درهم برهم

وجودی را که گناه می نامیم آسان می کند. روز و روز گناه

وجودی را که گناه می نامیم آسان می کند. روز و روز گناه

بدن سخت به نظر می رسد، گویی فراموش می کند که از گوشت و استخوان ساخته شده است. او نسبت به خود و اطرافیانش خائنانه، خودخواهانه و خودخواهانه رفتار می کند. او خود را متقاعد می کند که بخشی از یک بازی است، اما در واقع او کسی است که زندگی را جدی می گیرد. حرص برای پول بسیار بیشتر از ارزشی است که به زندگی اضافه می کند. ناگزیر خود را گم می کند و گناهان یکی پس از دیگری ردیف می شوند…

Günah dediğimiz varoluşun işini kolaylaştırır. Gün ve Gün Günah

وقتی انسان‌ها زندگی را آغاز می‌کنند، بی‌گناه به نظر می‌رسند، در سطح متوسط ​​و گاهی حتی در سنین پایین، به عنوان بخشی از دو زندگی متولد شده‌اند. او بی گناه است، اتاقش با لباس های سفید تزئین شده است، لباس هایش با پارچه های نخی و سفید آماده است…

والدین نیز مکانیسم تربیتی دارند

والدین معتقدند و ادعا می‌کنند که نمی‌توانند فرزندش را آنطور که او تربیت کرده‌اند تربیت کند، اما واقعیت‌ها متفاوت است. البته والدین مکانیزم تربیتی هم دارند و این چرخه برای هر یک از ما ضروری است. وقتی انسان به دنیا می آید، هدف و وظیفه خاصی را تجربه می کند که قبلاً به او محول شده است. اگرچه او می‌خواهد بلاتکلیفی‌ها و تفاوت‌هایی را که در طول زندگی‌اش تجربه کرده است، تحت عنوان سرنوشت قرار دهد، اما اینها در واقع همیشه از قبل برنامه‌ریزی شده‌اند و چیزهای خاصی رخ خواهند داد.

وجودی را که گناه می نامیم آسان تر می کند

افراد تا سن خاصی مسئول اعمال خود نیستند و مفهوم بخشش برای کودکان نامحدود است. حتی اگر مرتکب بزرگ‌ترین جنایات شوند، کسانی که کودک را بزرگ می‌کنند بدون توجه به قدرت ذهنی کودک سرزنش می‌شوند، اما وقتی برعکس این اتفاق می‌افتد، مثلاً وقتی متوجه می‌شوند که کودک به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته است، قدرت ذهنی کودک در خط مقدم قرار دارد. به جای کسانی که او را بزرگ می کنند. این عملکرد اشتباه در واقع وجودی را که ما آن را “گناه” می نامیم آسان تر می کند.

بله، درست خواندید. گناه یعنی وجود در جایی. انسان بی گناه است، به این دنیا می آید تا زندگی را تجدید کند و آن را زیبا کند، اما اصل ماجرا این گونه نیست. قدرت طاقت فرسا «گناه» به شیوه خود بر همه بشریت حاکم است. اگرچه او قبلاً حاکمیت خود را اعلام کرده است، هنوز کسی از قدرت او آگاه نیست.

من طرفدار یا معشوق او نیستم، اما از کسانی هستم که به قدرت او پی میبرم. زمانی که بتواند انرژی های منفی را تحت فرمان خود بگیرد و به طرز شگفت انگیزی خود را پنهان کند، نمی توان وجود آن را انکار کرد. ما به خاطر او به دنیا نیامده ایم، اما به خاطر او زندگی می کنیم.

ما آنچه را که او می‌خواهد انجام می‌دهیم و کسانی را که با او مخالف هستند حذف می‌کنیم. با القای شر به یکدیگر، نسل های آینده را از ابتدا کینه توز می کنیم. به لطف این چرخه، “گناه” زندگی ما را از روز اول تا آخرین روز آلوده می کند. معصومیت تنها در لباس سفیدی که می پوشیم و خاطراتی که درباره گذشته گوش می دهیم می تواند جایی پیدا کند. بیایید تجزیه و تحلیل کنیم که هر روز چقدر به رفاه یکدیگر فکر می کنیم؟

بنابراین، چند درصد از آنچه فکر می کنیم اجرا می کنیم؟

از منظر دیگری به قضیه نگاه کنیم، هر روز چقدر تلاش می کنیم که همدیگر را تضعیف کنیم و پشت سر هم برویم و چند درصد اعمال می کنیم؟ مطمئن باشید گزینه دوم گزینه اول را با صفر باقی می گذارد و گفتن اینها برای من فقط سطحی است. من آنقدر قوی نیستم که بتوانم گناهان کسی را پایان دهم، اما همه در سطحی هستند که مسئولیت های خود را بدانند.

بنابراین به جای پنهان کردن خود در پشت گناهان، انتخاب کنید که در برابر آنها بایستید. مطمئن باش به خاطر معصومیت و خوبیت یه مدت طرد میشی ولی چند نفر دیگه مثل تو حذف میشن و به کنارت اضافه میشن و بعد که بیشتر میگیم همه متحد میشیم و گناه رو به حال خود میذاریم. . نمی گویم همه باید بخندند و بازی کنند، حتی گل ها و حشرات هم باید با لبخندی خوش قدم بزنند، اما این همه امتیاز و ثواب برای گناه نیست! او را به تنهایی خودش رها کن، ببینیم زمان چه خواهد شد؟

دقیقا برعکس دیدیم، هیچ سودی برای ما ندارد، ضرر زیادی دارد. برعکس آن را امتحان کنیم، شاید اگر موفق شدیم این وظیفه را به نسل بعد بسپاریم و گناه را به پایین ترین حد برسانند تا دنیای زیبا را کمی بیشتر پاک کنند و نسل بعد گناه را نابود کنند! اما نه، اینطور نیست که ما اینقدر بلند مدت فکر کنیم، ما خودخواه هستیم. ما به منافع خود و بدی دیگران فکر می کنیم و ذهن خود را به جنبه های دیگر معطوف نمی کنیم. نمی دانم خیلی بدبین هستم یا نه، اما از گناهان و افکار بدی که در سر می پرورانید می ترسم. می ترسم برای من اتفاق بیفتد یا مرا آلوده کنند.

دلیل ترس من: از زمانی ادامه می یابد که معنی جمله “ما گناهکار نمی شویم زیرا گناه می کنیم، گناه می کنیم زیرا گناهکاریم”… 

دوباره مراقب علایق خود باشید، بگذارید همه آنها با شما بیایند، بگذارید جاه طلبی ها، موفقیت ها، شادی ها، پول همه با شما همراه شوند، فقط گناه را با خود نبرید.

درباره روانشناسی داستان و تاثیر

چناچه در این مطلب کلمه ای یا حروفی استفاده شده است که از نطر شما مشکل دارد در قسمت نظرات به ما اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا