داستان واقعی

کتاب خلاصه انسان و نمادهای او

کتاب خلاصه انسان و نمادهای او

13 دقیقه خواندن ⌚ 

Man and His Symbols PDF Summary

شاید شما چیزهای زیادی در مورد جهان بدانید، اما تقریباً هیچ چیز در مورد خود نمی دانید.

کارل گوستاو یونگ اینجاست تا به شما کمک کند تا با عمیق ترین جنبه های شخصیت خود آشنا شوید.

خلاصه کتاب وصیت نامه ایشان را به شما تقدیم می کنیم:

انسان و نمادهای او.

چه کسی باید “انسان و نمادهای او” را بخواند؟ و چرا؟

اگر به روانشناسی علاقه دارید، انسان و نمادهای اولازم است بخوانید. به خصوص اگر مبتدی هستید و می خواهید ماهیت ایده های یونگ را درک کنید.

که برای عموم نوشته شده است، تمام اصول اولیه را پوشش می دهد و به عنوان مقدمه ای عالی برای کار یکی از مهم ترین روشنفکران قرن بیستم می باشد.

درباره کارل جی. یونگ

Carl G. Jungکارل گوستاو یونگ یک روانپزشک و روانکاو سوئیسی، بنیانگذار مکتب روانشناسی تحلیلی بود. و یکی از تأثیرگذارترین روشنفکران قرن گذشته است.

هنگامی که یونگ به عنوان یک دانشمند پژوهشی زیر نظر یوگن بلولر در Burghölzli در زوریخ کار می کرد، توجه زیگموند فروید را به خود جلب کرد که او را وارث خود می دانست. اتریشی حتی یونگ را اولین رئیس انجمن بین المللی روانکاوی نامید که توسط کسی جز فروید در سال 1910 تأسیس شد.

با این حال، تحقیقات یونگ او را از فروید دور کرد و دو نفر شکافی نه چندان دوستانه داشتند که عمیقاً کارل یونگ را زخمی کرد و بر افکار و باورهای بعدی او تأثیر گذاشت.

خالق برخی از مهمترین مفاهیم در روانشناسی – فردیت، کهن الگوها، ناخودآگاه جمعی، درونگرایی/برونگرایی، همزمانی – کار یونگ بر بسیاری از حوزه های مختلف دانش بشری، از روانپزشکی و فلسفه گرفته تا انسان شناسی و ادبیات، تأثیر گذاشته است. /p>

خلاصه PDF انسان و نمادهایش

مقدمه

جان فریمن در «مقدمه» بر انسان و نمادهای او، می‌نویسد: «منشأ این کتاب به اندازه‌ای غیرعادی است که مورد توجه قرار گیرد. ارتباط مستقیم با محتوای آن و آنچه که آن را در نظر دارد انجام دهد. بنابراین، اجازه دهید به شما بگویم چگونه نوشته شد.»

شما می‌پرسید جان فریمن کیست و او چگونه از منشأ آخرین کتاب یونگ می‌داند؟

خب، می توانید بگویید که او مستقیماً مسئول وجود آن است.

او یک روزنامه‌نگار بود – همچنین یک سرباز ممتاز، یک دیپلمات و یک سیاستمدار – که در سال‌های میانی قرن گذشته برای بی‌بی‌سی کار می‌کرد. در این دوره او عمدتاً به عنوان مجری و مصاحبه کننده برنامه عالی بی بی سی، چهره به چهره

شناخته می شد.

در سال 1959، او با کارل گوستاو یونگ – که در آن زمان در دهه نهم زندگی اش بود – در خانه روانپزشک در زوریخ مصاحبه کرد.

فریمن کاملاً تحت تأثیر دیدگاه‌های یونگ قرار گرفت و تحت تأثیر شخصیت دوستانه او قرار گرفت. او زوریخ را ترک کرد و از این واقعیت که نظریه‌های یونگ در آن زمان از نظریات زیگموند فروید پایین‌تر تلقی می‌شد، ابراز تاسف کرد.

تا آنجا که به فریمن مربوط می‌شود، این به این دلیل نبود که موارد دوم درست‌تر بودند، بلکه به این دلیل بود که یونگ به شکلی در دسترس نبود که آنها را به عموم مردم منتقل کند.

بنابراین، او سعی کرد یونگ را متقاعد کند که باید چنین کتابی بنویسد. با این حال، یونگ تمایلی نداشت و قاطعانه نیاز به چنین تلاشی را انکار کرد.

و سپس – همانطور که فقط از مردی معروف به تحقیق در مورد ناخودآگاه انتظار دارید – یونگ خوابی دید که او را برعکس متقاعد کرد.

اما در این زمان، او قبلاً بسیار بیمار بود، بنابراین انسان و نمادهای او هم توسط او و هم تعدادی از نزدیکترین همکارانش نوشته شده است.

و این همان چیزی است که فریمن امیدوار بود باشد.

بخش 1: “نزدیک شدن به ناخودآگاه” اثر کارل جی. یونگ

فصل اول انسان و نمادهای اوبه طور کامل توسط یونگ نوشته شده است، و در اصل به زبان انگلیسی، یکی از معدود چیزهایی است که یونگ تا به حال به این زبان نوشته است.

علائم و نمادها

یونگ مقاله خود را با تمایز بین نشانه ها و نمادها آغاز می کند.

علائم صرفاً اشیایی را نشان می دهند که به آنها متصل شده اند. علائم تجاری و نام داروهای ثبت اختراع نمونه های خوبی از آنها هستند.

اما نمادها بسیار پیچیده تر، مبهم و ناشناخته هستند. آنها اصطلاحات، نام‌ها یا تصاویری هستند که اگرچه گاهی اوقات از زندگی روزمره آشنا هستند، اما «علاوه بر معنای متعارف و واضح آن» دارای معانی خاصی هستند.

رویاها از نظر نمادها با ما ارتباط برقرار می کنند.

چرا؟

به همان دلیلی که یک تنگ نگار از کوتاه‌نویسی برای رمزگذاری داده‌ها به شکلی استفاده می‌کند که متعاقباً بتوان آن را رمزگشایی کرد. یعنی، در اطراف ما بسیار زیاد است، و ناخودآگاه ما نیز از کوتاه‌نویسی استفاده می‌کند.

با این حال، درک مختصر علائم نوشته شده توسط رویاهای ما دقیقاً آسان نیست. فروید تلاش کرد این کار را انجام دهد، اما به گفته یونگ او چند اشتباه بزرگ مرتکب شد.

بزرگترین؟

بی توجهی به چیزی که یونگ ناخودآگاه جمعی می نامد.

ناخودآگاه جمعی

یونگ با فروید موافق است که همه ما دارای دو شخصیت در درون خود هستیم. همه تمدن های باستانی این را می دانستند و به بخش عمیق ما با کلمه “روح” اشاره می کردند. امروزه ما آن را “روان” می نامیم که اساساً یکسان است، زیرا “psyche” در یونانی به معنای “روح” است.

اما یونگ یک گام فراتر از فروید پیش می رود.

بله، او می‌گوید، ما در درون خود دو شخصیت داریم، اما بخش ناخودآگاه ما نیز به دو قسمت تقسیم می‌شود.

ناخودآگاه فروید ناخودآگاه شخصی یونگ است. و ناخودآگاه جمعی یونگ اصطلاح جدیدی است که توسط خود یونگ معرفی شده است و به ظرفی از تصاویر و نمادهای مشترک بین همه انسانها اشاره دارد.

بر خلاف روش فروید، عملکرد روان درمانی یونگ (به نام روانشناسی تحلیلی) معمولاً حول رابطه بیمار با ناخودآگاه جمعی می چرخد.

بخش مرد غربی

تا جایی که به یونگ مربوط می شود، مشکلاتی که او به آنها علاقه دارد، کم و بیش مشکلات غربی است.

به عبارت دیگر، بیشتر تمدن های دیگر – به ویژه تمدن های شرقی – به اندازه ما اروپایی ها و آمریکایی های مدرن از روح خود (روان، موجودات ناخودآگاهشان) جدا نیستند.

چرا؟

زیرا، از زمان رنسانس، ما بیش از حد بر خود عقلانی خود تأکید کرده‌ایم، و در نتیجه، امر غیرمنطقی را نادیده گرفته‌ایم.

از آنجایی که این چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، ناخودآگاه ما به ما بازگشته است.

به معنای واقعی کلمه.

در رویاهای ما نفوذ می‌کند و سایه‌هایی را تشکیل می‌دهد که در پشت ما پنهان شده‌اند و دائماً چیزهایی را که هرگز به دست نیاورده‌ایم یا چیزهایی را که می‌خواهیم به ما یادآوری می‌کنند.

ناخودآگاه غربی به سادگی تاریک‌تر است، زیرا با نادیده گرفتن آن، خودمان را متلاشی کرده‌ایم و شکاف عمیقی ایجاد کرده‌ایم که بی‌معنای زندگی‌مان در آن مدفون است.

اگر می‌خواهید معنا و هدفی بیابید، پس کار شما این است که با درک پیام‌هایی که ناخودآگاهتان از طریق رویاهایتان به شما می‌فرستد، یک بار دیگر انسجام پیدا کنید و سپس از آنها به عنوان چراغ راهنمای خود استفاده کنید.

یونگ می نویسد:

بیش از نیم قرن را صرف بررسی نمادهای طبیعی کرده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که رویاها و نمادهای آنها نیستند. احمقانه و بی معنی برعکس، رویاها جالب ترین اطلاعات را برای کسانی که برای درک نمادهای خود زحمت می کشند، ارائه می دهد. نتایج، درست است، ارتباط چندانی با دغدغه های دنیوی مانند خرید و فروش ندارد. اما معنای زندگی به طور کامل با زندگی تجاری فرد توضیح داده نمی شود، و نه آرزوی عمیق قلب انسان با حساب بانکی پاسخ داده می شود.

بخش 2: «اسطوره باستان و انسان مدرن» نوشته جوزف ال. هندرسون

جوزف ال. هندرسون مقاله خود را با ستایش از زندگی کارل گوستاو یونگ آغاز می کند.

به گفته او، این یونگ است که به ما آموخت نه تنها تاریخ نمادین باستانی خود را دوباره کشف کنیم، بلکه به آن در قالب حضور همیشه مهم فکر کنیم.

بر خلاف بسیاری از متفکران و فیلسوفان دیگر قبل از او که در آیین ها و تصاویر باستانی صرفاً باورهای ابتدایی می دیدند، یونگ حق داشت چیزی را ببیند که آنقدر در اعماق روان انسان مدفون است که همیشه به شیوه ای عمیق و معنادار با ما صحبت می کند. .

برای مثال، ما هنوز عید پاک، کریسمس، هالووین و بسیاری از تعطیلات دیگر را به گونه‌ای جشن می‌گیریم که عمیقاً مملو از نمادگرایی است. این یک ماجرای غم انگیز است که ما فراموش کرده ایم معنای آن را درک کنیم، زیرا همانطور که یونگ کشف کرده است، هنوز هم برای ما مرتبط است.

چرا؟

زیرا، کم و بیش، این تصاویر به اندازه قلب و مغز ما واقعی و حیاتی هستند. این تصاویر در واقع ارگانیک هستند.

یونگ آنها را کهن الگو می نامد، و آنها را به عنوان تمایلاتی برای تشکیل برخی بازنمایی از یک موتیف تعریف می کند، “بازنمایی هایی که می توانند در جزئیات بسیار متفاوت باشند بدون اینکه الگوی اصلی خود را از دست بدهند.”

یونگ در قسمت اول می نویسد: “تعینات زیادی از موتیف برادران متخاصم وجود دارد، اما خود نقش ثابت باقی می ماند.”

این کهن الگوها معمولاً صرفاً به‌عنوان «بازنمایی‌های موروثی» رد می‌شوند، اما یونگ می‌گوید که پیوند دادن آن‌ها منحصراً به خودآگاه خود پوچ است.

اگر اینطور بود، آنقدر گیج نمی‌شدند، و ما به راحتی آنها را درک می‌کردیم.

او می‌گوید حقیقت این است که آنها ایده‌ها و الگوهای ناخودآگاه جمعی به ارث رسیده‌اند که به طور جهانی در روان‌های فردی وجود دارند.

در ادامه، هندرسون چهار کهن الگوی اصلی یونگ (آنیموس/انیمه، خود، سایه، پرسونا) و چهار کهن الگوی دیگر را تحلیل می‌کند: قهرمان، حیله گر، آغاز، و متعالی.

بخش 3: “فرآیند فردیت” اثر M.-L. فون فرانتس

مقاله ماری لوئیز فون فرانتس “فرآیند فردیت” به طور دقیق تری به چهار کهن الگوی اصلی یونگ و شیوه های متفاوتی می پردازد که تعامل آنها به توسعه ما کمک می کند.

فرد، در صورت موفقیت، دقیقاً این است: فرآیند ادغام عناصر ذاتی شخصیت ما (این کهن الگوها) در یک کل با عملکرد خوب.

این یک نیاز ذاتی به خودشناسی است که ما را به کاوش و متعاقباً ادغام این بخش‌های نادیده می‌کشاند. عدم انجام این کار منجر به روان رنجوری می شود که از طریق روان پریشی، فوبیا یا افسردگی ظاهر می شود.

همه اینها، اگر بخواهیم یونگ را باور کنیم، نتیجه این است که ما آنقدر علاقه نداریم که با خود عمیق‌تر خود آشنا شویم.

هسته درونی ما “خود” است – نه “من”. ایگو صرفاً پل بین ناخودآگاه ما و دنیای واقعی است. آنچه را که روان تصور می کند واقعی می کند. بنابراین، به طور خلاصه، این چیزی بیش از جنبه بیرونی روان ما نیست.

خود همیشه نوعی هدف دارد. و نفس ما در طول زندگی باید این هدف را بشناسد و در جهت تحقق آن تلاش کند.

این هدف را به عنوان سرنوشت در نظر بگیرید: تا آنجا که به یونگ ها مربوط می شود، شما از قبل برنامه ریزی شده اید تا به چیزی تبدیل شوید. خودآگاهی در واقع مانند حل یک معما است: شما باید هدف خود را به درستی تفسیر کنید و سپس در مسیر تحقق آن قدم بردارید.

همانطور که شوالیه باید با اژدهاها روبه رو شود تا دختر در پریشانی را نجات دهد و با او متحد شود، شما باید سایه خود را بشناسید (رفتار شرم آور که ایگوی شما می خواهد خفه کند) و با جنبه ضدجنسی شخصیت خود ادغام شود (آنیما/ Animus).

فقط در این صورت نفس شما از بین می رود و برای هدف شما جا باز می کند. با این حال، فردیت خودشیفتگی نیست، بلکه برعکس آن است.

با پذیرفتن همه چیز تبدیل به کسی می‌شوید که واقعاً و معتبر هستید دیگری.

بخش 4: “سمبولیسم در هنرهای تجسمی” نوشته آنیلا جافه

بیشتر نکاتی که فون فرانتس در قسمت سوم انسان و نمادهایش بیان کرد، توسط آنیلا جافه در قسمت چهارم، این بار از طریق تحلیل تاریخ هنرهای تجسمی، تکرار شده است. /p>

جافه از همان ابتدا اشاره می‌کند که به نوعی، انسان‌ها عمدتاً به دلیل ظرفیتشان در شکل دادن به نمادها با سایر گونه‌ها متفاوت هستند – و به طور مشترک به قدرت آنها ایمان بیاورند.

سه نقوش نمادین که یافه آن‌ها را مرکزی می‌داند، متعاقباً از طریق این مقاله تحلیل می‌شوند: نقوش سنگ، حیوان، و دایره.

سنگ

کاملاً ممکن است که در آغاز، کلمه نبود، بلکه سنگ بود. هزاره‌ها پیش، انسان‌ها به نوعی این تصور را ابداع کردند که سنگ‌ها در صورت تراشیدن یا تراشیدن ممکن است معنای عمیق‌تری داشته باشند. بنابراین، آنها شروع به انجام این کار کردند. به همین دلیل، سنگ‌ها ممکن است اولین نمادهای بصری، قدیمی‌ترین نمادهای بشری بوده باشند.

حیوان

بزودی پس از آن، انسان ها به طراحی و ترسیم مجدد نقش نمادین مهم دیگری روی آوردند: حیوانات. در واقع، تقریباً تمام نقاشی‌های غار که می‌شناسید، بازنمایی حیوانات هستند.

چرا؟

به دلیل سایه ای که در بالا در مورد آن صحبت کردیم. نقش حیوانی نمادی از طبیعت غریزی انسان است. به عبارت دیگر، انسان های اولیه – البته نه آگاهانه – متوجه شدند که تقسیم شده اند و بخشی از آنها هنوز چیزی جز یک حیوان وحشی نیست.

آنها به خوبی می دانستند که تنها راه برای وجود یک جامعه این است که هرکس حیوان خود را اهلی کند. بنابراین، به نوعی در مورد فردیت و یکپارچگی روانی از طریق تصاویر صحبت کردند.

دایره

دایره موتیفی نهایی است که Jaffé به بررسی آن می پردازد، و اشاره می کند که تقریباً در سراسر جهان به عنوان نمادی از کامل بودن و تمامیت شناخته می شود.

یونگ خود دایره را نمایشی از کهن الگوی خود می دانست. هنگامی که با یک دایره ترکیب می شود (معمولاً دومی در اولی قرار دارد)، روانشناسان تحلیلی تمایل دارند این تصاویر را به عنوان بازنمایی های بصری از دوگانگی ما در نظر بگیرند – دایره ای که نشان دهنده روان ما و مربع بدن ما است.

هنر مدرن

تا به حال به این فکر کرده اید که چرا هنر مدرن غربی نه واقع گرایانه است و نه قابل درک؟

خب، به گفته یافه – و یونگ، و بسیاری دیگر از اسطوره‌شناسان و انسان‌شناسان – به این دلیل است که جوامع غربی تا چه اندازه بر موجودات عقلانی ما تأکید کرده‌اند و به این دلیل است که ناخودآگاه را نادیده گرفته‌اند.

هرچه بیشتر این کار را انجام می‌دادند، هنر مدرن به‌عنوان موازنه‌ای، ناخودآگاه مبهم، مبهم و دشوار رمزگشایی را منعکس می‌کرد.

به نوعی، هنر واقع‌گرا نیست زیرا ما خیلی واقع‌گرا هستیم.

بخش 5: “نمادها در یک تحلیل فردی” نوشته جولاند یاکوبی

جولاند ژاکوبی در قسمت پنجم انسان و نمادهایش می نویسد: «سایر مشارکت کنندگان در این کتاب، «ماهیت نمادهای [رویا] و نقش آنها در طبیعت روانی انسان است. می‌خواهم نشان دهم که چگونه تجزیه و تحلیل می‌تواند با مثال زدن از یک مهندس جوان ۲۵ ساله، که او را هنری می‌خوانم، به فرآیند فردیت کمک کند.»

او همین کار را انجام می‌دهد و تلاش خود را برای درک روحیه این مرد جوان که رویاهایش شامل دیوارها و نرده‌ها، راهبان، و ملاقات با یک برادر به عنوان سرباز است، بیان می‌کند.

از طریق تجزیه و تحلیل دقیق، ژاکوبی نشان می دهد که چگونه این تصاویر رویایی روحی درونگرای لطیف را که در “زندان مادری” به دام افتاده است، آشکار می کند، به طور همزمان می ترسد و مایل است در مسیر استقلال و تحقق خود قدم بگذارد.

چرا این تصاویر رویایی اکنون ظاهر شده اند و قبلاً ظاهر نشده اند؟

خب، به بیان ساده، زیرا قبلاً او هرگز شغلی نداشت و اولین شغل او نقطه عطف بود زیرا او را با یک انتخاب روبرو می کرد: یا خانه اش را ترک کند و خودش را بشناسد یا برای همیشه در طبیعت درونگرای خود اسیر بماند. /p>

خوشبختانه، از طریق چندین ملاقات با ژاکوبی – که چندین ماه طول می کشد – هنری با موفقیت بر اضطراب ها و ترس های خود غلبه می کند و در نهایت می تواند خانه خود را ترک کند و حتی ازدواج کند.

نتیجه گیری: “علم و ناخودآگاه” توسط M.-L. فون فرانتس

نتیجه گیری کتاب بار دیگر توسط M.-L نوشته شده است. فون فرانتس.

در آن، او تلاش می‌کند تا مبانی علمی نظریه یونگ در مورد ناخودآگاه را ترسیم کند و چند ادعای شبه علمی را مطرح کند، اما همچنین به این نکته بسیار عالی اشاره می‌کند که اگر ما علاقه‌مند باشیم، وضعیت فعلی ما در علوم دقیق باید عمیقاً تغییر کند. در یافتن اطلاعات بیشتر در مورد موجودات خودمان.

متأسفانه، نیم قرن بعد، چیز زیادی تغییر نکرده است.

درس های کلیدی از “انسان و نمادهای او”

1. شما فردی هستید که نمی شناسید
2. سایه و آنیما/آنیموس خود را در آغوش بگیرید
3. تمدن غرب مشکل جدی دارد

شما فردی هستید که نمی‌شناسید

آنچه فروید و یونگ کشف کردند این بود که چیزی را که نسل‌های قبلی بدیهی می‌پنداشتند – یعنی صداقت ما – نه تنها دور از واقعیت است، بلکه دلیل ناراضی بودن ما نیز هست.

یعنی، علاوه بر بخش خودآگاه و عقلانی ما – بخشی که با آن ارتباط برقرار می کنیم و به خوبی درک می کنیم – جنبه ناخودآگاهی از وجود ما نیز وجود دارد که از طریق نمادهای رویاها و داستان های ما با ما صحبت می کند.

این نمادها بین همه انسانها مشترک است (آنها بخشی از ناخودآگاه جمعی هستند) و در ذهن تک تک انسانها فردی هستند.

سایه و آنیما/آنیموس خود را در آغوش بگیرید

در داستان‌ها، شوالیه‌ها اژدها را می‌کشند و دختران را در مضیقه نجات می‌دهند. در فیلم‌ها، راهزنان کاریزماتیک قطار را متوقف می‌کنند و دختری را که توسط شرور به آن بسته شده است نجات می‌دهند.

اگرچه داستان متفاوتی است، اما موتیف زیربنایی یکسان است، و این برنامه ای است که ما را به سوی خودآگاهی هدایت می کند.

چیزی که به ما الهام می‌دهد تا قهرمان شویم، خود ماست. اژدها یا قطار سایه ماست، مخزن همه رویدادهای تاریک و آسیب زا که نفس ما دور از دید ما دفن می کند. و خانم آنیما (یا آنیموس اگر زن هستید)، بخش ضدجنسی وجود ما است.

برخلاف بسیاری از روشنفکران قبل از او، یونگ فکر می کند که به جای نادیده گرفتن آنها، باید سایه و آنیما خود را در آغوش بگیریم، زیرا این تنها راهی است که می توانیم رشد کنیم تا به موجوداتی خودآگاه تبدیل شویم.

در غیر این صورت، از شرایط عصبی رنج خواهیم برد.

تمدن غرب مشکلی جدی دارد

مردان غربی، به طور کلی، بسیار بیشتر مستعد ابتلا به اضطراب و افسردگی هستند.

دلیل؟

تقسیم بین خود ناخودآگاه و خودآگاه آنها بسیار بیشتر از تقسیم در جوامع شرقی است.

و چرا اینطور است؟

خب، زیرا، از نیم هزاره پیش، ما تمام تراشه‌هایمان را روی خود عقلانی‌مان گذاشتیم و شروع به نادیده گرفتن همه چیز کردیم.

و ناخودآگاه به ما بازگشته است، همانطور که می توان به آسانی در هنر مدرن ما مشاهده کرد، که بسیار نمادین تر و کمتر واقع گرایانه از هر هنر دیگری در تاریخ است.

این ناخودآگاه است – در حال ضربه زدن!

این خلاصه را دوست دارید؟ ما از شما دعوت می کنیم برنامه 12 دقیقه ای برای خلاصه ها و کتاب های صوتی شگفت انگیزتر.

“نقل قول انسان و نمادهایش”

زندگی. آن همیشه بوده و همیشه خواهد بود؛ و اگر چنین نبود، هستی به پایان می‌رسید. برای توییت کلیک کنید

هر دگرگونی به عنوان پیش‌شرط “پایان” نیاز دارد جهان فروپاشی یک فلسفه قدیمی زندگی است. برای توییت کلیک کنید

انسان، همانطور که متوجه می شویم اگر لحظه ای فکر کنیم، هرگز چیزی را به طور کامل درک نمی کند یا به طور کامل درک نمی کند. برای توییت کلیک کنید

دستیابی به یک وظیفه روانشناختی و بلوغ فردی است. امروزه زمانی که فردیت انسان با همنوایی گسترده تهدید می شود، دشوارتر می شود. برای توییت کلیک کنید

واقعیت این است که هر فردی باید کاری متفاوت انجام دهد، کاری که منحصراً متعلق به خودش است. برای توییت کلیک کنید

بررسی انتقادی ما

یک بررسی گاردین می‌گوید: «این کتاب فرصتی بی‌نظیر برای ارزیابی سهم او در زندگی و اندیشه عصر ما فراهم می‌کند، زیرا این اولین تلاش [یونگ] برای ارائه زندگی‌اش نیز بود. -در روانشناسی برای عموم غیر فنی کار کنید.”

و ادامه می‌دهد: «آنچه با وضوح بسیار از کتاب برمی‌آید این است که یونگ با اصرار بر این که زندگی تخیلی باید جدی گرفته شود، هم به روان‌شناسی به‌عنوان علم و هم به درک کلی ما از انسان در جامعه خدمات زیادی کرده است. حق خودش است، به عنوان متمایزترین ویژگی انسان.» و ما چیزی برای اضافه کردن نداریم، به جز چند کلمه ای که وقتی انسان و نمادهایش را در فهرست برترین کتاب های روانشناسی تاریخ: “کتاب با مصور متراکم و زیبا نوشته شده، بهترین مقدمه برای روانشناسی یونگ و یکی از بهترین هاست. کتاب‌های روان‌شناسی تاثیرگذاری که تاکنون منتشر شده است.»

حتما بخوانید : کتاب خلاصه کشش
چناچه در این مطلب کلمه ای یا حروفی استفاده شده است که از نطر شما مشکل دارد در قسمت نظرات به ما اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا