روانشناسی

چگونه با پشیمانی کنار بیاییم: 7 نکته ضروری!

چگونه با پشیمانی کنار بیاییم: 7 نکته ضروری!

همه گاه به گاه پشیمانی را تجربه می کنند.

ما تصمیمات بدی می‌گیریم، مطابق آنچه فکر می‌کنیم عمل نمی‌کنیم، کارهایی را که می‌دانیم قرار است انجام دهیم، انجام نمی‌دهیم، یا از دست دادن بدون حل مشکل را تجربه نمی‌کنیم.

نتیجه پشیمانی است – یک احساس عادی و سالم که باعث می شود ما در مورد رفتار خود فکر کنیم و وسیله ای برای رشد در اختیار ما قرار می دهد.

اما وقتی روش سالمی برای پردازش آن نداریم، پشیمانی می‌تواند یک چیز ناسالم باشد.

به‌جای اینکه آن را پردازش کنیم و در نهایت آن را رها کنیم، می‌توانیم در چرخه‌ای از نشخوار کردن پشیمانی‌های خود به‌جای درمان و رشد از آن‌ها گرفتار شویم.

چگونه می توانیم با پشیمانی خود زندگی کنیم و آنها را به ابزاری مثبت برای شفا تبدیل کنیم؟ در اینجا 7 مرحله وجود دارد.

1. مسئولیت هر نقشی را که بازی کردید بپذیرید.

حسرت در گذشته زندگی می کند.

هیچ کاری نمی توانید انجام دهید تا کاری که قبلا انجام شده را تغییر دهید.

تمام کاری که می توانید انجام دهید این است که سعی کنید هر آسیبی را که ایجاد شده است، ترمیم کنید و تلاش کنید در آینده اشتباه مشابهی را مرتکب نشوید.

همین.

خیلی قدرتمند به نظر نمی رسد، اینطور نیست؟

با ترازو و وزنی که با پشیمانی همراه است تقریباً کوچک به نظر می رسد.

اما اجازه ندهید این تصور شما را فریب دهد.

اگرچه کوچک به نظر می‌رسد، اما یکی از بزرگترین کارهایی است که می‌توانید انجام دهید، زیرا به میزانی از خودآگاهی و پذیرش عیوب نیاز دارد.

بعد از اینکه مسئولیت نقش خود را پذیرفتید، اگر نقشی دارید، می‌توانید منتظر باشید.

حرکت پشیمانی های گذشته مستلزم تغییر تمرکز بر روی آنچه در پیش است.

امروز باید تصمیمات بهتری بگیرید، اقدامات درست انجام دهید و برای جلوگیری از اشتباهات گذشته تلاش کنید.

انتخاب اینکه تمرکز و انرژی خود را روی امروز بگذارید به معنای فردای بهتر و روشن‌تری برای شماست.

2. تصدیق کنید که آینده نگری 20/20 است.

یک راه آسان برای لغزش در چرخه پشیمانی این است که روی کارهایی که می‌بودید، باید می‌کردید، می‌توانستید تمرکز کنید.

کارهای زیادی وجود دارد که می توانستید انجام می دادید، باید انجام می دادید – اما آیا در آن زمان اطلاعات لازم برای تصمیم گیری متفاوت را داشتید؟

آیا با حسن نیت با اطلاعاتی که در اختیار داشتید به بهترین شکل ممکن عمل کردید؟

شاید انجام دادید، شاید هم نکردید.

و اگر این کار را نکردید، این نیز اشکالی ندارد، زیرا شما یک انسان هستید.

هیچ کس کامل نیست.

علاوه بر این، هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که انتخاب های ما چگونه پیش می روند. بهترین طرح‌ها را می‌توان توسط رویدادهای تصادفی یا سایر افراد درگیر تکه تکه کرد.

می‌توانید به هر موقعیتی نگاه کنید و بدانید که باید چه می‌کردید، اما آیا می‌توانستید بدانید که در حال حاضر چه زمانی آن را تجربه می‌کردید؟

در آن زمان چه تصمیمی می گرفتید، تنها با دانستن آنچه در آن زمان می دانستید؟

در بسیاری از موارد، متوجه می‌شوید که همان انتخاب را می‌کردید، زیرا بهترین انتخابی بود که فکر می‌کردید.

3. در نظر بگیرید که چه چیزی مسئولیت شما بوده و چه چیزی نیست.

پشیمانی همیشه یک چیز انفرادی نیست.

مطمئناً، ممکن است برخی از اشتباهات را کاملاً به میل خود مرتکب شده باشید.

این اتفاق می افتد.

آنچه نیز اتفاق می‌افتد این است که روابط ما با افراد دیگر ممکن است مثبت‌ترین یا پاک‌ترین موقعیت‌ها نباشد.

آیا چیزی که از آن پشیمان هستید تنها مسئولیت شماست؟

افراد دیگر چه نقشی در اقدامات پیرامون آن پشیمانی داشتند؟

بله، می‌توانید از رابطه منفی‌ای که با فردی داشتید که با شما مهربان یا خوب نبود، پشیمان شوید، اما حداقل بخشی از این مسئولیت بر دوش اوست.

آن‌ها می‌توانستند اقدامات بهتری را انتخاب کنند، تا تلاش کنند بهتر باشند یا هر آسیبی که می‌زنند وارد نکنند.

در نظر بگیرید که آیا بار احساسی را که متعلق به شخص دیگری است به دوش می‌کشید یا نه. اگر مال شما نیست، وقت آن است که آن را تنظیم کنید.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید (مقاله در زیر ادامه دارد):

4. شکست را در آغوش بگیرید و تلاش را جشن بگیرید.

هر کسی که هر کاری را امتحان کند، دیر یا زود به ناچار در آن شکست خواهد خورد.

همین طور است.

پس چرا ما زمان و انرژی زیادی را صرف نوحه خوانی بر این واقعیت می کنیم؟

شما نمی توانید بدون ریسک کاری انجام دهید. و اگر می‌خواهید کمی ریسک کنید، از کسی که هرگز از روی کاناپه بلند نشد یا از رویاهایی که در ذهنش می‌پرداختند جلوتر هستید.

شما بیرون رفتید، تلاش کردید و شکست خوردید.

اشکالی ندارد.

شکست واقعاً یک شکست است اگر از آن درس نگیرید.

شکست در کاری امروز راه را برای موفقیت فردا هموار می کند. شما یاد می گیرید که چه چیزی کار نمی کند، چه کارهایی را می توانید بهتر انجام دهید، چه عناصری شما را به آنچه هستید می سازد.

یک رابطه ممکن است از بین برود، یک تجارت ممکن است از بین برود، ممکن است زمان کافی برای عزیزانمان نداشته باشیم، ممکن است زمان کافی را به خودمان ندهیم…

…همه این چیزها، اگرچه مایه تاسف است، اما بینش بیشتری در مورد آنچه که برای موفقیت در سرمایه گذاری بعدی خود نیاز داریم، فراهم می کند.

“چرا؟” سوالی است که باید پرسیده شود.

چرا رابطه شکست خورد؟ چرا کسب و کار از بین رفت؟ چرا وقت کافی برای عزیزانم در نظر نگرفتم؟ چرا به خودم وقت کافی برای خودم نمی دهم؟

پاسخ دادن به این سؤالات را شروع کنید و می‌توانید با خردی که از شکست‌ها و پشیمانی‌های گذشته به دست آورده‌اید، مسیر موفقیت آینده خود را هموار کنید.

5. روی هر پیامد مثبتی که از آن لحظات تاسف آور ناشی می شود تمرکز کنید.

اقدامات منجر به واکنش می شوند.

گاهی اوقات واکنش‌هایی که ما تجربه می‌کنیم می‌توانند در آینده بسیار دور یا انتزاعی باشند.

گاهی اوقات یک اقدام پشیمان‌آمیز می‌تواند ما را مستقیماً در مسیر یک اقدام درست قرار دهد و به ما امکان می‌دهد به هدفی که به دنبالش بودیم برسیم یا چیزی را پیدا کنیم که لزوماً نمی‌دانستیم می‌خواهیم.

آیا موقعیت‌هایی که باعث پشیمانی شما شد، منجر به چیز مثبت‌تری در این مسیر شد؟

این ممکن است چیزی ملموس باشد، مانند یافتن شغلی متفاوت یا ملاقات با یک فرد عالی. همچنین می‌تواند ناملموس باشد، مانند تبدیل شدن به کاتالیزوری برای بازتاب خود و بهبود خود.

اقدامات پشیمان‌کننده می‌توانند ما را به رشد و نتایج مثبت سوق دهند.

6. اجازه دهید مغزتان فرآیندهای مقابله با پشیمانی را طی کند.

نشخوار فکری عمل تمرکز بر روی احساسات منفی و مرور مداوم آنها در ذهن شماست.

از طرف دیگر، اجتناب به طور کلی با مشکل برخورد نمی کند.

نکته جالب در مورد مغز انسان این است که اگر به او آزادی عمل بدهیم تا کاری را که باید انجام دهد، برای پردازش و رها کردن پشیمانی سیمی شده است.

این بدان معناست که احساسات خود را در زمانی که مناسب است احساس کنیم و به خود آزادی دهیم تا غمگین، عصبانی و پشیمان شویم.

افراد بسیار زیادی می خواهند از هرگونه منفی بودن اجتناب کنند.

به محض اینکه ظاهر شد، مسابقه ای است که آن را از ذهن دور کنیم یا در مکانیسم های مقابله ای ناسالم غرق کنیم که به مغز ما فرصت مناسبی برای مقابله با احساسات منفی نمی دهد.

عزاداری پاسخی طبیعی و سالم به سوگ و حسرت است.

بله، نشخوار فکر کردن، بازگشت مداوم به آن احساسات منفی و نشستن در آنها بد است.

در چنین مواقعی، باید خودمان این چرخه را بشکنیم و به خود اجازه ندهیم زمان زیادی را صرف آن کنیم.

شما می‌توانید از حلقه زدن افکار جلوگیری کنید وقتی آنها از توجه خود را به چیزهای مثبت یا خنده دار معطوف کنید، مانند تماشای فیلمی که دوست دارید.

7. خودتان را ببخشید.

همه می‌خواهند شاد باشند و همه تصمیماتی گرفته‌اند که پشیمان هستند.

هرکسی را که دوست دارید، هر فردی که در زندگی روزمره از کنارشان رد می شوید، همکارانتان، همسالانتان… همه.

این وزن عاطفی باری باورنکردنی است که باید در طول زندگی خود با خود حمل کنید.

خودتان را ببخشید به خاطر اینکه همان فرد ناقصی هستید که هستید.

به خود اجازه دهید که با خودتان مهربان تر و درک بیشتری داشته باشید.

بهترین کاری را که می توانید با امروز و فردای خود انجام دهید، زیرا این تنها کاری است که می توانید انجام دهید.

و اشکالی ندارد اگر همه چیز درست نشود. اینها داستان هایی هستند که تجربه انسان را روشن می کنند.

این نوشته به صورت خودکار نوشته شده اگر مشکلی در کلمه اعم از همه چیز باشد ما را حتما از طریق نظرات باخبر کنید تا رسانه بتواند بهترین اطلاعات عمومی را بدهد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا