زن و شوهر جنایتکار پس از قتل چادرنشین شدند / 2 خواننده با 100 سکه طلا حماسه آفریدند + عکس وجزییات

زن و شوهر جنایتکار پس از قتل چادرنشین شدند / 2 خواننده با 100 سکه طلا حماسه آفریدند + عکس وجزییات

به گزارش رکنا، 19سال پیش بود که پلیس کرج در جریان ناپدید شدن مرد 34ساله‌ای به نام عباس قرار گرفت. او 19مرداد سال 84برای انجام کاری از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته بود. همسر و برادرانش همه‌جا را به‌دنبال وی گشته بودند، اما اثری از او پیدا نکرده بودند. در این شرایط تحقیقات پلیس برای یافتن ردی از مرد گمشده آغاز شد تا اینکه یک هفته بعد، برادر عباس که به آرامستان بهشت سکینه در کرج رفته بود، وقتی عکس برادرش را به کارکنان آنجا نشان داد، یکی از آنها گفت: «من این جوان را می‌شناسم. چند روز پیش جسد ش را به سردخانه اینجا منتقل کردند. ظاهرا جسد او در یک سفره پیچیده شده و کنار دیوار یک باغ رها شده بود.»  برادر عباس با شنیدن این جملات پاهایش سست شد. خودش را به سردخانه رساند و به‌سوی سالنی رفت که اجساد مجهول‌الهویه در آنجا نگهداری می‌شدند. او اجساد را یکی بعد از دیگری بررسی کرد و در نهایت وقتی کاور یکی از اجساد باز شد، با دیدن چهره او خشکش زد. جسد متعلق به برادر گمشده‌اش بود و اثر اصابت گلوله‌ای که به قلبش شلیک شده بود، کاملا مشهود بود.

جنایت مرموز
با پیدا شدن جسد عباس، تحقیقات پلیس برای کشف راز این جنایت آغاز شد. تنها سرنخ‌،  تلفن همراه و خودروی مقتول بود که دزدیده شده بود. یک‌ماه بعد از جنایت، خودروی 206نقره‌ای عباس در رباط‌کریم پیدا شد اما هیچ نشانه و ردی از عامل جنایت در آن به دست نیامد.

سرنخ مهم
در مهرماه همان سال، درست در زمانی که دیگر امیدی برای پیداشدن قاتل نبود، مأموران متوجه شدند که گوشی موبایل مقتول با سیم‌کارت دیگری روشن شده است. کسی که گوشی را در اختیار داشت، پسر جوانی بود که دستگیر شد، اما می‌گفت که گوشی را از فرد دیگری خریداری کرده است. بررسی‎ها نشان داد که این گوشی 8بار خرید و فروش شده است و در این شرایط تحقیقات ادامه یافت تا اینکه نخستین فروشنده گوشی دستگیر شد. او ادعا کرد که این گوشی را از خودروی پراید برادرش به نام مهرداد دزدیده است. مرد جوان می‌گفت که مهرداد و همسرش مدتی است که ناپدید شده‌اند و او وقتی به خانه آنها رفته، با دیدن گوشی گران‌قیمت در داخل خودروی پراید برادرش آن را دزدیده و فروخته است.

چادرنشینی قاتلان
مهرداد اصلی‌ترین مظنون پرونده بود که دستور بازداشت او صادر شد و در جریان تحقیقات گسترده پلیس، رد او در بیابان‌های اطراف بهشت‌زهرا به‌دست آمد. مهرداد و همسرش در محلی خلوت، چادر زده و در آنجا زندگی می‌کردند که در جریان عملیات ضربتی پلیس دستگیر شدند و به قتل عباس اعتراف کردند.

آنها گفتند: روز حادثه در خیابانی در کرج پرسه می‌زدیم که مردی را با یک کیف بزرگ دیدیم که از بانک خارج شد. معلوم بود داخل کیف، پول است. وقتی او قصد سوار شدن به ماشینش را داشت با تهدید اسلحه او را ربودیم و با ماشینش به خارج از شهر بردیم، اما در آنجا قصد فرار داشت که به طرفش شلیک کردیم و یکی از گلوله‌ها به قلبش خورد و به قتل رسید. بعد هم جسدش را لای سفره در کنار دیوار یک باغ رها کردیم و با برداشتن پول‌هایش که 2میلیون و 900هزار تومان بود، فرار کردیم. پس از آن نیز برای فرار از دست پلیس، خانه‌ و زندگی‌مان را رها کردیم و با چادر زدن در بیابان، روزها و شب‌ها را در آنجا می‌گذراندیم.

قصاص
در جریان اعترافات متهمان معلوم شد فردی که به سمت مقتول شلیک کرده بود، همسر مهرداد به نام مهشید بوده است. این دو متهم در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار گرفتند و مهشید به قصاص و مهرداد به حبس محکوم شدند؛ حکمی که از سوی قضات دیوان‌عالی کشور تأیید شد و حالا تنها چیزی که می‌توانست باعث نجات مهشید از قصاص شود، رضایت اولیای‌دم بود. 

تصمیم بزرگ
رضا رضوانی، برادر مقتول در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: در همه این سال‌هایی که برادرم را از دست داده‌ایم، هرگز از ته دل نخندیدیم. مادرم از بس گریه کرد، یکی از چشمانش را از دست داد. یکی از برادرانم همان سال از شدت ناراحتی سکته کرد، همسر برادرم دچار مشکلات روحی و پدرم بیمار شد و از دنیا رفت. او ادامه می‌دهد: با همه این سختی‌هایی که پشت سر گذاشتیم، اما قصد گرفتن جان کسی را نداشتیم. در همه این سال‌ها قاتل برادرم در زندان بود و ما نمی‌توانستیم حکم را اجرا کنیم؛ چون خودمان داغ بزرگی دیده بودیم، نمی‌خواستیم خانواده دیگری داغدار شود؛ برای همین اعلام کردیم که برای گذشت از قصاص، قاتل باید 100سکه بهارآزادی پرداخت کند. همان موقع گفتیم که قصد داریم آن را برای کار خیر هزینه کنیم. از آن زمان واحد صلح و سازش تلاش زیادی برای فراهم کردن این مبلغ کرد. آنها با کمک خیران و 2نفر از خوانندگان مطرح این مبلغ را فراهم کردند و مدتی قبل با ما تماس گرفتند و گفتند که 4میلیارد و 500میلیون تومان جمع‌آوری شده است.

رضوانی در ادامه می‌گوید: برای اینکه بتوانیم مبلغ دیه را در بهترین راه هزینه کنیم به دادگستری البرز مراجعه کردیم. خواسته ما این بود که زندانیان جرائم غیرعمد و مالی را که بدهی‌شان زیر 100میلیون تومان است درنظر بگیرند. از بین 700زندانی 45نفر که به خواست ما نزدیک‌تر بودند انتخاب شدند؛ البته یک استثنا نیز وجود داشت؛ فردی 180میلیون تومان بدهکار بود، اما چون 17سال در زندان بود، او نیز در لیست قرار گرفت.

رضوانی اضافه می‌کند: از بین این زندانیان 13نفر بدهی‌شان زیر 30میلیون تومان بود، 30نفر هم از لحاظ سنی زیر 50سال بودند و 4نفر از آنها زیر 20سال داشتند. بعد از انجام مراحل قانونی و اداری در نهایت مراسمی در حسینیه دادگستری البرز برگزار شد و در آنجا با 45زندانی که حکم آزادی گرفته بودند، دیدار کردیم و به این ترتیب دیه برادرم صرف آزاد شدن آنها و بازگشت‌شان به آغوش خانواده‌هایشان شد.

 

 

 

منبع :رکنا

خروج از نسخه موبایل