سلامت

کودک دشوار: چه باید کرد؟

کودک دشوار: چه باید کرد؟

کودک دشوار: چه باید کرد؟

کودک سخت چیست؟

کودکان “آسان” یا “دشوار” به دنیا نمی آیند . از سوی دیگر، همه آنها در طول زمان و با سرعت خاص خود شخصیت منحصر به فردی پیدا می کنند.

در زبان روزمره، کودک دشوار اغلب به دوران کودکی و عصبانیت اشاره می کند. که این دوره را همراهی می کند. با این حال، کودک را می توان در هر سنی دشوار توصیف کرد، زیرا منظور از “دشوار” با دشواری هایی در درک کودک و برقراری یک رابطه آرام و پایدار با او مطابقت دارد. این واقعیت یا احساس زمانی تشدید می‌شود که با سایر کودکان هم سن و سالی که ممکن است مطیع‌تر به نظر برسند یا به مقامات احترام بگذارند، مقایسه می‌شود. خوشبختانه، یک کودک در دوران کودکی خود می تواند دشوار باشد بدون اینکه این امر عواقب منفی بر آینده او داشته باشد، به شرطی که بدانیم چگونه او را همراهی کنیم و محیطی آرامش بخش برای او فراهم کنیم.

آنچه در ابتدا و مهمتر از همه مهم است این است که کودکان خردسال همه ابزارهای ارتباطی لازم برای بیان کلامی احساسات خود را ندارند، به ویژه آنها فاقد واژگان هستند. بنابراین او از آنچه در اختیار دارد برای بیان آنچه تجربه می کند استفاده می کند: بدن و احساساتش. این می تواند منجر به عصبانیت، حرکات ناگهانی یا گاهی خشن یا حتی گریه شود. بنابراین، این رفتارها که به نظر ما بزرگسالان مشکل‌ساز و غیرمنطقی می‌آیند، اغلب فقط ترجمه ناامیدی، رنج یا ناراحتی هستند: مشکل واقعاً از فرزند شما نشات نمی‌گیرد، بلکه از نحوه تلاش او برای واکنش به موقعیت یا محدودیتی ناشی می‌شود. .

چرا برخی از کودکان مشکل هستند؟

آیا این یک اختلال است؟

قبل از صحبت در مورد اختلال کمبود توجه با یا بدون بیش فعالی ( ADHD)، باید بدانید که همه کودکان گاهی اوقات ممکن است سخت باشند، زیرا رفتار آنها به سن، بلوغ و رویدادهای بیرونی بستگی دارد. برخی از ویژگی های شخصیتی به رفتارهای دشواری مانند حساسیت مفرط که با افزایش حساسیت نسبت به همه چیز در اطراف او مربوط می شود، ترجیح می دهد. محیط حسی، یک موقعیت پیش بینی نشده و متضاد، همه عواملی هستند که می توانند کودک بیش از حد حساس و واکنش شدیدتری نسبت به سایر کودکان ایجاد می کند. . امروزه تخمین زده می‌شود که 30 درصد فرانسوی‌ها بیش از حد حساس هستند: مدیریت این نوع شخصیت گاهی اوقات می‌تواند به سختی به صورت روزانه انجام شود، اما یک شانس است، زیرا امکان رشد ویژگی‌های خاصی مانند خلاقیت، همدلی یا مشاهده مجدد.

کودکان مبتلا به اضطراب جدایی همچنین می تواند یک حالت بیشتر ارائه دهد شخصیت دشوار است زیرا آنها مکانیسم هایی را برای توجه قرار می دهند تا از آنها مراقبت شود و “رها نشوند”.

تمایز بین کودکان سرکش و علائم همیشه آسان نیست. بیش فعالی، اما ADHD فقط در صورتی باید مورد توجه قرار گیرد که فرزند شما بدون توجه به موقعیت، دائماً بی قرار باشد.

نقش والدین چیست؟

کودکان دشوار می توانند علیرغم همه حسن نیت و مهارت های آموزشی، چالشی واقعی برای والدین باشند. کودک دشوار بیش از هر چیز کودکی است که به یک درخواست خارجی پاسخ نمی دهد یا به خوبی پاسخ نمی دهد، حتی اگر معقول باشد. بسته به شخصیت، جایگاهش در خواهر و برادر یا محیط خانوادگی‌اش، ممکن است سعی کند در برابر توصیه‌های ساده مانند سر و صدا نکردن، خوب بودن در مدرسه یا کمک در خانه مقاومت کند. گاهی اوقات این فقط برای آزمایش محدودیت های خود یا شماست، که یک گام مهم و عادی در یادگیری است.

همچنین فقط در شرایط خاصی می تواند دشوار باشد، که می تواند والدین احساس کنند. گناهکار: اغلب کودک می تواند با شخص ثالثی مانند پدربزرگ و مادربزرگ، پرستار کودک یا کادر آموزشی مدرسه خوب و مطیع باشد، اما در خانه پیچیده تر باشد. این می تواند برای والدینی که احساس می کنند فرزندشان تمام احساسات منفی خود را از روی آنها تخلیه می کند، یا اینکه در برآورده کردن نیازهای خود به درستی شکست می خورند، ناامید کننده و باعث احساس گناه می شود. هیچ چیز نمی تواند دور از حقیقت باشد: به عنوان یک والدین، درک این نکته مهم است که کودکان اغلب استرس و احساسات خود را در حضور غریبه ها یا دیگر شخصیت های معتبری که با آنها ارتباطی ندارند کنترل می کنند. وابستگی قوی و در محیطی است که در آن وجود دارد. کودک به اندازه کافی احساس راحتی، احاطه و آرامش می کند که بتواند آزادانه خود را ابراز کند و بنابراین تمام احساسات خود را نشان دهد. احساساتی بودن یا عصبانیت کودک در واقع دلیلی بر اعتماد به نفس است و گواه احساس امنیت است.

اهمیت چارچوب

بنابراین گوش دادن مهم است، اما همچنین باید در نظر داشت که خیرخواهی و مدارا بیش از حد کودک را برای استقلال یا زندگی در جامعه به خوبی آماده نمی کند. این به او ضرر می رساند و حتی ممکن است او را ناراضی کند. بسیار مهم است که محیط زندگی و قوانین آموزشی خاصی را به فرزند خود تحمیل کنید تا به اقتدار و ارزش های شما احترام بگذارد و همچنین بتواند سیستم ارزشی خود را توسعه دهد و حدود خود را بشناسد. در واقع، از سنین پایین، کودک تنها لذت خود را برانگیخته می کند: او می خواهد آنچه را که می خواهد، زمانی که می خواهد انجام دهد. فقط آموزش می تواند او را از این الگو خارج کند. اگر کودک با هیچ مقاومتی مواجه نشود و فکر کند که از تمام حقوق برخوردار است، نه تنها برای او، بلکه برای کل خانواده، والدین و خواهر و برادر که همگی از این وضعیت رنج خواهند برد، می تواند مخرب باشد. بنابراین لازم است قوانینی وضع و توضیح داده شود تا نظارت بر کودک به یک جنگ قدرت ساده با والدین تبدیل نشود.

نظر دهید با یک کودک دشوار رفتار کنید. ?

قوانین و روال زندگی

ایجاد محدودیت ها و قوانین روشن زندگی در واقع به کودک اجازه می دهد تا به تحمل عادت کند. به ناامیدی: این واقعیت که ناامید است به فرزند شما می‌آموزد که خواسته‌هایی داشته باشد، و در نتیجه استقامت، اراده یا توانایی‌اش برای حل تعارض‌ها را توسعه دهد.
به همین ترتیب، تنظیم روال‌ها و اعمالی که روزانه تکرار می‌شوند، نه تنها به او کمک می‌کنند تا برخی از نیازهای ضروری‌اش، مانند خواب، بهداشت، یا وعده‌های غذایی‌اش را برآورده کند، بلکه در یادگیری زندگی او نیز مشارکت خواهند داشت. به لطف آنها، کودک شما احساس اطمینان می کند، عادت هایی در خود ایجاد می کند، یاد می گیرد که از بدن خود مراقبت کند و خود را تثبیت کند.

بازتاب های خوب در مواجهه با بحران ها

<. p class="css-klonbw e33xbi30">همه کودکان به بزرگسالانی نیاز دارند که آنها را گول نزنند، که قوانین واضحی را بدون استثناء زیاد وضع کنند، حتی اگر این موارد در برخی موارد ضروری باشد: اگر فرزند شما بد رفتار کند یا کار احمقانه ای انجام دهد. ابتدا سعی کنید با اطمینان دادن به او، اما به او توضیح دهید که چرا نباید این گونه رفتار کند و عواقب اعمالش چیست. از طرف دیگر، اگر عصبانی است یا اشک می ریزد، بی فایده است که بلافاصله دلایل امتناع یا اصلاح خود را برای او توضیح دهید. می توانید به او بگویید که از رفتار او راضی نیستید اما بحث را به بعد که آرام شد موکول کنید. در مواجهه با چیزی که از نظر شما یک هوی و هوس به نظر می رسد، می توانید سعی کنید ممنوعیت را به عنوان یک جایگزین اصلاح کنید: اگر او به دلیل اینکه می خواهد اسباب بازی بخرد گریه می کند، می توانید بلافاصله امتناع خود را از ارائه آن به او تمدید کنید، اما او برای مثال پیشنهاد می کند: برای تولدش سفارش دهید.

نمونه مثال بزنید

شما نوعی قرارداد اخلاقی بین خود و فرزندتان برقرار می کنید. : بنابراین باید مراقب باشید که الگو قرار دهید، زیرا یادگیری کودکان شامل تقلید نیز می شود، یعنی بازتولید رفتارهایی که در دیگران می بینند. اگر قوانین و ممنوعیت هایی وضع می کنید، سعی کنید خودتان به آنها احترام بگذارید. در واقع، اگر کودکی ببیند که والدینش در بین وعده های غذایی در حال خوردن میان وعده در زمانی که او مجاز نیست، به احتمال بسیار زیاد آن را ناعادلانه می بیند و با آن اختلاف می کند. همچنین لازم است اطمینان حاصل شود که قوانین تعیین شده با هم کار می کنند و سازگار هستند. وقتی کودک از قبل به او اخطار داده شده باشد، احترام گذاشتن به یک قانون بسیار آسان‌تر خواهد بود، و حتی اگر آن را پذیرفته باشد: هشدار دادن به کودک که حق دارد یک کلوچه بخورد به معنای این است که هیچ بعداً یکی دیگر را بخواهید. در نهایت، اگر این اتفاق بیفتد، باید سعی کنید دست نگه دارید و تسلیم نشوید: این امر قوانین تعیین شده را زیر سوال می برد و به کودک می فهماند که می تواند با شما چانه بزند و مذاکره کند.

تنظیم اختیارات

برای اینکه مورد احترام قرار گیرد و از مذاکرات طولانی جلوگیری شود، لازم است مدیریت تنظیم اختیار را انجام دهید. والدینی که بیش از حد مستبد هستند می توانند منجر به تخطئه یا تجاوز پنهان از جانب کودک شوند و در درازمدت رابطه اعتماد بین آنها را بدتر کنند. بنابراین، شما باید سعی کنید بدون اقتدارگرایی، مقتدر باشید: می توانید به کودک خود گوش دهید و به او احترام بگذارید، در حالی که ایده خاصی از سلسله مراتب را حفظ کنید. شما به عنوان والدین تجربه بیشتری از واقعیت دارید که می تواند ناامید کننده باشد و فرزندتان باید درک کند که ممنوعیت های شما از این تجربه و تجربه شما ناشی می شود. این فقط در مورد کودکان خردسال صدق نمی کند: نوجوانان همچنین باید بدانند محدودیت هایی که بر آنها تحمیل می کنید از کجا می آید.

در صورت بروز مشکل با چه کسی مشورت کنیم؟

اگر احساس می کنید که رفتار فرزندتان شما را به مشکل می اندازد، زندگی خانوادگی شما را مختل می کند یا عواقبی برای تحصیل او دارد، باید راه حل هایی بیابید که به او کمک کنید تا از الگو خارج شود. رقابتی که در آن وارد شد. نکته مهم این است که در این مورد با متخصصان بهداشت صحبت کنید و در مواجهه با این مشکل تنها نباشید. همچنین اتفاق می افتد که کودک در بیان خود با والدین خود مشکل دارد، صحبت با یک متخصص گاهی برای او آسان تر است. در نهایت، مشاوره با روانپزشک کودک نیز می تواند به شما در مورد وضعیت سلامت روانی کودکتان اطمینان دهد: اگر پزشک چیز غیرطبیعی در او تشخیص ندهد، آرامش بیشتری خواهید داشت و اگر تشخیص دهد، کودک شما دچار مشکل شده است. مراقبت های اولیه، که برای او و همچنین برای شما بسیار بهتر است.

روانپزشک کودک می تواند اعضای خانواده را با هم یا والدین را در یک طرف و کودک را در یک طرف ببیند. دیگری. در همه موارد، تعهد خانواده نقش اساسی در موفقیت مراقبت از کودک یا نوجوان دارد. در نهایت این رفتار کودک است که سخت است نه او. خوب است به یاد داشته باشید و به او یادآوری کنید که او موجودی در حال رشد است و شما برای کمک و راهنمایی او در آنجا هستید.

مدیر مجله

یه پسر آبان ماهی با افکار پیچیده و تنیده از خشم علاقه زیادی به گسترش وب و وبسایت نویسی داره ،یه پسر از دل سنگ های آبی کهکشانی که هیچکس نمیتونه دستش رو بخونه و از 1399 تا حالا تو دنیای وب سرگردان و آموزش دیدن است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا