سوالات مصاحبه هوش تجاری: آنها چه هستند و چگونه به آنها پاسخ دهیم
هر مصاحبهکنندهای میخواهد بفهمد که شما چه کسی هستید و چقدر در سازمانش جا میشوید – اما آنها همچنین میدانند که اگر این کار را نکنید، کار زیادی برای آنها انجام نمیدهید. مهارت های سخت برای یک شغل را نداشته باشید. به همین دلیل است که بسیاری از جویندگان کار خود را در حال پاسخ دادن به سؤالاتی میدانند که به عنوان سؤالات مصاحبه هوش تجاری شناخته میشود.
اما این اصطلاح به چه معناست؟ و این سوالات چه چیزی را پوشش می دهند؟ در اینجا، ماهیت پرسشهای مصاحبه هوشمندانه کسبوکار را دقیقتر بررسی میکنیم، نحوه پاسخگویی مؤثر به آنها را میبینیم، و به چند نمونه سؤال و پاسخ خواهیم پرداخت.
سوالات مصاحبه هوشمندانه تجاری چیست؟
پرسشها و پاسخهای مصاحبه هوش تجاری
پرسشها و پاسخهای مصاحبه هوش تجاری رفتاری
پرسشها و پاسخهای مصاحبه با هوش تجاری موقعیتی
پرسشها و پاسخهای مصاحبه هوش تجاری عمومی
سوالات مصاحبه هوش تجاری چیست؟
سوالات مصاحبه هوشمندانه تجاری، سؤالات مصاحبه عملی هستند که به مصاحبه شوندگان اجازه می دهند نشان دهند که چقدر تجارت را “درک” دارند. آنها معمولاً سؤالات مفهومی هستند که به مصاحبه کنندگان دیدگاهی در مورد اینکه چگونه یک نامزد می تواند تصمیماتی بگیرد که فراتر از زمینه نقش فردی آنها بر تجارت تأثیر می گذارد، می دهد.
سوالات مصاحبه
دانش تجاری بیشتر از انواع دیگر سوالاتی که ممکن است به عنوان یک جوینده کار با آنها مواجه شوید. آنها قرار است به شما فضایی برای نشان دادن دانش فنی بیشتر در زمینه کسب و کار در مقابل بینش شخصیت، اهداف یا چشم انداز شما بدهند.
این سؤالها اغلب از شما میخواهند که از تجربیات خود استفاده کنید – اما بیشتر درباره فرایند هستند تا تصویر بزرگ. آنها اغلب در مورد نحوه مدیریت پروژهها، شکستها یا درگیریهای خاص در طول زندگی حرفهایتان اطلاعاتی را بررسی میکنند.
در حالی که آنها هنوز به شما فرصت می دهند تا در مورد درس هایی که در طول حرفه خود آموخته اید صحبت کنید، مصاحبه کنندگان معمولاً سؤالات مصاحبه هوشمندانه تجاری می پرسند تا ببینند آیا شما مهارت های سخت مورد نیاز برای ایفای نقشی را که دنبال می کنید دارید یا خیر.
>
اکنون که متوجه شدید سؤالات مصاحبه هوشمندانه تجاری چیست و چرا مصاحبه کنندگان آنها را می پرسند، بیایید به چند نمونه نگاهی بیندازیم.
پرسش ها و پاسخ های مصاحبه هوش تجاری
پرسش ها و پاسخ های مصاحبه هوش تجاری رفتاری
1. آیا تا به حال از بودجه خارج شده اید؟ چرا این اتفاق افتاد و چگونه با آن برخورد کردید؟
چرا می پرسند
مقدار این سوال دو برابر است. برای مثال، به مصاحبهگر نشان میدهد که تجربه شما به اندازهای گسترده است که با یک مسئله رایج و دردسرساز که ممکن است در نقش جدیدتان با آن مواجه شوید، برخورد کردهاید. همچنین میتواند نشان دهد که شما خونسردی و هوش تجاری دارید تا به طور مؤثر بر این نوع موقعیتها نظارت داشته باشید و به تیم خود کمک کنید تا از آن عبور کند.
نحوه پاسخ دادن
این یک سوال خاص در مورد تجربه شما است، بنابراین تا حد امکان خاص باشید. شما میخواهید در پروژهای که در آن با این مشکل مواجه شدید، قفل کنید. شما نمیخواهید چیزی شبیه این بگویید، “اوه، این خیلی بارها اتفاق افتاده که قابل شمارش نیست! بگذارید فکر کنم.” میخواهید بدانید این چیزی است که زیاد اتفاق نیفتاده است – نشان دهید آنها که این یک اتفاق یکباره است، و توضیح دهید که چگونه از اشتباه خود درس گرفته اید.
نمونه پاسخ
“یکی از اولین پروژه هایی که در نقش مدیریتی در Inbound Construction Tech برعهده گرفتم، تلاش برای پیاده سازی نرم افزار مدیریت پروژه ساخت و ساز ما برای سه زنجیره منطقه ای فست فود در غرب میانه بود. پس از تصویب بودجه من، فرصتی برای کار با زنجیره چهارم پیش آمد
“متاسفانه اینطور نبود. ما بودجه را زیاد کردیم و مجبور شدیم برای بودجه اضافی به مدیریت بالا برویم. توانستیم آن را پیدا کنیم، اما مدیریت از اینکه من با آنها مشورت نکرده بودم ناراضی بود. میزانی که باید داشته باشم و خطر از دست دادن مشتری بالقوه را داشتم.
“در نهایت، این یک تجربه با ارزش در درک زمانی بود که “بخشش، نه اجازه” مناسب است. با توجه به وخامت وضعیت – با یک مشتری بالقوه در خط – من دیدم که باید مدیریت را به صورت حلقه ای انجام می دادم. پیش از این، من مراقب بودم مواردی را شناسایی کنم که مشاوره مهمتر از ابتکار عمل بود.”
2. در مورد زمانی به من بگویید که از دانش خود در مورد سازمان خود برای تأیید یک ایده یا پروژه استفاده کرده اید.
چرا می پرسند
درک تفاوتهای ظریف یک سازمان برای تصمیمگیری صحیح، نشان دادن رهبری مؤثر و جلب رضایت از افراد بالاتر و اعضای تیم کلیدی است. مصاحبهکنندهای که این سوال را میپرسد میخواهد بداند که شما مایلید و میتوانید به سرعت طنابها را در شرکتش یاد بگیرید و به طور دقیق از آن دانش برای به حرکت درآوردن پروژهها استفاده کنید.
نحوه پاسخ دادن
باز هم، کلید این نوع سؤال، ویژگی است. شما نمی خواهید به طور مبهم به زمانی اشاره کنید که “با فرد مناسب صحبت کرده اید” تا پروژه خود را تایید کند. تأیید یک فرآیند است — به افرادی که با آنها مشورت کردهاید، کجا شما را راهنمایی کردهاند و در نهایت چه کسی به شما چراغ سبز نشان داده است، لمس کنید.
نمونه پاسخ
“یکی از اولین پروژه های من در Inbound Construction Tech اجرای راه حل ما برای سه زنجیره فست فود منطقه ای در غرب میانه بود. همانطور که کارها را شروع می کردم، فرصتی برای کار با زنجیره چهارم ایجاد شد – اما ما بودجه ای برای یک مشتری اضافی در نظر نگرفتیم.
“من متوجه شدم که این زنجیره چهارم چقدر فرصت بزرگی را ارائه می دهد و تصمیم گرفتم ببینم آیا می توانیم برای وجوه اضافی تاییدیه دریافت کنیم. ابتدا به مدیرم رفتم و ارزش افزودن این مشتری را توضیح دادم. یک بار که دریافت کردم با خرید از او، با بخش مالی خود تماس گرفتم تا ببینم آیا منابع لازم برای تطبیق این زنجیره جدید را داریم یا نه.
“زمانی که آنها به من گفتند که امکان پذیر است، من یک ارائه ارائه دادم که در آن به نتایج سختی که میتوانستیم انتظار دیدن آن را داشته باشیم و قابلیت مالی پروژه به طور کلی اشاره کردم. من از مدیرم خواستم که با من تماس بگیرد. با مدیریت بالاتر، ارائه خود را ارائه کردم و در نهایت تأیید شدم.”
3. درباره زمانی به من بگویید که با موفقیت از دانش صنعت برای کمک به انجام پروژه استفاده کردید.
چرا می پرسند
این سؤال مشابه سؤال قبلی است – مصاحبهکنندگانی که آن را میپرسند میخواهند ببینند آیا میتوانید با صنعت خود آشنا شوید و آن دانش را به طور مؤثر به کار ببرید. این نشان میدهد که شما تمایل و توانایی یادگیری، مهارتهای تفکر انتقادی، و زیرکی فنی برای تبدیل بینش به نتایج سخت دارید.
نحوه پاسخ دادن
همانند دو سوال قبلی، میخواهید هنگام پاسخ دادن به این سؤال تا حد امکان دقیق باشید – و اگر نقشی که برای آن درخواست میکنید در صنعتی است که در آن تجربه دارید، مطمئن شوید که پاسخ شما به آن فضا مرتبط است. .
نمونه پاسخ
“زمانی که در یک استارتآپ edtech کار میکردم، مسئول فروش نرمافزار برنامهریزی درسی خود به یک کالج محلی در شمال شرقی بودم. مدیریت مدرسه تمایلی به تغییر سیستم قدیمی خود نداشت و به نظر میرسید. آنها قرار نبودند تکان بخورند.
“من قبلاً با مؤسسات مشابهی در این منطقه کار کرده بودم، بنابراین متوجه شدم که نگرانی های اصلی اکثر رقبای مدرسه – یعنی سرعت درجه تحصیلی – وجود دارد – بنابراین به مدت زمان طولانی تر نگاه کردم. برای دانش آموز متوسط برای گرفتن مدرک کاردانی در کالج.
“من به این ترتیب نقطه درد اولیه مدرسه را مشخص کردم. دانش آموزان به طور متوسط سه سال طول کشید تا همکاران خود را در مقایسه با دو سال به دست آورند – تا حد زیادی به دلیل دشواری در ورود به دوره های ضروری.
“من تلاشهایم را برای رسیدگی به این روند انجام دادم – و این استراتژی با دولت همخوانی داشت. ما در نهایت توانستیم تنها یک هفته پس از ارائه سخنرانیام با تاکید بر آن موضوع را تعطیل کنیم.”
پرسشها و پاسخهای مصاحبه هوش تجاری موقعیتی
1. چگونه می خواهید یاد بگیرید که سازمانی که در آن تازه کار بودید چگونه کار می کند؟
چرا می پرسند
این اساساً یک نسخه انتزاعی تر از سؤال دوم از بخش قبل است. مصاحبهکنندگانی که این سؤال را میپرسند، سعی میکنند نبض در مورد نحوه یادگیری شما، اینکه چقدر متفکرانه و مؤثر میتوانید راهنمایی بخواهید، مهارتهای افراد خود و توانایی شما برای ابتکار عمل در موقعیتهای نه چندان ساده به دست آورند.
نحوه پاسخ دادن
این یکی را با لمس ترکیبی از تجربه قبلی و تفکر خلاق پاسخ دهید. میتوانید به نحوه یادگیری طنابها در یک شرکت قبلی اشاره کنید، اما باید به این واقعیت نیز توجه داشته باشید که هر سازمانی متفاوت است – در حالی که نشان میدهید میتوانید تصویر بزرگ را نیز ببینید، ارجاعات مشخصی داشته باشید.
نمونه پاسخ
“زمانی که در سازمان قبلی ام در حال یادگیری طناب زدن بودم، با تماس با همکارانم پایه را شروع کردم. من یک به یک سریع با آنها برنامه ریزی کردم تا بینشی از تجربیات آنها و نحوه کار آنها پیدا کنم. همین کار را با هر مقام بالاتری که مایل به ملاقات با من بود انجام داد.
“من همچنین برای یافتن هر گونه ادبیات داخلی موجود در شرکت که مربوط به تیم من بود، وقت گذاشتم – از طریق ویکی شرکت و سایر اسنادی که بخش من در دسترس قرار داده بود نگاه کردم.
“بنابراین در نهایت، من تاکتیکهای مشابهی را برای یادگیری نحوه عملکرد این سازمان به کار میبرم – از اطرافیانم برای دریافت دیدگاههایشان استفاده میکنم و ابتکار عمل را برای بررسی منابع موجود و مرتبط به کار میگیرم.”
2. اگر بخواهید یک بخش جدید را از ابتدا راه اندازی کنید، اولین جنبه هایی که در نظر می گیرید چیست؟
چرا می پرسند
این سوال اساساً میزان عملکرد سازمانها را اندازهگیری میکند. این فضایی را در اختیار شما قرار می دهد تا به شما نشان دهید که چگونه بخش ها به طور موثر ساختار یافته اند – به شما امکان می دهد پتانسیل مدیریتی و توانایی خود را برای درک جایگاه خود در یک سازمان نشان دهید.
نحوه پاسخ دادن
این یکی از آن سوالاتی است که از شما میخواهد بین تفکر پویا و عملی تعادل برقرار کنید. هنگام پاسخ دادن به چیزی شبیه به این، باید نشان دهید که “استخوان های برهنه” را در مورد چگونگی ساختار یک بخش درک می کنید و در عین حال عناصری را که اکثر نامزدها ممکن است در نظر نگیرند لمس کنید.
نمونه پاسخ
“اگر میخواستم یک بخش را از صفر شروع کنم، روی سه جنبه اصلی تمرکز میکردم: اهداف شرکت گستردهتر، شکافهای موجود در عملیات فعلی شرکت و استخدام. من با صحبت با مدیران ارشد در مورد طولانی مدت آنها شروع میکردم. -اهداف مدت – آنچه که آنها می خواهند هم از نظر ماموریت و هم از نظر KPI واقعی ببینند، این به من دیدگاهی در مورد نقش بخش من می دهد.
“من همچنین در مورد هر نیازی که شرکت در حال حاضر دارد که برآورده نشده است با آنها صحبت خواهم کرد. اگر هر یک از این شکاف ها مربوط به آنچه بخش من به طور بالقوه می تواند پوشش دهد، عملیات خود را نیز حول آنها ساختار می دهم. .
“در نهایت، من بر استخدام تمرکز خواهم کرد – جذب افرادی با استعداد فنی و تمایل لازم برای خرید و ایجاد یک بخش جدید. در مجموع، این جنبه ها پایه محکمی را برای یک بخش کاربردی و مولد فراهم می کند. “
3. اگر بودجه ای که پیشنهاد داده اید توسط مدیریت بالا رد شود، چه می کنید؟
چرا می پرسند
مصاحبهکنندگان این سوال را میپرسند تا ببینند چقدر خوب به انتقاد پاسخ میدهید. آنها می خواهند بدانند که شما آنقدر سرسخت یا مغرور نیستید که بتوانید “نه” را برای پاسخ قبول کنید و مایلند در مورد اینکه چگونه می توانید بهتر عمل کنید فکر کنید. آنها همچنین میخواهند روی سازگاری شما نبض داشته باشند – چقدر خوب میتوانید با در نظر گرفتن بازخورد مدیریت به تابلوی نقاشی بازگردید.
نحوه پاسخ دادن
شما می خواهید ترکیبی از فروتنی، ابتکار و عملی بودن را با سوالاتی از این دست نشان دهید. نشان دهید که مایل به پذیرش و گنجاندن بازخورد هستید – که میتوانید در برنامه خود مشکلی ایجاد کنید، آنچه را که ممکن است اشتباه کرده باشید تجزیه و تحلیل کنید و در نهایت یک استراتژی مؤثرتر را کنار هم بگذارید.
نمونه پاسخ
“اگر بودجه من توسط مدیریت ارشد رد میشد، با درخواست بازخورد خاص در مورد اینکه چه مشکلی دارد و چگونه میتوانم آن را بهبود بخشم، شروع میکردم. از آنجا، به نقشه برمیگردم. هیئت مدیره.
“من از بینش مدیریت بالاتر استفاده می کنم و آن را با تحقیقات دقیق تر در مورد وضعیت مالی شرکت، نگاهی دقیق تر به نحوه ساختاردهی پروژه های مشابه توسط رقبا و دیدگاهی در مورد هر شکاف دیگری که مدیریت به آن اشاره کرده است، ترکیب می کنم.
“من شخصاً آن را نمیپذیرم – صرف نظر از اینکه در ابتدا چقدر خوب فکر میکردم. فکر میکنم مدیریت این وضعیت به کار با مدیریت بالاتر در محدوده پهنای باند آن برای چیزی شبیه به این کار و ساختن آن همکاری به تنهایی تا زمانی که چیزی قابل قبول تر را کنار هم قرار دهم.”
پرسشها و پاسخهای مصاحبه هوش تجاری عمومی
1. تفاوت بین سود و جریان نقدی چیست؟
چرا می پرسند
سوالاتی از این دست سنتی ترین نوع سوالات مصاحبه هوشمندانه تجاری هستند. مصاحبهکنندگان از آنها میخواهند ببینند که آیا شما اصول کار را میدانید – آیا دانش فنی و اساسی لازم برای انجام مسئولیتهای یک نقش را دارید.
نحوه پاسخ دادن
این یکی کاملاً توضیحی است – میتوانید تفاوت بین سود و جریان نقدی را توصیف کنید. وقتی به این سادگی سوالاتی میپرسید، نیازی نیست خیلی تجملی یا “خارج از جعبه” باشید.
نمونه پاسخ
“سود به مقدار پولی که یک کسبوکار پس از پرداخت تمام هزینههایش باقی میماند، اشاره دارد، در حالی که جریان نقدی به جریان خالص نقدینگی داخل و خارج از یک تجارت اشاره دارد.”
2. بخش مالی یک شرکت معمولاً چه کاری انجام می دهد؟
چرا می پرسند
همانند نکته قبلی، مصاحبهکنندگان میخواهند از شما سؤالی مانند این بپرسند تا مطمئن شوند که نقشی را با دانش لازم برای ایفای مؤثر آن انجام خواهید داد. این نشان می دهد که سازمان جدید شما مجبور نیست هنگام استخدام دست شما را بگیرد و شما را از طریق اصول اولیه راهنمایی کند.
نحوه پاسخ دادن
باز هم، فقط به سوالی مانند این واضح و با اطمینان پاسخ دهید. آنها میخواهند بدانند که شما دانش فنی اولیه برای ایفای نقش خود را دارید – بنابراین به آنها یک پاسخ فنی اولیه بدهید.
نمونه پاسخ
“پاسخ تصویر بزرگ: یک بخش مالی مسئول به دست آوردن و مدیریت پول برای یک سازمان است – کنترل درآمد و مخارج برای اطمینان از اینکه یک شرکت تا حد امکان راحت عمل می کند.
“در سطح دقیقتر، بخشهای مالی مسئولیتهایی مانند حسابداری، گزارشهای مالی، رعایت قوانین، مالیاتها، برنامهریزی استراتژیک، پیشبینی، بودجهبندی، مدیریت ریسک، و برخی از توسعههای شرکتی را در میان سایر فعالیتها انجام میدهند.”
همانطور که در ابتدای این مقاله اشاره کردم، اگر مهارتهای سختی برای این کار ندارید، مصاحبهکنندگان نمیتوانند سهم زیادی در نحوه تطبیق شما با پویایی تیم یا فرهنگ شرکت داشته باشند.
به همین دلیل است که هر جویای کار باید آماده پاسخگویی به سؤالات مصاحبه هوشمندانه تجاری باشد – انجام این کار به طور مؤثر می تواند تفاوت بین چهره دیگری در میان جمعیت و یک نامزد قانع کننده باشد.
منبع:hubspot