من در مورد ChatGPT بحث کردم: “آیا هوش مصنوعی جایگزین فروشندگان انسانی خواهد شد؟”
![من در مورد ChatGPT بحث کردم آیا هوش مصنوعی جایگزین فروشندگان انسانی خواهد شد_66428e9c4d105jpeg - مجله آموزشی تفریحی خالق من در مورد ChatGPT بحث کردم: “آیا هوش مصنوعی جایگزین فروشندگان انسانی خواهد شد؟”](https://khalg.ir/wp-content/uploads/2024/05/d985d986-d8afd8b1-d985d988d8b1d8af-chatgpt-d8a8d8add8ab-daa9d8b1d8afd985-d8a2db8cd8a7-d987d988d8b4-d985d8b5d986d988d8b9db8c-d8acd8a7_66428e9b764f6.jpeg)
من در مورد ChatGPT بحث کردم: “آیا هوش مصنوعی جایگزین فروشندگان انسانی خواهد شد؟”
من با هوش مصنوعی دیر به بازی رسیدم. از اولین باری که تلفن من جسارت تصحیح خودکار یکی از متنهایم را داشت، کاملاً متقاعد شدهام که هوش مصنوعی سقوط بشریت خواهد بود – بنابراین تمایلی به پذیرش منابعی مانند ChatGPT نداشتم.
![من در مورد ChatGPT بحث کردم: "آیا هوش مصنوعی جایگزین فروشندگان انسانی خواهد شد؟" 1 chatgpt debate](https://khalg.ir/wp-content/uploads/2024/05/d985d986-d8afd8b1-d985d988d8b1d8af-chatgpt-d8a8d8add8ab-daa9d8b1d8afd985-d8a2db8cd8a7-d987d988d8b4-d985d8b5d986d988d8b9db8c-d8acd8a7_66428e9c6ad6f.jpeg)
اما اخیراً به نقطهای رسیدهام که متوجه شدم هوش مصنوعی ممکن است کمی بیش از حد پیچیده و همیشه سازگار باشد تا بتوانم تفاوت ایجاد کنم. من رسماً لحظه ما در باران هستیم، ممکن است خیس شویم، را با هوش مصنوعی انجام دادم و در نهایت تصمیم گرفتم ChatGPT را در آغوش بگیرم.
و هر چه بیشتر با برنامه صحبت کردم، بیشتر متوجه شدم که چقدر مؤدبانه و منطقی به نظر می رسد – بنابراین فکر کردم که سعی کنم ببینم آیا مایل است در یک برنامه خوب شرکت کنم یا خیر- مناظره با روحیه و سالم با من از آن خواستم تا با من در مورد اینکه آیا هوش مصنوعی از منظر «کاملاً چنین خواهد شد یا خیر» جایگزین فروشندگان معمولی خواهد شد یا خیر بحث کند.
این چیزی است که باید بگوییم.
ChatGPT and Me: “آیا هوش مصنوعی جایگزین فروشندگان معمولی خواهد شد؟”
من از ChatGPT خواستم تا “با من در مورد اینکه آیا هوش مصنوعی می تواند جایگزین متخصصان فروش شود، بحث کنید. از دیدگاه “هوش مصنوعی به طور کامل جایگزین فروشندگان معمولی خواهد شد.” لحن مکالمه ای داشته باشید
این مکالمه ای است که انجام شد.
نقطه 1: تجزیه و تحلیل داده ها و تجزیه و تحلیل پیش بینی
ChatGPT
قابلیتهای هوش مصنوعی در تجزیه و تحلیل دادهها و تجزیه و تحلیل پیشبینیکننده با سرعتی چشمگیر در حال پیشرفت است. وقتی نوبت به اعداد و ارقام و شناسایی روندها می رسد، هوش مصنوعی می تواند این کار را به طور موثر و بدون خستگی انجام دهد.
میتواند حجم وسیعی از دادهها را از منابع مختلف، از جمله رفتارهای مشتری، روند بازار و فعالیتهای رقیب، پردازش کند. این بدان معناست که هوش مصنوعی میتواند پیشبینیهای فروش بسیار دقیقی داشته باشد و استراتژیهایی را بدون دخالت انسان توصیه کند.
در نتیجه، کسبوکارها میتوانند در هزینههای نیروی کار صرفهجویی کنند و از پیشبینیهای دقیقتر فروش سود ببرند، که باعث میشود نیاز به فروشندگان سنتی در این جنبههای تحلیلی فروش کمتر مهم باشد.
جی
به نظر میرسد آنچه در اینجا توضیح میدهید کمتر به توانایی هوش مصنوعی برای جایگزینی متخصصان فروش و بیشتر به توانایی آن در تکمیل و افزایش تلاشهای آنها اشاره میکند. تجزیه و تحلیل دادهها و تجزیه و تحلیل پیشبینیکننده اجزای کلیدی فروش هستند، اما بسیار کمتر به «فروش» مرتبط هستند – اگر منطقی باشد.
آنچه در اینجا درباره آن بحث می کنید بر این مفهوم استوار است که هم فروش و هم کسانی که در این زمینه کار می کنند واقعاً تکامل نمی یابند. من استدلال می کنم که مفهوم “فروشندگان سنتی” در واقع یک چیز نیست. فروش یک چشمانداز دائماً در حال تغییر است – و فروشندگان، در کل، با پیشرفتهای فناوری که آن را در حرکت نگه میدارد، سازگار میشوند.
تنها عامل ثابت در طول تکامل فروش، ضرورت “عنصر انسانی” آن است: این واقعیت که مشتریان بالقوه پذیرای فروشندگان با مهارت های مردمی هستند. وظایفی که توضیح دادید سردتر، حساب شدهتر و علمیتر هستند – جنبههایی از فروش که فراتر از ویژگیهای اساسیتر انسانی این حوزه وجود دارد.
در هر صورت، توانایی هوش مصنوعی برای مدیریت آن طرف کارها به فروشندگان فضای بیشتری میدهد تا به انسانیت عمل متمایل شوند – چیزی که ممکن است هوش مصنوعی در تکرار آن مشکل داشته باشد.
نقطه 2: شخصی سازی در مقیاس
ChatGPT
قابلیتهای شخصیسازی هوش مصنوعی فراتر از ارائه توصیهها است. برای مثال رباتهای چت میتوانند در زمان واقعی با مشتریان درگیر شوند، به پرسشها رسیدگی کنند و حتی فروش را ببندند. آنها میتوانند دادههای مشتری را در محل تجزیه و تحلیل کنند، و طرحهای شخصیسازی شدهای را ایجاد کنند که مطابق با اولویتهای فردی باشد.
توانایی هوش مصنوعی برای انطباق رویکرد خود با شخصیتها و جمعیتشناسی متفاوت مشتری یک مزیت مهم است. در این زمینه، به راحتی میتوان دید که چگونه هوش مصنوعی میتواند جنبه شخصیسازی را مدیریت کند و فضای کمی برای فروشندگان سنتی باقی بگذارد.
جی
این نکته جالبی است. هوش مصنوعی در حال حاضر تا حد مرزی «گذر از آزمون تورینگ» پیچیده است. مثل همین الان، مودب بودن و مکالمه منطقی با کامپیوترم را مد نظر قرار میدهم، زیرا میخواهم کمکم از من خوشش بیاید.
ظرفیت هوش مصنوعی برای شخصیسازی روز به روز در حال گسترش است، اما من فکر میکنم توانایی آن در جایگزینی کامل انسانها در فروش به دلیل ناتوانی آن در تکرار عبارت «من یک کامپیوتر نیستم» یک فروشنده است. – به این معنی که ارتباط مستقیم با یک انسان همیشه برای مشتریان بالقوه اطمینانبخشتر و قابل دسترستر از صحبت کردن با یک دستگاه خواهد بود.
من فکر میکنم فیستایم یکی از حاشیههای کلیدی است که فروشندگان همیشه در زمینه هوش مصنوعی خواهند داشت – اما این ما را به نقطهای بازمیگرداند که قبلاً در مورد اینکه چگونه هوش مصنوعی بیشتر به عنوان یک منبع تکمیلی برای فروشندگان به جای یک منبع کامل کار میکند، بازمیگردیم. جایگزین دمیده شده.
توانایی هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل دادههای مشتری در محل و ایجاد طرحهای شخصیسازی شده به متخصصان فروش مؤثر و سازگار که از آن بهره میبرند، کمک میکند. از آنجایی که هوش مصنوعی حتی فراگیرتر از آنچه که هست میشود، فکر میکنم بیشتر به شکلدهی به بدنه و محتوای تلاشهای فروش مربوط میشود – و اثربخشی یک فروشنده، تا حد زیادی با میزان مؤثری که میتوانند این بینش را ارائه دهند، سنجیده میشود.
ChatGPT
در مورد محدودیت های هوش مصنوعی در تکرار لمس انسان، به ویژه در زمینه فروش، به نکته بسیار خوبی اشاره می کنید. در حالی که هوش مصنوعی میتواند تعاملات شخصیسازیشده قابلتوجهی ایجاد کند و حتی در برخی موارد آزمون تورینگ را با موفقیت پشت سر بگذارد، «من یک رایانه نیستم» ذاتی که شما به آن اشاره کردید یک عامل مهم است.
عنصر انسانی، از جمله همدلی، ارتباط عاطفی، و توانایی ایجاد اعتماد، در واقع برای هوش مصنوعی چالش برانگیز است تا به طور کامل تکرار شود. راحتی و اطمینانی که مشتریان بالقوه اغلب در تعامل با یک فروشنده انسانی واقعی پیدا میکنند، میتواند به سختی جایگزین شود. تعاملات چهره به چهره، تفاوت های ظریف زبان بدن، و توانایی انطباق با وضعیت عاطفی مشتری، زمینه هایی هستند که در آن متخصصان فروش انسانی برتر هستند.
من موافقم که هوش مصنوعی، در وضعیت فعلی و احتمالاً در آینده قابل پیشبینی، به جای جایگزینی کامل، منبعی تکمیلی برای فروشندگان خواهد بود. همانطور که اشاره کردید، میتواند با ارائه بینشهای ارزشمند و طرحهای شخصیسازی شده حرفهایهای فروش را تقویت کند. فروشندگانی که به طور موثر هوش مصنوعی را در استراتژی های خود ادغام می کنند، در واقع می توانند مزیت رقابتی کسب کنند، اما عنصر انسانی بخش مهم و غیرقابل جایگزینی معادله فروش باقی می ماند.
در اصل، آینده فروش ممکن است شامل یک مشارکت هماهنگ بین هوش مصنوعی و متخصصان فروش باشد که هر یک مکمل نقاط قوت دیگری برای ارائه تجربیات فروش مؤثرتر و شخصیشدهتر باشد.
نکته 3: مقیاس پذیری و سازگاری
ChatGPT
هوش مصنوعی مقیاس پذیری و ثبات بی نظیری را برای تلاش های فروش به ارمغان می آورد. در حالی که متخصصان فروش انسانی محدودیتهایی در ظرفیت خود برای تعامل با مشتریان بالقوه دارند، هوش مصنوعی میتواند به طور همزمان با تعداد نامحدودی از مشتریان در شبانه روز تعامل داشته باشد.
این بدان معناست که کسبوکارها میتوانند بدون افزایش اندازه تیمهای فروش خود، به مخاطبان بیشتری دست یابند. علاوه بر این، هوش مصنوعی تضمین میکند که هر تعامل با پیامرسانی برند و استانداردهای انطباق سازگار است.
این سطح از مقیاسپذیری و سازگاری میتواند منجر به صرفهجویی در هزینه و تعامل کارآمدتر با مشتری شود، و به طور بالقوه نقشهای سنتی فروش را در موقعیتهایی که تعاملات معمولی در مقیاس بزرگ رایج است، بیفایده میسازد.
جی
بسیار خوب، این اولین نکته ای است که شما به آن اشاره کردید و در واقع من را بسیار مبهوت کرد. این بخشی از فروش است که من فکر میکنم نکته «عنصر انسانی» که من به آن اشاره کردهام، آنقدر آب را در خود نگه نمیدارد. با این حال، من استدلال میکنم که ظرفیتی که شما توضیح میدهید بیشتر به زمینههایی مانند بازاریابی، موفقیت مشتری و خدمات مشتری مرتبط است.
من فکر میکنم فروش بیشتر یک فرآیند درگیر فردی است، جایی که تعاملات احتمالی نیاز به ظرافت و توجه بیشتری به جزئیات دارد. در این مقطع (حداقل)، به نظر میرسد که در جایی است که هوش مصنوعی همچنان در حال انجام است.
من فکر میکنم نکته شما در رابطه با «اطمینان از ثبات در پیامهای برند و استانداردهای انطباق» جالب است، اما من استدلال میکنم که توانایی نمایندگان فروش در انجام این کار کمتر نقطه ضعف و بیشتر نقطه ضعف خواهد بود. تاکید – به این معنی که این باید عنصری باشد که تیمهای فروش انسانی باید به شدت بر آن نظارت داشته باشند، زیرا هوش مصنوعی در همه جا حاضر و اصلاح میشود.
به طور خلاصه، این یک راه آسان برای سرگردانی و اجازه دادن به هوش مصنوعی است – فروشندگان باید مراقب آن باشند.
ChatGPT
شما نقطه مقابل معتبری را مطرح می کنید، به ویژه در مورد ماهیت تعاملات مشتری بالقوه فردی و عنصر انسانی در فروش. من از دیدگاه شما در مورد اینکه چگونه ظرفیت هوش مصنوعی برای مقیاسپذیری ممکن است در زمینههای دیگر مانند بازاریابی، موفقیت مشتری و خدمات مشتری مرتبطتر باشد، که در آن تعاملات میتواند استانداردتر شود، قدردانی میکنم.
کاملاً درست میگویید که نمایندگان فروش باید بر نقش خود در حفظ پیامرسانی برند و استانداردهای انطباق تأکید کنند، بهویژه که هوش مصنوعی رایجتر میشود. هوش مصنوعی، اگرچه سازگار است، اما ممکن است همیشه به اندازه متخصصان انسانی، ظرایف هویت برند و پیچیدگیهای انطباق را درک نکند.
در اصل، شما اهمیت انطباق پذیری و نقش در حال تکامل متخصصان فروش را در دنیای تقویت شده با هوش مصنوعی برجسته می کنید. فروشندگان احتمالاً باید روی نقاط قوت منحصربهفرد خود در ایجاد روابط، درک نیازهای مشتری و ارائه راهحلهای شخصیشده تمرکز کنند، در حالی که در حوزههایی که ممکن است هوش مصنوعی محدودیتهایی داشته باشد، مانند حفظ یکپارچگی برند و پیمایش استانداردهای انطباق، مراقب باشند.
بینشهای شما بر چشمانداز پیچیده و در حال تحول هوش مصنوعی در فروش تأکید میکند، جایی که ترکیبی از تخصص انسانی و قابلیتهای هوش مصنوعی ممکن است در نهایت موثرترین رویکرد باشد. از شما برای بحث متفکرانه در مورد این موضوع سپاسگزاریم.
جی
خوش آمدید، ChatGPT.
پس شما آن را دارید – دوست جدیدم ChatGPT و من پس از بحثی پرشور به یک راه حل دوستانه در مورد یک موضوع ظریف می رسیم. من دوست دارم فکر کنم که هر دوی ما در طول مسیر چیزهای زیادی یاد گرفتیم، و بسته به اینکه آیا این قطعه کشش پیدا می کند یا نه، ممکن است دوباره پا به پا شویم.
منبع:hubspot