روانشناسی

8 دلیل برای اینکه شما به راحتی از همه چیز خسته می شوید

8 دلیل برای اینکه شما به راحتی از همه چیز خسته می شوید

آیا متوجه می شوید که واقعاً به راحتی خسته می شوید؟

اگر چنین است، شما تنها نیستید. افراد بیشماری به صورت روزانه خستگی را تجربه می کنند.

اما آنچه جالب است این است که احساس بی حوصلگی افراد مختلف را به طرق مختلف تحت تاثیر قرار می دهد.

در واقع، برخی از مردم اصلاً احساس خستگی نمی کنند!

اگر در حال خواندن این مقاله هستید، احتمالاً سعی می کنید بفهمید که چرا به راحتی خسته می شوید. این یک ابتکار عالی است، زیرا به این معنی است که شما می‌دانید اتفاقی در حال رخ دادن است که به‌خصوص دوست ندارید.

خوشبختانه، به محض اینکه علت چیزی را فهمیدیم، می‌توانیم تعیین کنیم که کدام اقدام (عمل‌هایی) را برای رفع آن انجام دهیم.

با یک درمانگر معتبر و باتجربه صحبت کنید تا به شما کمک کند بدون توجه به کاری که انجام می‌دهید، اینقدر سریع خسته شوید. ممکن است بخواهید سعی کنید از طریق BetterHelp.com با یکی صحبت کنید برای مراقبت با کیفیت در راحت ترین حالت.

بی حوصله بودن به چه معناست؟

احساس بی حوصلگی به عنوان خستگی یا ضعف توصیف می شود، زیرا فرد یا علاقه ای به فعالیت فعلی ندارد، یا به این دلیل که مشغول نیست و نمی داند چه کاری انجام دهد.

افراد مختلف مکانیسم‌های مقابله‌ای متفاوتی با احساس کسالت دارند.

برای مثال، ممکن است فردی با کندوکاو در کتابی که مورد علاقه‌اش است، یا قدم زدن، حواس خود را پرت کند. دیگری ممکن است به محرک‌های خارجی روی بیاورد، مانند صحبت کردن با دوستان از طریق تلفن یا تماشای یک فیلم.

ظاهرا، نحوه تجربه (و مقابله با) ملال ارتباط زیادی با نحوه سیم کشی مغز ما دارد.

طبق یک مطالعه در سال 2019 توسط دانشمندان دانشگاه ایالتی واشنگتن، افرادی که این احساس را بیان می کنند بی حوصلگی بیشتر از دیگران فعالیت بیشتری در سمت راست پیشانی مغز دارند.

«… زمانی که افراد راه‌هایی برای درگیر کردن خود با فکر کردن در مورد چیزهای دیگر پیدا می‌کنند، فعالیت‌های پیشانی چپ بیشتری وجود دارد. زمانی که افراد احساسات منفی را تجربه می کنند یا احساس اضطراب می کنند، فعالیت در لوب پیشانی راست بیشتر می شود. و آنهایی که می گفتند بیشتر مستعد کسالت هستند، فعالیت مغز پیشانی راست بالاتری داشتند.”

پروفسور سامی پرون، که این مطالعه را رهبری کرد، این مشاهدات را بیان می کند:

«ما دریافتیم که افرادی که در کنار آمدن با کسالت در زندگی روزمره خوب هستند، بر اساس نظرسنجی‌ها، بیشتر به سمت چپ تغییر جهت داده‌اند. کسانی که در زندگی روزمره به خوبی از پس آن بر نمی آیند، بیشتر به سمت راست حرکت کردند.»

این توضیح می‌دهد که چرا برخی از افراد بیشتر از دیگران با خستگی دست و پنجه نرم می‌کنند.

توجه به این نکته مهم است که بی حوصلگی برای سلامتی شما مضر است< /a>، بنابراین درک علت خستگی شما بسیار مهم است تا شاید راهی برای غلبه بر آن بیابید.

8 دلیل برای خسته شدن مردم

بیایید نگاهی به برخی از عواملی بیندازیم که ممکن است باعث شود شما به راحتی خسته شوید.

1. ممکن است به سرگرمی های مداوم و حواس پرتی عادت کرده باشید.

اگر اتصال تلفن همراهشان قطع شود یا Netflix کار نکند، بسیاری از مردم به حالت وحشت مطلق می روند.

آنها عادت دارند – حتی معتاد – به ترشح مداوم دوپامین که با سریال‌های پرخاشگر، پیمایش فید توییتر، بازی کردن یا تعامل با دوستانشان همراه است.

وقتی این جریان ثابت دوپامین متوقف می‌شود، آنها نمی‌دانند با خودشان چه کنند.

آیا این آشنا به نظر می رسد؟

سعی کنید اقدامات خود را در طول یک روز مشخص تجزیه و تحلیل کنید. به جای تمرکز بر کار، مطالعه، ورزش یا سایر فعالیت های شخصی، به تعداد دفعاتی که تلفن خود را برمی دارید توجه داشته باشید.

2. ممکن است یک اختلال عصبی رشدی داشته باشید.

بسیاری از افرادی که دارای اختلالات عصبی رشدی مانند اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) یا اختلالات طیف اوتیسم (ASD) هستند، اغلب از کسالت رنج می برند.

وقتی ذهن یک فرد به طور همزمان به چندین جهت می‌چرخد، اغلب به چندین نوع مختلف تحریک نیاز دارد.

علاوه بر این، ممکن است انرژی نهفته زیادی داشته باشید که سعی در بیان آن دارید، اما کاملاً نمی دانید چگونه با آن کنار بیایید.

برای افراد مبتلا به این شرایط غیرمعمول نیست که چندین اتفاق در یک زمان در حال وقوع باشند.

به عنوان مثال، ممکن است هنگام خواندن کتاب، تلویزیون را روشن کنید تا همزمان تحریک شنوایی و بصری داشته باشید. یا ممکن است در حال تماشای یک فیلم و بازی با تلفن خود باشید، در حالی که میان وعده می خورید، و گهگاه درباره پروژه های خلاقانه یادداشت برداری می کنید.

وقتی و اگر محرک های مورد نیاز خود را دریافت نمی کنید، ممکن است احساس اضطراب، استرس یا بی حوصلگی کنید.

3. شما به چالش کشیده نمی شوید.

اگر کار شما را به چالش نمی‌کشد و احساس می‌کنید که فقط با آن تماس می‌گیرید، ممکن است احساس کنید که ادامه دادن فایده‌ای ندارد.

شما ممکن است کار یا تحصیل خود را به تعویق بیندازید زیرا هر تلاشی برای این کار، زندگی را از شما می‌کشد.

زمانی که کار یا فعالیتی که در آن انجام می‌دهیم یا کمی فراتر از مجموعه مهارت‌های ما باشد، بهترین پیشرفت را داریم.

اگر شما یک هنرمند عالی آموزش دیده هستید که به نقاشی با انگشت تنزل داده اید، یا یک استاد ریاضی هستید که کلاس ریاضی کلاس اول را تدریس می کند، به احتمال زیاد حوصله تان سر رفته است.

به طور مشابه، اگر در حال انجام یک پروژه خلاقانه هستید که شما را به چالش نمی کشد، یا در حال خواندن کتابی هستید که در سطوح مختلف علاقه شما را جلب نمی کند، نمی خواهید آن را انجام دهید. اصلاً.

4. شما هیچ گونه سرگرمی خود رانده ای ندارید.

چه علایق خودگردانی دارید که حول کار شخص دیگری متمرکز نیست؟

خواندن کتاب و تماشای فیلم می‌تواند بسیار سرگرم‌کننده باشد، اما اگر فرصت استفاده از تخیل و توانایی‌های حل مسئله را به شما نمی‌دهند، به زودی مانند یک توده بی‌حوصله در آنجا دراز می‌کشید.

بیشتر مردم می توانند با درگیر شدن در یک سرگرمی یا شغل دیگری که شامل استفاده از دستانشان می شود، رضایت زیادی به دست آورند. این می تواند یک تلاش خلاقانه مانند نقاشی، یا چیزی مفیدتر مانند نجاری یا پخت و پز باشد.

اساساً چیزی است که زمان آنها را درگیر می کند و به چیزی ملموس منجر می شود. اگر هیچ فیلم یا اشکال دیگری از سرگرمی در دسترس نباشد، آنها می‌توانند به دنبال ساخت خودشان باشند.

چه نوع کارهایی را انجام می دهید که به تخیل، مهارت و غیره شما نیاز دارد؟

آیا اهداف بلندمدتی دارید که برای رسیدن به آن تلاش می کنید؟

یا شما یک شرکت کننده منفعل در زندگی خود هستید؟

5. شما تحت تأثیر مسئولیت های روزمره زندگی هستید یا افسرده شده اید.

برخی افراد احساس می‌کنند نمی‌توانند عمیقاً در یک پروژه یا پیگیری غوطه‌ور شوند. آنها تقریباً بلافاصله علاقه خود را نسبت به آن از دست می دهند و به نظر می رسد هیچ چیز آنطور که آنها امیدوارند آنها را به چالش، سرگرم یا وسوسه نکند.

در شرایطی مانند این، فرد ممکن است از نظر عاطفی و جسمی تحت فشار باشد یا حتی افسرده باشد.

وقتی افسردگی شروع می‌شود، ایجاد اشتیاق برای هر چیزی، واقعاً دشوار است. ممکن است در مورد چشم انداز یک پروژه واقعاً احساس مثبتی داشته باشید، اما زمانی که به انجام واقعی آن می رسد، انرژی ندارید. یا واقعیت اینکه چقدر تلاش برای انجام آن پروژه نیاز است، شما را صاف می کند.

مانند ایده “نظریه قاشق”، ما در هر روز فقط X مقدار انرژی داریم. این به نوعی مانند این است که فقط 10 قاشق از انرژی گفته شده برای استفاده دارید.

اگر 4 قاشق از این قاشق‌ها به سمت کار با حقوق، 3 قاشق برای مراقبت از کودک، 1 قاشق برای تهیه غذا و 2 قاشق برای تعامل اجتماعی (از جمله شریک یا همسر) گذاشته شود، آنگاه انرژی آن روز تمام می‌شود.

چیزی که در ابتدا سرگرم کننده و جذاب به نظر می رسید اکنون خسته کننده به نظر می رسد. مانند تابلویی که تمام رنگ خود را از دست داده است، این تلاش تمام جنبه های مثبت خود را از دست داده است. این یک کار طاقت فرسا می شود. تخلیه دیگری، به جای چیزی که قرار است الهام بخش باشد.

6. شما مدام هوس چیزهای جدید و هیجان انگیز دارید.

تنوع چاشنی زندگی است و تازگی زندگی را هیجان انگیز نگه می دارد. اگر متوجه می شوید که به راحتی خسته می شوید، ممکن است یک جوینده هیجان دائمی باشید که دائماً به تازگی نیاز دارد.

اگر «آنجا بوده‌ام، آن‌را انجام داده‌ام» تقریباً شعار شماست، جای تعجب نیست که بی‌حوصلگی چیزی است که به طور مداوم تجربه می‌کنید.

به هر حال، فقط چیزهای جدید و هیجان انگیز زیادی وجود دارد که می توانیم در نزدیکی خود ببینیم، انجام دهیم و بچشیم.

برخی از انواع مایرز-بریگز، مانند ESTP، جویندگان هیجان دائمی هستند. به محض اینکه آنها بانجی جامپینگ را امتحان کردند، به سمت غواصی آسمانی خواهند رفت. هنگامی که آنها آن را امتحان کردند، غواصی کوسه در اعماق دریا، هلی اسکی یا تعقیب گردباد خواهد بود.

اگر به این شکل سیم‌کشی کرده‌اید و در یک شهر 9-5 کار می‌کنید، احتمالاً از پوست خود بیرون می‌روید.

7. احساس می‌کنید در دام افتاده‌اید.

بسیاری از افرادی که احساس می کنند به راحتی خسته می شوند این کار را انجام می دهند زیرا احساس می کنند کنترل زیادی بر زندگی خود ندارند.

به عنوان مثال، نوجوانان اغلب از احساس کسالت شکایت دارند. و چرا این کار را نمی کنند؟ آنها در مورد آنچه در دنیایشان می گذرد، اظهار نظر بسیار کمی دارند.

زندگی آنها توسط قوانین دیگران اداره می شود و فعالیت های روزانه آنها توسط تکالیف مدرسه، کارهای روزمره و فعالیت های فوق برنامه ای که ممکن است دیگران برای آنها تصمیم گرفته باشند، دیکته می شود.

این افراد جوان ممکن است فقط کمی وقت برای خود داشته باشند، و اگر کارهایی که خودشان انتخاب می‌کنند بسیار محدود باشد، احتمالاً از انجام دادن همان کار مکرر خسته می‌شوند.

مثل هر یک از ما، واقعاً.

این اتفاق می‌تواند در مورد بزرگسالانی نیز رخ دهد که احساس می‌کنند در چرخه یکنواخت کار خانه و تربیت کودک گرفتار شده‌اند. علاوه بر این، سالمندانی که روزهایی که در خانه‌های سالمندان به سر می‌برند، بی‌پایان «روزهای غول‌پیکر» از همسانی است، کسالت زیادی را تجربه می‌کنند.

همه باید به چالش کشیده شوند و با چیزهای جدید درگیر شوند. در غیر این صورت، ارواح غرق می شوند و ذهن ها تحلیل می روند.

8. شما به دلایل اشتباهی به دنبال چیزی هستید.

بگذارید بگوییم که در کلاس زبان شرکت می‌کنید زیرا احساس می‌کنید «باید».

شاید شما فقط به یک زبان صحبت می‌کنید و خانواده/دوستان/حلقه اجتماعی‌تان شما را تحت فشار قرار می‌دهند که زبان دیگری را یاد بگیرید.

بنابراین، شما در یک برنامه زبان آنلاین ثبت نام می کنید، اما هر بار که سعی می کنید درسی را انجام دهید بسیار خسته می شوید.

همانطور که می بینید، وقتی برخی افراد می گویند که از یک سرگرمی یا علاقه دیگر خسته شده اند، اغلب منظورشان این است که نمی خواهند به کاری که انجام می دهند ادامه دهند.

در چنین موقعیتی، این یک مورد “کسالت” نیست، بلکه یک بی‌علاقگی کامل است.

وقتی کارها را انجام می‌دهیم به این دلیل که احساس می‌کنیم باید ، نه به این دلیل که می‌خواهیم، ​​قلب و روح ما واقعاً درگیر نیست.

علاوه بر این، ممکن است ذهن ما در جهت‌های کاملاً متفاوتی با آنچه که (از صمیم قلب) می‌خواهیم انجام دهیم، متصل شود.

آیا عاشق علم هستید، اما سعی می‌کنید خود را مجبور کنید که نواختن پیانو را یاد بگیرید؟ یا بالعکس: آیا شما یک نوازنده هستید، اما سعی می کنید خود را در اخترفیزیک غرق کنید؟

انگیزه‌های خود را زیر سؤال ببرید و تعیین کنید که آیا بیشتر به خودتان آسیب می‌رسانید تا خیر.

اغلب، احساس کسالت نشانگر قوی نیاز به تغییر است. اگرچه ممکن است در لحظه ناامید کننده باشد، اما بی حوصلگی نیز می تواند یک عامل انگیزشی بزرگ باشد.

اگر می‌توانید تجزیه و تحلیل کنید که از کجا می‌آید، می‌توانید اجازه دهید که آتش زیر پشت شما باشد تا شما را به جایی که واقعاً می‌خواهید (یا نیاز دارید) برسانید.

هنوز مطمئن نیستید که منشأ کسالت شما چیست یا چگونه به این راحتی از چیزها خسته نشوید؟ صحبت کردن با کسی واقعاً می تواند به شما کمک کند تا با هر آنچه که زندگی به شما می اندازد کنار بیایید. این یک راه عالی برای از بین بردن افکار و نگرانی‌هایتان است تا بتوانید با آنها کار کنید.

در مورد آن با یک درمانگر صحبت کنید. چرا؟ زیرا آنها برای کمک به افراد در موقعیت هایی مانند شما آموزش دیده اند. آن‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا ریشه‌های خستگی‌تان را پیدا کنید و سپس توصیه‌ها و تمرین‌هایی برای تغییر طرز فکر و انگیزه‌هایتان ارائه کنید.

BetterHelp.com وب سایتی است که در آن شما می تواند از طریق تلفن، ویدیو یا پیام فوری با یک درمانگر ارتباط برقرار کند.

در حالی که ممکن است سعی کنید خودتان این مشکل را حل کنید، ممکن است مشکلی بزرگتر از آن باشد که خودیاری بتواند به آن رسیدگی کند. و اگر بر سلامت روانی، روابط، یا به طور کلی زندگی شما تأثیر می گذارد، موضوع مهمی است که باید حل شود.

بسیاری از مردم سعی می‌کنند درگیر مسائلی شوند و تمام تلاش خود را برای غلبه بر مسائلی انجام می‌دهند که هرگز واقعاً با آنها دست و پنجه نرم نمی‌کنند. اگر در شرایط شما اصلا امکان پذیر است، درمان 100% بهترین راه پیش رو است.

اگر مایلید در مورد سرویس BetterHelp.com ارائه شده و روند شروع آن اطلاعات بیشتری کسب کنید.

شما قبلاً با جستجو و خواندن این مقاله اولین قدم را برداشته اید. بدترین کاری که در حال حاضر می توانید انجام دهید هیچ کاری نیست. بهترین کار این است که با یک درمانگر صحبت کنید. بهترین کار بعدی این است که همه چیزهایی را که در این مقاله آموخته اید توسط خودتان پیاده سازی کنید. انتخاب با شماست.

همچنین ممکن است این موارد را دوست داشته باشید:

این نوشته به صورت خودکار نوشته شده اگر مشکلی در کلمه اعم از همه چیز باشد ما را حتما از طریق نظرات باخبر کنید تا رسانه بتواند بهترین اطلاعات عمومی را بدهد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا