اخبار روز

کندوکاو در منابع و مقاتل واقعه عاشورا با کتاب «جامعه شناسی تحریفات عاشورا»

کندوکاو در منابع و مقاتل واقعه عاشورا با کتاب «جامعه شناسی تحریفات عاشورا»

۱۲:۳۸ ۲۹ تير ۱۴۰۳

کتاب «جامعه شناسی تحریفات عاشورا» به قلم سید عبدالحمید ضیایی تحقیق بلند انتقادی و آسیب‌شناسانه به تاریخچه، روایت‎‌ها، مقتل‌ها، روضه‌ها و ادبیات منظوم واقعه عاشوراست، که اولین بار در سال ۱۳۸۴ توسط انتشارات هزاره ققنوس منتشر و روانه بازار شده است.

این کتاب تاکنون سه ویراست مختلف داشته و ۹ بار تجدید چاپ شده است. کتاب «جامعه شناسی تحریفات عاشورا» از دو بخش کلی تشکیل شده، بخش اول «عاشورا و رویکرد جامعه‌شناختی» که به نقد و بررسی منابع و مقاتل عاشورایی، تحریف‌شناسی و فرهنگ عاشورا اختصاص یافته و بخش دوم «ادبیات عاشورا در بوته‌ی نقد» است که به نقد عاشورا و ادبیات انقلاب اسلامی می‌پردازد.

آنچه کتاب «جامعه‌شناسی تحریفات عاشورا» از نمونه‌های پیشین متمایز کرده است رویکرد جامعه‌شناسانه و پژوهشگرانه به منابع و مقاتل و روایت‌های مختلف در باب واقعه عاشوراست.

در بخشی از این کتاب تلاش شده پاسخ سؤالاتی مانند: منابع و مقاتل واقعه عاشورا کدامند؟ آیا اساساً حسین بن علی همسری به نام شهربانو داشته است؟ آیا امام حسین (ع) حج را ناتمام گذاشت؟ واقعیت جدایی بعضی از یاران از امام (ع) در شب عاشورا چه بوده؟ آیا سر به محمل کوبیدن حضرت زینب (س) روایت درستی است و… را از میان منابع بجای مانده از واقعه عاشورا بیابد.

به قول نویسنده کتاب: «نگارنده کتاب جامعه شناسی تحریفات عاشورا هیچ داعیه‌ای جز پرتو افکنی بر بخشی از زوایای ناشناخته و پنهان فرهنگ عاشورا و احیاناً طرح پرسش‌هایی در باب چند و، چون واقعه و فرهنگ عاشورا ندارد. […] در کنار شفقت‌ها و دردمندی‌های دینداران و شریعتمداران پارسا و پرهیزگار، دیواری بلند از بدفهمی‌ها و سوء تعبیرها، معمولاً بین محققان و متدینان عام فاصله می‌افکند و از همین رهگذر، برخی از تلاش‌های دین شناسانه، به غرض ورزی‌ها و کژاندیشی‌ها متهم می‌شود و البته از سویی این نتیجه ناگزیر رویکرد جامعه شناسانه و معرفت شناختی به باور‌ها و رفتار‌های دینی است».

در بخشی از کتاب «جامعه شناسی تحریفات عاشورا» می‌خوانیم: «در توجیه علت بررسی تحریفات عاشورا به همین یک نکته می‌توان بسنده کرد که حتی اگر هیچ یک از دغدغه‌های دینی را هم در نظر نگیریم در راستای نوسازی و توسعه فرهنگی جامعه معاصر باید اعتراف کرد که ما برای فهم مدرنیته، که به روایت یورگن هابرماس، به ویژه در دو بعد سیاسی و زیباشناختی تجلی یافته، بر مبنای فرهنگ خود به ناگزیر با حجم انبوهی از مشکلات فرهنگی – زبانی، تاریخی و دینی – اخلاقی رو‌به‌رو خواهیم شد و گسترده‌تر و مهمتر از همه وجوه، همین وجه عُرفی/دینی است که در برابر پذیرش مفاهیم جدید الولاده مقاومت می‌کند. 

در یک نگاه جامعه شناختی حتی می‌توان گفت که بدون اعتقاد به دین هم، باید قبول کرد که ایجاد و آفرینش هر تحول اجتماعی به یک پیش شرط مهم مشروط است: نقد وجوه اجتماعی دین. […] مهمترین پرسشی که ذهن را به خود مشغول می‌کند این است که ده‌ها سال پیش از این، دکتر علی شریعتی و استاد مرتضی مطهری نهایت تلاش خود را برای زدودن پیرایه‌ها و تحریفات از رخساره فرهنگ عاشورا به کار بستند. در روزگار ما نیز کم نیستند نواندیشان و دین‌شناسانی که صمیمانه و بی‌غرض در این کار به جان می‌کوشند، اما به راستی چرا این درخت تنومند در بسیاری از مکان‌ها و زمان‌ها، جز میوه‌های تلخ و دل آزار، برگ و بار دیگری نداده و هر روز دریغاگوی روز پیش باید بود؟».

منبع : خبرنگاران جوان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا