یک پیشنهاد نمیتواند به عنوان یکی دیگر از «چهرهای در میان جمعیت» بر بازار تسلط داشته باشد. موفق ترین محصولات و خدمات دارای نوعی مزیت هستند – یک عامل x تعیین کننده و قانع کننده که توجه مشتریان بالقوه را به خود جلب می کند و بر آن سرمایه گذاری می کند.
این «لبه» معمولاً به عنوان یک مزیت رقابتی شناخته میشود – و اگر میخواهید کسبوکارتان زنده بماند و پیشرفت کند، باید کسبوکار خود را شناسایی کرده و به آن متمایل شوید.
در اینجا، مزیت رقابتی چیست، خواهیم دید که مزیت رقابتی چگونه کار میکند، برخی از رایجترین انواع مزیت رقابتی را مرور میکنیم، و مراحلی را که برای تعیین مزیت خود باید بردارید، مشخص میکنیم. بیایید شیرجه بزنیم.
مزیت رقابتی چیست؟
مزیت رقابتی یک ویژگی یا عاملی است که یک شرکت دارای آن است که به او امکان میدهد محصولات یا خدمات ارزانتر، با کیفیتتر یا نوآورانهتر را نسبت به رقبای خود به بازار بیاورد.
داشتن مزیت رقابتی به این معنی است که بتوانید پایگاه مشتری خود را با دلیلی منحصر به فرد و قانع کننده برای انتخاب محصول یا خدمات خود بر رقبای خود ارائه دهید. بازار تقریباً برای هر محصول یا خدماتی مملو از گزینههای متنوعی است – همه عملکردهای اساسی یکسانی دارند.
تقریباً هر شرکت هواپیمایی میتواند شما را در یک بازه زمانی مشابه از نقطه A به نقطه B برساند. کوکاکولا و برخی از مارک های خواربار فروشی، ژنریک کولا همان نوشابه هستند. اپل و سامسونگ هر دو گوشی های هوشمند تولید می کنند. و بیشتر آنچه در نیویورک تایمز گزارش شده است را احتمالاً می توان در Boston Globe پیدا کرد.
با این حال، سهام در همه آن بازارها هرگز به طور مساوی توزیع نمی شود. برخی محصولات یا خدمات بهتر از سایرین عمل می کنند – هم به طور کلی و هم در بخش های خاص. پیشنهادهایی که شروع به کار می کنند (یا حتی شناور می مانند) معمولاً چیزی دارند که آنها را از محصولات یا خدمات مشابه متمایز می کند.
منبع تصویر: The Independent
منبع تصویر: امارات
اولین حرکت دهنده
اولین شرکتی که نوع جدیدی از محصول، خدمات یا فناوری را وارد بازار میکند، غالباً از مزیت اولین محرک برخوردار است. این نوع کسبوکار فضای بیشتری برای ایجاد سهم قابلتوجهی از بازار خود دارد – در نهایت، مطمئناً یک شرکت با مزیت محرک اول تنها بازیکن در یک فضای کاملاً جدید است.
این نوع کسبوکارها میتوانند از اعتباری که با ارائه تکرار «اصل» یک محصول یا خدمات به دست میآید، بهرهمند شوند. اما در بسیاری از مواقع، یک دنبال کننده سریع که با مزیت رقابتی خودش وارد صحنه می شود، می تواند از سهم بازار اولین محرک پیشی بگیرد – حتی وقتی از پشت شروع می کند.
نمونه ای از مزیت رقابتی First Mover
eBay نمونهای برجسته از کسبوکاری است که با مزیت رقابتی اولین محرک ظاهر شد و عمدتاً آن را حفظ کرد. هنگامی که در سال 1995 تأسیس شد، اولین سایت حراج آنلاین کاملاً کاربردی بود.
با پشتوانه یک مفهوم استثنایی، منحصر به فرد و به خوبی اجرا شده، eBay توانست به طور موثر بر بازار جدیدی ایجاد کند و بر آن مسلط شود — به اندازه کافی اقتدار صنعت و به رسمیت شناختن برند برای حفظ مزیت رقابتی قابل توجهی نسبت به مشاغل مشابه در فضای خود در طول زمان ایجاد کند.< /p>
چگونه مزیت رقابتی کسب و کار خود را شناسایی کنید
1. رقابت خود را کاملاً بررسی کنید.
اگر نبضي در مورد ظاهر آن بازار نداشته باشيد، نميتوانيد بفهميد چه چيزي شما را از بازارتان متمايز ميكند. درک کنید که رقبای شما چه کسانی هستند، چه چیزی برای آنها هزینه می کنند، چه کسانی در تلاشند تا به آنها علاقه مند شوند و چقدر خوب عمل می کنند. همه این عوامل – در میان سایر موارد – مؤلفههای کلیدی هستند که به شما کمک میکنند تا چشمانداز صنعت خود را احساس کنید و به شما کمک میکنند تا جایی که میخواهید در آن باشید.
اگر نرمافزار اتوماسیون فروش را میفروشید و متوجه شدهاید که رقابت شما عمدتاً روی شرکتهای بزرگ متمرکز است و در عین حال کسبوکارهای کوچک را با قیمتهایشان بیگانه میکند، میتوانید تلاش کنید تا یک مزیت رهبری هزینه ایجاد کنید تا برای آن بخش از بازار جذاب باشد.< /p>
2. قیمت ها و هزینه های خود را نسبت به رقبای خود بررسی کنید.
این نکته با نکته بالا مرتبط است، اما به تنهایی قابل ذکر است. شما باید استانداردهای قیمتگذاری صنعت خود را بدانید و اگر میخواهید مزیت رقابتی مناسبی پیدا کنید، چه چیزی را میتوانید بهطور عملی دریافت کنید. اگر کاهش قیمتها به شدت کیفیت را کاهش میدهد، حاشیه سود شما را کاهش میدهد و به رفاه کارکنان شما آسیب وارد میکند، احتمالاً دنبال کردن مزیت رهبری هزینه بهترین گزینه شما نیست.
3. با مشتریان فعلی خود ارتباط برقرار کنید.
اگر مشتریان وفاداری دارید، دریابید که چرا آنها شما و پیشنهاد شما را انتخاب کرده و به آن پایبند هستند. برخی از ارتباطات را انجام دهید – چه از طریق اقداماتی مانند انجام نظرسنجی یا ضربه زدن به تیم موفقیت مشتری شما.
داشتن این احساس که چرا مشتریان واقعی شما را به جای رقبایتان انتخاب کردند، دیدگاهی صادقانه و انسانی در مورد ارزش محصول یا خدماتتان به شما می دهد. این نوع بینش می تواند یک دارایی مهم در تعیین مزیت رقابتی شما باشد.
4. به مزیتی که می شناسید تکیه کنید.
وقتی مزیت رقابتی خود را پیدا کردید، از پذیرش آن بی میل نباشید. از آن برای راهنمایی نحوه ساختار و اجرای تلاش های فروش و بازاریابی خود استفاده کنید. ممکن است مدتی طول بکشد تا استراتژی شما ثابت بماند – اما زمانی که اینطور شد، در موقعیت پایدارتر و موثرتری خواهید بود تا خود را از بقیه بازارتان جدا کنید.
همانطور که در ابتدای این مقاله گفتم، کسبوکار شما نمیتواند بدون چیزی که آن را از بقیه بازارتان متمایز کند، دوام بیاورد و پیشرفت کند. به همین دلیل است که مزیت رقابتی شما ممکن است مهمترین عنصری باشد که باید هنگام شکلدهی استراتژیهای فروش و بازاریابی خود به آن اشاره کرد.
اگر میخواهید تقریباً از همه جنبههای کسبوکارتان بیشترین بهره را ببرید، باید زمانی را برای شناسایی مزیت رقابتی خود اختصاص دهید و تعیین کنید که چگونه میتوانید آن را تا حد امکان به طور مؤثر ارتقا دهید و از آن استفاده کنید.