سبک زندگی

10 دلیل که برخی افراد هرگز چیزی را جدی نمی گیرند

10 دلیل که برخی افراد هرگز چیزی را جدی نمی گیرند

آیا شما یا کسی که می شناسید هرگز مسائل را جدی نمی گیرید؟

A man with glasses and a beard is wearing a blue tie wrapped around his head like a headband. He is looking at his smartphone with a humorous, exaggeratedly confused expression. The background is a blurry indoor space with large windows.

به نظر می‌رسد برخی افراد با نگرش به ظاهر بی‌خیالانه در زندگی حرکت می‌کنند.

این ممکن است راهی ایده آل برای داشتن یک زندگی شاد، سالم و بدون استرس به نظر برسد. اما ناتوانی در جدی گرفتن هر چیزی در واقع می تواند نتیجه معکوس داشته باشد.

عدم برخورد جدی با روابط، کار یا مشکلات اجتماعی که شایسته آنهاست، می‌تواند به قیمت تمام شده باشد.

همانند بسیاری از چیزهای زندگی، تعادل کلید است.

اگر متوجه شدید که ناتوانی شما در جدی گرفتن هر چیزی به زندگی شما آسیب می رساند، ممکن است به درک دلیل آن کمک کند.

و مانند بسیاری از چیزها، روانشناسی چند پاسخ به ما ارائه می دهد:

1. مکانیسم های دفاعی.

A smiling young woman with long red hair is wearing a striped t-shirt and holding her hands up near her face in a playful gesture. She is standing against a solid light blue background.

اینها راهبردهایی هستند که ما به طور ناخودآگاه برای محافظت از خود در برابر اضطراب، درد عاطفی و سایر مسائل روانی ایجاد می کنیم.

این مکانیسم‌ها عملکرد محافظتی دارند، اما می‌توانند در توانایی ما برای جدی گرفتن چیزها اختلال ایجاد کنند.

چند مثال شامل انکار، شوخ طبعی و جابجایی است.

افراد در حال انکار از پذیرش واقعیت یک موقعیت امتناع می ورزند.

اگر با شرایط جدی مواجه شوند، اغلب این موضوع را به حداقل می‌رسانند و اهمیت آن را بسیار کمتر از آنچه هست نشان می‌دهند.

انکار مضر است زیرا باعث می‌شود شخص مشکلی را دست کم بگیرد تا زمانی که به طور کامل در صورتش منفجر شود.

طنز برای بسیاری یک مکانیسم مقابله دفاعی است.

بعضی از افراد برای انحراف و اجتناب از جدی بودن یک موقعیت جوک می کنند. این همیشه بد نیست مگر اینکه آنها را از رسیدگی و رسیدگی به این موضوع باز دارد.

جابجایی، هدایت ناخودآگاه احساسات قوی از منبعی به منبع دیگر است.

به عنوان مثال، شخصی که از شریک زندگی خود به دلیل حمایت نکردن عصبانی است، ممکن است از گفتگوی جدی در مورد این موضوع اجتناب کند و در عوض در مورد یک موضوع پیش پا افتاده مانند پختن ظروف منفجر شود.

2. ترس از آسیب پذیری.

A young man and woman smile and enjoy a conversation at a bright cafe. The man holds a white coffee cup in both hands, while the woman looks at something out of the frame, smiling. They are seated at a wooden table with natural light coming in through large windows behind them.

ترس از آسیب پذیر بودن موانع عاطفی ایجاد می کند که غلبه بر آنها دشوار است.

ترس از آسیب‌پذیری معمولاً ناشی از بی‌میلی برای به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات واقعی‌مان است، زیرا باعث می‌شود احساس کنیم در معرض قرار گرفتن و محافظت نشده‌ایم.

در نتیجه، از درگیری عاطفی عمیقی که در موقعیت‌های جدی لازم است اجتناب می‌کنیم.

زمانی که افراد از آسیب پذیری می ترسند، جدایی عاطفی رایج است.

شما ممکن است از احساسات خود یا دیگران فاصله بگیرید تا از سرمایه گذاری در موقعیت جلوگیری کنید. این اغلب این تصور را به وجود می‌آورد که نسبت به هر اتفاقی که می‌افتد بی‌تفاوت یا بی‌تفاوت هستید.

یا شاید نمی‌خواهید نشان دهید که به موقعیتی اهمیت می‌دهید، زیرا فکر می‌کنید این وضعیت شما را ضعیف نشان می‌دهد. بنابراین شما طوری رفتار می‌کنید که انگار موضوع مهمی نیست، زیرا بزرگ‌تر از هر موضوعی هستید.

3. تحریف های شناختی.

A person with short hair, wearing a wide-brimmed red hat and a striped shirt, is captured mid-expression with their mouth open, eyes wide, and one hand holding the brim of the hat. The background is blurred.

تحریف‌های شناختی الگوهای عادی تفکر مغرضانه یا غیرمنطقی هستند که منجر به ادراک نادرست از واقعیت می‌شوند.

این تحریف‌ها می‌توانند توانایی ما را برای جدی گرفتن مسائل از طریق انحراف درک و پاسخ‌های احساسی ما به یک موقعیت تحت تأثیر قرار دهند.

انواع بسیاری از تحریف شناختی وجود دارد. به حداقل رساندن و فیلتر ذهنی دو هستند.

به حداقل رساندن، ادراک را تحریف می کند و باعث می شود فرد رویدادهای مهم را کم اهمیت جلوه دهد یا آنها را نادیده بگیرد تا مجبور نباشد با آنها برخورد کند.

فیلتر ذهنی می تواند مثبت یا منفی باشد. اگر شما فردی هستید که اغلب از یک فیلتر ذهنی مثبت استفاده می‌کنید، نکات منفی یک موقعیت را نادیده می‌گیرید و در عوض منحصراً روی نکات مثبت تمرکز می‌کنید.

در حالی که این می تواند مفید باشد، می تواند باعث شود ما چیزها را از طریق “عینک های رز رنگ” درک کنیم و بنابراین جنبه های جدی یک موقعیت را نادیده بگیریم که نیاز به رسیدگی دارد.

4. ترومای گذشته.

A woman with curly hair sits in a modern wire chair, resting her head in one hand with a distressed expression. She is wearing a dark sweater and jeans, in a room with neutral tones and a large green plant in the corner.

بسیاری از مردم نمی‌دانند که آسیب‌های گذشته چقدر می‌تواند بر زمان حال تأثیر بگذارد.

وقتی نوبت به جدی گرفتن چیزها می‌رسد، تروما باعث ایجاد موانع عاطفی در افراد می‌شود و بر درک آنها از رویدادهای کنونی تأثیر می‌گذارد.

بیش از حد هوشیاری و اجتناب از نتایج رایج تروما است.

هنگامی که ضربه روحی را تجربه کرده اید، دائماً به دنبال تهدیدهای بالقوه هستید، بنابراین می توانید از آنها اجتناب کنید تا مطمئن شوید که دوباره تحریک نمی شوید یا آسیب نمی بینید.

با انجام این کار، ممکن است از موقعیتی که نیاز به مشارکت شما دارد فاصله بگیرید.

بازماندگان تروما نیز ممکن است واکنش‌پذیری عاطفی شدیدی را تجربه کنند. یعنی به محرک‌ها یا عوامل استرس‌زای به ظاهر جزئی واکنش قوی نشان می‌دهند.

این بی نظمی عاطفی حفظ دیدگاه متعادل در مورد مسائل را برای بازماندگان چالش برانگیز می کند.

در بسیاری از موارد، آن‌ها از موقعیت‌هایی که واکنش‌های عاطفی آن‌ها را تحریک می‌کند به‌کلی اجتناب می‌کنند، که ممکن است به معنای اجتناب از درگیر شدن با مسائل جدی باشد.

5. مشکلات توجه.

A woman with curly brown hair rests her chin on her hand while looking thoughtfully into the distance. She is seated indoors in what appears to be a cozy cafe with warm lighting and wooden furniture in the background.

تفاوت‌های توجه، مانند تفاوت‌های مرتبط با ADHD، می‌تواند در توانایی فرد برای رویارویی با مسائل جدی اختلال ایجاد کند.

افراد ADHD ممکن است در انجام وظایف خود یا متعهد شدن به مکالمات جدی دچار مشکل شوند، به خصوص اگر این چیزی نباشد که آنها را تحریک کننده یا پاداش دهنده بدانند.

تکانشگری و تازگی طلبی صفات رایج در برخی از انواع ADHD است. یک فرد ممکن است بدون در نظر گرفتن جدیت یا اهمیت اقدامات خود به طور غیرمنتظره عمل کند.

تکانشگری با بیش فعالی جفت می شود که باعث ایجاد بی قراری می شود. این بی قراری می تواند به صورت بیرونی یا درونی ظاهر شود و می تواند باعث شود که فرد درگیر شود یا به نظر برسد.

در ADHD، تفاوت‌ها در عملکرد اجرایی می‌تواند اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی جنبه‌های دنیوی اما مهم زندگی را، علی‌رغم بهترین نیت‌های شما، دشوار کند.

به عنوان مثال، ممکن است بعد از کار به یک مکالمه مهم متعهد شوید، اما به دلیل نابینایی زمان، متوجه زمان اتمام کار شوید.

اگر ADHD دارید اما هنوز آگاه نیستید، ممکن است این احساس را در شما ایجاد کند که انگار هیچ چیز را جدی نمی‌گیرید زیرا هنوز آن درک را از نحوه عملکرد مغز خود ندارید.

6. عزت نفس پایین.

A contemplative woman with short brown hair is gazing out of a window. She appears thoughtful, with a neutral expression on her face. She is dressed in a light-colored top and is bathed in soft, natural light filtering through the window.

عزت نفس پایین اغلب می تواند به صورت ناتوانی در جدی گرفتن مسائل ظاهر شود.

خودگویی منفی و ارزش خود کم می تواند باعث شود فکر کنیم شایسته موفقیت، شادی یا رضایت نیستیم.

به همین دلیل، ممکن است با جدی نگرفتن آن چیزها، خود خرابکاری کنیم. نتیجه این است که ما شکست می‌خوریم، که فقط دیدگاه منفی ما را به خود تقویت می‌کند.

بعضی از افراد با عزت نفس پایین برای افزایش ارزش خود به اعتبار سنجی خارجی تکیه می کنند.

در نتیجه، رضایت دیگران را از طریق انطباق با انتظارات اجتماعی افرادی که از آنها تأیید می‌خواهند، در اولویت قرار می‌دهند.

اگر اطرافیانشان طوری رفتار کنند که برایشان مهم نیست، فردی که به دنبال تأیید اعتبار می‌گردد نیز طوری رفتار می‌کند که برایشان مهم نیست.

ترس از شکست همچنین می‌تواند شما را از تعامل معنادار باز دارد، زیرا نمی‌خواهید بدترین ترس‌هایتان تأیید شود.

نمی خواهید با این ایده مواجه شوید که تصور منفی شما از خود درست است. بنابراین شما یک نگرش توهین آمیز اتخاذ می کنید و از هر چیزی که مستلزم تلاش جدی است اجتناب می کنید.

7. سبک های فرزندپروری.

Two smiling women outdoors in a forest setting. The older woman, in a vest with a fur-trimmed hood and sunglasses on her head, hugs the younger woman, who is also wearing a vest and has long brown hair. They both look at the camera with smiles.

سبک های فرزندپروری به طور قابل توجهی بر نحوه رشد کودک به بزرگسالان تأثیر می گذارد.

آنها می توانند بر نگرش های کودک در مواجهه با موقعیت های جدی تأثیر بگذارند.

برای مثال، فرزندپروری سهل‌آمیز معمولاً قوانین و مرزهای کمی دارد و به کودکان آزادی و استقلال زیادی می‌دهد.

این امر خلاقیت و خودمختاری را تقویت می‌کند، اما ممکن است باعث شود که کودک نگرش بی‌خیالی اتخاذ کند، زیرا اهمیت قوانین یا پیامدهای اعمال را درک نمی‌کند.

از طرف دیگر، والدین مستبد، قوانین سختگیرانه ای را اجرا می کنند و انتظار اطاعت بدون تردید دارند. فرزندان آنها ممکن است مهارت های لازم برای کار در موقعیت های جدی را توسعه ندهند، زیرا تنها چیزی که به آنها آموزش داده شده این است که کورکورانه از ترس مجازات پیروی کنند.

والدین ناسازگار به طور نامنظم بین سبک های سهل گیرانه و مقتدرانه روی می آورند، به این معنی که کودک ممکن است هرگز یاد نگیرد که چه زمانی چیزها باید جدی گرفته شوند و چه زمانی نه. در نتیجه، ممکن است به طور کلی از برخورد با موقعیت های جدی اجتناب کنند.

8. ویژگی های شخصیتی.

A woman with long, curly hair smiles brightly with one hand in her hair. She is wearing a white sleeveless top and a wristband, and is standing in front of a blue, blurry background, possibly water.

ویژگی‌های شخصیتی خاص می‌توانند فرد را مستعد جدی گرفتن یا عدم پذیرش مسائل کنند.

به این معنا نیست که ما نمی‌توانیم چیز دیگری یاد بگیریم. فقط ممکن است به طور طبیعی موقعیتی را با جاذبه ای که شایسته آن است نبینیم.

اگر به طور طبیعی فردی آرام هستید، احتمالاً نگرش آرامی نسبت به زندگی دارید، که می تواند تنظیم ذهنیت شما را برای مقابله با موقعیت های جدی دشوار کند.

اگر فردی خوش بین هستید، احتمالاً در بیشتر موقعیت ها به دنبال چیزهای خوب یا مثبت هستید. در نتیجه، اگر جنبه‌های جدی یک موقعیت را منفی بدانید، ممکن است آن‌ها را نادیده بگیرید یا نادیده بگیرید.  

اگر فردی ریسک پذیر هستید، طبیعتاً تمایل دارید که به دنبال تجربیات ماجراجویانه و بدیع باشید. این ممکن است به این معنی باشد که شما به طور کامل به جدیت موقعیت ها یا عواقب اقدامات خود توجه نمی کنید.

9. نفوذ اجتماعی.

A distressed woman with brown hair sits on the floor, looking up with a worried expression. Multiple hands, blurred to show movement, point accusingly at her from all directions. The scene conveys a sense of blame, isolation, and emotional distress.

نفوذ اجتماعی نقش بزرگی در شکل‌دهی نگرش‌ها و رفتارها دارد، از جمله اینکه چقدر می‌توانیم موقعیت را به طور جدی تفسیر کنیم.

متداول ترین تأثیر اجتماعی فشار همسالان است.

فشار همسالان می‌تواند فرد را وادار کند تا رفتارها و نگرش‌های گروه خود را اتخاذ کند، حتی اگر با ارزش‌های خودش همخوانی نداشته باشد.

در گروهی که نگرش مراقبت از شیطان تشویق می‌شود، ممکن است فرد آن رفتار را بازتاب دهد.

نگرش‌های فرهنگی نسبت به جدیت بر نحوه تعامل اعضای آن فرهنگ با جهان تأثیر می‌گذارد.

اگر در یک فرهنگ رایج است که همه چیز را به شوخی تبدیل کنند، فردی از آن فرهنگ برای ادامه یک مکالمه جدی مشکل خواهد داشت.  

الگوهای مختلف، اغلب به صورت ناخودآگاه، بر نحوه عملکرد افراد تأثیر می‌گذارند. اگر الگوهایی مانند والدین، معلمان یا افراد مشهور مستعد رفتار جدی نباشند، افرادی که رفتار آنها را تقلید می کنند نیز ممکن است اینگونه نباشند.

10. مشکلات سلامت روان.

A man with a tired and contemplative expression looks toward the upper left. He has red, irritated eyes and wears a black knit beanie and a dark striped shirt. The background is a solid, muted gray.

جدی نگرفتن چیزها لزوماً به معنای شوخی نیست. این می تواند به این معنی باشد که شما موقعیت های جدی را با گرانش مورد نیاز درک نمی کنید یا با آنها مقابله نمی کنید.

مسائل سلامت روان می‌توانند در اینجا نقش داشته باشند.  

چیزهایی مانند اسکیزوفرنی و روان پریشی می دانند که ادراک ما از واقعیت را تحریف می کنند و بنابراین بر میزان جدی گرفتن موقعیت های خاص تأثیر می گذارند. با این حال، افسردگی و اضطراب به طرز ماهرانه‌تری بر ادراک تأثیر می‌گذارد.

< span data-ez-ph-id="726"/>

یک فرد افسرده که موقعیتی دردسرساز را تجربه می‌کند، ممکن است نتواند آن را جدی بگیرد زیرا چیزی در مورد آن احساس نمی‌کند. و یک فرد مضطرب ممکن است جدی بودن وضعیت را درک کند، اما آنقدر غرق شده باشد که نتواند اقدامی انجام دهد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا