سبک زندگی

14 عادتی که مردم فکر می کنند سالم هستند اما نیستند

14 عادتی که مردم فکر می کنند سالم هستند اما نیستند

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که در آن همه تلاش می‌کنند خود و زمانشان را بهینه کنند تا جلوتر باشند.

متأسفانه، محصول جانبی این رفتار، سوق دادن عادات سالم به سمت عادات ناسالم است.

اعتدال در هر کاری که انجام می دهید مهم است.

بدون آن، شما به سرعت می سوزید. و بازیابی آن دشوار است زیرا زندگی متوقف نمی شود.

ساده ترین راه برای جلوگیری از این سناریو، شناسایی و تعدیل این 14 عادت است که فکر می کنید سالم هستند، اما نیستند:

1. خیلی سخت کار می کنم.

کار سخت اغلب شما را جلو می‌برد. اغلب، اما نه همیشه.

مساله این است که بسیاری از افراد نمی توانند تفاوت بین کار سخت و کار زیاد را تشخیص دهند.

اضافه کاری زمانی است که کارتان را به خانه می‌کشید، در تعطیلات هستید، یا وقتی برای آن پولی دریافت نمی‌کنید، در حال تماس هستید.

اگر می‌خواهید اخلاق کاری سالم داشته باشید، باید بین زندگی شخصی و حرفه‌ای خود فاصله‌ای بیندازید.

2. مشغول نگه داشتن.

تجارت اگر سازنده باشد می‌تواند سالم باشد.

با این حال، بسیاری از مردم به خاطر آن در عادت مشغول بودن غرق می شوند.

این مشکلی است که اغلب زمانی ایجاد می‌شود که مردم انتظار دارند شما مشغول به نظر برسید، حتی زمانی که هیچ کاری ارزش انجام دادن ندارد.

اما مشغله به خاطر مشغله صرفاً از دست دادن زمان استراحت است، که می تواند برای بهبودی پس از کار صرف شود تا بتوانید کار بهتری را در زمان کمتری انجام دهید.

3. هرگز ترک نکنید.

آیا می دانید چه زمانی باید ترک کنید؟ خیلی ها این کار را نمی کنند.

این به عنوان یک فضیلت در روایت غلبه بر چالش ها و دستیابی به اهدافمان دیده می شود.

همه عاشق داستان یک مرد ضعیف هستند که برمی خیزد و موفق می شود.

دلیل اینکه مردم آن داستان را دوست دارند این است که الهام‌بخش است. اما این الهام‌بخش نخواهد بود اگر افراد ضعیف فرصت‌های بی‌شماری دیگر را از دست بدهند، زیرا نمی‌دانند چه زمانی باید دست از کار بکشند.

4. اغلب اخبار را بررسی می‌کنید.

آنها می گویند خوب است که مطلع باشیم و ما با دیدن یا خواندن اخبار مطلع می شویم.

هیچ مشکلی ذاتاً در آن وجود ندارد. اما یک خط وجود دارد.

نمی‌توانید همیشه متصل بمانید وگرنه اضطراب و افسردگی بر خود غلبه خواهید کرد.

آنها چیزهای مثبتی را در اخبار گزارش نمی کنند، و من شک دارم که کسی باور داشته باشد که غرق شدن خود در منفی های دائمی سالم است.

5. قرار دادن نیازهای دیگران بر نیازهای خود.

بی خودی اغلب به عنوان یک فضیلت دیده می شود. میدونی چیه؟ این است.

مشکل از خودگذشتگی این است که انتظار عمومی 100٪ فداکاری است، همیشه. اگر دیگران را در مقابل خود قرار نمی دهید، پس واقعاً فداکار نیستید.

آیا برخی از مردم واقعاً فداکار هستند؟ مطمئن. آیا سالم است؟ اصلا.

هیچ کس نمی تواند 100٪ از نیازهای خود غافل شود و انتظار داشته باشد که سالم بماند.

6. همیشه در نقش دیپلمات.

بعضی از افراد نمی توانند از پس تعارض برآیند. وقتی به سمت آنها می رود از آن اجتناب می کنند یا وقتی در اطرافشان ظاهر می شود سعی می کنند از آن جلوگیری کنند.

آنها نقش صلح‌جو و دیپلمات را بازی می‌کنند و خود را درگیر مشکلاتی می‌کنند که مال آنها نیست.

وقتی این کار را انجام می‌دهید، استرس اضافی مشکلات دیگران را متحمل می‌شوید.

اجازه دهید کسب و کار خودشان را اداره کنند. شما احتمالا به اندازه کافی برای مقابله با خودتان دارید.

7. تلاش برای تبدیل همه چیز به لحظه ای قابل آموزش.

افرادی که خود را در مثبت بودن سمی غرق می‌کنند، اغلب سعی می‌کنند همه چیز را به یک درس ارزشمند تبدیل کنند.

آنها از قدردانی به عنوان جام مقدس برای قابل تحمل کردن چیزهای وحشتناک استفاده می کنند.

این ساده لوحانه است.

همه چیز در زندگی لحظه ای قابل آموزش نیست و همه چیز در زندگی چیزی نیست که باید برای آن سپاسگزار باشید.

بعضی چیزها وحشتناک هستند و اشکالی ندارد. پذیرفتن آنها برای آنچه هستند سالم است، وانمود کردن آنها چیزی است که نیستند.

8. استانداردهای خود را بسیار بالا تنظیم کنید.

یک کلمه دیگر برای این وجود دارد. کمال گرایی.

کمال‌گرایی روشی فوق‌العاده برای فرسودگی، همیشه احساس حقارت و عدم انجام کاری است.

مشکل دیگر این است که کمال دروغ است.

شما می توانید چیزی را برای خود کاملاً عالی بسازید، اما دیگران ممکن است آن را به خوبی دریافت نکنند. همانطور که گفته می شود، “شاید رسیده ترین، آبدارترین هلوی درخت باشید. اما برخی از مردم فقط هلو دوست ندارند.

9. برنامه ریزی تا درجه nام.

اقامت در گذشته ای که نمی توانید آن را تغییر دهید آرامشی برای شما به ارمغان نمی آورد. و همیشه در نظر گرفتن و برنامه ریزی برای آینده شما را از لذت بردن از زمان حال باز می دارد.

این بدان معنا نیست که نباید به آینده فکر و برنامه ریزی کنید. اما برخی از مردم بسیار زیاده‌روی می‌کنند و سعی می‌کنند هر مشکل احتمالی را مدیریت کنند و برای جلوگیری از آنها تلاش کنند.

اما بعضی چیزها را نمی توان برنامه ریزی کرد یا برای آنها آماده کرد، بنابراین تلاش برای اتلاف وقت است.

10. به شدت خودکفا بودن.

استقلال یک ویژگی ارزشمند است. هیچ فرد سالمی نباید کسی را بخواهد که کاملاً به او وابسته باشد.

همه ما زندگی، اهداف و خواسته های خود را داریم که مستقل از دیگران است. اما کاملاً خودکفا بودن به معنای رد کردن کمک از افرادی است که ممکن است بهتر بدانند.

این ممکن است شامل موارد مهمی مانند درخواست کمک در محل کار یا جستجوی درمان باشد، زیرا به این معنی است که بپذیرید به افراد دیگری نیاز دارید.

11. دائماً به دنبال بهبود خود هستید.

وقتی نمی‌دانید چه زمانی آن را خاموش کنید، میل مداوم برای خودسازی می‌تواند ناسالم باشد.

به عنوان مثال، وقتی می‌خواهید وزن کم کنید، خوب است که انتخاب‌های غذایی معقولی داشته باشید. این را بیش از حد انجام دهید و می توانید دچار اختلال خوردن شوید.

نه تنها این، بلکه اگر دچار اشتباه شوید یا متوجه شوید که نمی‌توانید صددرصد به هر هدفی که برای آن تلاش می‌کنید پایبند باشید، به راحتی می‌توانید خود را شکست خورده ببینید.

12. استفاده از فناوری در هر فرصتی.

تکنولوژی یک شمشیر دولبه فوق العاده است.

از یک طرف، می تواند به شما کمک کند زندگی خود را بهتر مدیریت کنید و با مردم ارتباط برقرار کنید. از سوی دیگر، برخی از افراد سعی می‌کنند هر جنبه از زندگی خود را از طریق برنامه‌های ردیابی مدیریت کنند و ارتباط خود را با آنچه در اطرافشان می‌گذرد از دست می‌دهند.

بسیاری از مردم همچنین نمی‌توانند ارتباط خود را با فناوری خود قطع کنند و به جای اینکه زمان انفرادی برای خود در نظر بگیرند، همیشه در دسترس هستند.

13. بسیار مقتصد بودن.

تله‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید بدون در نظر گرفتن بودجه یا خرید خود خرج کنید. با این حال، برعکس نیز صادق است.

از دست دادن تجربیات و فرصت‌ها آسان است اگر نمی‌دانید چه زمانی خرج کنید. پس از همه، شما نمی توانید آن را با خود ببرید.

کلید این است که بدانید چه زمانی خرج کنید و چه زمانی پس انداز کنید.

14. به طور منظم درگیر انتقاد از خود.

هیچ اشکالی ندارد که از کاستی‌های خود آگاه باشید یا به دنبال راه‌هایی برای بهبود باشید.

اما، مانند همه موارد، اعتدال لازم است.

در برخی مواقع، از خودارزیابی سالم به درهم پاشیدن مداوم خود می گذرد.

در نهایت، آن صدای منفی صدای مثبت را از بین می برد تا زمانی که تمام چیزی باشد که می توانید بشنوید.

—–

ریشه این عادات این ایده است که باید دائماً روشن یا خاموش باشید.

همه این موارد در حد اعتدال خوب هستند. مسئله این است که برخی افراد نمی توانند آن نقطه شیرین را پیدا کنند.

آن‌ها دائماً می‌روند، مدام درگیر می‌شوند، مدام خود را در این عادت‌های به اصطلاح سالم غرق می‌کنند تا زمانی که خود را به فرسودگی سوق دهند.

و هنگامی که دچار سوختگی شدید، خوب، باید متوقف شوید و برای بهبودی وقت بگذارید. هیچ درمان دیگری وجود ندارد.

بازیابی از فرسودگی شغلی ممکن است از یک وقفه کوتاه تا سالها طول بکشد.

این سال‌ها پیشرفتی است که می‌توانستید داشته باشید و زندگی‌ای که می‌توانید از آن لذت ببرید، اگر فقط به خودتان سرعت می‌دادید و آن عادات سالم را از تبدیل شدن به عادات ناسالم نگه می‌داشتید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا