کتاب خلاصه عدم آزادی مطبوعات
8 دقیقه خواندن ⌚
نوع اطلاعاتی که برای مصرف روزانه ارائه میشود همیشه موضوع داغ هر ایالتی بوده است.
ایالات متحده با معرفی ایده مطبوعات آزاد دولتی سعی کرد خود را از سایر نقاط جهان متمایز کند.
علیرغم همه تلاشها، ادعای اینکه آنها توانستهاند به این 100% برسند نادرست است.
بودن در اوج به اندازه کافی خوب نیست و کارهای بیشتری باید انجام شود.
چه کسی باید “عدم آزادی مطبوعات” را بخواند؟ و چرا؟
دموکراسی غربی باید با افزایش سانسور و مقررات دولتی روبرو شود. ایالات متحده آمریکا، نامی که بازتاب آزادی و مسئولیت فردی است، توسط یک اوباش جمعی مورد تمسخر قرار گرفته است.
“Unfreedom of the Press” قصد دارد دلایل این موضوع را آشکار کند. موجی از تعصب و روزنامه نگاری ایدئولوژیک.
با در نظر گرفتن این موضوع، من معتقدم که این کتاب برای هر کسی که در کشورهای غربی زندگی میکند مناسب است، زیرا به آنها کمک میکند بفهمند چه چیزی در خطر است.
درباره مارک آر. لوین
علاوه بر اینکه یک نویسنده است، مارک آر. لوین یک وکیل، شخصیت رادیویی است و رئیس سابق دفتر دادستان کل ادوین میز.
مارک پس از برنده شدن در نامزدی جمهوریخواهان، یکی از حامیان طرفدار ترامپ و منتقد سرسخت ادعایی شد دخالت روسیه در انتخابات ایالات متحده.
خلاصه PDF عدم آزادی مطبوعات
عنوان کتاب به خودی خود موضوع اصلی را نشان می دهد که بسیاری از افراد را در عصر جدید نظارت دیجیتال به دردسر می اندازد.
ایالات متحده که بیشترین نفوذ را در سیاست امروز دارد، تحت تأثیر موجی از اقتدارگرایی قرار گرفته است که اغلب به عنوان مترقی گرایی پنهان شده است.
روشنفکران کاذب مورد حمایت چپ “پیشرو”، در مرکز این بحث نشسته اند و به عنوان طرفداران حزب دمکرات عمل می کنند.
آنچه که نه تنها برای آمریکاییها، بلکه برای افرادی که از ایالات متحده بازدید میکنند بسیار شگفتآور است، خصومت روزنامهنگاران است که هدف آن اصول بنیادی دموکراسی، یکپارچگی و آزادی آمریکا است.
به نظر میرسد که مفهوم آزادی به آرامی در حال محو شدن است و فراکسیونهای سیاسی معتبرتری آشکار میشوند.
اگرچه وظیفه رسانهها محکوم کردن این اعمال ظالمانه است، روزنامهنگاران به اصطلاح “بیطرفانه” کمپین متفاوتی را آغاز کردند که دستور کار آن را ضمیمه کرده است.
کسی ممکن است این بحث را مطرح کند که بستر واقعی دموکراسی آزادی مطبوعات است و با این حال این دولت است که حرف آخر را میزند.
رسانهها نمیتوانند سیاستهایی را وضع کنند که دولت را بیرون نگه دارد، یا شاید آنها نمیخواهند. آنها آشکارا به شرکتهای بزرگ پاسخ میدهند و از دولت بزرگی دفاع میکنند که در تقابل مستقیم با اصول بنیادی آمریکا باشد.
بیایید با پرسیدن چند سوال، نقطه کانونی این بحث را باز کنیم.
- آزادی بیان چیست؟
- آیا این حق است که آنچه را که می خواهید بیان کنید و سپس با عواقبی که دولت به نظر شما باید متحمل شوید برخورد کنید، یا حق این است که توهین نشوید؟
- ما چه کار می کنیم؟ منظور از “مطبوعات آزاد” است؟
- چه کسی واجد شرایط روزنامه نگاری است، آیا ما استانداردهایی داریم؟ قوانینی که هر روزنامه نگاری باید از آنها پیروی کند چیست؟
- هدف روزنامه نگاری چیست؟
برای درک آمریکای بیش از حد قطبی شده، باید از این واقعیت آگاه باشید که تنها 21 درصد جمهوری خواهان به رسانه ها اعتماد دارند، در حالی که 80 درصد دموکرات ها نیز همین احساس را دارند.
حملات ترامپ به شبکههای خبری بزرگ از زمانی که او در دفتر بوده افزایش یافته است، زیرا او احساس میکند رسانهها در هر فرصتی دولت او را ناتوان و نژادپرست نشان میدهند.
لارا لوگان (خبرنگار و خبرنگار جنگ سیبیاس نیوز) شماری از روزنامهنگاران را که مفهوم گزارش دادن حقایق را کنار گذاشتهاند و صرفاً یک دستور کار سیاسی را پیش میبرند، صدا زد.
او میگوید
جهان سفید و سیاه نیست. هرچه گزینه های بیشتری داشته باشید، پیش آگهی شما بهتر خواهد بود.
مقدار حیرتانگیز پژوهشی توسط مرکز رسانههای شورنشتاین مدرسه هاروارد کندی غیرحزبی در مورد موضوع پوشش خبری در حین و پس از انتخابات انجام شده است. وقتی صحبت از دونالد ترامپ به میان میآید، او منتقدان منفی را با نسبت 13 به 1 دریافت کرد، در حالی که فاکس تنها رسانه خبری است که او را مورد سرزنش قرار نداده است.
ترامپ از شبکههای خبری اصلی مانند CBS، CNN، NBC، نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، و واشنگتن پست به دلیل این سطح از تعصب علیه او انتقاد میکند.
در فاکس نیوز، 52 درصد از تمام داستان های گزارش شده درباره ترامپ دارای نمره منفی بودند، در حالی که 48 درصد دارای لحن مثبت واضح بودند.
ممکن است برای شما تکان دهنده به نظر برسد، اما شبکه های به اصطلاح “بی طرفانه” اغلب فاکس نیوز را نالایق، بسیار غیرحرفه ای و بسیار مغرضانه نشان می دهند. آنها حتی تا آنجا پیش میروند که برای از بین بردن شهرت آنها، برنامهها و مجریان خاصی را ممنوع میکنند.
در مقام مقایسه، باراک اوباما، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، در 100 روز اول ریاست جمهوری خود از پوشش رسانه ای بسیار مثبت تری نسبت به سایر پیشینیان خود برخوردار بود.
تخمین زده میشود که تقریباً 40 درصد از کل اخبار مربوط به باراک اوباما دارای لحن مثبت است، در مقایسه با 22 درصد برای رئیس جمهور جورج دبلیو بوش و 27 درصد برای بیل کلینتون.
اما، بیایید به تاریخ برگردیم تا بفهمیم چگونه مطبوعات تکامل یافته است.
در اواخر قرن هجدهم، سالها پس از اعلام استقلال، ایالات متحده وارد عصر مطبوعاتی حزبی شد.
زمانی بود که روزنامه ها آشکارا با یک حزب سیاسی، یک سازمان یا یک سیاستمدار همسو می شدند. اگر آن را غیر دموکراتیک میدانید، صبر کنید تا بشنوید الان چه خبر است.
در 18 ژانویه 2018th، اندرو مالکوم روزنامهنگاری سیاسی در ایالات متحده را بهعنوان ضد ترامپ خلاصه کرد – بیانیهای که تنها کشور را بیشتر تقسیم کرد.
رسانههای هدف، وجود سوگیری علیه چهل و پنجمینام رئیسجمهور ایالات متحده را صرفاً با اشاره به واقعیبینانه و جامع بودن گزارشهای منفی خود رد میکنند.
متأسفانه، هیچ کس نتوانست همان سطح از انتقادات را متوجه ریاست جمهوری اوباما در زمانی که او در سمت ریاست جمهوری بود، بیابد. به معنای واقعی کلمه، هیچ روزنامه نگاری باراک اوباما را به دلیل اظهارات بدنام خود مبنی بر اینکه القاعده در حال فرار است، اینکه روس ها یک تهدید استراتژیک نیستند و دولت او تجربه یک رسوایی بزرگ در دوران حضورش در کاخ سفید و غیره.
به نظر میرسد که به هر فردی که مایل به محکوم کردن، محکوم کردن یا تنبیه رئیسجمهور ترامپ است، فوراً بستری برای انتشار اطلاعات، اغلب همراه با نادرستی، داده میشود.
استیضاح یکی دیگر از موضوعات داغ در سالهای 2018 و 2019 است. مطبوعات طعمه آن را گرفتند و به همان شیوه سناتورها، سیاستمداران و مقامات دموکرات واکنش نشان دادند.
همچنین میتوانید فهرستی از مهمانها و افرادی که خود را بهعنوان «متخصص» در سؤال مطرح میکنند، با دقت انتخاب شده ببینید.
شما حتی به هیچ چیز دیگری نیاز ندارید جز اینکه تلویزیون را روشن کنید و شاهد حمله سازماندهی شده به ترامپ باشید، زیرا او را نژادپرست، نازی و چیزهای دیگر میدانند. به اصطلاح کارشناسان ژئوپلیتیک، مجریان اخبار و دیگران او را آشکارا در زمره استالین، مائو و هیتلر قرار داده اند.
ارتباط با بزرگترین قاتلان دسته جمعی تاریخ که بیش از 130 میلیون نفر را از روی این کره خاکی محو کردند، برای خانواده هایی که در قرن گذشته در معرض این اعدام ها بوده اند، توهین آمیز است.
اگرچه این نوع افشاگری به یک فرد عادی سرخورده خواهد شد، خشم رسانه ها و فریاد هیستریک در سمت چپ با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری 2020 افزایش می یابد.
بنابراین، کاملاً واضح می شود که اصطلاح “آزادی مطبوعات” تا حد اصلی خود فاسد شده است.
وقتی کسی در مورد آن صحبت میکند، واکنش معمول حول این مفهوم میچرخد که کنترل دولت را از آنچه مردم به صورت روزانه مصرف میکنند دور نگه دارد و استدلالهای خود را مطرح کند.
اما، رسانههای امروزی تاکید میکنند که برچسب زدن ترامپ به آنها بهعنوان «دشمن مردم» یا «اخبار جعلی» نه تنها تهدیدی برای آزادی مطبوعات بلکه حمله مستقیم به متمم اول قانون اساسی است.
سوال این است؟ آیا ترامپ از یک رسانه دولتی حمایت کرده است؟
آیا رسانه ها از سیاست های او حمایت می کنند؟ میدانید که پاسخ تقریباً همیشه «نه» با حروف بزرگ است، مگر اینکه زیر سنگ زندگی کرده باشید.
اگر کانالهای کابلی (سیانان، فاکس نیوز، اماسانبیسی) را به عنوان مثال در نظر بگیرید، متوجه خواهید شد که اوباما در طول دوران ریاستجمهوری خود حدود 3 تا 5 درصد زمان پخش داشت، در حالی که این تعداد برای ترامپ تا این لحظه بین 13 تا 17 متغیر است. ٪.
علاوه بر آن، می توانید اضافه کنید که پوشش در 100 روز اول ریاست جمهوری او بسیار منفی بود. این نشان می دهد که چرا 51 درصد از جمهوری خواهان معتقدند که رسانه های امروزی به درستی به عنوان “دشمن مردم” برچسب گذاری شده اند.
برای نشان دادن بهتر این موضوع، مارک آر. لوین سیاستهایی را که توسط 28امین رئیسجمهور ایالات متحده وودرو ویلسون و 32امین فرانکلین اجرا و وضع شده است، بازگو میکند. دی. روزولت.
در طول جنگ جهانی اول، رئیس جمهور وودرو ویلسون قانون جاسوسی را اصلاح کرد و صدها آمریکایی را که مخالف جنگ بودند زندانی کرد. او آزادی مطبوعات را محدود کرد و اساساً یکی از ارکان اصلی دموکراسی ایالات متحده را تهدید کرد.
در مورد فرانکلین دی. روزولت، او توانست زمینه های مشترکی با رسانه ها و خبرنگاران پیدا کند. البته مشکلاتی مانند تهدید و فشار وجود داشت، اما رسانه ها به خاطر بسیاری از چیزهایی که به ایده آزادی مطبوعات مربوط می شود، مدیون روزولت و دولت او هستند.
همین دستاوردها را می توان به باراک اوباما نیز نسبت داد زیرا توانست این رابطه نسبتاً باز با مطبوعات را حفظ کند.
اما بسیاری تعجب می کنند که چرا دونالد ترامپ توسط رسانه ها لکه دار می شود، و آیا این دلیل کافی برای اعمال محدودیت بر آزادی مطبوعات خواهد بود. پاسخ این است، “نه.”
هیچ دستور، مدیر اجرایی، یا اقدامی توسط دولت دونالد ترامپ امضا یا تصویب نشده است که در نهایت منجر به محدود کردن متمم اول شود.
با این حال، نمی توانید متوجه شوید که جنگی همه جانبه بین ترامپ و برخی رسانه ها وجود دارد. بدیهی است، کسانی که به سمت چپ تکیه داده اند.
مارک آر. لوین همچنین از نیویورک تایمز انتقاد میکند، زیرا آنها با فرآیند انتقال اطلاعات و اینکه هر چند وقت یکبار دیدگاه شخصی روزنامهنگار را روی پایه قرار میدهند، از آنها انتقاد میکند. به عنوان یک روزنامه نگار، باید با یک واقعیت، آمار یا چیزی که ادعای شما را تایید می کند، شروع کنید و از آنجا ادامه دهید.
آیا تحولی در راه است؟ احتمالاً نه، زیرا تمام این هیستری در مورد ترامپ کشور را تجزیه می کند.
درس های کلیدی از “عدم آزادی مطبوعات”
1. داستان خود را بررسی کنید
2. رتبهبندیها کاهش مییابد، مصرف تلویزیون هم همینطور
3. ابتدا بررسی کنید و حقایق را گزارش کنید
داستان خود را بررسی کنید
از روایت «دستها بالا شلیک نکنید» گرفته تا بچههای Covington MAGA، رسانههای خبری مختلف به سادگی بدون بررسی مجدد منبع، روی یک داستان میپرند.
آنها یک دستور کار دارند که در آن باید یک شرور کامل و یک قربانی کامل وجود داشته باشد.
کل بازی آنها آنقدر واضح است که تقریباً هیچ کس دیگر آنها را باور نمی کند.
رتبهها در حال کاهش است، مصرف تلویزیون نیز کاهش مییابد
ظاهراً، یوتیوب به رقیبی سرسخت تبدیل شده است که به سازندگان مختلف ویدیوی مستقل امکان میدهد بدون نیاز به تجهیزات فوق مدرن در یک ساختمان مجلل، محتوا تولید کنند و در مورد هر چیزی گزارش دهند.
اگرچه یوتیوب اخیراً پاکسازی صداهای محافظه کار را در پلتفرم خود آغاز کرده است، اما همچنان بزرگترین تهدید برای کانال های پخش تلویزیونی سنتی است.
نکته آخر این است که اگر کانال های تلویزیونی سنتی با روایت های نادرست متوقف نشوند، مردم به دنبال راه حل بهتری خواهند بود.
ابتدا بررسی کنید و حقایق را گزارش دهید
بالاترین استاندارد روزنامه نگاری حول این ایده می چرخد که مایل باشید یک مطلب را پوشش دهید حتی اگر با دیدگاه های سیاسی یا شخصی شما مطابقت نداشته باشد.
چند بار دیگر باید شاهد پوشش خبری بد باشیم که فقط کشور را بر اساس پوست، مذهب یا قومیتشان بیشتر تقسیم میکند؟
ببینیم آیا چیزی تغییر می کند.
این خلاصه را دوست دارید؟ میخواهیم از شما دعوت کنیم برنامه ۱۲ دقیقهای، برای خلاصههای شگفتانگیز و کتابهای صوتی.
“عدم آزادی نقل قول های مطبوعاتی”
تمام هدف روزنامه نگاری آمریکایی همیشه جدایی از اقتدار بوده است تا تحلیل انتقادی امکان پذیر باشد. برای توییت کلیک کنید
تمام هدف روزنامه نگاری آمریکایی همیشه جدایی از اقتدار بوده است تا تحلیل انتقادی امکان پذیر باشد. برای توییت کلیک کنید
تمرکز باید روی فرآیند و استانداردی عینی باشد که روزنامهنگار به وسیله آن باید اخبار را جمع آوری، هضم و گزارش کند. برای توییت کلیک کنید
برای توییت کلیک کنید
پول بلندتر از عموم صحبت میکند، مشکلات بر آن چیره میشود، خستگی بر آن تمرکز میکند، می لنگد، بدبینی متورم می شود. برای توییت کلیک کنید
بررسی انتقادی ما
در دورههای هولناک قبل از انقلاب آمریکا، مطبوعات در حال پیشروی و ترویج ایده دولت آزاد بودند.
اتحادیه بر اساس آرمانهای آزادی، مالکیت خصوصی، آزادی بیان و شفافیت تأسیس شد. اجداد ملتی را ساختند که ریشه هایش در مفهوم آزادی و آزادی مطبوعات نهفته است، اما به نظر می رسد که ما در حال از دست دادن جایگاه خود هستیم.
جنبش مترقی قرن گذشته چشمانی به گزارش دقیق و عینی محور داشت.
با این وجود، بدیهی است که ما هنوز برای ایجاد این شبکه خبری مستقل مبارزه میکنیم و به نظر میرسد که روزنامهنگاران ایدئولوژیک تمام قدرت را در جامعه امروز دارند.
فقط یک مرد معمولی با مهارت نوشتن، و بازاریابی دیجیتال.
امیر رئیس بین المللیو است SEO در 12min. او در اوقات فراغت خود عاشق مدیتیشن و بازی فوتبال است.