داستان واقعی

خلاصه کتاب Freakonomics

خلاصه کتاب Freakonomics

11 دقیقه مطالعه ⌚ 

آیا اسلحه خطرناکتر از استخر است؟ واقعاً والدین چقدر بر زندگی کودک تأثیر می گذارند؟ آیا قانونی شدن سقط جنین به کاهش شدید جرم منجر شد؟

اینها سوالات معمولی در مورد اقتصاد نیستند، اما استیون لویت اقتصاددان معمولی شما نیست.

لویت به همراه نویسنده و روزنامه‌نگار برنده جایزه، استفان دوبنر، Freakonomics را به‌عنوان راهی برای کشف جنبه‌های پنهان همه چیز، از باندها و عوامل املاک گرفته تا تقلب و کوکلوکس کلان نوشت.


این کتابی درباره اقتصاد نیست. بلکه کتابی است که تئوری های اقتصادی را در موضوعات دیگر به کار می برد. و نتایجی که لویت و دوبنر به آن می رسند ممکن است شما را شگفت زده کند. Freakonomics، به قول خودش، “عقل متعارف” را برمی‌گرداند.


انگیزه ها / FREAKONOMICS

“اطلاعات یک فانوس دریایی است، یک چمدان، یک شاخه زیتون، یک عامل بازدارنده – همه اینها بستگی به این دارد که چه کسی و چگونه از آن استفاده کند.”


لویت و دوبنر استدلال می‌کنند که اخلاق نشان‌دهنده روشی است که ما دوست داریم دنیا کار کند، و علم اقتصاد نشان می‌دهد که واقعاً چگونه کار می‌کند.

آنها موضوعاتی را کاوش می کنند که ممکن است گاهی اوقات عجیب به نظر برسند (به هیچ عنوان به آن  Freakonomics  نمی گویند) تا نوع نگاه ما به دنیای خود را دوباره تعریف کنند.

از فصلی در مورد اینکه چرا وضعیت اجتماعی-اقتصادی و نژادی والدین بر نحوه نامگذاری فرزندانشان تأثیر می گذارد، تا اینکه چرا مهارت های فرزندپروری بیش از حد ارزش گذاری می شود یا اینکه چرا فروشندگان مواد مخدر تمایل دارند با مادران خود زندگی کنند، سرگرم کننده و جالب است – و گاهی اوقات بحث برانگیز – بخوانید.

در قلب خود، Freakonomics مطالعه انگیزه‌ها است – اینکه مردم چگونه به آنچه می‌خواهند (یا نیاز دارند) می‌رسند، حتی زمانی که دیگران همان چیزی را می‌خواهند. و آنچه که لویت و دوبنر بیش از همه نشان می دهند، اهمیت پرسیدن سؤالات خلاقانه است.

این همان چیزی است که Freakonomics را به یک پرفروش‌کننده فوری تبدیل کرد، و اینکه چرا نتایج بعضا بحث‌برانگیز نویسندگان آن امروزه هنوز مورد بحث است.

نگت‌های مورد علاقه ما را از Freakonomics در زیر بررسی کنید!

“خلاصه Freakonomics”

Freakonomics با همکاری نویسندگان استیون لویت و استفن جی. دوبنر، روزنامه نگاران و برندگان جوایز متعدد است. نویسندگان به دنبال یافتن پاسخ های ساده برای مشکلات پیچیده جهان هستند.

Freakonomics با کاوش در رویدادهای مختلف، مانند زندگی فروشندگان مواد مخدر، حقیقت در مورد دلالان املاک، و تأثیر والدین بر آینده کودکان، تلاش می‌کند تا رویدادهای روزمره را از منظر اقتصادی رمزگشایی کند.

نویسندگان لویت و دوبنر اقتصاد زندگی روزمره را با بیان داستان های مختلف با کنایه ارائه می کنند.

نویسندگان از طریق مطالعه انگیزه‌ها نشان می‌دهند که چگونه اقتصاد بر نحوه دستیابی افراد به آنچه می‌خواهند تأثیر می‌گذارد.

آنها همچنین جنبه مخفی چیزها را کاوش می کنند و همچنین اعتبار خرد مدرن را زیر سوال می برند، با ارائه دیدگاهی ارزشمند و متفاوت با استفاده از داده های عینی.

Freakonomics یک فرض غیرمتعارف ارائه می‌کند: اگر اخلاق نشان می‌دهد که جهان چگونه باید کار کند، اقتصاد نشان می‌دهد که واقعاً چگونه کار می‌کند.

Freakonomics نحوه نگرش شما به دنیای مدرن را دوباره تعریف می‌کند و باعث می‌شود فرضیات مختلف را زیر سوال ببرید. چرا مردم خیانت می‌کنند؟

آیا نام شما بر موفقیت شما تأثیر می گذارد؟ چگونه قانونی کردن سقط جنین بر میزان جرم و جنایت یک کشور تأثیر می گذارد؟

این کتاب به دنبال ارائه پاسخ به این سؤالات به روشی است که قبلاً دیده نشده بود و به شما کمک می کند تا در مورد مسائل دیگر از منظر دیگری فکر کنید.

قدرت مشوق ها را درک کنید

مردم همیشه خیانت می کنند، حتی آنهایی که می گویند تقلب نمی کنند. افراد از هر فرهنگ و هر نوع، که معمولاً صادق هستند، برای پیشرفت شغلی یا کسب درآمد بیشتر به تقلب متوسل می شوند. اگر انگیزه تقلب زیاد است.

اگر انگیزه ها به نفع تقلب عمل کنند، ممکن است چیزهای به ظاهر احمقانه، مانند رد کردن یک خط یا سرقت یک امتیاز در یک بازی والیبال، تکرار شوند.

اقتصاددانان به قدرت مشوق ها اعتقاد دارند. در واقع، علم اقتصاد بر اساس مطالعه انگیزه ها است.

مشوق هر چیزی است که فرد را به انجام کاری یا اقدامی وادار کند. اقتصاددانان معتقدند که همه مشکلات اقتصادی را می توان از طریق این مشوق ها حل کرد.

اما آنها همچنین به شما خواهند گفت که راه حل ممکن است همه را خوشحال نکند. به عنوان مثال، یک راه حل استاندارد برای پارک غیرقانونی خیابان، دادن بلیط ترافیک است.

این بلیط‌های ترافیکی اصلاً محبوب نیستند، اما با دادن انگیزه به رانندگان برای پارک غیرقانونی، مشکل را حل می‌کنند. بنابراین یک انگیزه می تواند از بسیاری جهات وجود داشته باشد، نه همه آنها مثبت.

با این حال، همانطور که تشویق درست می تواند افراد را مجبور به اطاعت از قوانین کند، انگیزه نادرست می تواند آنها را به تقلب تشویق کند. به عنوان مثال، در ایالات متحده، امتحانات استاندارد مدارس به یک روش معمول در مدارس دولتی تبدیل شده است.

با هدف ترویج آموزش بهتر، هیچ کودکی پشت سر نمی ماند به مدارسی که نمرات آزمون خود را بهبود می بخشند پاداش می دهد و آنهایی را که نمرات رد شده اند جریمه می کند.

از آنجایی که کسب نمرات خوب در آزمون یک مزیت ملموس و (شاید مهمتر از آن) یک نقطه ضعف مشخص در داشتن نتایج ضعیف وجود دارد، انگیزه زیادی برای تقلب برای معلمان وجود دارد.

برخی معلمان ممکن است وسوسه شوند که پاسخ‌های اشتباه را جایگزین پاسخ‌های درست دانش‌آموزان خود کنند و در نتیجه مدارس آنها بهتر عمل می‌کنند.

انگیزه داشتن نتایج خوب و اجتناب از نتایج بد می تواند بر ترس از انجام کاری اشتباه یا خطر گرفتار شدن غلبه کند.

Freakonomics Summary

آنچه را که حکمت عامیانه می گوید را بررسی کنید

وقتی یک فروشنده مواد مخدر را تصور می کنید، ممکن است به فردی مسلح فکر کنید که به مقدار قابل توجهی پول دسترسی دارد. اگر آنها چنین پولی دارند، پس چرا بیشتر قاچاقچیان هنوز با مادرشان زندگی می کنند؟

شما فقط معتقدید که فروشندگان مواد مخدر زندگی خطرناکی را در احاطه پول می گذرانند زیرا این اطلاعات را از خرد عمومی جذب کرده اید.

خرد سنتی معمولاً یک باور، نظر یا قضاوت در مورد یک موضوع فردی است که قبلاً توسط جامعه پذیرفته شده است.

مشکل این است که وقتی دانش به عنوان حکمت عمومی شناخته شد، تصحیح آن دشوار است، حتی اگر فرض آن نادرست باشد.

Freakonomics
رفتارهای اجتماعی و اقتصادی پیچیده هستند و درک آنها ممکن است پیچیده باشد . بنابراین، مردم به این ایده‌ها می‌چسبند که قبلاً رایج هستند.

خرد سنتی معمولاً توسط متفکران یا متخصصان برجسته در یک صنعت خاص معرفی می‌شود، اما این کارشناسان اغلب مشاهدات و مفروضات خود را بدون بررسی حقایق انجام می‌دهند.

پس این نتیجه‌گیری‌ها به متخصصان دیگری منتقل می‌شود که به استدلال قدرت می‌دهند.

پاسخ به این که چرا یک فروشنده معمولی مواد مخدر هنوز با مادرش زندگی می‌کند، توسط سودیر ونکاتش، که شش سال را با یک باند در شیکاگو گذراند و عادات آنها را مطالعه کرد، کشف شد.

او دریافت که دلیل اینکه بیشتر فروشندگان مواد مخدر هنوز با مادران خود زندگی می کنند، صرفاً این است که آنها پول کافی به دست نمی آورند. .

تاجر کراک در باند مورد مطالعه ونکاتش تنها 3.30 دلار در ساعت درآمد داشت که برای امرار معاش او کافی نیست.

پس چرا آنها به این کار چالش برانگیز و خطرناک ادامه می دهند؟ پاسخ مالی نیست.

باندهای مواد مخدر مانند مشاغل هستند: آنها قالب سازمانی هرم مانندی دارند که بر اساس یک سلسله مراتب است.

افراد در قاعده هرم (کارگران خیابان) کار دشواری فروش مواد مخدر و شرکت در جنگ های گروهی دارند، به امید روزی که به بالای هرم صعود کنند، جایی که پاداش های بزرگی در انتظارشان است.

بنابراین واقعیت این است که برخلاف تصور رایج، فروشندگان مواد مخدر پول زیادی به دست نمی آورند. این نشان می دهد که آنچه اکثر مردم معتقدند حقیقت است ممکن است همیشه اینطور نباشد.

درک کاهش جرم و جنایت

جرم در ایالات متحده در دهه 1990 به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. عوامل متعددی با این کاهش مرتبط است، از جمله افزایش تعداد افسران پلیس، افزایش مجازات مجرمان و تغییر در بازار مواد مخدر.

اما در مورد سقط جنین چطور؟ آیا قانونی کردن سقط جنین می تواند عاملی در این کاهش باشد؟

نیکولای چائوشسکو در سال 1966 در رومانی دیکتاتور شد. یک سال بعد، او سقط جنین را غیرقانونی کرد. او فکر می کرد که می تواند رومانی را با افزایش جمعیت این کشور قوی تر کند.

تنها زنانی که مجاز به سقط جنین بودند، زنانی بودند که قبلاً چهار فرزند داشتند و آنهایی که در موقعیت بالایی در حزب کمونیست بودند.

فشار بر زنان آنقدر شدید بود که مقامات دولتی آنها را مجبور کردند در محل کار آزمایش بارداری انجام دهند. زنانی که باردار نشدند مجبور به پرداخت مالیات تجرد شدند.

در عرض یک سال، نرخ تولد در رومانی دو برابر شد. تحت رژیم دیکتاتوری نیکولای چائوشسکو، مردم عادی رومانی زندگی بدی داشتند.

با این حال، عواقب آن برای کودکانی که پس از ممنوعیت سقط جنین به دنیا می‌آیند بدتر بود: وضعیت آنها بدتر از کسانی بود که یک سال قبل از آن متولد شده بودند، از جمله دستاوردهای تحصیلی و موفقیت آنها در کار.

بعد از اینکه سقط جنین در رومانی غیرقانونی شد، کودکان بیشتری در فقر به دنیا آمدند و بنابراین احتمال بیشتری داشت که در فعالیت های مجرمانه شرکت کنند.

اگر ممنوعیت سقط جنین می تواند منجر به افزایش جرم و جنایت شود، به کار بردن همین منطق برای توضیح اینکه چرا جرم و جنایت در ایالات متحده در حال کاهش است دشوار نیست.

ممکن است کودکان ناخواسته کمتری وجود داشته باشد. زنان در ایالات متحده به سقط جنین دسترسی دارند، کودکانی که به دنیا می آیند چشم انداز بهتری در زندگی دارند و کمتر احتمالاً به دلایل اقتصادی درگیر جنایت می شود.

اطلاعات ممتاز Ca Be Advantageous

کارگزاران املاک و مستغلات با هزینه اطلاعات نامتقارن پول زیادی به دست می آورند. آنها باید از اطلاعات داخلی برای متقاعد کردن مشتریان خود برای خرید یا فروش املاک استفاده کنند. یک لحظه فکر کنید که می خواهید خانه خود را بفروشید.

فروش خانه یک معامله معمولی نیست و ممکن است اطلاعات زیادی در مورد بازار املاک و مستغلات نداشته باشید. یکی از بزرگترین مشکلات شما قیمت خانه خواهد بود.

اگر قیمت ناچیزی را برای خانه خود تعیین کنید، ممکن است پولی را که شایسته آن هستید دریافت نکنید. اما اگر قیمت شما خیلی بالا باشد، ممکن است خانه شما فروخته نشود. بنابراین، چه کار می کنید؟

در این سناریو، بهترین گزینه شما تماس با یک کارگزار است. قبل از ظهور اینترنت، آنها تنها کسانی بودند که اطلاعاتی در مورد بازار املاک داشتند.

آنها در موقعیت خوبی بودند تا در مورد ارزش بازار فعلی خانه به شما توصیه کنند.

اما، آنها همچنین می‌توانند این اطلاعات را به نفع خود دستکاری کنند تا در صورت تأخیر، مشتریان خود را از دست دادن یک فروش خوب بترسند.

امروزه، به لطف اینترنت، خریداران و فروشندگان می توانند به سرعت در مورد بازار تحقیق کنند.

آنها مشتریانی با دانش بسیار بیشتر شده اند و نتیجه این است که مزیت کارگزار به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.

به همین ترتیب، شرکت های بیمه عمر قبل از ورود اینترنت پول زیادی به دست آوردند. در گذشته، مشتریان راهی برای دانستن اینکه آیا شرکت‌ها بهترین قیمت‌ها را ارائه می‌دهند یا بهترین سیاست‌ها را نداشتند.

بنابراین، هزینه بیمه عمر بسیار بالا بود. وقتی اینترنت شروع به ارائه مقایسه بین طرح‌ها کرد، مشتریان توانستند به سرعت سیاست‌های ارزان‌تری پیدا کنند.

این باعث افزایش رقابت بین شرکت‌های بیمه شده است که باعث کاهش قیمت‌ها شده است.

پس می بینیم که قدرت و نفوذ شرکت های بیمه یا شرکت های املاک و مستغلات به اطلاعات انحصاری بستگی دارد. وقتی دیگر انحصار وجود ندارد، قدرت آنها کاهش می یابد یا از بین می رود.

چه چیزی در تربیت فرزندان مهم است

داستان دو کودک را با هم مقایسه کنید. یکی پسر سفیدپوست و دیگری سیاه پوست. والدین پسر سفیدپوست دارای مدرک دبیرستان هستند و پدر شغل خوبی دارد.

مادر او خانه دار و دارای مدرک دانشگاهی است. این پسر زندگی شادی دارد و در دبیرستان خوب عمل می کند.

مادر پسر سیاهپوست در دو سالگی او را ترک کرد. پدرش شغل خوبی در خرده فروشی دارد، اما او زیاد مشروب می نوشد و اغلب در هنگام مستی بچه را می زند. یک روز پسر می بیند که پدرش زنی را کتک می زند.

او را چنان کتک می زنند که برخی از دندان هایش را از دست می دهد. این بچه در دبیرستان خوب عمل نمی کند، شروع به فروش مواد مخدر می کند و اغلب دچار مشکل می شود.

او مطمئن می شود قبل از اینکه پدرش از سر کار به خانه بیاید در رختخواب خود باشد و قبل از اینکه پدرش صبح از خواب بیدار شود خانه را ترک می کند.

در نهایت، پدرش به دلیل تجاوز جنسی دستگیر می شود. در دوازده سالگی، پسر باید از خودش حمایت کند.

به نظر شما چه اتفاقی برای این دو پسر می افتد؟ آینده آنها چگونه خواهد بود؟ فرزندان والدین موفق، تحصیل کرده و سالم در مدرسه بهتر عمل می کنند.

فرقی نمی‌کند که کودک به موزه برده شود، وقتی کار اشتباهی انجام داده به او مهلت داده شود یا تلویزیون داشته باشد.

این بدان معنا نیست که والدین مهم نیست، اما واقعیت این است که وقتی والدین در نهایت یاد می‌گیرند چه چیزی برای فرزندانشان مناسب است، دیگر خیلی دیر شده است.

نحوه عملکرد فرزند شما در آینده به عواملی بستگی دارد که سال‌ها قبل تصمیم گرفته شده‌اند، مانند هویت شما، شخصی که با آن ازدواج می‌کنید، و نوع زندگی شما.

افراد باهوش، تحصیل‌کرده، سخت‌کوش و با دستمزدی که با چنین افرادی ازدواج می‌کنند، احتمال بیشتری برای داشتن فرزندان موفق دارند. صادق بودن، مهربان بودن و کنجکاوی بودن نیز کمک می کند. برای موفقیت فرزندانتان، این بستگی به این دارد که وقتی پدر و مادر هستید چه کاری انجام می دهید، بلکه به اینکه چه کسی هستید بستگی دارد.

Freakonomics PDF

موفقیت به نام شما بستگی ندارد

در سال 1958، یک ساکن نیویورک به نام رابرت لین صاحب یک پسر شد. او تصمیم گرفت پسرش را “برنده” (برنده) صدا کند. سه سال بعد او صاحب فرزند دیگری شد و او را «بازنده» نامید. فکر می کنید چه اتفاقی برای پسرها افتاد؟

بازنده لین در زندگی خود به موفقیت دست یافته است. او با بورسیه تحصیلی در یک مدرسه مقدماتی تحصیل کرد، به دانشگاه لافایت پنسیلوانیا رفت و بعداً به نیروی پلیس نیویورک پیوست. او به کارآگاه و در نهایت به درجه گروهبان ارتقا یافت.

برادر بزرگتر او، وینر، نیز برجسته بود، اما به روشی اشتباه. تنها چیزی که او به دست آورد یک سابقه کیفری طولانی بود.

بنابراین این سؤال پیش می‌آید: آیا نام یک کودک بر موفقیت اقتصادی نهایی آنها تأثیر می‌گذارد؟ پاسخ “نه” است.

نام کودک بر نحوه عملکرد آنها در آینده تأثیری ندارد. والدین می خواهند باور کنند که در زندگی فرزندانشان تغییر ایجاد می کنند.

در غیر این صورت، چرا زحمت تربیت فرزندان خود را به شیوه صحیح به خود بدهید؟ و این درست است که اکثر والدین فرزندان خود را با فکر موفقیتی که در آینده به دست خواهند آورد، نام گذاری می کنند.

توجه داشته باشید که یک اثر تصادفی نیز وجود دارد که بر بهترین و بدترین والدین تأثیر می گذارد.

در نتیجه، والدین مؤمن و باهوشی وجود دارند که فرزندانی ناموفق دارند، همانطور که فرزندان موفقی بدون توجه به عادات و نیات وحشتناک والدینشان (مانند نامگذاری فرزندشان «بازنده») هستند.

برای نشان دادن این موضوع، اجازه دهید کمی به عقب برگردیم. آیا آن دو پسر جلسه قبل را به خاطر دارید؟ این بچه ها شروع های بسیار متفاوتی در زندگی داشتند.

پسر سیاه پوست رولاند جی. فرایر جونیور، اقتصاددان معروف است، در حالی که پسر سفیدپوست تد کاچینسکی، قاتل زنجیره ای معروف به “Unabomber” است. با نگاهی به تحصیلات آنها، مطمئناً آن را پیش بینی نمی کردیم.

این خلاصه را دوست دارید؟ می‌خواهیم از شما دعوت کنیم برنامه ۱۲ دقیقه‌ای، برای خلاصه‌های شگفت‌انگیز و کتاب‌های صوتی.

به نقل از “Freakonomics”

اطلاعات یک فانوس دریایی، یک دست، یک شاخه زیتون، یک عامل بازدارنده است – همه اینها بسته به اینکه چه کسی از آن استفاده می کند و چگونه. برای توییت کلیک کنید
بالاخره، شانس شما برای برنده شدن در قرعه کشی و تأثیرگذاری در انتخابات بالاست تقریبا مشابه از منظر مالی، بازی در لاتاری یک سرمایه گذاری بد است. اما سرگرم کننده و نسبتاً ارزان است: با قیمت یک بلیط،… برای توییت کلیک کنید
Noref you. یک اسلحه و یک استخر در حیاط خلوت خود داشته باشید، احتمال کشتن یک کودک در استخر حدود 100 برابر بیشتر از اسلحه است. برای توییت کلیک کنید
لویت اعتراف می‌کند که علاقه‌مندی‌های خواندن یک دختر توئینر، مجموعه گرگ و میش و به‌ویژه هری پاتر را دارد. برای توییت کلیک کنید
همانطور که در ابتدای این کتاب پیشنهاد کردیم، اگر اخلاق نشان دهنده یک جهان ایده آل است، پس اقتصاد جهان واقعی را نشان می دهد. برای توییت کلیک کنید

Screenshot 196

یادداشت های پایانی:

Freakonomics اصول رایج را زیر سوال می برد و پاسخ های غیرعادی می آورد. برای مثال ثابت شده است که معلمان زمانی تقلب می‌کنند که مشوق‌ها بر خطرات گرفتار شدن بیشتر باشد.

قبل از ورود اینترنت، شرکت‌های بیمه و کارگزاران املاک و مستغلات هر دو بسیار موفق بودند زیرا اطلاعات ممتازی داشتند.

بر خلاف تصور رایج، فروشندگان مواد مخدر پول زیادی به دست نمی آورند و زندگی بدی ندارند.

حق سقط جنین باعث سقوط جنایت شد زیرا مادران می‌توانستند بچه دار شوند یا نه و فرزندان با استانداردهای زندگی بهتر به دنیا می‌آمدند.

وقتی صحبت از فرزندپروری به میان می‌آید، مهم‌تر این است که والدین چه کسانی هستند تا کاری که انجام می‌دهند.

لویت و دوبنر نشان داده‌اند که داده‌ها مرتبط هستند، مشوق‌ها جامعه مدرن را هدایت می‌کنند و خرد جمعی ممکن است اصلاً مبنایی نداشته باشد.

آنها همچنین استدلال می کنند که اصول اقتصادی را می توان برای مشکلات روزمره به کار برد. Freakonomics دارای چندین مروارید خرد است که بینش و درک جدیدی از مشکلات روزمره ارائه می دهد.

حتما بخوانید : خلاصه کتاب ضد شکننده
چناچه در این مطلب کلمه ای یا حروفی استفاده شده است که از نطر شما مشکل دارد در قسمت نظرات به ما اطلاع دهید

مدیر مجله

یه پسر آبان ماهی با افکار پیچیده و تنیده از خشم علاقه زیادی به گسترش وب و وبسایت نویسی داره ،یه پسر از دل سنگ های آبی کهکشانی که هیچکس نمیتونه دستش رو بخونه و از 1399 تا حالا تو دنیای وب سرگردان و آموزش دیدن است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا