اهمیت داشتن یک استراتژی خروج از استارتاپ

اهمیت داشتن یک استراتژی خروج از استارتاپ

هنگام تهیه یک طرح کسب و کار، بنیانگذاران و مدیران استارت آپ باید برنامه های خروج خود را در نظر بگیرند. چه کسب و کار در حال رونق باشد و چه استارت آپ یکی از 90٪ استارت آپ هایی است که شکست می خورند، داشتن یک استراتژی خروج از استارتاپ مهم است، زیرا می‌تواند به جلوگیری از بدترین ضررهای ممکن در صورت شکست کسب‌وکار کمک کند یا به مالکان یا سرمایه‌گذاران کمک کند در صورت موفقیت کسب‌وکار سود بیشتری کسب کنند.

اما استراتژی خروج چیست و چرا برای استارت آپ ها و سرمایه گذاران آنها مهم است؟

از IPOها گرفته تا خریدها تا ورشکستگی، در اینجا آنچه باید در مورد استراتژی های خروج از راه اندازی بدانید آمده است.

فهرست محتوا

استراتژی خروج از استارتاپ چیست؟

خروج استارت‌آپ زمانی است که مالک (و سرمایه‌گذاران) یک شرکت استارت‌آپ، مالکیت یا سهام خود را در شرکت، چه برای سود یا زیان، به فروش می‌رسانند. استراتژی خروج استارتاپ یک طرح کلی است که توسط آن مالک(ها) شرکت را به سمت فروش سودآور سهام خود راهنمایی می کنند.

طرح کسب و کار استارت‌آپ باید شامل استراتژی خروج باشد برای آماده‌سازی کسب‌وکار برای آینده، چه مالک قصد دارد شرکت را برای بازنشستگی ترک کند یا روی چیز دیگری کار کند، یک رقیب علاقه‌مند به خرید شرکت است، یک سرمایه‌گذار می‌خواهد در جای دیگری بفروشد و سرمایه‌گذاری کند، یا هر تعداد بالقوه دیگر. مناسبت ها.

نمونه‌های استراتژی خروج از راه‌اندازی

راه‌های زیادی برای استارت‌آپ‌ها و سرمایه‌گذاران برای برنامه‌ریزی خروج وجود دارد. عرضه‌های عمومی اولیه (IPOs) یکی از محبوب‌ترین و پرطرفدارترین استراتژی‌های خروج است و معمولاً یک پیروزی برای استارت‌آپ‌ها محسوب می‌شود. استارت‌آپ‌ها همچنین ممکن است از خرید یا خرید سود ببرند، که می‌تواند سود خوبی برای صاحبان استارت‌آپ و سرمایه‌گذاران آنها به همراه داشته باشد.

از سوی دیگر، استارت‌آپ‌هایی که شکست می‌خورند ممکن است برای خروج نیاز به انحلال یا اعلام ورشکستگی داشته باشند، اما این اغلب به معنای زیان مالی است و می‌تواند بر شانس مالکان برای راه‌اندازی شرکت‌های جدید در آینده تأثیر بگذارد.

اهمیت داشتن یک استراتژی خروج

دو راه برای راه اندازی وجود دارد. اکثریت قریب به اتفاق استارت آپ ها شکست می خورند و تعداد کمتری را برای رسیدن به موفقیت باقی می گذارند. به این ترتیب، بنیان‌گذاران باید برنامه‌ای داشته باشند تا بتوانند از یک کسب‌وکار موفق پول نقد کنند، یا از طریق ترک برای عضویت یا راه‌اندازی یک شرکت دیگر یا در نهایت بازنشستگی، یا با فروش شرکت و دارایی‌های آن برای پرداخت بدهی‌ها، ضرر را به حداقل برسانند.

برای سرمایه گذاران، داشتن استراتژی خروج برای به دست آوردن بهترین بازگشت سرمایه (بازده سرمایه) یا از دست دادن کمترین مقدار پول ممکن مهم است.

کسب و کارها و سرمایه گذاران را برای آینده آماده می کند

استارت‌آپ‌ها می‌توانند در طول سال‌ها انتظار تغییرات زیادی داشته باشند. ممکن است یک رکود اقتصادی رخ دهد، کسب و کار ممکن است با کمبود پول مواجه شود، یا یک رقیب می تواند خرید یا خرید بزرگی را پیشنهاد دهد. مدیران در کسب و کار ممکن است مسائل شخصی داشته باشند که آنها را مجبور به کناره گیری از شرکت کند، یا می توانند بازنشستگی را انتخاب کنند.

با یک استراتژی خروج از استارتاپ تعریف شده برای رویدادهای مثبت و منفی، شرکت برنامه مشخصی برای دنبال کردن با رخ دادن تغییرات خواهد داشت. این می‌تواند به فعالیت کسب‌وکار در زمان‌های ناپایدار کمک کند.

به تعیین اهداف بلند مدت کمک می کند

استراتژی خروج می‌تواند به عنوان یک هدف بلندمدت برای شرکت عمل کند، مانند عرضه عمومی با IPO. اگر بنیانگذاران بخواهند شرکت را ترک کنند، استراتژی خروج می تواند به آنها کمک کند تا زمان بندی و قیمت های ایده آلی را که ممکن است برای خرید یا خرید آینده در نظر بگیرند، تعیین کنند. اگر استارت‌آپ آماده ادغام با شرکت‌های دیگر باشد، می‌تواند ادغام و تملک را به عنوان بخشی از استراتژی‌های خروج و اهداف بلندمدت خود در نظر بگیرد.

تلفات را به حداقل می رساند

اگر استارت‌آپ پولش تمام شود یا آنطور که انتظار می‌رود عمل نکند، استراتژی خروج مفید خواهد بود. استراتژی خروج از راه‌اندازی می‌تواند به بازگرداندن پول برای کسب‌وکار کمک کند، و این پول می‌تواند برای پرداخت بدهی‌ها یا توزیع مجدد بین سهامداران به جای اعلام ورشکستگی استفاده شود.

انواع استراتژی خروج برای استارت‌آپ‌ها

استراتژی‌های مختلف خروج از استارت‌آپ‌ها وجود دارد، و یک شرکت جدید ممکن است بخواهد برای سناریوهای مختلف مثبت و منفی با استراتژی‌های متفاوت برنامه‌ریزی کند.

به عنوان مثال، اگر شرکت در حال گسترش است و می تواند از بودجه بیشتری برای رشد استفاده کند، یک IPO می تواند مناسب باشد. اگر استارت‌آپ بخواهد برای ضرر احتمالی در آینده آماده شود، ممکن است استراتژی‌هایی برای خرید، خرید یا انحلال ایجاد کند.

پیشنهاد عمومی اولیه

IPO زمانی است که شرکت تصمیم می‌گیرد فعالیت خود را به عنوان یک شرکت خصوصی متوقف کند و سهام را در هر یک از صرافی‌های عمومی جهان عرضه کند (به عنوان مثال، NASDAQ یک بورس محبوب برای IPOهای فناوری است). این معمولا یک گزینه جذاب برای استارت آپ ها است زیرا می تواند پول بیشتری برای کسب و کار به همراه داشته باشد.

اما این فرآیند بدون معایب نیست. IPO به این معنی است که کنترل شرکت دیگر در دست موسسان نیست. در عوض، مدیران شرکت باید به گونه ای عمل کنند که سهامداران را راضی نگه دارد.

خرید

خرید زمانی اتفاق می‌افتد که رهبران شرکت، اشخاص ثالث، یا حتی دوستان یا اعضای خانواده مالک را خریداری کرده و شرکت را تصاحب کنند. هنگامی که رهبران شرکت مسئولیت را بر عهده می گیرند، این یک خرید مدیریت یا MBO در نظر گرفته می شود. خرید دوستانه زمانی اتفاق می‌افتد که دوستان یا خانواده مالک آن را بر عهده بگیرند. اگر صاحبان استارت‌آپ بازنشسته شوند، بیمار شوند یا کسب‌وکار را ترک کنند، ممکن است این استراتژی‌ها کارساز باشند.

مالکان استارت‌آپ‌ها همچنین ممکن است تصمیم بگیرند به دنبال خریداران شخص ثالثی بگردند که بتوانند شرکت را تصاحب کنند. این می‌تواند برای مالکانی که می‌خواهند با فروش کسب‌وکار و رفتن به شغل دیگری یا بازنشستگی درآمد کسب کنند، مفید باشد، اما اگر استارت‌آپ ضرر داشته باشد، مذاکرات می‌تواند به پیشنهادهای خرید کمتر از حد مطلوب منجر شود.

ادغام یا اکتساب رقابتی

ادغام‌ها و اکتساب‌ها (M&A) یکی دیگر از استراتژی‌های محبوب خروج از راه‌اندازی است. ادغام زمانی است که یک رقیب و استارتاپ به یک شرکت جدید می پیوندند. اکتساب زمانی است که یک رقیب استارت آپ را خریداری می کند و آن را به طور کامل در اختیار می گیرد. ادغام و اکتساب ممکن است هم برای استارت آپ ها و هم برای شرکت های بزرگتر و قدیمی مناسب باشد. با 30٪ افزایش در معاملات M&A مرتبط با فناوری از سال 2020 تا 2021.

هر دو گزینه می توانند به بنیانگذاران کمک کنند تا از فروش درآمد کسب کنند، و بنیانگذاران استارتاپ ممکن است پس از ادغام یا اکتساب همچنان درگیر کسب و کار باشند یا نباشند. اما همچنین می‌تواند به این معنا باشد که یک مؤسس کنترل کمتری بر آنچه قبلاً کسب‌وکارشان بوده، دارد.

انحلال

انحلال معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که استارت‌آپ با ضرر مواجه باشد. سپس این استارت آپ دارایی های خود را می فروشد و از پول آن برای پرداخت بدهی های خود استفاده می کند. پس از آن هر گونه پول باقی مانده به صاحبان یا کسانی که سهام شرکت دارند داده می شود. اگرچه انحلال معمولاً با رویدادهای منفی برای یک استارت‌آپ همراه است، اما معمولاً جایگزین مناسبی برای ورشکستگی در نظر گرفته می‌شود.

ورشکستگی

یک استارت‌آپ ممکن است مجبور شود ورشکستگی خود را اعلام کند، این یک فرآیند قانونی است که کسب‌وکار را ملزم می‌کند تا دارایی‌های خود را در ازای حذف بدهی‌های خود تسلیم کند. اعلام ورشکستگی می‌تواند به اعتبار بنیان‌گذاران آسیب برساند، که می‌تواند بر توانایی آن‌ها در دریافت بودجه برای سرمایه‌گذاری‌های تجاری آتی تأثیر بگذارد.

انواع استراتژی خروج برای سرمایه گذاران

سرمایه‌گذاران استارت‌آپ باید استراتژی‌های خروج را نیز آماده کنند، به‌ویژه اگر استارت‌آپ موفق نیست یا اهداف تجاری را برآورده نمی‌کند. داشتن یک استراتژی خروج می تواند از سرمایه گذاران در برابر ضررهای عمیق تر محافظت کند.

فروش سهام سهام

سرمایه گذاران ممکن است از طریق فروش سهام خود خارج شوند، که در آن سهام خود را به خریداران می فروشند. در ازای آن، سرمایه گذار برای سهام خود پول دریافت می کند و می تواند از استارتاپ دور شود. این ممکن است برای سرمایه‌گذاران در استارت‌آپ‌های موفق یا شکست‌خورده سودمند باشد، زیرا می‌توانند زمانی که سهام ارزش بیشتری دارد برای کسب درآمد بیشتر پول نقد کنند، یا می‌توانند برای به حداقل رساندن ضرر و زیان در مورد فروش مذاکره کنند.

استراتژی خروج مبتنی بر زمان

یک استراتژی خروج مبتنی بر زمان می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا از بدتر شدن ضرر در سرمایه‌گذاری خود جلوگیری کنند. سرمایه‌گذار مدت زمانی را که می‌خواهد با سرمایه‌گذاری‌هایی که ثابت می‌مانند یا در حال کاهش هستند، بگذراند، تعیین می‌کند. اگر سهام آنها پس از مدت زمان تعیین شده عملکرد مثبتی نداشته باشد، سرمایه گذار می تواند سهام خود را بفروشد.

استراتژی خروج مبتنی بر درصد

یک استراتژی خروج مبتنی بر درصد می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا زمانی که سرمایه‌گذاری‌ها به اوج خود می‌رسند، سود زیادی کسب کنند یا هنگام کاهش ارزش‌گذاری، ضرر را به حداقل برسانند. سرمایه‌گذار می‌تواند زمانی که ارزش شرکت تا درصد معینی بالا یا پایین می‌رود، استراتژی فروش تعیین کند.

با این حال، اشکالی که برای تنظیم یک استراتژی خروج مبتنی بر درصد وجود دارد این است که پس از خروج سرمایه‌گذار، ارزش می‌تواند همچنان تغییر کند. به عنوان مثال، سرمایه گذار ممکن است تصمیم به فروش داشته باشد زمانی که ارزش گذاری 100٪ افزایش یافته است. آنها سود خواهند داشت، اما ارزش گذاری می تواند به اوج خود ادامه دهد و آنها سود اضافی را از دست خواهند داد.

از سوی دیگر، سرمایه‌گذار ممکن است تصمیم به فروش داشته باشد که سهم 30% کاهش یابد، اما پس از فروش، ارزش سهم افزایش می‌یابد. سرمایه‌گذار باید تعیین کند هنگام تنظیم استراتژی خروج مبتنی بر درصد، چه چیزی را از دست می‌دهد.

با استراتژی خروج استارتاپ برای آینده برنامه ریزی کنید

مالکان و مدیران اجرایی می‌توانند بیایند و بروند، و بدون برنامه‌ریزی برای خروج آنها، کسب‌وکار ممکن است با تطبیق با تغییرات دچار مشکل شود. استارت‌آپ‌ها همچنین باید برای روش‌هایی برای پرداخت بدهی‌ها در مواقع سخت برنامه‌ریزی کنند یا زمانی که کسب‌وکار نشانه‌هایی از شکست را نشان می‌دهد، ضرر را به حداقل برسانند. وقتی نوبت به سرمایه‌گذاران می‌رسد، یک استراتژی خروج از بدترین ضررهای ممکن ناشی از سرمایه‌گذاری‌های پرخطر استارت‌آپ جلوگیری می‌کند.

 ممکن است بحث درباره استراتژی خروج برای بنیانگذاران ناراحت کننده باشد، اما بخش مهم و ارزشمندی از طرح کسب و کار است که نباید نادیده گرفته شود.

منبع:hubspot

خروج از نسخه موبایل