رد کردن 5 تصور غلط رایج در مورد ADHD

رد کردن 5 تصور غلط رایج در مورد ADHD

رد کردن 5 تصور غلط رایج در مورد ADHD

این پنج افسانه درباره ADHD اکنون باید حذف شوند.

همانطور که متأسفانه در مورد بسیاری از بیماری‌های دیگر صدق می‌کند، تصورات غلط متعددی درباره ADHD وجود دارد.

این سوء تفاهم ها در مورد این وضعیت برای افراد جامعه مضر است. آنها می توانند منجر به مشکلاتی مانند تأخیر در تشخیص و دسترسی به درمان شوند، نه اینکه باعث شوند مردم احساس سوء تفاهم کنند.

از بیمارم ونسا استفاده کنید. او سال‌ها را در مدرسه، چه در دبیرستان و چه در کالج، گذراند. در طی آن سال‌ها، او نمی‌توانست اطلاعاتی را که ساعت‌ها صرف یادگیری آن کرده بود حفظ کند و دائماً از فکر کارهایی که باید انجام می‌داد احساس اضطراب می‌کرد.

تا زمانی که از یک روان‌پزشک کمک گرفت. در کالج و تشخیص داده شد که ADHD دارد و می‌داند چرا این اتفاق برای او می‌افتد.

اگر ونسا در سن پایین‌تری تشخیص داده می‌شد، ممکن است ابزارهای مناسب برای کمک به او در طول مدرسه.

طبق اتحاد ملی بیماری های روانی (NAMI)، حدود 9 درصد از کودکان دارای ADHD هستند، در حالی که حدود 4 درصد از بزرگسالان به آن مبتلا هستند. به احتمال زیاد فردی را می شناسید که این بیماری را دارد.

با توجه به ماه می که ماه آگاهی از سلامت روان است، پنج افسانه در مورد ADHD را گردآوری کرده ام که اکنون باید از بین بروند، به امید اینکه واقعیت این موضوع را روشن کنم. شرایط.

به طور کلی، دختران جوان به احتمال زیاد بیش فعال نیستند. به عنوان پسران جوان یا به همان اندازه مشکلات رفتاری را در مقایسه با پسرها نشان می دهند، بنابراین مردم اغلب ADHD را در دختران تشخیص نمی دهند. .

در نتیجه، دختران احتمال کمتر hl-trusted-source> برای ارزیابی ADHD ارجاع داده شود.

مشکل این افسانه این است که از آنجایی که دختران مبتلا به ADHD اغلب درمان نمی شوند، وضعیت آنها می تواند پیشرفت کند و مشکلات زیر را افزایش دهد: >

  • خلق
  • اضطراب
  • شخصیت ضد اجتماعی
  • سایر اختلالات همراه در بزرگسالی

این برای به همین دلیل بسیار مهم است که توانایی خود را برای شناسایی دختران مبتلا به ADHD بهبود بخشیم و به آنها حمایت لازم را ارائه دهیم.

برخی از بیماران بزرگسال من مبتلا به ADHD، والدین خود را در قرار ملاقات خود خواهند آورد. در طول این جلسات، اغلب متوجه می‌شوم که والدین احساس گناه می‌کنند که آرزو می‌کردند برای کمک به موفقیت فرزندشان و کنترل علائم او کارهای بیشتری انجام می‌دادند.

این اغلب از این افسانه ناشی می‌شود که “والدین ضعیف” باعث ADHD می شود.

اما واقعیت این است که اینطور نیست. اگرچه ساختار برای یک فرد مبتلا به ADHD مهم است، اما تنبیه مداوم برای علائمی مانند تار کردن کلمات، بی قراری، بیش فعالی، یا تکانشگری می تواند در دراز مدت مضرتر باشد.

اما از آنجا که بسیاری این نوع رفتار را به عنوان کودکی که صرفاً “بی اخلاق” است، می بینند، والدین اغلب اوقات متوجه می شوند که به دلیل ناتوانی در کنترل فرزندشان مورد قضاوت قرار می گیرند.

به همین دلیل است که مداخلات حرفه ای مانند روان درمانی و داروها اغلب مورد نیاز است.

بسیاری از بیماران مبتلا به ADHD من توضیح می دهند که اغلب آنها را به تنبلی متهم می کنند، که باعث می شود به دلیل اینکه به اندازه ای که دیگران انتظار دارند کارآمد و با انگیزه نیستند احساس گناه کنند. آنها باید باشند.

افراد مبتلا به ADHD معمولاً برای انجام کارها به ساختار و یادآوری بیشتری نیاز دارند – به ویژه فعالیت هایی که نیاز به تلاش ذهنی مداوم دارند.

اما از آنجا که علائم ADHD ممکن است به صورت بی علاقگی، بی نظمی و فقدان انگیزه، مگر اینکه مربوط به فعالیتی باشد که واقعاً از آن لذت می‌برند، ممکن است با تنبلی اشتباه گرفته شود.

با این حال، واقعیت این است که افراد مبتلا به ADHD واقعاً می‌خواهند موفق شوند، اما ممکن است برای شروع و تکمیل آنچه که دیگران در نظر دارند دچار مشکل شوند. ساده» وظایف

حتی مرتب‌سازی از طریق نامه یا پاسخ دادن به ایمیل می‌تواند دلهره‌آور باشد، زیرا به انرژی ذهنی بسیار پایدارتری برای فردی مبتلا به این بیماری نیاز دارد.

این افسانه می‌تواند به‌ویژه مضر باشد زیرا این قضاوت‌ها می‌تواند باعث ایجاد حس شکست در افراد شود، که می‌تواند به سمت پایین بودن عزت نفس و عدم اعتماد به نفس برای دنبال کردن سرمایه‌گذاری در زندگی پیشرفت کند.

در حالی که ADHD تهدید کننده زندگی نیست، می تواند پیامدهای جدی بر کیفیت کلی زندگی فرد داشته باشد. در مقایسه با جمعیت عمومی، افراد مبتلا به بیش فعالی بیشتر احتمال دارد این موارد را داشته باشند:

در همین حال، یک تجربه رایج در بین بیماران مبتلا به ADHD من این است که انجام مسئولیت های کاری دشوار است، و آنها دائما تحت نظر هستند یا در شرایط مشروط.

این بدان معناست که آنها دائماً در ترس از دست دادن شغل خود و ناتوانی در تامین مالی زندگی می کنند، که می تواند زندگی شخصی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.

افراد مبتلا به ADHD. ممکن است به زمان بیشتری برای تکمیل وظایف برای پیشرفت نیاز داشته باشد. متأسفانه، در حالی که این نوع تسهیلات ممکن است در محیط‌های آموزشی در دسترس باشند – فکر کنید زمان طولانی‌تری برای امتحان یا اتاق‌های امتحانی آرام در نظر بگیرید – ممکن است کارفرمایان تمایلی به پذیرش آن نداشته باشند.

<. /div>

تحقیق تفاوت‌هایی را بین مغز مبتلا به ADHD و مغز بدون آن، علاوه بر تفاوت در نحوه عملکرد مغز، نشان داده است. مواد شیمیایی مانند دوپامین، نوراپی نفرین، و گلوتامات عمل می کنند.

قطعات مغز درگیر در ADHD نقش مهمی در “عملکردهای اجرایی” ما دارد، مانند:

  • برنامه ریزی
  • سازماندهی
  • شروع وظایف
  • مطالعات دوقلو همچنین نشان می دهد که ADHD یک ژنتیکی دارد جزء، جایی که در دوقلوهای همسان، اگر یکی از دوقلوها ADHD داشته باشد، دیگری نیز احتمالاً آن را دارد.

همانطور که پیش می‌آید، افراد مبتلا به ADHD اغلب مورد قضاوت قرار می‌گیرند و به‌طور ناعادلانه برچسب‌گذاری می‌شوند. علاوه بر این، آنها اغلب متوجه می‌شوند:

  • اسکان‌ها برای موفقیت آنها ساخته نشده است
  • به‌اندازه کافی زود تشخیص داده نمی‌شوند
  • آنها با کسانی در جامعه که فکر نمی کنند ADHD حتی یک شرط است برخورد کنید

به این دلایل و موارد دیگر، اگر بخواهیم آگاهی را در مورد این وضعیت افزایش دهیم، باید افسانه هایی را که در مورد ADHD وجود دارد، از بین ببریم. و به افراد جامعه آنچه را که برای موفقیت در تمام جنبه های زندگی خود نیاز دارند، ارائه دهید.

اگر شما یا شخصی که می شناسید مبتلا به ADHD است، می توانید اطلاعات بیشتری پیدا کنید و از اینجا.


دکتر. Vania Manipod، DO، یک روانپزشک دارای گواهی هیئت مدیره، استادیار بالینی روانپزشکی در دانشگاه علوم بهداشت غربی است و در حال حاضر در بخش خصوصی در Ventura، کالیفرنیا مشغول به کار است. او به یک رویکرد جامع به روانپزشکی معتقد است که شامل تکنیک های روان درمانی، رژیم غذایی و سبک زندگی، علاوه بر مدیریت دارو در صورت نیاز است. دکتر مانی پاد بر اساس فعالیت های خود برای کاهش انگ سلامت روان، به ویژه از طریق اینستاگرام/a> و وبلاگ، فروید و مد. علاوه بر این، او در سراسر کشور درباره موضوعاتی مانند فرسودگی شغلی، آسیب مغزی تروماتیک، و رسانه های اجتماعی صحبت کرده است.

.

توجه این مطلب نمی تواند جایگزین نشخه پزشکی شود و رسانه هیچ گونه مسئولیتی در قبال آن ندارد

خروج از نسخه موبایل