راهنمای شما برای برنامه ریزی توسعه کسب و کار
راهنمای شما برای برنامه ریزی توسعه کسب و کار
متعجب هستید که چرا یک بازاریاب در مورد توسعه کسب و کار می نویسد؟ به این دلیل است که من آموخته ام که توسعه کسب و کار چیزی بیش از یک اصطلاح فانتزی برای فروش است.
توسعه کسب و کار در واقع یک استراتژی در سطح شرکت است که هر بخش را در یک صفحه قرار می دهد – از جمله بازاریابی و فروش.
پس یک صندلی راحت بردارید، یک فنجان قهوه (یا چیزی قوی تر) بگیرید و بیایید ابتدا وارد دنیای برنامه ریزی توسعه کسب و کار شویم.< img class="hs-cta-img" id="hs-cta-img-9d8ae29e-3228-44f4-ba65-39b7d6db08a0" height="59" width="533" src="https://no-cache. hubspot.com/cta/default/53/9d8ae29e-3228-44f4-ba65-39b7d6db08a0.png" alt="ساخت برنامه رشد سفارشی با گرید رشد HubSpot"/>< /p>
فهرست محتوا
برنامه ریزی توسعه کسب و کار
برنامه ریزی توسعه کسب و کار فرآیند ایجاد نقشه راه برای رشد و موفقیت شرکت شما است. من آن را به عنوان یک نقشه گنج در نظر میگیرم که به شما امکان میدهد در آبهای خائنانه دنیای تجارت برای یافتن گنج مدفون (معروف به سودآوری بلندمدت) پیمایش کنید.
به این ترتیب، درست مانند یک گنج یابی، باید یک سری مراحل را نیز انجام دهید تا مطمئن شوید که در نهایت گنجی در دست دارید:
- تحلیل بازار . در مورد صنعت، رقبا و مخاطبان هدف تحقیق کنید تا فرصت ها و چالش های بالقوه را کشف کنید.
- تنظیم هدف. برنامه ریزی توسعه کسب و کار بدون اهداف قابل اندازه گیری ناقص است، زیرا تک تک اعضای بخش نمی توانند بدون یک “X” بزرگ و قرمز روی نقشه ببینند به کجا بروند.
- توسعه استراتژی. یک برنامه بازی برای رسیدن به اهداف خود ایجاد کنید، از جمله تاکتیکهایی برای بازاریابی، فروش و مشارکت.
- تخصیص منابع. مطمئن شوید که تیم، بودجه و ابزارهایی برای موفقیت در سفر خود دارید.
- ردیابی عملکرد. برای اطمینان از اینکه در مسیر درستی حرکت میکنید، قطبنما (معیارها و KPI) خود را بررسی کنید.
در حالی که جک اسپارو – یا کاپیتان جک اسپارو – کافی است – بیایید در مورد چگونگی توسعه استراتژی توسعه کسب و کار عمیقتر بگردیم.
چگونه یک استراتژی توسعه کسب و کار ایجاد کنیم
چگونه یک استراتژی توسعه کسب و کار ایجاد کنیم
- اهداف کسب و کار خود را تعریف کنید.
- تحقیق بازار انجام دهید.
- مشتریان هدف خود را شناسایی کنید.
- موقعیت فعلی خود را ارزیابی کنید.
- استراتژی ها را توسعه دهید.
- تاکتیک ها و برنامه های اقدام را تعریف کنید.
- معیارها و KPI را تنظیم کنید.
- تخصیص منابع.
- اجرا و نظارت کنید.
- بهطور مستمر مرور و بهروزرسانی کنید.
1. اهداف کسب و کار خود را مشخص کنید.
در حالی که ممکن است بخواهید با “پول بیشتری نسبت به سال گذشته به دست آورید” راضی شوید، باید خواسته های خود را در اهداف روشنی تعریف کنید تا بتوانید به آنها دست پیدا کنید. بنابراین، چه هدف کسب و کار شما رسیدن به یک رقم درآمد، توسعه محصول جدید یا گسترش به یک منطقه جغرافیایی جدید باشد، آن را مشخص کنید.
برای رسیدن به اهداف تجاری واضح، توصیه میکنم هوشمند بروید< /a>:
- خاص.
- قابل اندازه گیری.
- قابل دسترسی.
- مرتبط است.
- محدودیت زمانی.
به عنوان مثال، اگر صاحب یک شرکت تجارت الکترونیک هستید، ممکن است هدف کسب و کار خود را اینگونه تعریف کنید: «با پیادهسازی یک سیستم توصیه محصول شخصیشده و ارائه معاملات همراه، میانگین ارزش سفارش را تا 15 درصد در شش ماه آینده افزایش دهید.»
>
اگر برای رسیدن به اهداف کسب و کار SMART مشکل دارید، الگوی رایگان برای تعیین هدف SMART برای شروع فوق العاده مفید است.
2. تحقیقات بازار انجام دهید.
شاید فکر کنید که بازار خود را از درون می شناسید، اما اجازه دهید با آن روبرو شویم – فرضیات می توانند خطرناک باشند.
در واقع، ایمی کافمن، مدیر ارشد بازاریابی در < a href="http://www.cmoroom.com" rel="noopener nofollow" target="_blank">CMO Room، به اشتراک می گذارد که “بزرگترین اشتباهی که می بینم شرکت ها هنگام توسعه استراتژی تجاری خود مرتکب می شوند این است که عدم انجام تحقیقات بازار کافی از قبل بسیاری از بنیانگذاران به محصول یا ایده خود بیش از حد اعتماد دارند و تصور می کنند که اگر آن را بسازند، مشتریان به طور خودکار می آیند.”
یک جفت عینک اشعه ایکس بزنید تا ببینید واقعاً در زیر سطح چه میگذرد. دریابید که مشتریان شما چه میخواهند، بازار هدف چقدر پتانسیل دارد و رقبای شما چه میخواهند.
در این مرحله، من معمولاً گزارشهای صنعت، آمار دولتی و پایگاههای داده آنلاین را بررسی میکنم. اگر می خواهید همین کار را انجام دهید، در اینجا منابع توصیه شده من هستند:
- گزارشهای صنعت. تحقیقات صنعت را از Gartner، McKinsey & Company، و Forrester.
- آمار دولتی. اگر یک تجارت آمریکایی را مدیریت میکنید، ایالات متحده اداره سرشماری، اداره آمار کار، و اطلاعات اقتصادی فدرال رزرو به دلیل وسعت باورنکردنی بینش. در خارج از ایالات متحده، میتوانید منابع مکانی خاص مانند Eurostat را امتحان کنید، یا منابع جهانی، مانند دادههای باز بانک جهانی.
- پایگاههای اطلاعاتی آنلاین. در حالی که پایگاههای اطلاعاتی آنلاین زیادی وجود دارد که نمیتوان آنها را معنا کرد، من معمولاً به دنبال آماری از گزارشهای سالانه خود میگردم، مانند گزارش وضعیت بازاریابی، زیرا محققان ما در جمع آوری داده ها دقت لازم را دارند. به غیر از آن، eMarketer، مرکز تحقیقات پیو، و Statista.
گفته شد، در حالی که این منابع باید بیشتر داده های مورد نیاز شما را ارائه دهند، من همچنان توصیه می کنم از روش قدیمی صحبت کردن با مردم استفاده کنید. از نظرسنجی یا مصاحبه برای ورود به ذهن مشتریان بالقوه خود استفاده کنید. دریابید که چه چیزی باعث میشود آنها بیدار شوند، چه چیزی آنها را در شب بیدار نگه میدارد، و واقعاً به چه چیزی نیاز دارند.
دیوید یانوویچ، بنیانگذار RJ Living، به ویژه تحقیقات دقیق بازار را برای کسب و کارهایی که در حال گسترش به بازارهای جدید هستند توصیه می کند: “هنگام ورود به یک بازار جدید، قطعاً صرف زمان و تلاش برای انجام تحقیقات جامع بازار بسیار مهم است – که به شما کمک می کند چشم انداز محلی، ترجیحات مشتری و رقبای بالقوه را درک کنید.”
در نهایت، تمام دادههای آبدار را میگیرم و نقطهها را به هم وصل میکنم تا استراتژی توسعه کسبوکارم را در حال حرکت به جلو اطلاع دهم.
3. مشتریان هدف خود را شناسایی کنید.
هنگامی که تکالیف تحقیقات بازار خود را انجام دادید، وقت آن است که مشتریان ایده آل خود را به صفر برسانید. به هر حال، شما نمی توانید همه را راضی کنید.
من توصیه میکنم ایجاد شخصیتهای خریدار که تخیلی هستند بازنمایی واقع بینانه از مشتریان ایده آل شما بر اساس داده ها. اگر شخصیتهای خریدار موجود دارید، آنها را بر اساس بینشهای حاصل از تحقیقات بازار بهروزرسانی کنید.
نکته حرفه ای: اگر هیچ شخصیت خریدار ندارید یا نیاز به ایجاد یکی دیگر برای بخش مخاطبان جدید دارید، مولد شخصیت خریدار. این به شما کمک می کند تا نقاط درد و انگیزه مشتریان هدف خود را مشخص کنید.
در مرحله بعد، اندازه بازار، پتانسیل رشد و فرصت هر شخصیت خریدار را ارزیابی کنید. ببینید کدام شخصیتهای خریدار با اهداف کسبوکار شما مطابقت دارند و بر این اساس آنها را اولویتبندی کنید.
4. موقعیت فعلی خود را ارزیابی کنید.
اکنون که در مورد بازار و مشتریان تحقیق کرده اید، توصیه می کنم برای ارزیابی موقعیت فعلی خود و تعیین موقعیت فعلی خود، نگاهی طولانی و سخت به آینه بیندازید.
بهترین راه برای انجام این کار، تجزیه و تحلیل SWOT قابل اعتماد است — یک تکنیک برنامه ریزی استراتژیک برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای یک شرکت استفاده می شود – به شما کمک می کند در مقایسه با رقبای خود تعیین کنید که در کجا قرار دارید.
کافمن نیز همین نظر را دارد: «تحلیل رقابتی باید نقش اساسی در توسعه استراتژی کسب و کار داشته باشد. بسیار مهم است که درک عمیقی از چشم انداز رقابتی داشته باشید – نه فقط بازیکنان که چه کسانی هستند، بلکه نقاط قوت، ضعف، موقعیت، و حرکت های احتمالی آنها.”
وقتی دادههای مربوط به فضای رقابتی را بدست آوردم، شروع به پر کردن یک میکنم. الگوی تحلیل SWOT:
- نقاط قوت. من با ذکر هر چیزی که برند ما در آن برتر است (یعنی مزیت رقابتی شما) شروع می کنم. به عنوان مثال، وقتی نوبت به HubSpot می رسد، ما شهرت برند قوی و پایگاه مشتری وفادار داریم. بهعلاوه، بازی بازاریابی محتوایی ما نیز با قطعات رهبری فکری کار میکند.
- نقاط ضعف. در مرحله بعد، مناطقی را که در آنها مشکل داریم یا کوتاهی میکنیم را برجسته میکنم. به عنوان مثال، تعداد زیادی از ویژگیها در پلتفرم HubSpot ممکن است برای کاربران جدید بسیار سخت باشد.
- فرصتها. من به روند بازار، بخشهای مخاطب، و فناوریهای نوظهوری که برند ما میتواند از آن استفاده کند نگاه میکنم. به عنوان مثال، HubSpot از کار از راه دور و رشد تجارت الکترونیک سود می برد.
- تهدیدها. در نهایت، من رقبا، بازارها و مقررات را بررسی میکنم تا تهدیداتی را شناسایی کنم که به طور بالقوه میتوانند موفقیت ما را از مسیر خارج کنند. برای مثال، اگر یک رکود اقتصادی وجود داشته باشد، ممکن است کسبوکارها هزینههای خود را در بازارهای تجاری مانند HubSpot کاهش دهند.
نکته حرفه ای: به یاد داشته باشید، تجزیه و تحلیل SWOT یک معامله یکباره نیست. بنابراین، حتی اگر در مرحله راهاندازی تجزیه و تحلیل SWOT انجام دادهاید، پیشنهاد میکنم این کار را همزمان با توسعه استراتژی توسعه کسبوکار انجام دهید، زیرا کسبوکارها تکامل مییابند، بازارها تغییر میکنند و ترجیحات مشتری در طول زمان تغییر میکند.
در حالی که تجزیه و تحلیل SWOT یک نمای چشم پرنده از چشم انداز رقابتی ارائه می دهد، من معتقدم که می توانید با بررسی عمیق در قیف فروش، آمیخته بازاریابی و تجربه مشتری، بسیاری از جزئیات اما مهم را در مورد تجارت پیدا کنید.
>
بهویژه، میتوانید به دنبال گرفتگی در خط لوله فروش باشید که در آن مشتریان بالقوه گیر کردهاند. یا میتوانید تلاشهای بازاریابی خود را مرور کنید و ببینید چه چیزی کار می کند و چه چیزی می تواند بهبود یابد. در نهایت، میتوانید از مشتریان بخواهید که نیازهای برآورده نشده را شناسایی کنند.
5. استراتژی ها را توسعه دهید.
اکنون زمان آن است که کلاه استراتژی خود را به کار ببرید و استراتژیهای مؤثری برای هر بخش ایجاد کنید تا محرک رشد کسب و کار. در حالی که استراتژی دقیق به کسب و کار شما و اهداف آن بستگی دارد، در اینجا نحوه نگاه آن برای بخش های مختلف آمده است.
فروش
هیچ استراتژی توسعه کسب و کار موثری بدون کامل نمی شود طرح فروش. اگر قبلاً یک طرح فروش ایجاد کردهاید، مطمئن شوید که آن را با تلاشهای توسعه کسبوکار خود متحد کردهاید.
برنامه شما باید مخاطبان هدف شما را مشخص کند، موانع احتمالی را شناسایی کند، یک “طرح بازی” برای نمایندگان فروش ارائه کند، وظایف اعضای تیم را مشخص کند و شرایط بازار را مشخص کند. اگر قبلاً طرحی برای فروش ایجاد نکردهاید، توصیه میکنم فروش رایگان ما را بررسی کنید. الگوی طرح.
علاوه بر آن، ببینید آیا می توانید از پیشرفت های فناوری در بخش فروش بهره مند شوید. برای مثال، دادههای ما نشان میدهد که 81٪ از متخصصان فروش هوش مصنوعی پیدا کردهاند. برای کاهش کارهای دستی مفید باشد.
بازاریابی
اگر توسعه استراتژیک کسبوکار را تنها با فروش یکی بدانید، کانال فروش ثابتی برای پشتیبانی از استراتژی توسعه کسبوکار خود ندارید.
به هر حال، 96٪ از افراد سرنخ تکالیف خود را انجام می دهند قبل از صحبت با یک نماینده فروش بنابراین، اگر محتوای بازاریابی برای جذب مخاطب ندارید، متخصصان فروش خوب آموزش دیده شما در نهایت هیچ کاری انجام نمی دهند.
به گفته کافمن، این یک مسئله رایج است. «نداشتن تخصص بازاریابی از همان ابتدا، هنگام برنامهریزی و توسعه محصول یا کسبوکار، یکی دیگر از مشکلات رایج است. بازاریابی نباید یک فکر بعدی باشد – باید از روز اول عمیقاً در استراتژی کلی گنجانده شود.”
من توصیه میکنم برخی از استراتژیهای بازاریابی را تهیه کنید:
- با مخاطبان هدف طنین انداز شوید. کانال های مناسب را شناسایی کنید، پیام ها را سفارشی کنید و محتوا را شخصی سازی کنید تا یک آمیخته بازاریابی ایجاد کنید که با ترجیحات و رفتارهای مشتریان هدف هماهنگ باشد.
- مخاطبان را آموزش دهید. تصور نکنید که همه بلافاصله آن را دریافت خواهند کرد. در عوض، از بازاریابی برای جذب، مشارکت و توضیح آنچه ارائه میدهید استفاده کنید.
- مشاهده برند را افزایش دهید. تا 71٪ از مشتریان بالقوه< /a> ترجیح میدهید بدون صحبت با یک متخصص فروش به طور مستقل تحقیق کنید، بنابراین توصیه میکنم از بهینهسازی موتور جستجو (SEO) و بازاریابی رسانههای اجتماعی برای ایجاد یک نام تجاری قابل اعتماد استفاده کنید.
موفقیت مشتری
در حالی که ممکن است به نظر برسد که توسعه کسب و کار به معنای جذب مشتریان بیشتر است، اما لزومی ندارد که اینطور باشد. از آنجایی که قبلاً اعتماد آنها را به دست آورده اید، می توانید کسب و کار بیشتری را از مشتریان فعلی خود دریافت کنید. در واقع، داده های ما نشان می دهد که 72٪ از درآمد یک شرکت حاصل می شود از مشتریان فعلی.
در حالی که چندین راه برای جلب اعتماد مشتریان وجود دارد، توصیه میکنم به جای تکیه بر کوپنها، تخفیفها یا هدیههای رایگان، یک ارتباط شخصی برقرار کنید.
به عنوان مثال، میتوانید به بازخورد مشتریان گوش دهید و محصول خود را بهبود ببخشید تا آنها را کاملاً به سمت خود جذب کنید.
منبع تصویر< /em>
پل ال. گان جونیور، موسس KUOG Corporation، موافق است و می گوید که “اقدام از صمیم قلب برای فراتر رفتن از معامله برای ارائه راه حلی که با ذخایر نامشهود صحبت می کند، آنها را به حمایت از یک رابطه بلندمدت و ایجاد تاثیر ملموس قابل توجهی لنگر می اندازد.”
6. تاکتیک ها و برنامه های اقدام را تعریف کنید.
هنگامی که استراتژیهای خود را درست کردید، وقت آن است که تاکتیکی کنید. توصیه میکنم با شناسایی ابتکارات و پروژههای کلیدی که استراتژیهای شما را زنده میکنند، شروع کنید.
اگر قبلاً الگوی طرح فروش رایگان ما را پر کرده اید، تیم فروش شما خوب و آماده خواهد بود. اگر این کار را نکردهاید، این کار را با تعیین نقشها، وظایف و مسئولیتها به همه اعضای تیم شروع کنید. برای تجلی استراتژی بازاریابی شما، من دوست دارم از الگوی رایگان طرح بازاریابی.
اگر دوست دارید بدون الگو کار کنید، مطمئن شوید که برنامههای اقدام شما حاوی اطلاعاتی در مورد موارد زیر است:
- وظایف. به اعضای تیم اجازه دهید بدانند چه چیزی مسئول هستند، چه کسی رهبر است و چه چیزی از آنها خواسته میشود.
- خط زمانی. بهجای اینکه «وقتی انجامش دادیم آن را انجام میدهیم»، برای هر ابتکار، نقاط عطف و ضربالاجلهای واقع بینانه تعیین کنید تا همه را در مسیر و مسئولیتپذیر نگه دارید.
- بودجهها. از آنجایی که پول روی درختان رشد نمیکند، باید در مورد محل تخصیص منابع خود هوشمند باشید. به جای اینکه کل بودجه خود را صرف یک کمپین بازاریابی پر زرق و برق کنید، پول را در ابتکاراتی بگذارید که واقعاً سوزن را به حرکت در می آورد.
7. معیارها و KPI ها را تنظیم کنید.
اگر نمی توانید پیشرفت خود را ردیابی کنید، نمی توانید بدانید که آیا طرح کسب و کار شما برای توسعه کار می کند یا خیر. به همین دلیل است که تنظیم معیارها و شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) بسیار مهم است – این اساساً یک تابلوی امتیاز برای تلاشهای توسعه کسبوکار شما است.
برای شروع، معیارهای خاصی را شناسایی کنید که با اهداف و استراتژی های کسب و کار شما همسو هستند. من معمولاً معیارهای زیر را بسیار روشنگر می دانم:
- هزینه جذب مشتری (CAC) . CAC به شما می گوید چقدر برای جذب مشتریان جدید هزینه می کنید. با بهینه سازی بازاریابی و فروش خود، می توانید CAC خود را کاهش دهید.
- نرخ تبدیل. نرخ تبدیل اثربخشی فرآیندهای مختلف بازاریابی و فروش را اندازهگیری میکند، مانند اینکه چند مشتری اقدام مورد نظر را انجام دادهاند.
- نرخ برد. برخلاف نرخ تبدیل، نرخ برد فقط با فرصت های فروش معامله می شود. این درصدی از تعداد فرصتهای فروش است که تیم فروش شما با موفقیت بسته است – که اطلاعاتی در مورد پیشرفت فروش شما ارائه میدهد.
- نمره خالص تبلیغ کننده (NPS) . NPS رضایت مشتری را از برند شما یا میزان احتمال اینکه آنها نام تجاری شما را به دیگران توصیه کنند اندازه گیری می کند.
- مقدار طول عمر مشتری ( CLV). CLV که LTV نیز نامیده میشود، به کسبوکارها کمک میکند کل درآمدی را که از یک مشتری انتظار دارند، درک کنند.
گائوری منگلیک، مدیر عامل Instrumentl، به ویژه ردیابی LTV را به شرکت های SaaS توصیه می کند: “کلید این است که LTV هم درآمد و هم تعامل را در طول زمان جذب می کند. نه فقط یک عکس فوری بنابراین بهجای اینکه به فروشهای جدید بهصورت مجزا نگاه کنیم، همیشه شرکتهای SaaS را تشویق میکنم که LTV را معیار ستاره شمالی خود برای توسعه کسبوکار قرار دهند.»
نکته حرفهای: پس از شناسایی معیارها یا KPIهای مربوطه، میتوانید برای هرکدام اهداف SMART تعیین کنید تا ردیابی آسانتر شود. به علاوه، میتوانید داشبوردهایی برای تجسم پیشرفت در مقابل KPIها ایجاد کنید. این کار اعضای تیم را آسان می کند تا ببینند چگونه کار می کنند و چه چیزی را باید بهبود بخشند.
8. تخصیص منابع.
در حالی که من قبلاً به تخصیص منابع در طول برنامههای اقدام اشاره کردهام، باید مدیریت منابع را در حالت تصویر بزرگ نیز برای اجرای یکپارچه استراتژی توسعه کسبوکار خود مشاهده کنید.
من توصیه میکنم ابتکارات را بر اساس تأثیر بالقوه آنها و همسویی با اهداف تجاری خود اولویت بندی کنید. به عبارت دیگر، منابع خود را بر روی مناطقی متمرکز کنید که بیشترین درآمد را به شما می دهند.
فراتر از آن، باید به منابع فعلی خود نیز نگاه دقیقی بیندازید. اگر شکافی در مهارتها، تخصص یا فناوری دارید، ابتدا این شکافها را پر کنید — با استخدام استعدادهای جدید، سرمایهگذاری در آموزش یا تهیه یک ابزار جدید.
به عنوان مثال، 63٪ از رهبران فروش آن هوش مصنوعی را به اشتراک میگذارند رقابت آنها با سایر مشاغل را آسان تر می کند، بنابراین می توانید معیارهای فروش خود را با اتخاذ یک راه حل فروش مبتنی بر هوش مصنوعی.
علاوه بر این، تخصیص منابع یک معامله یکباره نیست (مانند سایر موارد موجود در این لیست)، بنابراین با دقت به بازگشت سرمایه (ROI) ابتکارات مختلف که در طرح توسعه کسب و کار خود اشاره شده است، توجه داشته باشید و منابع خود را در صورت لزوم تغییر دهید. اگر چیزی کار نمیکند، از امتحان رویکرد متفاوت نترسید.
9. اجرا و نظارت کنید.
از آنجایی که شما یک برنامه محکم، تیمی از انجام دهندگان، و منابع کافی برای انجام آن دارید، وقت آن رسیده است که همه استراتژیها و برنامهریزیها را عملی کنید و شاهد اتفاقات جادویی باشید.
اول از همه، مطمئن شوید که تمام برنامههای شما به سطح فروشگاه رسیده است – همه نقش خود را میدانند و ابزارهایی را دارند که برای از بین بردن آن نیاز دارند. به علاوه، فراموش نکنید که در مواقعی خطوط ارتباطی را باز نگه دارید ایجاد می شود تا در بالای بازی خود باشید و همین جا مشکل را حل کنید.
و هنگامی که کارها را شروع کردید، انگشتان خود را روی نبض خود نگه دارید و پیشرفت خود را بر اساس معیارها و KPIها دنبال کنید. مانند این است که GPS خود را در یک شهر جدید بررسی کنید تا مطمئن شوید که در مسیر باقی میمانید.
در آخر، به یاد داشته باشید که در طول مسیر، بردهای خود را جشن بگیرید – هر اندازه که باشد – تا تیم را برای مدت طولانی با انگیزه و درگیر نگه دارید.
10. به طور مداوم بررسی و به روز رسانی کنید.
از آنجا که بازارها تکامل می یابند ، روند مشتری تغییر می کند و رقبا بهبود می یابد ، یک استراتژی توسعه تجارت هرگز یک سند تمام شده نیست. درعوض ، شما باید استراتژی های خود را بررسی و به روز کنید تا تجارت جدیدی برای برند خود ایجاد کنید.
در اینجا نحوه نزدیک شدن به آن آورده شده است:
- چک های منظم را انجام دهید. استراتژی های فعلی خود را به طور مرتب ارزیابی کنید. آیا به اهداف خود ضربه می زنید؟ آیا مناطقی وجود دارد که نیاز به پیشرفت داشته باشد؟ سوالات سخت را بپرسید و در صورت لزوم به جای اینکه بیکار نشسته باشید ، تنظیم کنید.
- اطلاعات بازار را جمع آوری کنید. از این دانش برای به روزرسانی استراتژی ها و تاکتیک های خود استفاده کنید.
- از مشتریان بخواهید بازخورد را بخواهید.
مثال استراتژی توسعه تجارت
در حالی که می توانید تمام بخش های متحرک یک استراتژی توسعه تجارت را گیج کننده به نظر برسانید ، در اینجا نمونه ای از یک استراتژی توسعه تجارت که من برای یک فروشگاه تجارت الکترونیکی “Greenthreads” قرار داده ام ، که لباس و لوازم جانبی سازگار با محیط زیست را به فروش می رساند ، آورده شده است. >
اهداف تجاری مثال
با گسترش دامنه محصول و اجرای کمپین های بازاریابی هدفمند ، درآمد فروش آنلاین را 25 ٪ افزایش دهید.
مثال تحقیقات بازار
مثال شخصیت مشتری را هدف قرار دهید
با “سام آگاه سازگار با محیط زیست” ، یک حرفه ای 24 ساله شهری که پایداری و مصرف اخلاقی را ارزیابی می کند ، ملاقات کنید. او همیشه در جستجوی لباس و لوازم جانبی شیک است که با ارزش های او مطابقت دارد ، و او مایل است کمی بیشتر برای محصولات با کیفیت و مناسب برای محیط زیست بپردازد. سام در رسانه های اجتماعی فعال است و دوست دارد مارک های پایدار مورد علاقه خود را با پیروان خود به اشتراک بگذارد.
مثال تجزیه و تحلیل SWOT
- نقاط قوت. با داشتن یک پلت فرم آنلاین کاربر پسند ، خرید مشتریان با وجدان واضح را آسان می کند.
- نقاط ضعف. محدوده محدود محصول ممکن است گزینه های مشتریان را محدود کند.
- فرصت ها. همکاری با تأثیرگذار و گسترش در سطح جهان می تواند Greenthreads را به عنوان خواسته ترین جهان (به روش خوب!) تبدیل کند.
- تهدیدها. بعلاوه ، محیط زیست بی ثبات بسیاری از مشتریان را وادار می کند تا پنینگ را در مورد صرفه جویی در سیاره اولویت بندی کنند.
مثال برنامه های عمل
- گسترش محصول.
- بازاریابی. greenthreads از محتوای تولید شده توسط کاربر و مشارکتهای تأثیرگذار سازگار با محیط زیست برای راه اندازی کمپین های هدفمند رسانه های اجتماعی استفاده می کند.
معیارها و مثال KPI ها
greenthreads اندازه گیری خواهد شد:
- درآمد فروش.
- عملکرد محصول.
- هزینه خرید مشتری (CAC).
اگر Greenthreads به درآمد 25 ٪ فروش برسد ، می توانند خود را در پشت قرار دهند. به علاوه ، عملکرد محصول و CAC به Greenthreads می گوید که آنها در گسترش دامنه محصول و تلاش های بازاریابی آنها چقدر مؤثر هستند.
مثال تخصیص بودجه
- بازاریابی. 50،000 دلار.
- مشارکتهای تأثیرگذار. 20،000 دلار.
- گسترش محصول. 115،000 $.
یک برنامه توسعه استراتژیک تجارت ایجاد کنید
با یک برنامه توسعه استراتژیک تجارت ، شما فقط دارت را چشم پوشی نمی کنید و به بهترین ها امیدوار هستید. شما در حال سرمایه گذاری منابع گرانبها ، زمان و پول های سخت خود در ابتکاراتی هستید که جوراب ها را از اهداف کوتاه مدت و بلند مدت شما به طور یکسان دور می کند.
اما حرف من را برای آن نگیرید. با تیم خود بنشینید ، میان وعده ها را بشکنید و طوفان مغزی را شروع کنید تا برنامه اصلی خود را برای ایجاد موفقیت در طولانی مدت انجام دهید.
یادداشت ویرایشگر: این پست در ابتدا در ماه مه 2023 منتشر شد و برای جامع بودن به روز شده است. 899b-b4ec3b4cf1c5 “>
منبع:hubspot