داستان واقعی

چگونه ما تصمیم می گیریم خلاصه کتاب

چگونه ما تصمیم می گیریم خلاصه کتاب

11 دقیقه خواندن ⌚ 

How We Decide PDF Summary

آیا می خواهید یاد بگیرید که پشت هر یک از تصمیمات شما چه چیزی نهفته است؟

جونا لهرر این و موارد دیگر را در:

آشکار می‌کند

چگونه تصمیم بگیریم.

چه کسی باید “چگونه تصمیم بگیریم” را بخواند؟ و چرا؟

چگونه تصمیم می‌گیریم یکی از معدود کتاب‌های ضروری و محبوبی است که به فرآیند تصمیم‌گیری ما می‌پردازد.

اگر یکی از آنها را می شناسید و دوست دارید – Blink، فکر کنید، تفکر، سریع و آهسته، قابل پیش بینی غیر منطقی، شما چندان باهوش نیستید – سپس از این یکی لذت خواهید برد.

اگر نه، لطفاً به همه ها

نگاهی بیندازید

درباره Jonah Lehrer

Jonah Lehrerfigure

جونا لهرر یک نویسنده آمریکایی است.

یک محقق رودز، او تا سن 30 سالگی سه کتاب پرفروش غیرداستانی منتشر کرد – پروست یک عصب شناس بود، چگونه تصمیم می گیریم، و تصور کنید – و به طور گسترده ای جانشین مالکوم گلدول در جنبه های مختلف شناخته می شد.

با این حال، از سال 2012 به بعد، مشخص شد که لرر آثار خود را بازیافت کرده است، همکاران خود را سرقت ادبی کرده و از سایر نویسندگان نقل قول اشتباه کرده است.

از آن زمان، هر دو چگونه تصمیم می‌گیریم و تصمیم کنیم از قفسه‌ها به یاد می‌آیند و آخرین کتاب او، کتابی درباره عشق، با نظرات منفی مواجه شده است.

در www.jonahlehrer.com اطلاعات بیشتری کسب کنید.

“چگونه خلاصه PDF را تصمیم بگیریم”

همانطور که از عنوان پیداست، کتاب چگونه تصمیم می‌گیریم جونا لرر علم پشت تصمیم‌گیری را بررسی می‌کند، یکی از کتاب‌های متعددی که در دهه گذشته این کار را انجام داده است – همانطور که در خود اشاره کرده‌ایم. چه کسی باید بخواند بخش بالا.

کتاب Lehrer با یک کتیبه بسیار گویا آغاز می شود، که ما احساس می کنیم به اندازه کافی مناسب و مرتبط است که بتوان به طور کامل نقل کرد.

از White Noise Don DeLillo گرفته شده است و به این صورت است:

چه کسی می‌داند می‌خواهم چه کار کنم؟ چه کسی می داند کسی می خواهد چه کار کند؟ چگونه می توان در مورد چنین چیزی مطمئن بود؟ آیا همه چیز مربوط به شیمی مغز، سیگنال های رفت و برگشت، انرژی الکتریکی در قشر مغز نیست؟ چگونه می دانید که آیا چیزی واقعاً همان چیزی است که می خواهید انجام دهید یا فقط نوعی تکانه عصبی در مغز است؟ برخی فعالیت‌های کوچک در جایی در این مکان بی‌اهمیت در یکی از نیمکره‌های مغز انجام می‌شود و ناگهان می‌خواهم به مونتانا بروم یا نمی‌خواهم به مونتانا بروم.

خب، این دقیقاً همان چیزی است که چگونه تصمیم می‌گیریم است: آن مکان‌های بی‌اهمیت در نیمکره‌های مغز شما که تصمیم‌های شما را به جای شما می‌گیرند – حتی وقتی خیلی مطمئن هستید که کنترل را در دست دارید.

ما را باور نمی کنید؟

خلاصه ما از کتاب Lehrer را باور کنید.

فصل 1: کوارتربک در جیب

همانطور که در زیر می‌بینید، این مقاله تنها یک روز پس از پایان Super Bowl LIII – کسل‌کننده‌ترین مقاله در تاریخ اخیر – منتشر شد و به شیوه‌ای تا حدی مورد انتظار بود: Patriots یک بار دیگر بر رام‌ها و تام بریدی را شکست دادند، بلند کردن جام Super Bowl.

به طور تصادفی، کتاب Lehrer با خاطره ای از Super Bowl XXXVI آغاز می شود، که توسط همان دو تیم به رقابت پرداخته و تقریباً به همان شیوه به پایان رسیده است.

تنها تفاوت‌ها: Rams، بزرگترین نمایش روی چمن، در سال 2002 مورد علاقه‌های فراری بودند (نه اینکه امسال نیز مورد علاقه نبودند)، و تام بردی فقط یک QB پشتیبان برای Patriots بود. ، انتظار می رود که تالار مشاهیر باشد که اکنون هیچ کس نیست.

به هر حال، او 199امین درفت (در راند 6!) تنها دو سال قبل از آن بود و به نظر می رسید که فاقد “قدمت و قدرت بدنی عالی” در Pro Football است. گزارش هفتگی پیش نویس.

گزارش یک چیز را به درستی دریافت کرد: برادی، می‌گوید، در تصمیم‌گیری برتر است.

همانطور که به خوبی می دانید، NFL راهی برای بررسی چه مقدار با یک آزمون دارد: تست Wonderlic.

امتیاز برادی: 33.

بد نیست، با توجه به اینکه دو برابر دن مارینو (16) و یک سوم بیشتر از برت فاور (22) است. با این حال، مطمئناً به خوبی رایان فیتزپاتریک 48 (در 9 دقیقه) یا جیسون ماس 43 نیست!

اما چرا بردی، مارینو و فاوره رکورددار هستند؟

به گفته لرر، زیرا تست Wonderlic تا حدودی ناقص است.

به بیان ساده، تصمیم گیری را کاری می داند که با بخش منطقی مغز ما انجام می شود. حقیقت این است که این فقط نیمی از حقیقت است.

می بینید، مغز ما هم از یک بخش لیمبیک (عاطفی) و هم از یک بخش نئوکورتکس (منطقی) تشکیل شده است. و ما از هر دو برای تصمیم گیری استفاده می کنیم.

بیایید ببینیم چگونه.

فصل 2: ​​پیش بینی های دوپامین

دلیل اینکه تام بردی در تصمیم‌گیری درست در زمانی که در جیب است بسیار خوب است – یعنی زمانی که باید در دو یا سه ثانیه تصمیم بگیرد – این است که علاوه بر تجزیه و تحلیل و یادآوری هزاران بازی قبل از بازی او همچنین قادر به غیرفعال کردن بخشی است که آنها را در طول آن مطالعه و جذب کرده است.

به طور خلاصه، این داستان تصمیم گیری درست است.

بر خلاف آنچه افلاطون و دکارت معتقد بودند و از آن حمایت می‌کردند، درست نیست که همیشه در مورد تصمیم فکر کنیم. زمانی که نیاز به تصمیم گیری در کسری از ثانیه دارید – همیشه باید با جرات خود پیش بروید.

می دانید چرا؟

چون احساسات شما نیز واقعا تجربی هستند. به هر حال، آنها نیز طی یک دوره صدها هزار ساله تکامل یافته اند.

و شما شایستگی خود را مدیون چیزی به نام «سیستم بازخورد دوپامین» هستید که با شناسایی الگوهای ظریفی که در غیر این صورت متوجه نمی‌شوید عمل می‌کند.

نرون‌های دوپامین «همه داده‌هایی را که ما آگاهانه نمی‌توانیم درک کنیم، جذب می‌کنند. و سپس، هنگامی که آنها به مجموعه‌ای از پیش‌بینی‌های تصفیه‌شده درباره نحوه عملکرد جهان می‌رسند، این پیش‌بینی‌ها را به احساسات تبدیل می‌کنند.”

این را آنتونیو داماسیو در وظیفه قمار آیووا نشان داد که در کتاب با عنوان مناسب او دکارت’ محبوبیت یافت. خطا.

به طور خلاصه، به لطف آزاد شدن دوپامین، افراد الگوهای یک بازی تقلبی از ورق‌ها را انتخاب می‌کنند، حتی اگر آگاهانه نمی‌دانند این الگو چیست.

افرادی که از اختلال عملکرد قشر اوربیتوفونتال رنج می‌برند، در انجام این کار مشکل دارند.

سورپرایز، شگفتی:

قشر اوربیتوفرونتال با احساسات و سیستم‌های پاداش در فرآیندهای تصمیم‌گیری مرتبط است!

فصل 3: فریب یک احساس

اما حواستان باشد: مغز عاطفی شما کامل نیست و متأسفانه به گونه ای برنامه ریزی شده است که اگر بیش از حد به قوانین آن پایبند باشید، بدون شک شما را به مسیر اشتباهی سوق می دهد.

دلیل؟

حداقل سه مورد وجود دارد:

• اول از همه، همانطور که در بالا پیشنهاد کردیم، مغز عاطفی برای دیدن الگوها از قبل برنامه ریزی شده است. با این حال، همانطور که طالب به ما به خوبی یاد داد (یا حداقل سعی کرد به ما بیاموزد)، به راحتی می توان فریب تصادفی بودن. رگه‌های قمار یا دست‌های داغ در بسکتبال واقعی نیستند: آنها فقط الگوهای مغز عاطفی شما هستند که در جایی که وجود ندارند، می‌بیند.

• ثانیا، همانطور که تورسکی و کانمن به ما نشان دادند، مغز بسیار بیشتر به اجتناب از باخت علاقه مند است تا برد. برای مغز، “بد قوی تر از خوب است”، زیرا با وجود اینکه برنده شدن باعث آزاد شدن دوپامین می شود، باخت آمیگدال را فعال می کند که به نوبه خود باعث می شود احساس ترس و اضطراب کنید.

• در نهایت، به دلیل قدرت دوپامین، مغز عاطفی همیشه از پاداش‌های کوتاه‌مدت حمایت می‌کند و هزینه‌های بلندمدت را نادیده می‌گیرد. هنگامی که شما به طور غیرمنتظره ای برنده شوید، دوپامین سه یا چهار برابر مقدار معمول دفع می شود. و اکنون می دانید که چرا حتی پس از از دست دادن همه چیز به قمار ادامه می دهید.

به طور خلاصه، مغز عاطفی شما را متمرکز نگه می دارد – و گاهی اوقات این می تواند یک مشکل باشد.

فصل 4: کاربردهای عقل

البته، نئوکورتکس، بخش منطقی مغز شما، اینجاست تا به شما کمک کند.

می‌دانید، متمرکز بودن به معنای نادیده گرفتن بسیاری از چیزهایی است که اهمیتی ندارند و تمام انرژی خود را فقط روی چیزهایی که اهمیت دارند هدایت می‌کنید.

با این حال، اگر روی چیز اشتباهی تمرکز کنید چه؟ خب، پس تقریباً مطمئن است که شما نه تنها اشتباه، بلکه اشتباه ترین تصمیم را خواهید گرفت.

به آخرین باری فکر کنید که از چیزی وحشت کرده اید.

چند چیز در درون شما رخ داده است که مهمترین آنها تحریک ادراکی بود: شما همه چیز را نادیده گرفتید به جز یک چیز.

معمولاً اینگونه عمل می کند: زلزله = تهدید قابل توجه = باید فرار کنم.

با این حال، مغز عاطفی شما در این مورد بسیار درست نیست: می توانید سعی کنید از سگ فرار کنید، اما نمی توانید از زلزله فرار کنید.

در چنین مواردی، برای اینکه مستقیم فکر کنید – علم به ما می گوید – باید احساسات خود را تنظیم کنید.

چگونه این کار را انجام می دهید؟

پاسخ به طرز شگفت آوری ساده است: با فکر کردن در مورد آنها. قشر جلوی مغز به هر یک از ما اجازه می دهد تا به ذهن خود فکر کنیم، استعدادی که روانشناسان فراشناخت می نامند. ما می دانیم که چه زمانی عصبانی هستیم. هر حالت عاطفی همراه با خودآگاهی همراه است، به طوری که یک فرد می تواند تلاش کند تا بفهمد چرا احساسش را می کند. اگر احساس خاص معنی ندارد – برای مثال اگر آمیگدال به سادگی به یک چارچوب از دست دادن پاسخ می دهد – می توان آن را تخفیف داد. قشر جلوی مغز می تواند عمداً مغز عاطفی را نادیده بگیرد.

بنابراین، علم به نوعی ارسطو را که در اخلاق نیکوماخوس استدلال کرده است، اثبات کرده است. که “کلید پرورش فضیلت این بود که یاد بگیریم چگونه احساسات خود را مدیریت کنیم.”

این در مورد عصبانی شدن نیست. این در مورد عصبانی شدن به درستی و در زمان مناسب است.

فصل 5: خفه شدن در افکار

از مقاله مالکوم گلادول “هنر شکست”– به عنوان بخشی از چیزی که سگ دید ما خلاصه شده استخلاصه – ما آموختیم که خفگی شکست تفکر بیش از حد چیزهایی است که در غیر این صورت بر آنها مسلط شده‌اید.

خب، این یکی از معدود ایراداتی است که مغز منطقی شما ذاتاً با آن پر شده است.

بیایید به مهمترین آنها نگاه کنیم:

• ذهن متفکر هنگام کار با داده های کم، بهترین عملکرد را دارد. می‌توانید هفت حرف آخر را که یکی می‌گوید، به اضافه یا منهای دو، به خاطر بسپارید. هر چیزی بیش از این، مغز منطقی شما را بیش از حد سنگین می کند و به آن الهام می دهد که کارها را بیش از حد ساده کند و در نتیجه به دلیل آن مرتکب اشتباه شود.

• چیزی مانند TMI هست: مغز منطقی شما بر اساس تکه های کوچک داده تصمیم می گیرد و از هر چیز دیگری برای حمایت از تصمیم اولیه استفاده می کند.

• همانطور که مغز عاطفی شما بیش از حد منقبض است، مغز منطقی شما نیز بسیار باز است: نمی‌تواند هیچ اطلاعاتی را نادیده بگیرد، هر چقدر هم که نامربوط باشد. به همین دلیل است که برای پیشنهادات بسیار باز است؛

• همانطور که بارها در زندگی خود تجربه کرده اید، مغز منطقی شما به راحتی خسته می شود.

• شاید عجیب ترین چیز در مورد مغز منطقی شما این باشد که غیرمنطقی است. در اینجا یک مثال عالی وجود دارد: آیا شما 20 مایل رانندگی می کنید تا 5 دلار در یک ماشین حساب به ارزش 15 دلار صرفه جویی کنید؟ شما احتمالا. حالا، آیا همین کار را برای صرفه جویی 5 دلاری در یک ژاکت 125 دلاری انجام می دهید؟ احتمالا این کار را نخواهید کرد. اگرچه، 5 دلار در هر صورت 5 دلار است.

فصل 6: ذهن اخلاقی

ما اخلاق نیکوماخوس ارسطو را در بالا ذکر کردیم، یکی از کتاب‌های اساسی در مورد ذهن اخلاقی.

علم در مورد آن چه می گوید؟

خب، به اندازه کافی عجیب است که مهم نیست چقدر تلاش می کنید، تصمیمات اخلاقی شما معمولاً توسط بخش عاطفی مغز شما گرفته می شود. قشر جلوی مغز معمولاً دلایل آن را post festum ارائه می دهد.

این به طور خلاصه به چه معناست؟

چند چیز:

• اول از همه، این داده ها و آمار هرگز به اندازه چیزی که مستقیماً با احساسات شما مرتبط است کار نمی کند. به عنوان مثال، پل اسلوویچ متوجه شد که یک عکس از یک کودک سوءتغذیه به مردم الهام می دهد که پول بیشتری (تقریباً دو برابر بیشتر) از یک پوستر کامل از حقایق بسیار واقعی و ترسناک بدهند؛

• آمارها هیچ تأثیری بر تصمیمات اخلاقی ما ندارند – همه آنها در مورد همدردی هستند. به نوعی، استالین درست می گفت: تا آنجا که به مغز ما مربوط می شود، یک مرگ یک تراژدی است. یک میلیون مرگ یک آمار است.

• مادر ترزا این را بهتر می‌گفت: «اگر به توده‌ها نگاه کنم، هرگز عمل نمی‌کنم. اگر به یکی نگاه کنم، خواهم کرد.» مورد Kitty Genovese گواه این امر است.

• اگر نمی توانید فردی را که نسبت به او بی انصافی می بینید – تقریباً مطمئناً با او همدردی نخواهید داشت.

فصل 7: مغز یک استدلال است

نتیجه گیری؟

در درون مغز شما، مشاجره دائمی بین بخش‌های مختلف آن وجود دارد.

اما این یک چیز عالی است!

وقتی هیچ‌کدام وجود ندارد، شما فردی نزدیک‌اندیش، ایدئولوگ هستید، کسی که می‌تواند هر واقعیتی را مطابق با نظام اعتقادی شما منطقی کند.

از آنجایی که این بدترین چیزی است که ممکن است برای شما اتفاق بیفتد، بهتر است اختلافات درونی را تشویق کنید و سعی کنید هر از چند گاهی نظرات خود را آزمایش کنید.

ما بهترین را از طریق آزمون و خطا یاد می گیریم.

فصل 8: دست پوکر

صحبت از –

است

مهم نیست چقدر تلاش کنید، هرگز نمی توانید از خطاها جلوگیری کنید. شما به سادگی طراحی نشده اید.

با این حال، می‌توانید با پیروی از این استراتژی‌های ساده، آنها را به حداقل برسانید:

• هنگامی که نیاز دارید تصمیمی آسان بگیرید، بهتر است هرگز با جرات خود ادامه ندهید. انجام مدتی را صرف تأمل و تحلیل کنید. با این حال، بیش از حد به آن فکر نکنید؛

• هنگامی که نیاز به تصمیم گیری دشوار دارید، بهترین استراتژی این است که تمام اطلاعاتی را که می توانید جمع آوری کنید، آنها را جذب کنید و سپس همه چیز را فراموش کنید. پس از مدتی، در کسری از ثانیه، تصمیم بگیرید و از چیزی جز شهود خود استفاده نکنید.

درس های کلیدی از “چگونه تصمیم می گیریم”

1. مغز شما از هر دو بخش احساسی و منطقی تشکیل شده است
2. برای تصمیم گیری به مغز و احساسات خود نیاز دارید
3. به تصمیم آسان فکر کنید. برای افراد دشوار – با جرات خود پیش بروید

مغز شما از هر دو بخش احساسی و منطقی تشکیل شده است

افلاطون و دکارت بر این باور بودند که دلیل اینکه ما هنگام تصمیم‌گیری اشتباهات زیادی در زندگی خود مرتکب می‌شویم این است که از خود عقلانی خود به اندازه لازم استفاده نمی‌کنیم.

با این حال، علم دریافته است که این درست نیست: علاوه بر نئوکورتکس، مغز لیمبیک (که با احساسات ما سروکار دارد) نقش زیادی در فرآیندهای تصمیم گیری ما دارد.

ما را باور نمی کنید؟

خب، افرادی که در مغز لیمبیک آسیب دیده اند، قادر به تصمیم گیری نیستند.

برای تصمیم گیری به مغز و احساسات خود نیاز دارید

اگر بیش از حد از مغز منطقی خود استفاده کنید، احتمال زیادی وجود دارد که فریب پیشنهادهای نامربوط را بخورید یا/و در نهایت خفه شوید.

اما اگر به طور انحصاری از مغز احساسی خود استفاده می کنید، ممکن است الگوهایی را در اطراف خود مشاهده کنید و با وجود قیمت بلندمدت، سودهای کوتاه مدت غیرمنطقی را ترجیح دهید.

کلید تصمیم گیری خوب در تعادل بین این دو نهفته است: تنظیم احساسات خود در صورت لزوم و اجازه دادن به آنها در صورت عدم وجود شورش.

بندتو دی مارتینو می‌گوید: «افراد منطقی‌تر، احساسات را کمتر درک نمی‌کنند، بلکه آن‌ها را بهتر تنظیم می‌کنند.»

به تصمیم آسان فکر کنید. برای افراد دشوار – با جرات خود بروید

هنگامی که تصمیمی آسان می گیرید، همیشه بخش منطقی مغز خود را به دل و جرات خود ترجیح دهید.

به هر حال، هنگام ایجاد یک مشکل – به نقل از Ap Dijksterhuis –

از ذهن خودآگاه خود برای به دست آوردن تمام اطلاعاتی که برای تصمیم گیری نیاز دارید استفاده کنید. اما سعی نکنید اطلاعات را با ذهن خودآگاه خود تجزیه و تحلیل کنید. در عوض، در حالی که ضمیر ناخودآگاه شما آن را هضم می کند، به تعطیلات بروید. هر آنچه که شهود شما به شما بگوید، تقریباً مطمئناً بهترین انتخاب خواهد بود.

این خلاصه را دوست دارید؟ ما از شما دعوت می کنیم برنامه 12 دقیقه ای برای خلاصه ها و کتاب های صوتی شگفت انگیزتر.

“چگونه قیمت ها را تعیین کنیم”

دروغی که به خوبی گفته شود به اندازه حقیقت خوب است. برای توییت کردن کلیک کنید

اگر چیزی به ما نمی دهد، که قبل از اینکه یاد بگیری چگونه زندگی کنی، باید یاد بگیری چگونه عشق بورزی. (از طریق هارلو) برای توییت کلیک کنید

افرادی که منطقی تر هستند احساسات را کمتر درک نمی کنند، آنها فقط آن را بهتر تنظیم می کنند. (از طریق د مارتینو) برای توییت کلیک کنید

اعتماد به احساسات مستلزم هوشیاری مداوم است. شهود هوشمند نتیجه تمرین عمدی است. برای توییت کلیک کنید

جهان تصادفی تر از آن چیزی است که ما تصور کنیم. این چیزی است که احساسات ما نمی توانند درک کنند. برای توییت کلیک کنید

بررسی انتقادی ما

با وجود همه تبلیغات منفی پس از رسوایی سرقت ادبی و نقل قول ساختگی، چگونه تصمیم می‌گیریم محاسن خود را دارد.

و ما معتقدیم که حداقل بخش‌هایی از آن را جذاب و قابل تامل خواهید یافت.

مطمئناً ارزش خواندن دارد.

حتما بخوانید : خلاصه کتاب مکتب عظمت
چناچه در این مطلب کلمه ای یا حروفی استفاده شده است که از نطر شما مشکل دارد در قسمت نظرات به ما اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا