چگونه در محل کار یا زندگی سوالات سخت بپرسیم

چگونه در محل کار یا زندگی سوالات سخت بپرسیم

در مقطعی از زندگی، چه شخصی و چه حرفه ای، مجبور خواهید بود روبروی کسی بنشینید و از او چند سوال سخت بپرسید. .

وقتی با این سناریوها ارائه می‌شوند، معمولاً نمی‌بینید که همه به داخل استخر می‌پرند تا بخشی از مکالمه باشند. .

بسیاری از آنها طفره می روند، برخی مشکوک خواهند بود، و برخی دیگر به پس زمینه به امید اینکه مورد توجه قرار نگیرد.

این قابل درک است زیرا پرسیدن سوالات سخت احساساتی را به همراه دارد که ما را وادار می کند خودمان را زیر سوال ببریم (با وجود هر سطحی از اعتماد ما وارد گفتگو شدیم).

خیلی اوقات، ما این فرض را می‌کنیم که چون سؤالات سخت هستند، پاسخ‌ها نیز به همان اندازه سخت‌تر خواهند بود.

اما همیشه اینطور نیست.

در صورت انجام صحیح، پرسیدن سؤالات سخت می‌تواند به نتیجه بهتری نسبت به آنچه در ابتدا در نظر گرفته شده بود منجر شود.

نه به دلیل پاسخ‌ها، اما به این دلیل که ما سوال را می‌پرسیم.

در اینجا 5 تکنیک مطمئن برای چگونگی سوالات سخت را راحت تر بپرسید.

1. مستقیم باشید

اول و مهمتر از همه، وقتی یک سوال سخت می پرسید، باید همیشه در خط سوال خود مستقیم باشید.

درگیر سوالات هوس آلودی که شما را به پنج نفر می رساند نپردازید. چند دقیقه برای پرسیدن.

روی آنچه می گویید و پاسخی که می خواهید دریافت کنید تمرکز کنید.

مستقیم و دقیق باشید و از زبانی استفاده کنید که از این رشته فکری پشتیبانی می کند.

>

هیچ “باید” و “می‌تواند” وجود ندارد، بلکه “باید” و “کرد”.

اگر پاسخ خاصی وجود دارد که به دنبال آن هستید، کاربر را با خط پرسش خود به آن پاسخ‌ها هدایت کنید تا بفهمید به چه چیزی نیاز دارید – اجازه ندهید شما را از موضوع خارج کنند.

2. آماده باشید

طبق تکنیک اول، باید برای آنچه می خواهید بپرسید آماده باشید.

اگر این جلسه ای است که برای آن وقت داشته اید، باید برای آن آماده شوید. باید درخواست‌ها را به‌عنوان مرجع با شما یادداشت کنید.

شاید بر اساس مکالمه فرصتی برای پرسیدن همه آنها نداشته باشید، اما به هر حال باید آنها را آماده کنید.

>همه ما انسان هستیم و همه ما بر اساس موقعیتی که در دست داریم دچار آشفتگی می شویم.

اما آماده بودن راهی عالی برای اطمینان از این است که اگر با پاسخی آشفته شدید، در صورت نیاز، پشتیبان دارید. برای نجات.

3. صادق باشید

سوالات سخت سخت هستند، زیرا به دنبال یافتن عنصری از حقیقت هستند.

برای دریافت پاسخی که می‌خواهید، درگیر گیر افتادن یا سایر تکنیک‌های دزدکی نباشید.

در مورد اینکه چرا این سؤال‌ها و محتوای آنها را می‌پرسید، صریح و صادق باشید.

صادق بودن در مکالمه‌ای که هر دو طرف سنگینی سؤال را احساس می‌کنند، عنصر اعتماد را ایجاد می‌کند.

در آن زمان است که هر دو طرف متوجه می شوند که سؤالات برای «گرفتن» کسی نیست، بلکه برای مشکل فعلی را درک کنید.

4. ساکت باشید

آیا وقتی عصبی هستید به طور غیرقابل کنترلی صحبت می کنید یا بی قراری می کنید؟

این باعث حواس پرتی می شود.

اما وقتی ساکت و متمرکز هستید، بلافاصله سطحی از آرامش را به مکالمه می آورید که قبلا وجود نداشت.

امیدوارم، این امر مکالمه را از تبدیل شدن به یک مسابقه فریاد زدن محافظت می‌کند.

در مورد مکالمه‌ای که پاسخ‌ها با صدای بلند و خشمگین می‌آیند، این فرصت را نیز دارد که آن را آرام کند و احساسات را کاهش دهد.

اگر می‌خواهید نیاز به بی‌قراری دارید، دست‌های خود را کنار هم بگیرید تا از انجام این کار جلوگیری کنید.

وقتی این کار را در چند بار اول انجام می‌دهید، ممکن است احساس کنید که هستید. خود را پایین نگه دارید.

این نشانه خوبی است.

به این معنی است که کار می کند و شما باید به انجام آن ادامه دهید.

وقتی ما ساکت هستیم، سؤالات ما مطرح می شود. سنجیده و آرام شوید.

به‌علاوه، طرف مقابل بلافاصله شروع به تمرکز بیشتر روی کلمات ما در مقایسه با لحن و صدا می‌کند.

5. صبور باشید

به عنوان انسان، از دیدن همدیگر در حال درد متنفریم.

بنابراین، وقتی یک سوال سخت می‌پرسیم، وقتی کسی را می‌بینیم که با آن دست و پنجه نرم می‌کند، به طور غریزی می‌خواهیم وارد آن شویم و کمک کنید.

در حالی که همه نکات دیگر در اینجا به دنبال کاهش تنش هستند، صبور باشید هدف دارد در حالی که منتظر پاسخ فرد هستید، آن را افزایش دهد.

به نظر می‌رسد که مکالمه را به او تحمیل می‌کنید.

این باعث ایجاد نگاه‌ها و سکوت‌های ناخوشایند می‌شود.< /p>

اما به‌آرامی، پاسخ‌ها و پاسخ‌هایی را که شما به دنبال آن هستید به دست می‌دهد، زیرا طرف مقابل مجبور می‌شود به دنبال پاسخی به درون خود باشد.

این تنش خوبی است.

من چندین بار از این استراتژی استفاده کرده‌ام، زمانی که مکالمه بلند و پر سر و صدا شده است.

من تماشا می‌کردم که عصبانیت‌ها را پراکنده می‌کند و به پاسخ‌هایی می‌دهم که هرگز فکرش را نمی‌کردید.

سخت‌ترین آنها ممکن است. بخشی از آن این است که خودمان را از پریدن و حفظ مکالمه بازداریم.

این نکته کلیدی است که به خود یادآوری کنیم که صبور بودن این است که ما سعی در حفظ مکالمه نداریم، بلکه سعی می کنیم آن را تحریک کنیم.

 

 

توجه چنانچه در این نوشته کلمه ای یا سخنی باعث آزده خاطر شدن شما شده است به ما اطلاع دهید

خروج از نسخه موبایل