8 نوع متداول خطوط درخواست لینکدین که صاف کار نمی کنند (و به جای آن چه باید گفت)

8 نوع متداول خطوط درخواست لینکدین که صاف کار نمی کنند (و به جای آن چه باید گفت)

اکثر مشتری‌های بالقوه ده‌ها (یا حتی صدها) دعوت معلق از لینکدین برای پاسخ دادن دارند – به این معنی که وقتی بالاخره به شما رسیدند، فقط چند ثانیه توجه شما را جلب می‌کنند. و در چنین بازه زمانی کوتاهی، یک خط بد می تواند دعوت شما را به انبوه «نادیده گرفتن» محکوم کند.

اگر می‌خواهید دعوت‌نامه‌های شما به صندوق ورودی مشتریان احتمالی شما برسد، دیگر هرگز از این هشت کلاهک استفاده نکنید.

8 نوع رایج از خطوط درخواست لینکدین که کار نمی کنند

1. “ما هر دو عضو [گروه LinkedIn] هستیم.”

شما همیشه می‌خواهید با مشتری احتمالی خود زمینه مشترک پیدا کنید – بنابراین نام بردن از یک گروه LinkedIn که هر دوی شما به آن تعلق دارید، بی‌معنا به نظر می‌رسد، درست است؟

نه لزوما.

عضویت در همان گروه LinkedIn یک قرعه کشی خاص نیست. یک کاربر می‌تواند به 100 گروه روی پلتفرم، و گروه‌های بسیاری متشکل از صدها هزار عضو تعلق داشته باشد – این خط را بسیار جذاب می‌کند و مشتریان را متعجب می‌کند، «پس چی؟»

به جای آن چه باید گفت

هنوز می‌توانید هنگام درخواست در پلتفرم به گروه‌های LinkedIn اشاره کنید، اما تا حد امکان قفل باشید – این به معنای پیوستن به گروه‌های کوچکتر، متمرکزتر، انحصاری و ارتباط با مشتریان احتمالی بر اساس تعامل آنها با آنها است.

به عنوان مثال، اگر مشتری احتمالی شما به گروهی با کمتر از 100 نفر تعلق دارد، به آن توجه کنید. درخواست عضویت کنید و پس از تأیید، سعی کنید نظر یا پستی را که آنها گذاشته‌اند بیابید. سپس، آن سهم را در خط ابتدایی خود ارجاع دهید.

در ادامه، از [نظر، پست] مفید شما در مورد [موضوع] در [نام گروه] قدردانی می‌کنم، نتایج بهتری نسبت به خط مبهم بالای این بخش خواهد داشت.< /p>

2. «آیا می‌خواهید تماس تلفنی سریعی داشته باشید تا در مورد اینکه [محصول] چگونه می‌تواند به شما کمک کند، صحبت کنید؟»

تماس تلفنی یک درخواست بسیار بزرگ برای رهبری است – این یک مورد کلاسیک “خیلی زیاد، خیلی زود” است. شما باید قبل از اینکه مشتری بالقوه بخواهد چنین زمان و توجهی را به شما بدهد، نوعی ارتباط برقرار کنید.

درخواست تماس تلفنی در دعوت LinkedIn مانند تلاش برای استقبال از اولین قرار ملاقات با یک بوسه است. اگر با این خط پیشروی کنید، ممکن است به دلیل هرزنامه رد یا حتی گزارش شوید. این عبارت را از واژگان لینکدین خود حذف کنید و کمی صبر داشته باشید.

به جای آن چه باید گفت:

در این مرحله از بازی، شما یک هدف ساده دارید: مشتریان بالقوه را متقاعد کنید که ارزش افزودن در شبکه لینکدین را دارید. از آنجا، می‌توانید نوع اعتماد و رابطه‌ای را که برای برنامه‌ریزی یک جلسه نیاز دارید، شروع کنید.

به آنها دلیلی برای پذیرش بدهید – و این ممکن است شامل کمی چاپلوسی باشد. بخواهید با حرفه خود همراه باشید. برای مثال، ممکن است چیزی بنویسید که به این صورت باشد:

  • “امیدوارم بخشی از شبکه شما شوم تا بتوانم کارهای شما را در زمینه بیوتکنولوژی دنبال کنم.”

3. “من می دانم که ما یکدیگر را نمی شناسیم.”

اگر هرگز کسی را ندیده اید، به احتمال زیاد او هم این را می داند. هیچ فایده ای برای اشاره به چیزهای بدیهی وجود ندارد – شما نمی خواهید با این واقعیت که هر دوی شما می دانید درخواست املاک و مستغلات ارزشمند لینکدین را هدر دهید.

همچنین به آنها دلیل می‌دهید که دعوت شما را نپذیرند – اگر کاملاً غریبه هستید، چرا باید به شما اعتماد کنند؟ به طور مشابه، شما می‌خواهید از جملاتی مانند “ما هرگز ملاقات نکرده‌ایم، اما…” یا “اگرچه قبلاً هرگز صحبت نکرده‌ایم…” دوری کنید.

به جای آن چه باید گفت:

به‌جای اذعان به اینکه هرگز با مشتری احتمالی خود برخورد نکرده‌اید، توضیح دهید که چگونه حساب LinkedIn او را پیدا کرده‌اید. این نه تنها باعث می شود درخواست شما کمتر تصادفی به نظر برسد، بلکه به شما این فرصت را می دهد که از آنها تعریف کنید. باز هم، کمی چاپلوسی معمولا به شانس شما کمک می کند.

یک مثال در اینجا آمده است:

  • “هنگامی که به دنبال متخصصان باتجربه ارتباطات شرکتی بودم، با نمایه شما آشنا شدم و از دستاوردهای شما در هشت سال گذشته تحت تاثیر قرار گرفتم.”

4. “من نمایه شما را دیدم و می خواستم وصل شوم.”

این واضح‌ترین خطی است که می‌توانید روی یک مشتری بالقوه رها کنید. مشاهده نمایه مشتری و تمایل به اتصال به معنای واقعی کلمه دنباله ای است که همه را به درخواست های اتصال می رساند. اگر هر دوی این کارها را انجام نمی‌دادید، از ابتدا درخواستی ارسال نمی‌کردید.

همچنین کاملاً بر روی اعمال و خواسته‌های شما متمرکز است. مشتریان احتمالی به آنچه شما می خواهید اهمیتی نمی دهند – به خصوص اگر قبلاً با شما صحبت نکرده باشید. هنگام تلاش برای برقراری ارتباط از طریق لینکدین، می‌خواهید چیزها را چشم‌انداز محور نگه دارید، بنابراین این خط به‌ویژه بی‌فایده است.

به جای آن چه باید گفت:

روی آنچه مشتری بالقوه می‌خواهد تمرکز کنید، و این ممکن است همیشه واضح نباشد – ممکن است نیاز به کارآگاهی داشته باشد. به عنوان مثال، ممکن است بخواهید کمی در توییتر آنها جستجو کنید تا ببینید آیا آنها چالش هایی را که در محل کار با آن مواجه هستند ذکر کرده اند یا خیر، یا می توانید صفحه شغلی شرکت آنها را بررسی کنید تا موقعیت هایی را پیدا کنید که می توانید برخی از ارتباطات خود را برای آنها توصیه کنید.

همچنین می‌توانید از این بینش برای کمک به پیدا کردن یک منبع مرتبط برای آنها استفاده کنید. یکی از آن خطوط می تواند به این شکل باشد:

  • “من متوجه شدم که BiggerPlanet به دنبال یک دانشمند داده است – ما به تازگی یک موقعیت مشابه را در شرکت من پر کردیم، و تیم ما این راهنمای استخدام را بسیار مفید یافت [پیوند].”

5. “من دوست دارم کشف کنم که چگونه می توانیم برای یکدیگر ارزش قائل شویم.”

برخلاف خط آخر، حداقل این خط بر مزایای متقابل اتصال تمرکز دارد. با این حال، هنوز هم بسیار مشکل ساز است. اگر از قبل نمی‌دانید چگونه می‌توانید به طرف مقابل کمک کنید، پس چرا تماس بگیرید؟

علاوه بر این، این نظر فرض را بر این می‌گذارد که مشتری زمان، انرژی و علاقه لازم را دارد تا بفهمد چگونه می‌توانید به یکدیگر کمک کنید. اگر فروش به این صورت بود، شما از قبل در سهمیه مادام العمر هستید.

به جای آن چه باید گفت

منتظر «کاوش» گزینه‌های خود نباشید: از اولین تعامل خود برای مشتری بالقوه ارزش قائل شوید و خودتان این فرآیند را آغاز کنید. اگر تکالیف خود را انجام داده‌اید و هنوز نمی‌توانید راهی برای بهبود زندگی آن‌ها فکر کنید، به جای آن بر ایجاد رابطه تمرکز کنید.

در اینجا دو مثال وجود دارد:

  • “من نیز از ایالت بزرگ نبراسکا می آیم – هاسکرز برای پیروزی! خیلی خوب است که به اینجا متصل شوید.»
  • “من متوجه شدم که شما “دربی غلتکی” را در زیر علایق خود ذکر کرده اید – این خیلی باحال است. فیلم «شلاق» چقدر واقعی بود؟»

6. “خیلی دوست دارم به وبینار من بپیوندید. اینجا ثبت نام کنید: [لینک].»

خطوط مانند این بسیار خودخواهانه هستند – شما به وضوح در تلاش هستید تا ترافیک وبینار را هدایت کنید و مشتریان بالقوه را وارد قیف خود کنید بدون اینکه بفهمید آیا واقعاً می توانند از بحث سود ببرند یا خیر.

دوم، با “من دوست دارم…” مدیر عامل دیتاباکس و معاون سابق فروش HubSpot پیت کاپوتا به نمایندگان توصیه می کند “من دوست دارم”، “من می خواهم”، یا “من می خواهم” ” از واژگان آنها. همانطور که او می گوید: “چه کسی اهمیت می دهد که شما چه می خواهید؟ مشتریان بالقوه شما به شما اهمیت نمی دهند. آنها به خودشان، نیازهایشان و برنامه کاری خود اهمیت می دهند.»

خشن، اما واقعی.

به جای آن چه باید گفت

رفع این کشنده دعوت آسان است: آن را برجسته کرده و “Delete” را فشار دهید. هنگامی که با یک مشتری بالقوه ارتباط برقرار کردید و خود را با موقعیت منحصر به فرد، علایق و نقاط دردناک بالقوه آنها آشنا کردید، سپس – و تنها پس از آن – باید پیوند را به یک وبینار ارسال کنید که مطمئن هستید به آنها مربوط است.

اگر وسوسه می‌شوید که از «دوست دارم…» در بخش دیگری از پیام خود استفاده کنید، Caputa توصیه می‌کند این عبارت را با «آیا به … علاقه‌مندید؟» جایگزین کنید؟ ”

7. “شما یک نمایه عالی دارید – بیایید وصل شویم!”

متأسفانه، نمایندگان همیشه این خط بی‌معنی را در درخواست‌های اتصال خود پرتاب می‌کنند. چاپلوسی هنگام تلاش برای برقراری ارتباط با مشتریان احتمالی می تواند مؤثر باشد – اما باید دقیق تر باشد. این خط می تواند تقریباً برای هر کسی در LinkedIn اعمال شود.

یک نمایه “بزرگ” چیست؟ و چرا دلیل خوبی برای اتصال است؟

جهان هرگز متوجه نخواهد شد – پس لطفاً این مورد را در دعوت خود وارد نکنید.

به جای آن چه باید گفت:

مجدداً، تمجید وقتی متقاعدکننده است که هر دو خاص باشد – و حتی بیشتر وقتی که واقعی باشد. با در نظر گرفتن این موضوع، به دنبال چیزی باشید که واقعاً در مورد شغل، فهرست دستاوردها و/یا شرکت مشتری بالقوه تحسین می‌کنید.

برای اینکه ایده ای به شما بدهم، ممکن است بنویسید: “من از یک ماه پیش استفاده از HubSpot CRM را شروع کردم و هرگز به عقب بر نمی گردم. این قدرتمند است اما استفاده از آن آسان است — با تشکر برای ساختن یک محصول فوق العاده!”

اگر می‌خواهید خود مشتری بالقوه را تحسین کنید، چیزی مانند «سه تبلیغ در شش سال؟ شما در آتش هستید.”

8. “من می خواهم شما را به شبکه حرفه ای خود در لینکدین اضافه کنم.”

این عبارت، پیام پیش‌فرض پیشنهادی LinkedIn است، زمانی که شما درخواست می‌کنید با کسی ارتباط برقرار کنید – و اگر مشتری احتمالی شما آن را ببیند، متوجه می‌شود که شما دقیقاً هیچ تلاشی برای سفارشی کردن دسترسی خود انجام نداده‌اید.

به جای آن چه باید گفت:

تقریباً هر چیزی بهتر از این است – البته به جز هفت خط بالا. به نحوه شناخت مشتری بالقوه ارجاع دهید، در مورد محتوایی که پست کرده است نظر دهید و مقدار قابل توجهی ارزش اضافه کنید.

هنگامی که این خطوط تحریک‌کننده را از درخواست‌های خود جایگزین کردید، احتمال اینکه مشتریان احتمالی روی «پذیرفتن» کلیک کنند بسیار بیشتر است. پس از آن، می توانید مانند یک حرفه ای وارد InMail آنها شوید.

منبع:hubspot

خروج از نسخه موبایل