روانشناسی

7 روش بسیار موثر برای جلوگیری از حدس زدن دوم

7 روش بسیار موثر برای جلوگیری از حدس زدن دوم

آیا تا به حال متوجه شده اید که تصمیماتی را که می گیرید برای ثانویه حدس می زنید؟ حتی اگر نتیجه خوب باشد، شک و تردید در ذهن شما رخنه می کند. شما فکر می کنید، “شاید اگر این تصمیم دیگر را می گرفتم، اوضاع بهتر می شد؟”

و می دانید چیست؟ که گاهی اوقات کاملا درست خواهد بود. هیچ کس نمی تواند همیشه تصمیمات درست بگیرد. و افراد زیادی وجود دارند که حتی گاهی اوقات برای تصمیم گیری درست تلاش می کنند.

اما زندگی به جلو می رود و ما باید این تصمیمات را بپذیریم. آنها در گذشته هستند در حال حاضر دیگر کاری نمی توانیم در مورد آن تصمیمات انجام دهیم. در عوض، بهتر است تمرکز خود را به زمان حال، روی چیزهایی که می‌توانید کنترل کنید و به سمت جلو حرکت کنید، تغییر دهید. به این ترتیب، با نگرانی مداوم در مورد اینکه چه کاری می توانستید بهتر یا متفاوت انجام دهید، شادی و شادی را از خود سلب نمی کنید.

بیایید به چند نکته در مورد نحوه انجام این کار نگاه کنیم!

با یک درمانگر معتبر و باتجربه صحبت کنید تا به شما کمک کند تا از شر شک و تردید خود خلاص شوید. ممکن است بخواهید سعی کنید از طریق BetterHelp.com با یکی صحبت کنید برای مراقبت با کیفیت در راحت ترین حالت.

7 راه برای جلوگیری از حدس زدن دوم

1. یاد بگیرید که به خودتان اعتماد کنید.

آیا به عنوان معمار و خالق زندگی خود به خود اعتماد دارید؟ هیچ کس به اندازه شما صلاحیت تصمیم گیری در مورد زندگی شما را ندارد. هیچ کس دیگری به اندازه شما از اعماق خواسته های شما، قلب شما یا آنچه از زندگی می خواهید مطلع نیست. بنابراین، شما بیشترین صلاحیت را برای تصمیم گیری در مورد زندگی خود و نحوه انجام آن دارید، حتی اگر در گذشته تصمیمات بدی گرفته اید.

زندگی یک تجربه یادگیری مداوم است. تصمیمات بدی خواهید گرفت و این اشکالی ندارد. کاری که با آن تصمیمات بد و پیامدهای آنها انجام می دهید مهم است. وقتی همه چیز درست نمی شود، می توانید به دنبال راه هایی برای تبدیل آن نکات منفی به یک تجربه یادگیری و رشد باشید. هنگامی که متوجه شدید که تقریباً هر تجربه منفی می تواند به یک تجربه یادگیری و رشد تبدیل شود، متوجه خواهید شد که تصمیم گیری و رضایت از آن بسیار آسان تر است.

حتی اگر همه چیز آن طور که انتظار داشتید یا پیش بینی کردید پیش نمی رود، می توانید به اندازه کافی به خودتان اعتماد کنید تا بدانید که می توانید بر هر مشکلی که ممکن است با آن روبرو شوید غلبه کنید.

2. روی عزت نفس خود کار کنید.

تردید نسبت به خود اغلب ریشه در عزت نفس پایین دارد. فردی که نسبت به خود احساس خوبی ندارد، به خود اعتماد نخواهد کرد که به اندازه کافی توانا یا انعطاف پذیر باشد تا بتواند بر پیچ و خم های زندگی خود غلبه کند.

کار بر روی عزت نفس موضوع گسترده ای است که خارج از محدوده این مقاله نیست، اما یک پیشنهاد قوی وجود دارد که می توانیم برای کمک به آن ارائه دهیم.

یک کاغذ و یک خودکار بردارید، بنشینید و فهرستی تهیه کنید.

ابتدا، زمان‌هایی را که تصمیم بدی گرفتید و نحوه برگشت از آن را اضافه کنید. سپس، اقداماتی را که در فرآیند تصمیم‌گیری خود انجام داده‌اید، عواقب آن و نحوه برخورد با عواقب را در نظر بگیرید.

بعد باید زمان هایی باشد که بر ناملایمات زندگی خود غلبه کرده اید. لازم نیست مواقعی باشد که خودتان را دوباره حدس بزنید یا انتخاب بدی داشته باشید. بدبختی برای همه پیش می آید. بر چه چیزی غلبه کردی؟ چگونه بر آن غلبه کردید؟ چگونه از آن جان سالم به در بردید – حتی اگر احساس نمی کنید بر آن غلبه کرده اید؟

در نهایت، نقاط قوت خود را اضافه کنید. در چه چیزی خوب هستید؟ این نقاط قوت چگونه می توانند به شما کمک کنند اگر اتفاقاً تصمیم بدی گرفتید؟ آنها در گذشته چگونه به شما کمک کرده اند؟

این لیست را حفظ کنید. با تجربه چیزهای بیشتری به آن اضافه کنید. سپس، زمانی که احساس کردید احساس ضعف می‌کنید یا برای یادآوری مثبتی که می‌توانید بر هر چیزی غلبه کنید، گزینه‌هایتان را حدس می‌زنید، به فهرست برگردید.

3. بدبینی را با خوش بینی جایگزین کنید.

حدس دوم می تواند ناشی از بدبینی باشد. شاید شما کسی باشید که اشتباهات زیادی در زندگی‌تان مرتکب شده‌اید، یا نقشه‌های خوبتان در چهره‌تان منفجر شده‌اند، یا دلیل خوبی برای این باور دارید که همه چیز درست نمی‌شود. اگر این تجربه شما از زندگی باشد، بدبینی در واقع یک دیدگاه بسیار خوب است.

اما، مشکل بدبینی اینجاست: مردم تمایل دارند باورهای خود را به واقعیت تبدیل کنند. برای مثال، فرض کنید شخصی فکر می‌کند که قرار نیست خوب کار کند. در این صورت، آنها ممکن است آنطور که باید به خود فشار نیاورند، ریسک های مناسب را انجام ندهند و با خارج شدن از منطقه راحتی خود را به چالش بکشند.

خوش‌بینی لازم نیست ضعیف یا ساختگی باشد. این می تواند ریشه در واقعیتی داشته باشد که شما ترجیح می دهید برای آن ارزش بیشتری نسبت به منفی قائل شوید. به عنوان مثال، شما تصمیمی گرفتید، خودتان را حدس می زنید… خوب، پس چی؟ می دانید اگر همه چیز درست نشود چه اتفاقی می افتد؟ تجربه متفاوتی خواهید داشت و ممکن است خیلی بهتر از آن چیزی باشد که شما برنامه ریزی کرده بودید یا به آن امیدوار بودید!

دری که به روی شما بسته می شود فقط شما را به مسیر دیگری هدایت می کند. ممکن است بهتر باشد، ممکن است بدتر باشد، اما هر چه که باشد، شما این فرصت را خواهید داشت که از آن رشد کنید و در آینده تصمیمات جدیدی بگیرید.

4. نظرات دیگران را رها کنید.

آیا واقعاً خودتان را حدس می زنید؟ یا صدای شخص دیگری ذهن شما را پر از منفی می کند؟ بهت میگه به ​​اندازه کافی خوب نیستی؟ به اندازه کافی باهوش نیست؟ توانایی کافی ندارید؟ اینکه شما به سادگی نمی توانید تصمیم خوبی بگیرید زیرا به نوعی ناقص هستید؟

زمانی که شما در حال شک و تردید هستید و در انتخاب های خود حدس می زنید، واقعاً صدای چه کسی با شما صحبت می کند؟ آیا پدر و مادری با شما مهربان نبودند؟ همسر بدرفتاری که باعث شد احساس کنید و فکر کنید ناتوان هستید؟ یک آدم تند و تیز دیگر که مدت زیادی است در ذهن شما بدون اجاره زندگی می کند؟

همه مشکلاتی دارند. همه اوقات سختی را تجربه می کنند. و هیچ کدام از اینها هیچ بهانه ای برای آنها نیست که آنها را تا جایی که خودتان را حدس می زنید بر سر شما بیاورند. آنها افراد نامهربانی هستند. نظرات آنها مهم نیست. اگر چیزی وجود دارد، عصبانی باشید که این افراد نامهربان افکار شما را با منفی گرایی خود آلوده کردند.

هر بار که آن صدا را در ذهن خود می شنوید، به خود یادآوری کنید که این افراد نامهربان لیاقت این را ندارند که همچنان زندگی شما را هدایت کنند یا بر تصمیمات شما تأثیر بگذارند.

این زندگی شماست.

5. عیب ها و اشتباهات خود را دوست داشته باشید.

یادگیری دوست داشتن عیب ها و اشتباهات خود راهی ساده برای رهایی از قدرت شک و تردید در خود و حدس زدن دوم است. همان‌قدر که می‌خواهید نکات مثبت خود را بپذیرید، عیب‌هایتان را با عشق و محبت بپذیرید. و اگر نظر خوبی در مورد خود ندارید، آن‌ها را با محبت و محبت بپذیرید، همانطور که می‌خواهید کسی یا چیزی را که به آن اهمیت می‌دهید بپذیرید. این یک راه حل ایده آل نیست، اما می تواند شما را در مسیر درست حرکت دهد.

دوست داشتن عیب ها و اشتباهات خود یک راه قدرتمند برای مقابله با شک و تردید در خود و حدس دوم است زیرا درک شما از آنها را اصلاح می کند. هر فردی عیب هایی دارد. تک تک افراد اشتباه می کنند. حتی اگر اشتباهی مرتکب شوید، پایان دنیا نخواهد بود. در واقع، اگر همه چیز همیشه درست پیش برود، دنیا مکانی بسیار کسل کننده و غیر الهام بخش خواهد بود.

برخی اشتباهات و درهای بسته می توانند شما را در مسیری به سمت چیزی بهتر قرار دهند که شاید هرگز تصور نمی کردید بخواهید. گاهی اوقات، شرایط بسیار فراتر از کنترل ما یا چیزهایی که نمی‌دانستیم می‌توانند بر تصمیمات ما تأثیر بگذارند. این یک نقص شخصیتی نیست. این فقط زندگی است.

6. تصمیم آگاهانه برای خطر شکست بگیرید.

یک راه عالی برای خنثی کردن حدس دوم و ترس از تصمیم گیری اشتباه این است که به طور منظم خود را در معرض چیزی قرار دهید که باعث ناراحتی شما می شود. شما یک انتخاب فعال می کنید تا از منطقه راحتی خود خارج شوید، چه موفق شوید یا شکست بخورید، و به خودتان اجازه دهید این احساسات را احساس کنید.

در اینجا دو مثال رایج وجود دارد که به توضیح موضوع کمک می‌کند.

جیمی به طور کلی از رابطه عاشقانه و قراریابی عصبی است. او واقعاً در روابط بی‌تجربه است و نسبت به نزدیک شدن به کسی که می‌خواهد از او بخواهد، خودآگاه است. جیمی به این موضوع می‌پردازد که آیا می‌خواهد از کسی که واقعاً دوستش دارد بپرسد یا نه. گاهی اوقات او خود را متقاعد می کند که این یک ایده خوب است، و گاهی اوقات ترس از آنچه ممکن است اشتباه پیش بیاید، او را در جای خود نگه می دارد. شاید خجالت می کشد؟ یا طرف مقابل علاقه ای ندارد؟ اگر…؟

خب، اگر همه چیز خوب پیش برود چه؟ آن افکار مثبت هرگز به اندازه افکار منفی قوی نیستند. اما وقتی در رابطه با دوستیابی و عاشقانه بی‌تجربه هستید، از کسی بخواهید که بیرون بیایید، احساس می‌کنید که این چیز عظیمی است که سوار بر آن زیاد است. این نیست. لازم نیست پیچیده‌تر از این باشد که «هی، می‌خواهی این شنبه با من قرار بگذاری؟» هر چه جیمی بیشتر تصمیم بگیرد به افرادی که به نظرش جالب است نزدیک شود و از آنها بخواهد، شنیدن یک “نه متشکرم” یا “علاقه مند نیستم” آسان تر می شود و سپس به زندگی خود ادامه می دهد.

و دیر یا زود، کسی می‌گوید بله، و سپس جیمی با یک فرد جالب خوش می‌گذرد!

مارک می‌خواهد با یافتن شغل جدید، شغل خود را ارتقا دهد. او به سایت های مختلف کار نگاه می کند، اما به نظر می رسد که برای موقعیت هایی که می خواهد کاملاً واجد شرایط نیست. او برخی از معیارها را برآورده می کند، اما تعداد کمی از آنها دارای اخطارها یا اختلافات اضافی هستند که باعث می شود او احساس عدم صلاحیت کند. در نتیجه، مارک برای قرار دادن برنامه‌ها تلاش می‌کند زیرا دائماً در حال حدس زدن است که آیا می‌تواند این کارها را انجام دهد یا نه.

در این شرایط، کاملاً منطقی است که مارک خودش را حدس بزند. از این گذشته، او نمی‌خواهد خود را چیزی که نیست نشان دهد. اما مشکل اینجاست: شک و ترس مارک از جایی سرچشمه می‌گیرد که او تصور می‌کند پوستر آگهی کار به وضوح خود را نشان می‌دهد. اما، متأسفانه، همیشه اینطور نیست. در واقع، داشتن ویژگی هایی که فهرست آرزوها برای یک نامزد بهینه است، کاملاً طبیعی است – اما کسب و کارها همیشه نمی توانند نامزدهای بهینه را استخدام کنند، زیرا ممکن است متقاضی نباشند.

موارد خاصی وجود دارد که ممکن است این درست باشد یا خیر. به عنوان مثال، در یک حرفه دارای مجوز، مارک باید آن مجوز را داشته باشد. این چیزی نیست که آنها واقعاً در مورد آن انعطاف پذیر باشند. با این حال، چیزی مانند “نیاز به دو سال تجربه” چیزی است که یک مدیر استخدام می تواند در مورد آن انعطاف پذیر باشد اگر احساس کند در حال مصاحبه با یک نامزد خوب یا عالی است. مارک قطعاً باید برای مشاغلی با چنین شرایطی درخواست دهد.

حتی اگر خوب پیش نرود، پایان دنیا نیست. در هر صورت، مارک یا پاسخی از شرکت نمی‌شنود یا تجربیات ارزشمندتری در مصاحبه و یادگیری نحوه فروش خود به عنوان کاندیدای مناسب برای مشاغل آینده کسب می‌کند.

7. افکار خود را با چیز دیگری جایگزین کنید.

در نهایت، وقتی متوجه شدید که در حال حدس زدن گزینه‌هایتان هستید، تصمیم بگیرید روی چیز دیگری تمرکز کنید. یک کتاب بخوانید، روی یک پازل کار کنید، کاری انجام دهید که از نظر ذهنی جذاب باشد تا ذهنتان را از افکار منفی که در غیر این صورت به چرخش خود ادامه می‌دهند، مجبور کنید.

این یک تکنیک قدرتمند برای آموزش مغز شماست تا روی افکار ناخواسته تمرکز نکند. هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، راحت تر می توانید فرآیندهای فکری خود را به جای دیگری منتقل کنید. پس از مدتی، ممکن است متوجه شوید که نیازی به فعالیتی برای پرت کردن حواس خود ندارید، اما می توانید با تغییر کانال ذهنی خود به چیز دیگری، آن را انجام دهید.

هنوز نمی‌دانید چگونه از حدس زدن خود دست بردارید؟ امروز با یک درمانگر صحبت کنید که می تواند شما را در این روند راهنمایی کند. به سادگی با یکی از درمانگران مجرب در BetterHelp.com ارتباط برقرار کنید.

سوالات متداول (سؤالات متداول)

چرا دوباره خودم را حدس می زنم؟

علت اصلی شک و تردید شما به خود احتمالاً از تجربیات گذشته شما نشات می گیرد. ممکن است در خانواده‌ای بزرگ شده باشید که والدینتان قضاوت شما را زیر سوال برده یا از تصمیم‌هایی که گرفته‌اید بسیار انتقاد کرده‌اند. همچنین ممکن است ناشی از تجربیات اخیر شامل کنترل یا سوء استفاده از روابط با شرکای عاشقانه یا مافوق محل کار یا حتی دوستان سمی باشد.

آن علل ریشه‌ای می‌توانند منجر به علل ثانویه شوند. تفکر سیاه و سفید می تواند به این معنی باشد که شما خودتان را در مرحله دوم حدس بزنید. هنگامی که هر تصمیمی را از نظر درست یا غلط، یا خوب یا بد می بینید، احتمالاً تصمیمات خود را زیر سؤال می برید تا اینکه هر انتخابی را به عنوان موافقان و مخالفان بپذیرید.

اگرچه اضطراب معمولاً شامل رویدادهای آینده می‌شود، اما می‌تواند باعث ایجاد شک و تردید نسبت به تصمیماتی شود که قبلاً گرفته‌اید. ممکن است به دلیل تصمیمی که گرفته اید و آنطور که انتظار داشتید نتیجه نگرفته یا در حال انجام نیست، نگران این باشید که آینده خود را بالقوه خراب کنید. این به کمال گرایی مرتبط است، زیرا یک کمال گرا همیشه بهترین نتیجه را می خواهد، اما اغلب غیرممکن است که بدانیم بهترین تصمیم چه بوده است، حتی در آینده.

در نهایت، اگر در زندگی پشیمان شدید، ممکن است تصمیمات اخیر خود را بر اساس سابقه ضعیف خود حدس بزنید. ممکن است نگران باشید که تصمیم دیروز در نهایت پشیمانی فردا باشد.

آیا بد است که خودتان را دوباره حدس بزنید؟

هیچ چیز خوب یا بدی در حدس زدن دوم وجود ندارد. این بیشتر مربوط به این است که چه زمانی و چگونه مفید است. اغلب اوقات این کار چندان مفید نیست زیرا اقدام قبلاً انجام شده است. فکر کردن و نگرانی در مورد آن پس از واقعیت چیزی را تغییر نمی دهد.

البته مواردی وجود دارد که ممکن است مفید باشد. اگر چیزی را خریده اید و احساس پشیمانی خریدار می کنید، ممکن است همچنان بتوانید آن کالا را برای بازپرداخت بازگردانید. یا اگر اقدامات بیشتری برای اصلاح وضعیتی وجود دارد که طبق برنامه پیش نرفته است، بهتر است به تصمیم اولیه خود نگاه کنید تا ببینید چه کارهای دیگری می توانستید انجام دهید، زیرا این موارد ممکن است راه حلی بالقوه ارائه دهند.

آیا دومین حدس زدن خود نشانه بیماری روانی است؟

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد کسانی که به قضاوت خود شک دارند، به احتمال زیاد مشکلات روانی مختلفی را تجربه می‌کنند. مجموعه ای از پنج مطالعه نشان داد که افراد دارای شک و تردید از عزت نفس پایین تری برخوردارند و درجات بالاتری از اضطراب و افسردگی دارند. اگرچه مختص بیماری های روانی نیست، اما آنهایی که مستعد این هستند که خودشان را دوباره حدس بزنند، بیشتر به تعویق انداختن، به دنبال تایید از دیگران و برخورد ضعیف با عدم اطمینان بودند.

آیا OCD می تواند شما را وادار به حدس زدن دوم کند؟

بله، OCD اغلب با حدس زدن دوم مرتبط است. شک یکی از نیروهای اولیه در OCD است و حدس دوم به معنای شک به تصمیماتی است که می گیرید. مبتلایان به OCD مستعد حملات بیش از حد فکری هستند که در چارچوب تصمیماتی که گرفته شده است، می تواند به معنای تکرار تصمیم در ذهن شما همراه با همه گزینه ها باشد و سپس بارها و بارها فکر کنید که آیا انتخاب درستی کرده اید یا خیر. این افکار تقریباً به طور قطع با تصمیم گیری همراه است و پس از تصمیم گیری ادامه می یابد.

همچنین ممکن است این موارد را دوست داشته باشید:

این نوشته به صورت خودکار نوشته شده اگر مشکلی در کلمه اعم از همه چیز باشد ما را حتما از طریق نظرات باخبر کنید تا رسانه بتواند بهترین اطلاعات عمومی را بدهد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا