حاشیه

اندک اندک جمع مستان می‌روند …!

اندک اندک جمع مستان می‌روند …!

بهمنی و شعرایی از جنس او، به زندگی، لطافتی دلپذیر می‌دهند.
بارها شاهد بودم در کتابخانه اکثر کسانی که اهل شعر و ادبیات هستند، کتابی از محمدعلی بهمنی به چشم می‌خورد.

می‌اندیشم نخبگان سیاسی‌ای که آشنایی و پیوندی با شعر، ادبیات، رمان و سینما ندارند نه تنها نمی‌توانند ارتباطی موثر با جامعه برقرار کنند، بلکه حتی خزانه کلمات‌شان هم محدود است و اگر واژگان محدود شده ذهنی‌شان را از آنها بگیری دیگر حرفی برای گفتن ندارند. بسیاری از این دست آدمهای مسئول در حوزه فرهنگ را دیده‌ام که حتی فرق بین دو سیمین (دانشور و بهبهانی) را هم نمی‌دانند. تعریف‌شان از فرهنگ محدود بوده و با ابعاد آن نیز معارضه دارند. تاسف‌آور اینکه هیچ‌گاه کتابی از دنیای گسترده ادبیات نیز در میان دست‌هایشان جای نمی‌گیرد. 
شواهد جهانی نشان می‌دهد، بی‌تردید، رشد و توسعه کشور از مسیر بالندگی فرهنگی ممکن می‌شود.

هوای عشق رسیده است تا حوالی من
اگر دوباره ببارد به خشک سالی من

مگرکه خواب و خیالی بنوشدم ورنه
که آب می خورد از کاسه ی سفالی من؟

همیشه منظرم از دور دیدنی تر بود
خود اعتراف کنم بوریاست قالی من

مرا مثال به چیزی که نیستم زده اند
خوشا به من؟نه! خوشا بر من مثالی من

به هوش باش که در خویشتن گم ات نکند
هزار کوچه ی این شهرک خیالی من
«محمد علی بهمنی»

منبع:خبرآنلاین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا