمگین می‌کند چه باید کرد.

آیا تا به حال از تماشای موفقیت دیگران غمگین شده اید؟ اشکالی ندارد، بسیاری از مردم دارند.

اول، از آنچه احساس می‌کنید احساس شرم یا گناه نکنید. احساسات معتبر هستند، و اگر برای چند دقیقه احساس می کنید که یک تکه مزخرف هستید زیرا شخص دیگری موفق می شود در حالی که شما موفق نیستید، اشکالی ندارد.

اما راه هایی برای پردازش و مقابله با این احساسات وجود دارد. به این صورت است:

1. روی زندگی خود تمرکز کنید.

مهم این است که بعد از آن چگونه عمل کنید. میخوای در موردش حرف بزنی و کاری نکنی؟ یا از این احساسات به عنوان سوخت برای هدایت اهداف و تغییرات زندگی خود استفاده کنید؟

بهترین راه برای غلبه بر غم و اندوه از موفقیت دیگران این است که توجه خود را به زندگی خود بازگردانید. به آنچه در حال حاضر برای شما مهم است فکر کنید، خواه شغل، تحصیلات، اهداف تناسب اندام، دارایی های مادی یا روابط باشد. سپس در نظر بگیرید که چقدر زمان و تلاش برای چیزهایی که ظاهراً برای شما مهم هستند صرف می کنید.

آیا برای دستیابی به این چیزها زمان و تلاش واقعی می گذارید؟ اگر نه، چرا نیستید؟ راه حل هایی برای هر مشکل و مسیرهایی برای رسیدن به هر هدفی که می خواهید به آن برسید وجود دارد.

اگر می‌خواهید کاری انجام دهید اما خیلی افسرده یا مضطرب هستید که نمی‌توانید آن را دنبال کنید، یک درمانگر خوب پیدا کنید و کمک بگیرید تا بتوانید به جلو بروید. آیا از نظر جسمی قادر به انجام کاری که می خواهید نیستید؟ سپس تمرکز خود را به آنچه می توانیدبه دست آورید یا به دست آورید، هدایت کنید. شما همیشه می توانید مسیر زندگی را تغییر دهید، به شرطی که به حرکت رو به جلو ادامه دهید.

انتخاب با شماست که آیا می‌خواهید بقیه روزهای خود را با افسوس خوردن برای چیزهایی که ندارید یا نمی‌توانید داشته باشید، یا تلاش برای رسیدن به آنچه که می‌توانید با کار و تمرکز مداوم داشته باشید، بگذرانید. .

2. روی چیزهایی تمرکز کنید که باعث رضایت شما می شوند.

وقتی موفقیت‌های دیگران شما را غمگین می‌کند، تمرکز را به خودتان و آنچه دوست دارید برگردانید.

علاوه بر این، روی چیزی تمرکز کنید که به تمرکز کافی نیاز دارد. به این ترتیب، شما زمان زیادی برای فکر کردن در مورد همه چیزهایی که در زندگی آنها در جریان است، نخواهید داشت. شما در حال انجام کارهایی هستید که شماشادی یا آرامش را به ارمغان می آورد.

به عنوان مثال، یکی از سرگرمی های شخصی مورد علاقه من تیراندازی با کمان است. هنگامی که احساس می کنم از حالت عادی خارج می شوم، یا سنگینی دنیا مرا پایین می آورد، به سمت برد بیرون می روم و تیرهایی را به سمت برخی از اهداف شلیک می کنم.

تیراندازی با کمان به تمرکز زیادی نیاز دارد، بنابراین باید از نگرانی دست بردارم و توجه خود را بر کاری که انجام می‌دهم متمرکز کنم. آیا آرنج چپ من بیرون آمده است تا روی بازوی داخلی ام کوبیده نشود؟ آیا آرنج سمت راست من به سمت عقب کشیده می شود یا در حالی که می کشم آن را بالا می برم؟

من باید خیلی بی حرکت باشم و روی هدفم متمرکز باشم و در عین حال مطمئن شوم که خوب هدف می‌گیرم و به اندازه کافی سخت می‌کشم که به آن ضربه بزنم.

وقتی تیراندازی من خاموش است، این نشانگر آن است که چیزی در من تعادل ندارد. بنابراین من دوره را اصلاح می کنم و ادامه می دهم. همانطور که ثبات و دقت من با تمرین در طول زمان بهبود می یابد، خلق و خوی من نیز بهبود می یابد.

هر چه بیشتر روی چیزهایی تمرکز کنید که رضایت و آرامش را برای شما به ارمغان می‌آورند، راحت‌تر می‌توانید برای دیگران و به طور کلی جهان احساس خوشبختی کنید.

3. به یاد داشته باشید که زندگی هایی که مردم طرح می کنند لزوما “واقعی” نیستند.

بسیاری از مردم پس از پیمایش در رسانه‌های اجتماعی، به زندگی‌های به ظاهر «بی‌نقص» نگاه می‌کنند که دیگران در آن زندگی می‌کنند. آنها شروع به اندازه‌گیری دستاوردها، ظاهر و غیره خود با تصاویر و زیرنویس‌های به اشتراک‌گذاشته‌شده توسط دیگران می‌کنند و در نهایت احساس می‌کنند که در حال کوتاه شدن هستند.

خوشبختی برای کسی که به نظر می‌رسد زندگی شگفت‌انگیزی دارد، در حالی که زندگی شما به سختی از بین می‌رود، سخت است.

نکته ای که در اینجا باید در نظر داشت این است که فقط به این دلیل که تصویری از چیزی را آنلاین می بینید، به این معنی نیست که واقعیت را نشان می دهد.

ممکن است در مورد کاهش وزن یا سطح تناسب اندام شخص دیگری حسادت کنید، برای مثال، بر اساس تصاویری که نشان داده اند. اما این تصاویر احتمالاً فتوشاپ شده، فیلتر شده و مدیریت شده اند، بنابراین بهترین زوایا را با تمام بیت های کمتر از ایده آل ویرایش شده می بینید.

به طور مشابه، افراد ممکن است عکس‌های شریک شگفت‌انگیز خود را به نمایش بگذارند اما در مورد مشکلاتی که بین آنها وجود دارد صحبت نکنند. بیشتر شبیه دیدن عکس‌های یک خانه میراثی شگفت‌انگیز است که از بیرون باورنکردنی به نظر می‌رسد، اما درونش پر از موریانه و کپک سیاه است.

از کسانی که با قدرت زندگی کامل خود را فرافکنی می‌کنند، آگاه باشید، زیرا اغلب آنها در حال جبران مشکلات شدید هستند. آنها ممکن است دستاوردهای شخصی خود را ستایش کنند و وسایل خود را به رخ بکشند، اما این بدان معنا نیست که واقعاً خوشحال هستند.

به طور کلی، این افراد در حال پر کردن خلاءهای درونی خود با “موارد” هستند، یا تغییرات بزرگی در زندگی ایجاد می کنند که فکر می کنند همه مشکلات شخصی آنها را حل می کند. در نتیجه، شما موظف نیستید برای آنها “شاد” باشید. در عوض می‌توانید برای آنها شادی و آرامش آرزو کنید، و این ممکن است در کل برکت بزرگ‌تری باشد.

4. مسئولیت شفای خود را بر عهده بگیرید.

از تجربه شخصی من، یکی از بهترین راه‌ها برای عبور از دردهای قدیمی و اینکه بتوانیم برای دیگران احساس شادی کنیم، صحبت کردن در مورد آن زخم‌ها با دوستان قابل اعتماد یا یک درمانگر ماهر است. این به این دلیل است که این افراد می توانند “نقاط کور” ما را ببینند و دیدگاه هایی را به ما ارائه دهند که ممکن است در غیر این صورت در نظر نمی گرفتیم.

علاوه بر آن، به یاد داشته باشید که شما نزدیکترین و قابل اعتمادترین دوست خود نیز هستید. آگاه باشید که با چه کسانی صحبت می کنید، زیرا بسیاری از کسانی هستند که از رنج شما برای منافع مشکوک خود بهره برداری می کنند.

درمانگران ایده آل هستند زیرا آنها رازداری پزشک/بیمار را رعایت می کنند. در حالی که اگر شرایط بین شما تغییر کند، ممکن است کسانی که در حلقه اجتماعی شما هستند علیه شما مخالفت کنند. اگر می‌خواهید مواردی که درباره آن صحبت می‌کنید مخفی بماند، به جای یک دوست، یک حرفه‌ای را به عنوان محرم خود انتخاب کنید.

5. صلح و بی طرفی را به جای شادی انتخاب کنید.

اغلب، بهتر است در موقعیتی که با آن دست و پنجه نرم می کنید، هر چه که هست، به جای اینکه خودتان را مجبور کنید چیزی را احساس کنید که ندارید، هدف قرار دهید.

نمونه کامل این “بی طرفی بدن” است، که (به نظر من)، بسیار سالم تر از حرکت “مثبت بدن” است. این نوعی مثبت اندیشی سمی است—زمانی که مردم اصرار دارند که باید احساس خاصی داشته باشید وگرنه منفی گرا هستید.

گزینه دیگری در اینجا وجود دارد، و آن نقطه میانی غیرقطبی است: خنثی واقعی.

بیایید مقایسه قبلی با مثبت بودن بدن را در اینجا گسترش دهیم.

به جای اصرار بر اینکه فرم بدنی خود را بدون توجه به هر چیزی دوست دارید، “بی طرفی بدن” به این معنی است که فرم خود را می پذیرید و از آن مراقبت می کنید، زیرا این همان چیزی است که هست. شما نه خود را مجبور به احساس عشق می کنید و نه احساس نفرت می کنید زیرا آرزو می کنید که ای کاش متفاوت بود. شما با آن صلح می کنید، با آن خوب رفتار می کنید، آن را پرورش می دهید، و برای کارهایی که می توانید با آن انجام دهید سپاسگزار هستید.

این در مورد موقعیت‌هایی که ممکن است از شما انتظار داشته باشد که برای دیگران احساس خوشبختی کنید، صدق می‌کند، اما اینطور نیست. سنگ بنای هر رابطه سالم صداقت است. اگر احساس خوشحالی نمی کنید، خود را موظف به ابراز خوشحالی نکنید، بلکه بهترین ها را برای آنها آرزو کنید. به این ترتیب، می توانید بدون از دست دادن تمامیت شخصی با دروغ، شرایط را بپذیرید و با آن صلح کنید.

هنوز نمی‌دانید چگونه برای دیگران خوشحال باشید؟ صحبت کردن با کسی واقعاً می‌تواند به شما کمک کند تا با هر آنچه که زندگی به سرتان می‌آورد کنار بیایید. این یک راه عالی برای از بین بردن افکار و نگرانی‌هایتان است تا بتوانید با آنها کار کنید.

در مورد آن با یک درمانگر صحبت کنید. چرا؟ زیرا آنها برای کمک به افراد در موقعیت هایی مانند شما آموزش دیده اند. آنها می توانند به شما کمک کنند تا افکار و احساسات خود را کشف کنید و روی چیزهایی کار کنید که مانع خوشبختی شما برای دیگران می شود.

BetterHelp.com یک وب سایت است جایی که می توانید از طریق تلفن، ویدیو یا پیام فوری با یک درمانگر ارتباط برقرار کنید.

در حالی که ممکن است سعی کنید خودتان این مشکل را حل کنید، ممکن است مشکلی بزرگتر از آن باشد که خودیاری بتواند به آن رسیدگی کند. و اگر بر سلامت روانی، روابط، یا به طور کلی زندگی شما تأثیر می گذارد، موضوع مهمی است که باید حل شود.

بسیاری از مردم سعی می‌کنند از پس مشکلات برآیند و تمام تلاش خود را برای غلبه بر مسائلی انجام دهند که هرگز واقعاً با آنها دست و پنجه نرم نمی‌کنند. اگر در شرایط شما اصلا امکان پذیر است، درمان 100٪ بهترین راه پیش رو است.

اینجا را کلیک کنید مایلید در مورد سرویس BetterHelp.com ارائه شده و روند شروع آن اطلاعات بیشتری کسب کنید.

شما قبلاً با جستجو و خواندن این مقاله اولین قدم را برداشته اید. بدترین کاری که در حال حاضر می توانید انجام دهید هیچ کاری نیست. بهترین کار این است که با یک درمانگر صحبت کنید. بهترین کار بعدی این است که همه چیزهایی را که در این مقاله آموخته اید توسط خودتان پیاده سازی کنید. انتخاب با شماست.

شما ممکن است این موارد را نیز دوست داشته باشید:

این نوشته به صورت خودکار نوشته شده اگر مشکلی در کلمه اعم از همه چیز باشد ما را حتما از طریق نظرات باخبر کنید تا رسانه بتواند بهترین اطلاعات عمومی را بدهد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا