این بود آن دانشگاه؟

این بود آن دانشگاه؟

تا آن روز هرگز و در هیچ زمانی این‌گونه به حرفه خودم افتخار نکرده بودم، احساس سربلندی می‌کردم، مقابل خانواده‌ام، فامیل، در و همسایه، حالا ازمعتبرترین زبان نظام جدید گفته شده بود:( تلویزیون یک دانشگاه است) 

حالا حتی پیش پدرم که روحانی سنت گرای معتقدی بود با سر افراشته راه میرفتم، حالا دیگر نمیتوانست از کارم درتلویویزیون ایراد بگیرد وآنرا باتحقیر مطربی بنامد، حالا رهبر انقلاب محل کارمرا دانشگاه نامیده بود ومن خودم را استاد دانشگاه میدیدم نه یک برنامه ساز تلویزیون. 

اماامروز که سالها ازبازنشستگیم میگذرد گاه بادیدن ویااطلاع از جریاناتی که درتلویویزون میگذرد از خودم میپرسم آیا به راستی این همان دانشگاهی است که رهبر انقلاب وعده آنرا میداد؟

نمیخواهم پرچانگی کنم وآنچه راکه همه میدانند بازگویی نمایم اما ناچارم به موردی که اخیرا دل مرا به درد آورد اشاره ای کنم ، شنیدن بلایی که مسئولین صدا وسیما برسر محسن شایان فر آورده اند واقعا وبی تردید دل هرکسی را که کوچکترین آشنایی بااین حوزه وقواعد ، پرنسیپ ها ، ومناسبات آنرا داشته باشد بدرد میاورد، من محسن شایان فررا ازنزدیک نمیشناسم، امادرروزهایی که شاغل بود اورا میدیدم که باچه هیجان وپشتکاری این پله های سازمان رابالا وپایین میرفت، گویی حتی نمیخواست دقیقه ای درانتظار آسانسور ساختمان وقت ازدست بدهد، خودم وبه گوش خودم اززبان مدیر فیلم وسریال وقت شنیدم که میگفت: 

– تهیه کننده یعنی این، پول بدی کارمیکنه، ندی کارمیکنه، سنگ ازآسمون بیاد محاله کاررا تعطیل کنه، وبازروزهای بعد محسن شایان فررا میدیدم که نفس نفس زنان پله های ساختمان را بالا وپایین میرفت. وقتی سریال حکایت های کمال پخش شد وآنگونه مورد استقبال قرار گرفت برای محسن شایان فر خوشحال بودم ومیگفتم مزد این همه زحمت و تلاشش را گرفته است واین همه استقبال مردمی بی شک غرق شادی وغرورش کرده است، امااین روزها وقتی ازمحتوای یادداشت بعضی دوستان متوجه شدم که بعداز پنج سال وبعدازساخت یک مجموعه موفق ومردمی أوهنوز مطالباتش را از تلویزیون نگرفته وبافروش اتومبیل وخانه خود دستمزد عوامل سریالش را پرداخته است.

واقعاً غرق حیرت شدم، اما بعد وقتی شنیدم علیرغم همه این بی توجهی ها ازجانب صدا وسیما وتحمل وصبوری چندین ساله این تهیه کننده، ادامه ساخت این سریال موفق را به کس دیگری داده اند واقعاً دلم بدرد آمد، موضوع مهم اینست ، آنهایی که امروز درتلویزیون برمسند تصمیم گیری نشسته اند ذره ای آشنایی بامناسبات این حرفه ندارند وگرنه میفهمیدند که برای یک هنرمند وسازنده یک اثر سینمائی یاتلویزیونی ، اثرش ، مثل ناموس اوست، میفهمید معنی این حرف را یانه آقایان مسئول؟ میفهمید معنای ناموس یعنی چه یانه؟ اگرمیفهمید واگر میدانید ناموس یعنی چه، پس قطعاً متوجه خواهید شد چه بلایی ازلحاظ روحی، روانی، حیثیتی وحرفه ای برسر محسن شایان فر آورده اید، نه جنابان تصمیم گیر ومسلط به سرنوشت وزندگی هنرمندان تلویزیون، این آن دانشگاهی نبود که رهبر آنروزهای انقلاب وعده اش را داده بود، کاری که شما بااین تهیه کننده کرده اید زیبنده یک محیط دانشگاهی نیست ، وشرم دارم که بگویم زیبنده چه محیط وفضایی است . 

* تهیه کننده وبرنامه ساز بازنشسته تلویزیون

۲۴۵۲۴

منبع:خبرآنلاین

خروج از نسخه موبایل