کسب و کار

درک ارزش گذاری استارتاپ ها

درک ارزش گذاری استارتاپ ها

ارزش‌گذاری استارت‌آپ‌ها می‌تواند به همان اندازه اسرارآمیز باشد که مهم باشد. Take Flow، یک شرکت املاک و مستغلات که هنوز ساخته نشده است. سرمایه گذاران بیش از 1 میلیارد دلار ارزش گذاری کردند. > حتی اگر بنیانگذار آن، آدام نویمان، یک معمای اخلاقی مشکوک است که سرمایه گذاری قبلی خود، WeWork را به طور کامل ترک کرد. 

Startup valuation

هنگامی که اوبر سه سال پیش برای اولین بار در معرض دید عموم قرار گرفت، یک 82 میلیارد دلار در وال استریت، علیرغم اینکه هرگز در تاریخ ده ساله خود سودی نداشته است.  خرید 8.5 میلیارد دلاری توسط آمازون از سوی دیگر، MGM مانند عقل سلیم به نظر می رسد و دارایی هایی مانند بلوند قانونی وراکی در خطر است. 

چه در حال عرضه عمومی هستید، به‌دنبال خریدار می‌گردید، یا افزایش سرمایه‌گذاری، دریافت کنترل در مورد نحوه انجام ارزش‌گذاری‌ها، به شما امکان می‌دهد تا بهترین کار را به دست آورید. 

ارزیابی قبل از پول

ارزش‌گذاری قبل از پول ارزش شرکت قبل از دریافت سرمایه‌گذاری خارجی است. سرمایه گذاران بالقوه اغلب تحقیقاتی را انجام می دهند و محاسباتی از ارزش شرکت به دست می آورند. شرکت ممکن است این رقم را رد کند و منتظر ارزیابی پیش از پول بالاتر از طرف دیگری باشد. 

از سوی دیگر، ارزیابی پس از پول، ارزش شرکت پس از دریافت سرمایه گذاری است. اینکه یک رقم ارزش گذاری به قبل یا بعد از پول اشاره دارد، در تعداد سهامی که سرمایه گذار در یک شرکت خواهد داشت، تفاوت ایجاد می کند.

برای مثال، اگر ارزش‌گذاری قبل از پول یک استارت‌آپ 1 میلیون دلار باشد و سرمایه‌گذار 250 هزار دلار سرمایه‌گذاری کند، ارزش‌گذاری پس از پول 1.25 میلیون دلار خواهد بود — و سرمایه‌گذار 20 درصد از شرکت (250 هزار / 1.25 میلیون دلار) را دریافت می‌کند. ). اما اگر 1 میلیون دلار ارزش گذاری پس از پول باشد، سرمایه گذار مالک 25 درصد از کسب و کار خواهد بود.

ارزیابی‌های قبل از پول را نباید با ارزیابی‌های قبل از درآمد اشتباه گرفت – ارزیابی زمانی که شرکت هنوز هیچ فروشی انجام نداده است – که در استارت‌آپ‌های اولیه رایج است. 

نحوه محاسبه ارزش یک راه اندازی

ارزیابی برای مشاغل قبل از درآمد

از آنجایی که استارت‌آپ‌های قبل از درآمد، نقاط داده‌ای درباره فروش و درآمد ندارند، ارزش‌گذاری در این مرحله بیشتر هنر است تا علم. بدون روش یا فرمول استاندارد صنعتی. در حالی که برخی از سرمایه گذاران می گویند که عواملی مانند اندازه بازار را در نظر می گیرند، برخی دیگر به رویکرد “مبتنی بر روده” اعتراف می کنند.

برای سرمایه‌گذارانی که تکنیک‌های رسمی‌تری را ترجیح می‌دهند، ممکن است از روش ارزیابی کارت امتیازی یا روش برکوس استفاده کنند. 

اولین مرحله در روش ارزیابی کارت امتیازی این است که میانگین ارزش گذاری قبل از پول را برای مشاغل در همان بخش و منطقه (به عنوان مثال، B2B SaaS در کالیفرنیا) محاسبه کنید. می‌توانید به دوره‌های مالی اخیر و خریدها در AngeList یا Crunchbase برای تعیین یک عدد. برای مثالی وسیع، میانه ارزیابی پیش از پول استارتاپ مرحله اولیه ایالات متحده 10 میلیون دلار.

در مرحله بعد، با استفاده از متغیرهای زیر: 

  • قدرت تیم مدیریت (0-30%)
  • اندازه فرصت (0-25%)
  • محصول/فناوری (0-15%)
  • محیط رقابتی (0-10%)
  • کانالهای بازاریابی/فروش/مشارکت (0-10%)
  • نیاز به سرمایه گذاری اضافی (0-5٪)
  • سایر موارد (به عنوان مثال، بازخورد مشتری) (0-5%)

درصدها نشان دهنده اهمیت نسبی هر عامل است. اگر تشخیص دادید که تیم 25% بهتر از رقیب متوسط ​​خود است، از عدد 125 استفاده کنید. قدرت تیم مدیریت 30-0 درصد از کل امتیاز را تشکیل می دهد، بنابراین برای محاسبه امتیاز وزنی این عامل، 125 درصد را در 30 درصد ضرب کنید تا به 0.375 برسید. 

این کار را برای هر عامل انجام دهید، و به یک امتیاز کلی خواهید رسید. 

Understanding startup valuation_300 -v2-03

(منبع: Angel Capital Association)

در نهایت، نمره کل را در ارزش گذاری پایه خود ضرب می کنید. در این مثال، مجموع امتیاز 1.24 است، که ضرب آن در 10 میلیون دلار پایه، به ارزش 12.4 میلیون دلار منجر می شود.

به طور مشابه، روش Berkus یک مقدار عددی را به متغیرهایی اختصاص می دهد که در غیر این صورت تعیین کمیت آنها دشوار است. نسخه اصلی که از Dave Berkus می آید، به این صورت است:

Understanding startup valuation_300 -v2-01

(منبع: Dave Berkus/ Berkonomics) 

این نسخه از روش Berkus بر این فرض استوار است که یک تجارت قبل از درآمد حداکثر 2.5 میلیون دلار ارزش دارد، اما مقادیر و متغیرها را می توان با توجه به صنعت و روند بازار تنظیم کرد. 

به عنوان مثال، به استارتاپی مانند Trial Library نگاه کنید، یک شرکت آزمایشات بالینی سرطان شناسی که اخیراً Seed Funding. فرض کنید حداکثر ارزش یک کسب و کار در این مرحله و در این بخش 5 میلیون دلار است. نتیجه این است که شما باید تا 1 میلیون دلار به هر متغیر اختصاص دهید. 

کتابخانه آزمایشی ایده خوبی دارد که مشوق ارجاع و مشارکت بیمار (1 میلیون دلار) است. یکی از بنیانگذاران آنکولوژیست و محقق باتجربه سلامت است و دیگری دارای تجربه در صنعت بهداشت (1 میلیون دلار) است. این تجارت از حمایت شرکای کلیدی از جمله انجمن مراکز سرطان اجتماعی (1 میلیون دلار) برخوردار است. بگویید که آنها یک نمونه اولیه دارند اما نیاز به کار دارد (0.5 دلار)، و آنها هنوز محصول را عرضه نکرده اند یا هیچ فروشی انجام نداده اند (0 دلار). 

محاسبه ارزش گذاری به این صورت خواهد بود:

1 + 1 + 1 + 0.5 + 0 = 3.5 میلیون دلار

دو متغیر دیگر که می‌توانند بر ارزش‌گذاری در مرحله قبل از درآمد تأثیر بگذارند، توانایی مؤسس برای ارائه و میزان علاقه سرمایه‌گذاران دیگر است. بنابراین، بنیانگذاران باید تا حد امکان با خواستگاران بالقوه بیشتری صحبت کنند تا چندین پیشنهاد رقیب را درخواست کنند.

ارزش‌گذاری برای کسب‌وکارهای درآمدزا

وقتی یک شرکت شروع به تولید درآمد می کند، ارزش گذاری بیشتر بر اساس داده های مالی خواهد بود. برخی از داده هایی که سرمایه گذاران می توانند به آنها نگاه کنند عبارتند از:

  • کل درآمد
  • رشد ماه به ماه در فروش
  • EBITDA (سود قبل از بهره، مالیات، استهلاک و استهلاک) – معیاری برای سودآوری
  • ارزش طول عمر مشتری (CLV) – یک شرکت چقدر می تواند انتظار داشته باشد که از مشتری متوسط ​​در طول کل رابطه خود درآمد کسب کند
  • جریان نقدی
  • نرخ ریزش — از دست دادن مشتریان در یک دوره زمانی
  • نرخ سوخت – سرعت یک شرکت قبل از سودده شدن از طریق پول نقد مصرف می شود
  • هزینه جذب مشتری

جرج مولوس، مدیر عامل کارگزاران تجارت الکترونیک، می‌گوید کارگزاری او به دو مورد اصلی نگاه می‌کند. متغیرها هنگام ارزش گذاری یک کسب و کار:. 

  1. ارزش‌گذاری کسب‌وکارها در همان بخش و منطقه (مثلاً برنامه‌های سلامتی در ایالات متحده یا خرده‌فروش‌های تجارت الکترونیک D2C حیوانات خانگی در لندن)
  2. عملکرد مالی شرکت در 12 ماه گذشته

درآمد حاصل از ارزیابی راه اندازی چند برابر

یک روش رایج برای نگاه کردن به استارت‌آپ‌های درآمدزا، روش چندگانه بازار است. این بر اساس این فرض است که دارایی های مشابه دارای ارزش مشابهی هستند. محاسبه به این صورت است:

ارزش کسب و کار = درآمد مضاعف x درآمد TTM (پس از 12 ماه)

مضربهای درآمد بر اساس عملکرد سایر مشاغل در آن جایگاه محاسبه می شود. سرمایه‌گذاران می‌توانند چند موردی را که شرکت‌های دولتی با آن‌ها معامله می‌کنند، و همچنین چندگانه‌هایی را که شرکت‌های خصوصی به آنها فروخته‌اند، ردیابی کنند. 

به‌عنوان مثال، یک برند حیوان خانگی D2C که از طریق Shopify فعالیت می‌کند، می‌توانست در ژانویه گذشته 4 تا 5 برابر درآمد داشته باشد، زیرا بازار تجارت الکترونیک محصولات حیوان خانگی به دنبال رشد عمده در مالکیت حیوانات خانگی در طول همه‌گیری رونق داشت.   

اما بسته به شرایط بازار، مضرب تغییر می کند. به عنوان مثال، طاقچه حیوانات خانگی اخیراً به خوبی انجام نشده است، بنابراین چند برابری به 3.8-4.5 برابر کاهش یافته است. با نگاهی به شرکت‌های مشابه در بازارهایی مانند Flippa<، می‌توانید تصوری تقریبی در مورد اینکه کدام چند درآمد ممکن است برای شرکت شما اعمال شود، به دست آورید. /a> و Empire Flippers. 

علاوه بر چندین برابر درآمد، سایر جزئیات کسب و کار مانند سهم بازار، روندهای بازار و منابع ترافیک نیز ممکن است در نظر گرفته شوند، اما این متغیرها تأثیر زیادی بر ارزش گذاری نخواهند داشت مگر اینکه ضعف عمده ای در ارزش گذاری وجود داشته باشد. کسب و کارها 

Moulos می‌گوید: «به عنوان مثال، اگر یک تجارت dropshipping بدون قابلیت دفاع در برابر رقبا، بدون علامت تجاری، بدون پتنت، بدون طرح‌های سفارشی، بدون توافق‌نامه انحصاری با تامین‌کنندگان باشد، ارزش را به شدت پایین می‌آورد. 

به‌طور مشابه، می‌توانید چند برابر را برای معیارهای دیگر مانند EBITDA یا سود خالص برای محاسبه ارزش‌گذاری اعمال کنید. 

روش های ارزیابی راه اندازی

Startup valuation methods

روش های ارزش گذاری متفاوتی وجود دارد. هر کدام نقاط قوت و ضعف خود را دارند. بنابراین، یک سرمایه گذار ممکن است قبل از رسیدن به یک روش های متعددی را امتحان کند ارزش گذاری نهایی 

فرمول ارزش بازار

یک روش رایج ارزش گذاری برای شرکت های سهامی عام، این فرمول تعداد کل سهام موجود را در قیمت یک سهم ضرب می کند. برای مثال، مایکروسافت دارای 7.45 میلیارد سهم و قیمت سهام در زمان نگارش این مقاله حدود 279 دلار است، بنابراین ارزش بازار مایکروسافت 2.08 تریلیون دلار است. 

روش جریان نقدی با تخفیف

DCF، یا روش جریان نقدی تنزیل‌شده، شامل پیش‌بینی جریان نقدی آتی یک کسب‌وکار و سپس «تخفیف» آن برای به دست آوردن ارزش فعلی است. فرمول برای DCF به این شکل است:

Understanding startup valuation_300 -v2-02

(منبع: Investopedia.)

جریان نقدی آتی با نگاه کردن به موجودی نقدی موجود شما در ابتدای دوره محاسبه می‌شود، و به آن تخمینی از مقدار وجه نقد وارد می‌شود (مثلاً فروش) و کم کردن هزینه‌های مورد انتظار شما. از آنجا که این یک رقم تخمینی است، DCF می تواند نادرست باشد. 

WACC – میانگین موزون هزینه سرمایه – معمولاً برای نرخ تنزیل استفاده می شود. به زبان ساده، WACC متوسط ​​نرخی که شرکت انتظار دارد برای تامین مالی دارایی های خود بپردازد. عواملی که بر WACC تأثیر می گذارند عبارتند از:

  • نرخ بهره ای که یک شرکت به بدهی خود می پردازد
  • نرخ بازدهی که سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری خود نیاز دارند
  • نرخ مالیاتی که شرکت بر درآمد خود می پردازد
  • نسبت بدهی شرکت به حقوق صاحبان سهام آن

روش جمع بندی عوامل خطر

این محاسبه بر اساس< /a> 12 حوزه ریسک مرتبط با یک سرمایه گذاری. همانند روش کارت امتیازی، باید با یک ارزیابی پایه شروع کنید، سپس به هر عامل یک امتیاز بدهید.

نمره 2- نشان دهنده چشم انداز بسیار منفی برای آن عامل است، در حالی که -1 منفی، 0 خنثی، 1+ مثبت و 2+ بسیار مثبت است. ارزش گذاری به ازای هر امتیاز 1+ 250 هزار دلار و برای هر 2+ 500 هزار دلار افزایش می یابد. برعکس، امتیازهای 1- و 2- ارزش را به ترتیب 250 و 500 هزار دلار کاهش می دهد. مناطق خطر عبارتند از:

  • مدیریت
  • مرحله کسب و کار
  • تامین مالی/سرمایه
  • تولید
  • تکنولوژی
  • مسابقه
  • فروش و بازاریابی
  • قانونی/سیاسی
  • دعوا
  • بین المللی
  • شهرت
  • خروجی پرسود بالقوه

یک شرکت آمریکایی که به ریزتراشه‌های تایوان متکی است، برای مثال، ممکن است بر اساس تنش‌های کنونی بین چین و تایوان، یک -1 برای ریسک بین‌المللی دریافت کند. اگر ارزش گذاری پایه برای یک شرکت در آن بخش 10 میلیون دلار باشد، امتیاز -1 ارزش را به 9.75 میلیون دلار کاهش می دهد. 

روش هزینه به تکرار

این روش با پرسیدن، “هزینه ایجاد این کسب و کار دقیق از ابتدا چقدر است؟” این محاسبه شامل تمام هزینه‌های مربوط به توسعه محصولات/خدمات شرکت (به عنوان مثال، استخدام، حقوق، آزمایش محصول) و همچنین هر گونه دارایی فیزیکی (به عنوان مثال، دفاتر، موجودی، کارخانه) است. 

دارایی‌های نامشهود مانند ارزش نام تجاری، کارکنان با استعداد، یا حق ثبت اختراع را شامل نمی‌شود. همچنین پتانسیل آینده کسب و کار را در نظر نمی گیرد. در نتیجه، هزینه‌های تکراری باعث ایجاد ارزش‌های پایین‌تر می‌شود، زیرا چشم‌انداز شرکت‌های نوآور برای تصاحب سهم بیشتری از بازار یا معرفی محصولات بیشتر با گذشت زمان را حذف می‌کند. 

دریافت بهترین ارزیابی

در اینجا توصیه‌های تخصصی برای استارت‌آپ‌هایی وجود دارد که به‌دنبال دریافت ارزش‌گذاری درجه یک هستند. 

نگذارید: 

  • اگر یک کسب و کار جوان پیش درآمد هستید، برای گزارش ارزیابی گران قیمت از یک شرکت حسابداری بپردازید. ارزشش را ندارد.
  • در هفته اول جذب سرمایه با سرمایه گذار ایده آل خود صحبت کنید. پس از صحبت با سرمایه گذاران دیگر، آنها را برای بعداً ذخیره کنید.
  • از صحبت های مربوط به رکود بیش از حد دلسرد شوید. سرمایه‌گذاران ممکن است در حال سخت‌تر شدن کیف پول باشند، اما هنوز سرمایه زیادی در اطراف وجود دارد.

انجام دهید: 

  • در انتخاب خواستگار به چیزی بیش از ارزش گذاری فکر کنید. در نظر بگیرید که آنها چه چیزی را از نظر تجربه و چشم انداز روی میز آورده اند و چگونه سرمایه گذاری یا خرید را تامین می کنند (نقد، وام و غیره). 
  • روی فعالیت تا حد امکان سودآور و حفظ رشد قبل از فروش کسب و کار خود تمرکز کنید. در شرایط اقتصادی فعلی، سرمایه گذاران تمرکز بیشتری بر عملکرد مالی دارند.
  • قبل از اینکه به دنبال فروش باشید، شش ماه برای رفع حفره‌های کسب‌وکار (مثلاً بهبود سئو، دریافت علائم تجاری) وقت بگذارید.
  • صبور باشید. کسب و کارها کمی بیشتر طول می کشد تا در یک بازار آشفته سرمایه جمع آوری کنند. به دست آوردن بهترین ارزش گذاری ممکن زمان می برد، بنابراین از اولین پیشنهاد خودداری نکنید. 
HubSpot for Startups
نظر شما در مورد این مقاله چیست؟ 

rel=”_blaopednkener”> /p>

Love

Meh

Hate

منبع:hubspot

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا