دکلمه کوتاه حسینی | دکلمه کوتاه درباره شهادت امام حسین (ع)
حسین فدایی : در این مطلب متن ها و دکلمه کوتاه حسینی در مورد عاشورا و شهادت امام حسین آورده شده است. این اشعار و متن ها بسیار غمگین و سوزناک هستند. معمولاً در ماه محرم و ایام عزاداری افراد به دنبال چنین متن هایی هستند.
مجله تالاب : این متن ها نشان دهنده روزهای تلخی هستند که در ماه محرم بر امام حسین و یارانشان گذشته است. تمام مصیبت ها و رنج هایی که امام حسین متحمل شده اند درون این شعرها و متن ها قابل لمس و مشاهده می باشند.
ماه محرم یکی از غمگین ترین ماه ها در تمام سال می باشد. تقریبا همه مردم این ماه را با اشک و ناله و خون می شناسند. غم عمیقی در لحظه ابتدایی محرم تا آخر آن وجود دارد. امام حسین در این ماه به شهادت رسیده است. ایشان یکی از عزیزترین امامان شیعیان می باشد. در ادامه متن های غمگینی در مورد امام حسین آورده شده است. امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
دکلمه کوتاه حسینی
امام عزیز و مهربانم این روضه ها و غمباره ها همه برای تو خوانده می شوند.
اما می توانم بگویم که داغدار اصلی تمام این گریه ها و نوحه ها فقط خود تو هستی.
تویی که صاحب این عزا و ماتم می باشی.
تو گرچه امید کربلاییان بودی اما خودت بزرگترین عزادار حادثه روز عاشورا هستی.
در این روز بود که تو اعضای خانواده ات را از دست دادی.
ای فرزند فاطمه هر بار که زندگینامه تو را می خوانم متوجه می شوم
که نباید به جز تو انتظار از کسی داشته باشم.
چگونه می شود این همه رشادت،
این همه وفاداری، این همه محبت و مهربانی در وجود یک نفر جا شده باشد.
کاش می توانستم یک بار تو را ببینم و بر دستان مهربانت بوسه بزنم.
هرچه بها داشته باشد این بوسه پرداخت می کنم.
زیرا ارزشی بالاتر از این ها دارد.
سال ها است که از رفتن تو در میان ما می گذرد.
سال ها است که من با واقعه محرم و عاشورا آشنا هستم.
اما هر بار که محرم فرا می رسد هر بار که به یاد تو می افتم
داستانت را بار دیگر با خود مرور می کنم و زیر لب زمزمه می کنم. چگونه می شود آدمی آنقدر بزرگ باشد.
چگونه می شود آدمی انقدر شجاع باشد.
یک انسان تا چه اندازه می تواند آزاده باشد
که اینگونه خود و خانواده‌اش را برای اسلام فدا کند.
امام عزیزم اکنون ما هرچه داریم از توست.
دینی که امروز به آن افتخار می کنیم راتو نجات دادی.
هر بار که در عزای تو بر سینه ام می کوبم قلبم تکان می خورد.
از این همه بزرگی قلبم تکان می خورد. تو برای من نماد تمام خوبی ها، صبوری ها و مهربانی ها هستی.
امام عزیزم ما امروز هرچه داریم از تو است.
دکلمه زیبا برای امام حسین
کوچکتر که بودم فلسفه محرم را درک نمی کردم.
کوچکتر که بودم گاهی برایم سوال پیش می آمد این همه گریه از برای چه و کجا می آید.
چرا آدم ها تا این اندازه امام حسین را دوست دارند.
در ایام کودکیم با خود می اندیشیدم که اگر من نیز در آن زمان بودم
و تو همسفر می شدم حتماً اکنون من هم مانند همراهان تو می شدم.
سال ها گذشت و من اکنون بزرگ شده ام.
اما الان که فکر می کنم میفهمم چقدر شجاعت می خواهد کاری که تو و همراهانت انجام دادید.
چقدر صبور بودید. آدمی باید بسیار بزرگ و بزرگمنش باشد تا بتواند اینگونه از جان و مال خود بگذرد.
اکنون من نیز که به تو فکر می کنم به تمام رنج ها و مصیبت هایی که کشیدی و شانه خالی نکردی گریه ام می گیرد.
دوست دارم هر سال کربلا را محشری به پا کنم.
می‌خواهم هر ساله برای تو خون گریه کنم.
زیرا خون گریه کردن در برابر کاری که تو کردی هیچ است.
دکلمه غمگین برای امام حسین
امام مهربانم تو که این همه با همه مهربان بودی آیا از دل خواهرت خبر داری؟
از دل زینب خبر داری؟
از غصه ای که بر دل زینب نشست خبر داری؟
از دل شکسته زهرا خبر داری؟
از سینه چاک خورده حیدر خبر داری؟
چرا با خود اینگونه کردی؟
امام به من مگر تو عزیز دل حیدر و زهرا نبودی؟
نمی دانستی اگر تو بروی دل آن ها چقدر می شکند؟
از زمین تا آسمان را آه و ناله من فرا گرفته است.
می خواهم از امروز را تا قیامت برای تو گریه کنم.
عشق ناگهانی انتخاب می کند.
قلب من تو را انتخاب کرده است.
بدان که من تا ابد با تمام عشقم به تو وفادار خواهم ماند.
تو تمام شجاعت هایت، به تو مهربانی هایت، به غم زینب، به دل شکسته فاطمه،
به جسم جان فرزند کوچکت به همه این ها قسم من تا ابد به تو دینت وفادار می مانم.
دکلمه کوتاه در وصف امام حسین
امام حسین تو تنها فرمانده لشکر خود نبودی.
بلکه فرمانده لشکر عشاق تا هزاران سال بعد از خود هستی.
تو ساده ترین راهی هستی که می تواند ما را به خداوند نزدیک کند.
از تو می خواهم که مرا یاری کنی تا به بیراهه نروم.
از تو می خواهم من را هدایت کنی تا راه زندگی را از مردم گمراه جهان طلب نکنم.
می دانم که تو نزدیک ترین راه رسیدن به خدا هستی.
تو پلی هستی که می تواند من را وارد بهشت کند.
اکنون که محرم رسیده است.
مجلس ماتم و قضا و روزه در خانه ما به پا شده است.
هر ساله درون هیئت ما شور و نوای بسیاری برپا است.
بر لب پیر و جوان در خانه ما نام تو ذکر می شود.
هر سال در ماه محرم بارها به هم تسلیت می گوییم.
اما هیچ کدام از این تسلیت ها مرهمی بر دل داغ دیده ما نمی شود.
دلنوشته های احساسی برای امام حسین (ع)
هر سال در خانه ما روضه و مجلس ماتم برپا می شود.
هر سال ما برای تو و غم دست دادن تو و شهادت ظالمانه ات مجلس می گیریم و در آن بر وجود مبارکت گریه می کنیم.
روز عاشورا که فرا می رسد چشم هایم را می بندم.
یک زن را تصور می کنم که بسیار آشفته است.
در میان دشت به این سو و آن سو می دود.
فریاد و هوار می کشد.
به خیمه هایی که آتش گرفته اند نگاه می کند.
به دل خودش که آتش گرفته است چنگ می زند.
با غم بزرگی که دارد نمی داند چه کند اما می داند تنها راهی که برایش باقی مانده است صبر است.
باید دل از عزیزانش بکند.
باید از مردی که سرش بر سر نیزه است دل بکند.
آری آن مرد برادرش است.
مگر می شود از پاره تن دل کند.
مگر می شود از نیمه جان دل کند.
به هر سو که نگاه می کند تن بی جانی را می بیند.
آن زن سراسیم می دود. آن زن فریاد می کشد.
آن زن شیون و زاری سر می دهد.
من همان اندازه که عزادار حسینم عزادار دل زینب نیز هستم.
حسین که رفت دنیا بی حسین شد.
تا آخر دنیا همه ما را غم و ماتم فرا می گیرد.
اگرچه با رفتن حسین دنیا به آخر نرسید.
اما با غم او دنیا به آخر می رسد.
نام تو با خون بر روی زمین کربلا نوشته شد.
تو ایستادی جنگیدی تا دین بماند.
تو رفتی و بعد از تو دین ماند.
تو رفتی و بعد از تو مردانگی ماند.
تو رفتی و بعد از تو نامی بزرگ و نیکو ماند.
تو شکستی تا ما امروز درست باشیم.
تو از پا درآمدی تا ما امروز سست نشویم.
تو همان راهی هستی که مستقیم به سمت خانه خدا می رود.
تو بزرگ ترین مکتبی بودی که جهان به خود دیده است.
تو توانستی در کوتاه ترین زمان به ما همه چیز بیاموزی.
کلاس آموزشت به قیمت جانت تمام شد مولای من.
دکلمه در احساسی برای امام حسین با مفهوم پرمحتوا
حسین سوز همیشگی جگر من است.
حسین سپر بلای من و هم دینان من است.
حسین پناهی برای تمام عمر من است.
انگار که او پدر من است.
هر روز مادرم دست به آسمان می برد و می‌گوید مراقب فرزندم باش.
یا حسین ای که نام تو بهانه ایمان من است.
در این جهان نتوانستم همراه تو باشم.
در باب الحسین منتظرم بمان.
یا امام حسین من امروز تمام جهان سیاه پوش تو شده اند.
اگر بالاتر از سیاهی رنگی باشد رنگ ظلم به تو است.
سال هاست عمرم می گذرد و جز محرمی که برای تو گریه کردم هیچ کدام به دردم نخورده است.
گوش کنید از دور صدای گریه می آید.
گویند صدا از نینوا می آید.
دل من همراه کاروان حسین به کربلا رفته است.
حسین با این کاروان ۷۲ ذبح عزیز به کربلا می برد.
حسین او وفای عهد کرد با کوفیان بی وفا.
آب را با دشمنانش قسمت می‌کرد حسین دست آخر که بی وفایی دید.
جای نفرین بر لب دعا داشت.
حسین همچون من در عشق تو آگاه تر شدم.
از همه عالم بی خبرتر شدم.
ای امام حسین در مکتب عشق حسین از همه جلوتر است.
حسین همان بزرگ مردی است که سر داد اما تن به خواری نداد.
لیلی و مجنون تنها افسانه اند عشق واقعی حسین است و بس.
باز هم ماه محرم آمده است.
باز هم ماه حسین آمده است.
بیایید بنوشیم از سبوی حسین می.
دوباره ماه عزای حسین آمده است.
سینه زنید برای غمی که از حسین در دل هایتان دارید.
لباس سیاه به تن بپوشید.
بیایید خوی بگیریم به خلق و خوی حسین.
منبع:تالاب
