(عکس) 10 نبرد قرون وسطایی برتر فیلم‌های تاریخی مشهور

(عکس) 10 نبرد قرون وسطایی برتر فیلم‌های تاریخی مشهور

تاریخ قرون وسطی موضوعی جذاب است که به‌طور قابل‌فهمی تخیل بسیاری از فیلمسازان بزرگ را تحت تاثیر قرار داده. دوره‌ی بین سقوط امپراتوری روم و ظهور جنبش هنری رنسانس، دوره‌ای بود از بی‌قانونی شدید که در آن بسیاری از ملت‌های بزرگ به دلایل سیاسی، اجتماعی و مذهبی با یکدیگر جنگیدند.

تأثیر نمادشناسی قرون وسطی در برخی از معروف‌ترین مجموعه‌ فیلم‌های تمام دوران، از جمله «جنگ ستارگان» (Star Wars) و «ارباب حلقه‌ها» (The Lord of the Rings) دیده می‌شود. در حالی که داستان‌های زیادی از این دوره تبدیل به فیلم‌های سینمایی شده‌اند، تعداد کمی از فیلم‌ها تلاش کرده‌اند تا دامنه و مقیاس حماسی بهترین نبردهای قرون وسطایی را به تصویر بکشانند.

در حالی که برخی از این فیلم‌ها دقیق‌تر از دیگران هستند، این دوره همچنان نمونه‌ای از پتانسیل دست‌نخورده‌ی عصر شوالیه‌ها، حاکمان و جنگ‌های مقدس را ارائه می‌دهند. در ادامه نگاهی می‌اندازیم به نمایش‌های درخشان و بصری خیره‌کننده‌ای از جنگ که به همان اندازه که هیجان‌انگیز هستند، از نظر تاریخی نیز غافلگیرکننده‌اند.

۱۰. جنگ کارولین در «آخرین دوئل» (The Last Duel)

  • سال تولید: ۲۰۲۱
  • کارگردان: ریدلی اسکات
  • بازیگران: جودی کامر، آدام درایور، مت دیمون، بن افلک
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰

«آخرین دوئل» برخلاف بیشتر فیلم‌های جنگی دیگر است، زیرا داستان آخرین محاکمه‌ با مبارزه در تاریخ فرانسه را از سه دیدگاه مختلف روایت می‌کند. اگرچه قدرتمندترین بخش بدون شک شهادت مارگریت (جودی کومر) است که تجربیات خود از تجاوز جنسی را شرح می‌دهد، اما فیلم شامل بازسازی حماسی جنگ کارولین یکی از بهترین نبردهای قرون وسطایی هم هست؛ جایی که رقبای آینده‌، یعنی ژان دو کاروژ (مت دیمون) و ژاک لو گریس (آدام درایور) در کنار هم برای شکوه ارباب خود (بن افلک) می‌جنگند.

آخرین دوئل با خشونت گرافیکی و کارهای بدلکاری چشمگیر که تماشاگران از ریدلی اسکات انتظار داشتند، هیجان‌انگیز و به‌طور ماهرانه‌ای فیلم‌برداری شده است. با این حال، فراتر از مهارت فنی به نمایش گذاشته شده، صحنه دارای زیرمتن‌های عمیق‌تری است که شکاف در دوستی ژان و ژاک را که منجر به رقابت تلخ آن‌ها در آینده می‌شود، بررسی می‌کند.

«آخرین دوئل» با بودجه‌ی ۱۰۰ میلیون دلاری ساخته شد و در گیشه شکست خورد زیرا فقط کمی بیش از ۳۰ میلیون دلار فروخت. این فیلم برای نخستین‌بار در تاریخ ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۱ طی هفتاد و هشتمین دوره‌ی جشنواره‌ی فیلم بین‌المللی ونیز به اکران در آمد و سپس در ۱۵ اکتبر همان‌سال در ایالات متحده‌ی آمریکا به اکران سراسری رسید.

وبسایت اینترنتی سینمااسکور امتیاز ۷۲ از ۱۰۰ را به این فیلم اختصاص داد. اگرچه در این فیلم تلاش‌های زیادی برای بازسازی دقیق بصری تاریخ انجام گرفته بود، اما مخاطبان نتوانستند به خوبی با داستان آن که از طریق زاویه‌ی دید چندین راوی روایت می‌شد ارتباط برقرار کنند، البته همه‌گیری بیماری کووید-۱۹ هم در بلیط‌فروشی ضعیف این فیلم بی‌تاثیر نبود.

۹. رقص مرگ در «مهر هفتم» (The Seventh Seal)

  • سال تولید: ۱۹۵۷
  • کارگردان: اینگمار برگمان
  • بازیگران: ماکس فون سیدو، گونار بیورستراند، نیلز پاپه، بنگت ایکروت
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰

«مهر هفتم» اینگمار برگمان یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌های تمام دوران است، زیرا مرگ را با استفاده از تصاویر خیره‌کننده‌ای که از کتاب مقدس و هنر باستانی گرفته شده، به شکلی یکتا به تصویر می‌کشاند.

در حالی که بیشتر فیلم‌های اینگمار برگمان در ژانر هنری قرار دارند، پایان مهر هفتم شامل یک سکانس نوآورانه است که در آن یک شوالیه‌ی سوئدی (مکس فون سیدو) وقتی که با تجسم مرگ خود روبرو می‌شود باید برای زندگی خود بجنگد.

مهر هفتم ممکن است به‌طور غنی استعاری باشد، اما برگمان همچنان یک سکانس اکشن چشمگیر را به نمایش می‌گذارد که به همان اندازه که مانند یک فیلم جنگی سنتی هیجان‌انگیز است، جذاب هم هست و می‌تواند در زمره‌ی بهترین نبردهای قرون وسطایی قرار بگیرد . این لحظه‌ای است که بسیار نمادین شده و بی‌پایان تقلید شده است؛ به‌ویژه در سکانس‌های جهنمی در دنباله‌ی سینمایی کمدی «مسافرت جعلی بیل و تد» (Bill and Ted’s Bogus Journey).

انجمن ملی منتقدان فیلم طی لیستی که سال ۲۰۰۲ تحت عنوان ۱۰۰ فیلم ضروری تاریخ سینما منتشر کردند، «مهر هفتم» را در جایگاه هشتاد و دوم قرار دادند. طی سال ۲۰۱۲ در لیستی که با عنوان ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ از مجله‌ی سایت‌اندساوند منتشر گردید، «مهر هفتم» از نظر منتقدان نود و سوم و از نظر کارگردان‌ها هفتاد و پنجم شد.

این فیلم معناگرایانه‌ی برگمان همچنین توانست جایزه‌ی ویژه‌ی هیأت داوران را از جشنواره‌ی فیلم کن فرانسه دریافت نماید. «مهر هفتم» یکی از آن فیلم‌هایی بود که با گذشت زمان، بیش از زمان اکران مورد توجه قرار گرفت و سال‌ها بعد از اکران به عنوان یک شاهکار سینمایی در سطح بین‌المللی شناخته شد. فیلم‌نامه‌ی این فیلم را خود برگمان بر اساس نمایشنامه‌ای کلاسی از خودش نوشته است.

۸. محاصره اورشلیم در «قلمرو بهشت» (Kingdom of Heaven)

  • سال تولید: ۲۰۰۵
  • کارگردان: ریدلی اسکات
  • بازیگران: اورلاندو بلوم، اوا گرین، لیام نسون، ادوارد نورتون
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۴۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰

«قلمرو بهشت» شاید کم‌ارزش‌ترین فیلم در کارنامه‌ی ریدلی اسکات باشد. در حالی که نسخه‌ی سینمایی با نقص‌های قابل توجهی در ساختار به سرعت به سینماها رسید، نسخه‌ی طولانی‌تر اسکات مانند یک حماسه‌ی بسیار صمیمی و احساسی به نظر می‌رسد.

در دوران جنگ‌های صلیبی، «قلمرو بهشت» داستان یک شوالیه‌ی فروتن (اورلاندو بلوم) را دنبال می‌کند که قسم می‌خورد میراث پدرش (لیام نیسون) را با محافظت از شهر مقدس اورشلیم احیا کند. محاصره‌ی اورشلیم خود یک سکانس فوق‌العاده است که احساسات شدید هر دو طرف درگیر در هنگام محافظت از منطقه‌ی مقدسی که معتقدند توسط خداوند ساخته شده است را به بهترین شکل ممکن نشان می‌دهد.

اسکات قطعاً می‌داند چگونه بازی با شمشیر و باران تیرها را در هر نبردی به کار ببرد، اما تمرکز او بر استراتژی موقعیت است که «قلمرو بهشت» را به یک تصویر صادقانه‌تر و تأمل‌برانگیزتر از نبردهای تاریخی و یکی از بهترین نبردهای قرون وسطایی تبدیل می‌کند.

این فیلم اسکات که با بودجه‌ی ۱۳۰ میلیون دلاری ساخته شد توانست بیش از ۲۱۸ میلیون دلار بفروشد. این فیلم برای نخستین‌بار در تاریخ ۲ می ۲۰۰۵ در لندن به نمایش در آمد، سپس سه روز بعد به آلمان رفت و فردای آن روز در ایالات متحده‌ی آمریکا به اکران سراسری رسید.

فیلم‌نامه‌ی این فیلم اسکات که یکی از بهترین نبردهای قرون وسطایی را در خودش جای داده، ویلیام موناهان نوشته است. فیلم‌برداری این فیلم در مراکش انجام شد، جایی که اسکات پیش از این، «گلادیاتور» (Gladiator) را هم در آن ساخته بود.

این فیلم توانست جایزه‌ی بهترین جلوه‌های ویژه‌ی مکمل را از جشنواره‌‌ی جوایز انجمن جلوه‌های ویژه‌ی آمریکا دریافت کند. هری گریسون-ویلیامز هم توانست جایزه‌ی بهترین موسیقی متن فیلم را از جشنواره‌ی ستلایت دریافت نماید.

۷. نبرد شروزبری در «ناقوس نیمه‌شب» (Chimes at Midnight)

  • سال تولید: ۱۹۶۶
  • کارگردان: اورسون ولز
  • بازیگران: اورسون ولز، جین مورائو، مارگارت راترفورد، جان گیلگاد
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰

«ناقوس نیمه‌شب» یکی از جالب‌ترین اقتباس‌های سینمایی از نمایشنامه‌های هنری چهارم و هنری پنجم ویلیام شکسپیر است که از دیدگاه فالستاف (اورسن ولز) روایت می‌شود. یکی از لحظات مهم در اقتباس ولز، نبرد بدنام شروزبری است که در آن شاه هنری چهارم (جان گیلگود) ارتش‌ خود را برای پیروزی علیه گروهی از شورشیان که اقتدار او را به چالش کشیده بودند، رهبری می‌کند.

در حالی که خود لحظه یک پیروزی توانمندانه است، در تصویر ولز از تاریخ، حس تراژدی وجود دارد. فراتر از دامنه‌ی وسیع و احساس کلی پیروزی، قبل از این که مرگ نابهنگام هنری چهارم پسرش را مسئول استراتژی نظامی یک ملت فرورفته در هرج و مرج کند، یک تلخی شیرین وجود دارد که با دانستن این نکته که این‌ها آخرین لحظات شاه هنری چهارم بر تخت سلطنت هستند، خلق می‌شود. «ناقوس نیمه‌شب» نه تنها یک فیلم جنگی است که به‌طور ماهرانه‌ به صحنه رفته، بلکه یک درام خانوادگی قدرتمند درباره‌ی از دست دادن دو شخصیت پدرانه است.

این فیلم برای نخستین‌بار در تاریخ ۸ می ۱۹۶۶ در جشنواره‌ی فیلم کن فرانسه به نمایش در آمد و توانست ۲ جایزه از این جشنواره ببرد؛ از جمله جایزه‌ی دست‌آورد تکنیکی ویژه. ولز برای بازی در این فیلم توانست نامزد دریافت جایزه‌ی بفتای بهترین بازیگر خارجی شود. سال ۲۰۱۲، ۱۱ منتقد سینما و ۲ کارگردان در نظرسنجی مجله‌ی سایت‌اندساوند، این فیلم را در بین ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینما قرار دادند.

مراحل فیلم‌برداری این فیلم در سه کشور اسپانیا، فرانسه و سوئیس انجام شد. فیلم‌نامه‌ی این فیلم را خود ولز بر اساس نمایش‌نامه‌های تاریخی ویلیام شکسپیر و کتاب وقایع تاریخی هولینشد از رالف هولینشد نوشته است. ادموند ریچارد تصویربرداری این فیلم را انجام داده است و موسیقی آن را آنجلو فرانچسکو لاوانینو ساخته.

۶. نبرد لومفانان در «مکبث» (Macbeth)

  • سال تولید: ۲۰۱۵
  • کارگردان: جاستین کرزل
  • بازیگران: مایکل فاسبندر، ماریان کوتیارد، دیوید تیولیس، جک رینور
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰

مکبث یکی از معروف‌ترین تراژدی‌های ویلیام شکسپیر است و بارها برای پرده‌ی نقره‌ای اقتباس شده است. برخی انتخاب می‌کنند که به خشم شخصیت بپردازند، اما نسخه‌ی ۲۰۱۵ به کارگردانی جاستین کرزل بدون شک پر اکشن‌ترین و ناراحت‌کننده‌ترین نسخه‌ی ممکن است که یکی از بهترین نبردهای قرون وسطایی را در خوش جای داده. مکبث کرزل پیچیدگی اخلاقی درام را ساده می‌کند تا صحنه‌های اکشن را که از نظر بصری جذاب هستند، ارائه دهد.

نبرد لومفانان در مکبث به سادگی ترسناک است، زیرا کرزل انتخاب می‌کند که این سکانس را به شکلی نظم دهد که هم به طرز شوکه‌کننده‌ای خشونت‌آمیز و هم به طرز عجیبی زیبا باشد. مکبث یک فیلم تاریخی قدرنادیده است زیرا از بی‌رحمی ذاتی رهبران قرون وسطی دوری نمی‌کند. مایکل فاسبندر، نامزد دو جایزه‌ی اسکار، بدون شک یکی از ترسناک‌ترین اجراهای خود را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شروران تاریخ ادبیات ارائه می‌دهد.

کرزل برای این اقتباس سینمایی خود نامزد دریافت نخل طلا از جشنواره ی فیلم کن شد، اما نتوانست این جایزه را به دست آورد. این فیلم نامزد دریافت ۶ جایزه‌ی بفتا هم شد، اما نتوانست هیچ‌کدام از این جوایز را هم به دست آورد. این فیلم نتوانست در گیشه به موفیت دست پیدا کند و در حالی که با بودجه‌ی ۲۰ میلیون دلاری ساخته شده بود، تنها کمی بیش از ۱۶ میلیون دلار فروخت.

تاد لوئیزو، جیکوب کازکاف و مایکل لزلی فیلم‌نامه‌ی این فیلم را همان‌طور که واضح است بر اساس نمایشنامه‌ی شناخته شده‌ی ویلیام شکسپیر فقید نوشته‌اند. این فیلم برای نخستین‌بار در ۲۳ می ۲۰۱۵ در جشنواره‌ی فیلم کن فرانسه به نمایش در آمد و سپس در ۲ اکتبر ۲۰۱۵ در ایالات متحده‌ی آمریکا به اکران سراسری رسید.

۵. نبرد آزینکورت در «هنری پنجم» (Henry V)

  • سال تولید: ۱۹۸۹
  • کارگردان: کنت برانا
  • بازیگران: کنت برانا، پل اسکوفیلد، درک جاکویی، ایان هلم
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰

«هنری پنجم» یکی از بسیاری از اقتباس‌های شکسپیر به کارگردانی کنت برانا است که بعدها نسخه‌هایی از «هملت»، «هیاهوی بسیار برای هیچ» و «همان‌طور که دوست دارید» را کارگردانی کرد. با این حال، «هنری پنجم» بهترین استفاده‌ی برانا از فیلم‌های اکشن را به تصویر می‌کشاند، زیرا او نشان می‌دهد که چگونه نبرد آزینکورت تصمیمات شخصیت اصلی را در مورد استراتژی نظامی تغییر می‌دهد.

در حالی که دیدن «هنری پنجم» بر روی صحنه تاثیر خاصی دارد، برانا در مقیاس و دامنه‌ای عمل می‌کند که بهترین تجربه‌ی ممکن از یک نمایشنامه‌ی شکسپیر در یک سینما است. در نهایت، «هنری پنجم» طی یک داستان تراژیک از بلوغ، نشان می‌دهد که چگونه پادشاه جوان به دلیل حکمت نادرست مشاوران خودخواهش به شروع یک جنگ بی‌رحمانه تحریک می‌شود. کمال فنی و وزن احساسی این فیلم تأثیر قابل توجهی بر حرفه‌ی برانا داشت، زیرا او را نامزد جوایز اسکار برای بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر کرد.

علاوه بر ۲ نامزدی برانا، فلیس دالتون نامزد دریافت اسکار بهترین طراحی لباس شد و توانست این جایزه را به دست آورد. برانا بفتای بهترین کارگردانی را به دست آورد و «هنری پنجم» توانست جایزه‌ی بهترین فیلم خارجی زبان را از حلقه‌ی منتقدان شیکاگو دریافت کند.

حلقه‌ی منتقدان فیلم نیویورک هم جایزه‌ی بهترین کارگردان حدید را به کنت برانا برای «هنری پنجم» که یکی از بهترین نبردهای قرون وسطایی را در خودش جای داده است اهدا کرد. این فیلم یکی از بهترین نبردهای قرون وسطایی در تاریخ سینما را به شکلی جذاب به تصویر می‌کشاند و می‌تواند نظر هر علاقه‌مندی را به خودش جلب کند. این فیلم برانا که با بودجه‌ی ۹ میلیون دلاری ساخته شد توانست در گیشه‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا بیش از ۱۰ میلیون دلار بفروشد. فیلم‌نامه‌ی این فیلم را هم خود برانا نوشته است.

۴. نبرد کملوت در «اکس‌کالیبور» (Excalibur)

  • سال تولید: ۱۹۸۱
  • کارگردان: جان بورمن
  • بازیگران: نیگل تری، هلن میرن، نیکلاس کلی، شرلی لانگلی
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۲ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۵۶ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰

«اکس‌کالیبور» قطعاً اولین فیلم درباره‌ی شاه آرتور نیست، زیرا افسانه‌ی کملوت و شوالیه‌های میز گرد منبع الهام بسیاری از فیلمسازان بزرگ بوده‌اند. با این حال، در حالی که بسیاری از اقتباس‌ها انتخاب می‌کنند که به جنبه‌ی فانتزی این افسانه بپردازند، شاهکار ۱۹۸۱ جان بورمن، «اکس‌کالیبور»، سلطنت آرتور (نیگل تری) را به عنوان یک رهبر نظامی بررسی می‌کند.

فیلم نشان می‌دهد که آرتور تا چه حد به کملوت احساس ارتباط عاطفی می‌کرد، و این باعث می‌شود که سکانس نبرد پایانی برای تقدس زمین بیشتر از حد معمول از نظر احساسی تأثیرگذار باشد. اگرچه در فیلم به‌طور قطع نمادگرایی عرفانی و مذهبی فراوانی وجود دارد، «اکس‌کالیبور» به سطحی از خشونت دست می‌یابد که تعداد کمی از تفسیرهای دیگر از داستان‌های آرتور به آن دست یافته‌اند، و جایگاه خود را به عنوان یکی از بهترین اقتباس‌های این افسانه تثبیت می‌کند.

فیلم‌نامه‌ی این فیلم را جان بورمن و روسپو پالنبرگ بر اساس داستان مرگ آرتور از توماس مالوری نوشته‌اند. این فیلم نامزد دریافت ۲ جایزه، از جمله نخل طلا، از جشنواره‌ی فیلم کن شد و توانست جایزه‌ی بهترین تولید هنری را از این جشنواره بگیرد. الکس توماس نامزد دریافت اسکار بهترین تصویربرداری شد، اما او هم نتوانست این جایزه را به دست آورد.

این فیلم که با بودجه‌ی ۱۱ میلیون دلاری ساخته شده بود توانست در گیشه‌ی قاره‌ی آمریکا ۳۵ میلیون دلار بفروشد. مراحل تولید این فیلم در ایرلند پشت سر گذاشته شدند و از این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایرلند یاد می‌شود. راجر ایبرت، منتقد آمریکایی شناخته شده، این فیلم را دنیایی از تصاویر جذاب و خیره‌کننده نامید.

۳. حمله به روستا در «هفت سامورایی» (Seven Samurai)

  • سال تولید: ۱۹۵۴
  • کارگردان: آکیرا کوروساوا
  • بازیگران: توشیرو میفونه، تاکاشی شیمورا،کیه‌کو سوشیما، ایزاکو کیمورا
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۹۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰

«هفت سامورایی» اغلب به عنوان بهترین فیلم کارنامه‌ی آکیرا کوروساوا شناخته می‌شود و این شناخته شدن بی‌دلیل هم نیست. با وجود این که بیش از سه ساعت طول دارد، «هفت سامورایی» داستان الهام‌بخشی درباره‌ی گروهی از جنگجویان شوالیه‌وار را روایت می‌کند که هدفشان محافظت از یک روستای بی‌گناه در برابر گروهی از مهاجمان شرور است.

فیلم پر از صحنه‌های اکشن حماسی است، اما نبرد نهایی که در آن سامورایی‌ها با روستاییان برای مبارزه با شروران متحد می‌شوند، یکی از شگفت‌انگیزترین صحنه‌های فیلم‌برداری شده است و یکی از بهترین نبردهای قرون وسطایی. حماسی و هیجان‌انگیز، اوج «هفت سامورایی» یک نقطه‌ی عطف واقعی در سینمای اکشن است.

این نبرد نهایی آن‌قدر تأثیرگذار بود که منجر به بازسازی‌های مستقیم بسیاری در رسانه‌های دیگر شد؛ از جمله وسترن کلاسیک «هفت دلاور» و یک قسمت تحسین‌شده از نمایش ماجراجویی دیزنی پلاس، «مندلورین» (The Mandalorian). با این حال، هیچ صحنه‌ای از آن زمان تاکنون نتوانسته همان هیجان خام را که در نسخه‌ی اصلی کوروساوا وجود دارد، بازسازی نماید.

«هفت سامورایی» نامزد دریافت شیر طلایی و شیر نقره‌ای از جشنواره‌ی فیلم ونیز شد و توانست جایزه‌ی شیر نقره‌ای را به دست آورد. این فیلم در ۳ رشته نامزد دریافت جایزه‌ی بفتا و در ۲ رشته‌ی بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد.

آکیرا کوروساوا برنده‌ی جایزه‌ی بهترین کارگردان خارجی و تاکاشی شیمورا برنده‌ی جایزه‌ی بهترین بازیگر خارجی از جشنواره‌ی فیلم جوسی شدند. فیلم‌نامه‌ی «هفت سامورایی» را خود کوروساوا با همراهی شینوبو هاشیموتو و هیدئو اوگونی نوشته است. «هفت سامورایی» یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های تاریخ سینما است. منتقدان مجله‌ی بی‌بی‌سی سال ۲۰۱۸ این فیلم را به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان تاریخ سینما انتخاب کردند.

۲. نبرد فالکرک در «شجاع‌دل» (Braveheart)

  • سال تولید: ۱۹۹۵
  • کارگردان: مل گیبسون
  • بازیگران: مل گیبسون، سوفی مارکئو، پاتریک مک‌گوهان، کاترین مک‌کورمک
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۶ از ۱۰۰
  • امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰

«شجاع‌دل» یکی از بهترین فیلم‌های قرون وسطایی است که تاکنون توانسته برنده‌ی جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم شود. مل گیبسون در این فیلم جنگی حماسی به عنوان کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگر نقش ویلیام والاس، انقلابی بدنام اسکاتلندی که علیه تاج و تخت انگلیس شورش کرد، را ایفا می‌کند. در حالی که تلاش‌های والاس برای آزادی مردمش در نهایت منجر به مرگ او می‌شود، نبرد بسیار مهم فالکرک همچنان یک صحنه‌ی هیجان‌انگیز است و یکی از بهترین نبردهای قرون وسطایی است.

گیبسون یک فیلمساز فوق‌العاده در زمینه‌ی نمایش است، زیرا شجاع‌دل اطمینان می‌دهد که تماشاگران با هر شخصیتی که در میدان نبرد می‌بینند ارتباط احساسی برقرار کنند. جای تعجب نیست که از آن زمان تاکنون فیلم‌های بسیار کمی درباره‌ی اسکاتلند قرون وسطی و مبارزه‌ی آن برای استقلال منتشر شده است، زیرا کاری که گیبسون در «شجاع‌دل» انجام داد، استاندارد بالایی برای سینما را تعیین کرد که تکرار آن دشوار است.

«شجاع‌دل» با بودجه‌ی ۷۲ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه ۲۰۹ میلیون دلار بفروشد. این فیلم در ۱۰ رشته نامزد دریافت جوایز اسکار شد و در نهایت توانست ۵ جایزه‌ی اسکار بگیرد؛ از جمله اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین تصویربرداری و بهترین چهره‌پردازی. علاوه بر جوایز اسکار، ۳ جایزه‌ی بفتا و ۱ جایزه‌ی گلدن گلوب هم به این فیلم رسید.

رندال والاس نویسنده‌ی فیلم‌نامه‌ی «شجاع‌دل» هم توانست جایزه‌ی بهترین فیلم‌نامه را از انجمن نویسندگان آمریکا دریافت نماید. در لیست ۱۰۰ سال ۱۰۰ فیلم الهام‌بخش موسسه‌ی فیلم آمریکا «شجاع‌دل» در جایگاه شصت و دوم قرار گرفت و در لیست ۱۰۰ سال ۱۰۰ فیلم دلهره‌آور همین موسسه نود و یکم شد.

۱. نبرد ناتینگهام در «ماجراهای رابین هود» (The Adventures of Robin Hood)

  • سال تولید: ۱۹۳۸
  • کارگردان: مایکل کورتیز، ویلیام کیلی
  • بازیگران: ارول فلین، الیویا دی‌هاویلند، کلود رینس، بازیل رتبون
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰

«ماجراهای رابین هود» یکی از اولین اقتباس‌های داستان رابین هود بر روی پرده‌ی نقره‌ای است و هنوز هم بهترین باقی مانده. با بازی‌های تعریف‌کننده‌ی کارنامه از دو بازیگر افسانه‌ای، ارول فلین و اولیویا دی هاویلند، «ماجراهای رابین هود» روحیه‌ی خالص و شاد داستان‌های اصلی را به تصویر می‌کشاند و بر احساس پیروزی که در ذات شاهزاده‌ی دزدان است، تمرکز می‌کند.

اگرچه «ماجراهای رابین هود» ظاهراً برای مخاطبان جوان‌تر ساخته شده است، نبرد نهایی برای ناتینگهام اما یک صحنه‌ی اکشن به‌طور چشمگیری هماهنگ شده است که از مجموعه‌های عملی و کارهای بدلکاری استفاده می‌کند. فلین آن‌قدر کاریزماتیک است که تماشاگران مایلند در موقعیت‌های خطرناک متعدد او را تشویق کنند. بیش‌ترین تاثیرگذاری را این نکته دارد که «ماجراهای رابین هود» یکی از اولین فیلم‌های تکنیکالر در تاریخ هالیوود است و دارای یک نبرد هیجان‌انگیز می‌باشد که اکثر تلاش‌های اخیر هالیوود را به شرم می‌اندازد.

«ماجراهای رابین هود» با بودجه‌ی ۲ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه نزدیک به ۴ میلیون دلار بفروشد. این فیلم نامزد دریافت ۴ جایزه‌ی اسکار شد و توانست ۳ اسکار بهترین طراحی صحنه، بهترین تدوین و بهترین موسیقی متن را به دست آورد.

این فیلم در لیست ۱۰۰ سال ۱۰۰ موسیقی متن برتر فیلم توانست رتبه‌ی یازدهم را به دست آورد و در لیست ۱۰۰ سال ۱۰۰ فیلم دلهره‌آور تاریخ در جایگاه صدم قرار گرفت.

کتابخانه‌ی کنگره‌ی ملی، سال ۱۹۹۵ این فیلم را برای حفظ و ذخیره شدن توسط هیأت ملی فیلم انتخاب کرد و آن را از نظر هنری، تاریخی و فرهنگی حائز اهمیت دانست. فیلم‌نامه‌ی این فیلم را نورمن ریلی رین، ستون آی. میلر و رولاند لی بر اساس داستان محلی رابین هود نوشته‌اند. موسیقی متن به یاد ماندنی این فیلم را هم ارین ولفگانگ کورن‌گولد ساخته است.

منبع: خبرآنلاین

.

این مطلب از سایت فرادید برداشته شده است و این رسانه هیچ مسئولیتی در قبال این مطلب ندارد

خروج از نسخه موبایل