راهنمای نهایی برای استراتژی ها و مدل های قیمت گذاری
راهنمای نهایی برای استراتژی ها و مدل های قیمت گذاری
قیمتگذاری محصولات و خدمات شما میتواند چالش برانگیز باشد، به خصوص از آنجا که بیش از 80٪ از مصرف کنندگان می گویند که قبل از تصمیم گیری برای خرید، قیمت ها را بین رقبا مقایسه می کنند.
قیمتها را خیلی بالا تنظیم کنید، و خطر از دست دادن فروش را دارید. آنها را خیلی پایین تنظیم کنید و درآمدتان را از دست بدهید.
خوشبختانه، قیمت گذاری نباید یک قمار باشد. مدلها و استراتژیهای قیمتگذاری زیادی وجود دارد که به شما کمک میکند تا قیمتهای مناسب را برای مخاطبان و اهداف درآمدی خود پیدا کنید.
به همین دلیل این راهنما را ایجاد کردم.
چه یک مبتدی در کسب و کار باشید یا یک حرفه ای در زمینه قیمت گذاری، تاکتیک ها و استراتژی های این راهنما شما را با قیمت گذاری محصولات خود راحت می کند. این راهنما را برای بعد علامت گذاری کنید و از پیوندهای فصل برای پرش به بخش های مورد علاقه استفاده کنید.
فهرست محتوا
استراتژی قیمت گذاری
استراتژی قیمتگذاری مدل یا روشی است که برای تعیین بهترین قیمت برای یک محصول یا خدمات استفاده میشود. این به شما کمک میکند قیمتها را برای به حداکثر رساندن سود و ارزش سهامداران انتخاب کنید و در عین حال تقاضای مصرفکننده و بازار را در نظر بگیرید.
اگر قیمتگذاری به اندازه تعریف آن ساده بود – موارد زیادی در این فرآیند وجود دارد.
استراتژیهای قیمتگذاری بسیاری از عوامل کسبوکار شما را شامل میشوند، از جمله:
- اهداف درآمد.
- اهداف بازاریابی.
- مخاطبان هدف.
- موقعیت برند.
- ویژگی های محصول.
آنها همچنین تحت تأثیر عوامل خارجی مانند تقاضای مصرف کننده، قیمت گذاری رقبا، و روندهای کلی بازار و اقتصادی هستند.
برای کارآفرینان و صاحبان مشاغل غیرمعمول نیست که از قیمت گذاری صرف نظر کنند. آنها اغلب به هزینه محصولات خود (COGS)، نرخ های رقبای خود را در نظر بگیرید و قیمت فروش چند دلاری. اگرچه COGS و رقبای شما مهم هستند، آنها نباید در مرکز استراتژی قیمت گذاری شما باشند.
بهترین استراتژی قیمتگذاری سود شما را به حداکثر میرساند و درآمد.
قبل از اینکه در مورد استراتژیهای قیمتگذاری صحبت کنم، بیایید یک مفهوم قیمتگذاری مهم را مرور کنیم که صرفنظر از استراتژیهایی که استفاده میکنید اعمال میشود.
کشش تقاضای قیمت
کشش قیمت تقاضا برای تعیین چگونگی تغییر استفاده میشود قیمت بر تقاضای مصرف کننده تأثیر می گذارد.
اگر مصرفکنندگان با وجود افزایش قیمت، همچنان محصولی را خریداری میکنند (مانند سیگار و سوخت)، آن محصول کشسان در نظر گرفته میشود.
از سوی دیگر، محصولات الاستیک از نوسانات قیمتی رنج می برند (مانند تلویزیون کابلی و بلیط سینما).
تقاضای الاستیک واحد زمانی اتفاق میافتد که درصد تغییر در مقدار تقاضا دقیقاً برابر با درصد تغییر قیمت باشد.
میتوانید کشش قیمت را با استفاده از فرمول محاسبه کنید:
% تغییر در مقدار ÷ % تغییر در قیمت = کشش قیمت تقاضا
مفهوم کشش قیمت به شما کمک می کند بفهمید که آیا محصول یا خدمات شما نسبت به نوسانات قیمت حساس است یا خیر. در حالت ایدهآل، شما میخواهید محصول شما غیرالاستیک باشد — به طوری که در صورت نوسان قیمتها، تقاضا ثابت بماند.
تحلیل قیمت
تحلیل قیمت فرآیندی برای ارزیابی استراتژی قیمت گذاری فعلی شما در برابر تقاضای بازار است. به طور کلی، تحلیل قیمت گذاری، قیمت را مستقل از هزینه بررسی می کند. هدف تجزیه و تحلیل قیمتگذاری، شناسایی فرصتها برای تغییرات و بهبود قیمتگذاری است.
شما معمولاً هنگام بررسی ایده های محصول جدید، توسعه استراتژی موقعیت یابی خود یا اجرای آزمایش های بازاریابی، تجزیه و تحلیل قیمت را انجام می دهید. همچنین فکر میکنم عاقلانه است که یک یا دو سال یکبار تجزیه و تحلیل قیمت انجام دهید تا قیمتهای خود را در مقابل رقبا ارزیابی کنید و انتظارات مصرف کننده.
با انجام این کار پیشگیرانه از انتظار برای عملکرد ضعیف محصول و عملکرد ضعیف جلوگیری می شود. . به همین ترتیب، اشتباه در این زمینه می تواند فاجعه بار باشد و در درازمدت جریان نقدی منفی دارد.
نحوه انجام تجزیه و تحلیل قیمت
انجام تجزیه و تحلیل قیمت گذاری برای تعیین قیمت های رقابتی و سودآور برای محصولات یا خدمات شما ضروری است. در اینجا یک راهنمای گام به گام برای کمک به شما در این فرآیند آمده است:
1. هزینه واقعی محصول یا خدمات خود را تعیین کنید.
برای محاسبه هزینه واقعی محصول یا خدماتی که میفروشید، باید همه هزینههای خود، از جمله هزینههای ثابت و متغیر را شناسایی کنید.
وقتی این هزینهها را تعیین کردید، آنها را از قیمتی که قبلاً برای محصول یا خدمات خود تعیین کردهاید یا میخواهید تعیین کنید، کم کنید.
هزینه = فروش – (هزینه ثابت + متغیر)
2. درک کنید که بازار هدف و پایگاه مشتری شما چگونه به ساختار قیمتگذاری پاسخ میدهد.
طبق تجربه من، نظرسنجیها، گروههای کانونی یا پرسشنامهها میتوانند در تعیین نحوه واکنش بازار به مدل قیمتگذاری شما مفید باشند. شما یک نگاه اجمالی به ارزش مشتریان هدفتان خواهید داشت و چقدر حاضرند برای ارزشی که محصول یا خدمات شما ارائه می دهد بپردازند.
3. قیمت های تعیین شده توسط رقبای خود را تجزیه و تحلیل کنید.
دو نوع رقیب وجود دارد که باید هنگام انجام تحلیل قیمت در نظر گرفت: مستقیم و غیر مستقیم.
رقبای مستقیم کسانی هستند که دقیقاً همان محصولی را می فروشند که شما می فروشید. این نوع رقبا احتمالاً بر سر قیمت با هم رقابت میکنند، بنابراین باید در تحلیل قیمتگذاری شما در اولویت بررسی قرار گیرند.
رقبای غیرمستقیم کسانی هستند که محصولات جایگزینی را می فروشند که با آنچه شما می فروشید قابل مقایسه باشد. اگر مشتری به دنبال محصول شما باشد، اما موجودی آن تمام شده یا خارج از محدوده قیمتی او باشد، ممکن است برای دریافت محصول مشابه به سراغ یک رقیب غیر مستقیم برود.
من پیشنهاد میکنم یک نمودار تحلیل رقابتی برای تجسم ایجاد کنید. چگونه قیمت گذاری شما با رقبا مقایسه می شود و هر شکاف یا فرصتی را شناسایی می کند.
4. هرگونه محدودیت قانونی یا اخلاقی برای هزینه و قیمت را بررسی کنید.
میان رقابت بر سر قیمت و گرفتار شدن در مشکلات قانونی و اخلاقی، خط باریکی وجود دارد. شما باید درک محکمی از تعیین قیمت و قیمت گذاری غارتگرانه در حالی که تجزیه و تحلیل قیمت گذاری خود را انجام می دهید تا از این شیوه ها دور شوید.
تحلیل مدل قیمت گذاری فعلی شما برای تعیین استراتژی قیمت گذاری جدید (و بهتر!) ضروری است. چه در حال توسعه یک محصول جدید، ارتقاء محصول فعلی یا تغییر موقعیت استراتژی بازاریابی خود باشید.
هزینه، حاشیه و نشانه گذاری در قیمت گذاری
درک نقش هزینه، حاشیه، و نشانه گذاری نیز هنگام انتخاب استراتژی قیمت گذاری ضروری است، به خصوص اگر می خواهید قیمتگذاری براساس هزینه است.
هزینه
هزینه به هزینه هایی اشاره دارد که از تولید، منبع یا ایجاد محصولی که می فروشید متحمل می شوید. این شامل خود مواد، هزینه کار، هزینه های پرداخت شده به تامین کنندگان و حتی ضرر و زیان می شود. هزینه شامل هزینههای سربار و عملیاتی مانند بازاریابی، تبلیغات، نگهداری، یا صورتحساب نمیشود.
حاشیه
حاشیه، اغلب به عنوان حاشیه سود< /a>، تفاوت بین قیمت فروش یک محصول و هزینه آن است که به صورت درصدی از قیمت فروش بیان می شود. سودآوری محصول شما را به شما نشان می دهد.
دو نوع حاشیه وجود دارد:
- حاشیه ناخالص. این به صورت (درآمد فروش – بهای تمام شده کالای فروخته شده) / درآمد فروش محاسبه می شود. این نشان دهنده سودآوری قبل از حسابداری هزینه های عملیاتی است.
- حاشیه خالص. این به عنوان (سود خالص / درآمد فروش) محاسبه می شود. این شامل تمام هزینهها میشود و دید جامعتری از سودآوری ارائه میدهد.
به عنوان مثال، اگر محصولی به قیمت 100 دلار فروخته شود و هزینه تولید آن 60 دلار باشد:
حاشیه ناخالص = (100 − 60/100) × 100 = 40%
نشانه گذاری
نشانه گذاری به مبلغ اضافی که برای آن هزینه می کنید اشاره دارد محصول شما بیش از هزینه های تولید و ساخت. این به شما امکان می دهد قیمت هایی را تنظیم کنید که با انتظارات بازار و اهداف تجاری شما مطابقت داشته باشد.
به عنوان مثال، اگر هزینه تولید یک محصول 70 دلار باشد و شما آن را به قیمت 100 دلار بفروشید، نشانه گذاری آن 30 دلار یا تقریباً 42.9٪ از قیمت تمام شده است.
اکنون، من شما را از طریق چند استراتژی قیمت گذاری رایج راهنمایی می کنم. همانطور که ما این کار را انجام می دهیم، توجه به این نکته مهم است که اینها لزوماً استراتژی های مستقلی نیستند – بسیاری از آنها را می توان هنگام تعیین قیمت برای محصولات و خدمات شما ترکیب کرد.
انواع استراتژی های قیمت گذاری
- قیمت گذاری مبتنی بر رقابت
- قیمت به علاوه هزینه
- قیمت گذاری پویا
- قیمت بالا تا پایین
- قیمت گذاری نفوذ
- قیمت گذاری اسکیمینگ
- قیمت گذاری مبتنی بر ارزش
- قیمت گذاری روانشناختی
- قیمت گذاری جغرافیایی
در اینجا برخی از استراتژیهای قیمتگذاری محبوب موجود است – بسیاری از آنها در الگوی قیمت گذاری رایگان در زیر.
من توضیح خواهم داد که چه چیزی هر یک را منحصر به فرد می کند.
1. استراتژی قیمت گذاری مبتنی بر رقابت
قیمتگذاری مبتنی بر رقابت به عنوان قیمتگذاری رقابتی یا قیمتگذاری مبتنی بر رقیب نیز شناخته میشود. این استراتژی قیمتگذاری بر نرخ موجود بازار (یا نرخ ادامه دارد
در عوض، یک استراتژی قیمتگذاری مبتنی بر رقابت از قیمتهای رقبا به عنوان معیار استفاده میکند. کسبوکارهایی که در فضای بسیار اشباع شده رقابت میکنند، ممکن است این استراتژی را انتخاب کنند، زیرا تفاوت قیمت جزئی ممکن است عامل تعیینکننده برای مشتریان باشد.
با قیمتگذاری مبتنی بر رقابت، میتوانید محصولات خود را کمی پایینتر از رقبا، مشابه رقبا، یا کمی بالاتر از رقبای خود، قیمتگذاری کنید.
برای مثال، اگر نرم افزار اتوماسیون بازاریابی، و قیمت رقبای شما از 19.99 دلار در ماه تا 39.99 دلار در ماه متغیر بود، شما قیمتی را بین این دو عدد یا حتی پایین تر انتخاب می کنید.< /p>
من فکر می کنم یک نمونه عالی از یک مدل قیمت رقابتی آمازون است. این شرکت از ابزارهای قیمت گذاری مجدد خودکار استفاده می کند که دائماً قیمت های رقبا را کنترل می کند و قیمت های آنها را بر اساس آن تنظیم می کند. این استراتژی تضمین میکند که قیمتهای آمازون همیشه رقابتی است و اغلب آنها را به ارزانترین گزینه در بازار تبدیل میکند.
این رویکرد به آمازون کمک کرده تا مشتریان حساس به قیمت را جذب کند و تسلط خود را در فضای تجارت الکترونیک حفظ کند.
استراتژی قیمت گذاری مبتنی بر رقابت در بازاریابی
مصرفکنندگان به دنبال بهترین ارزش هستند، که همیشه پایینترین قیمت نیست. قیمتگذاری رقابتی میتواند به برند شما کمک کند تا مشتریان را جذب کند، بهخصوص اگر چیزی منحصربهفرد مانند خدمات استثنایی به مشتریان، سیاست بازگشت سخاوتمندانه، یا مزایای انحصاری وفاداری.
مزایا |
معایب |
|
|
2. استراتژی قیمت گذاری به علاوه هزینه
یک استراتژی قیمتگذاری به اضافه هزینه (همچنین به عنوان قیمتگذاری نشانهگذاری شناخته میشود) تنها بر روی هزینه تولید محصول یا خدمات شما یا COGS شما.
برای اعمال روش هزینه به اضافه، درصد ثابتی به هزینه تولید محصول خود اضافه کنید.
فرمول این است:
قیمت فروش = قیمت تمام شده + (قیمت تمام شده × درصد نشانه گذاری)
به عنوان مثال، فرض کنید کفش می فروشید. کل هزینه تولید یک جفت کفش 55 دلار است. اگر می خواهید 50% نشانه گذاری اعمال کنید، محاسبه به این صورت خواهد بود:
قیمت فروش = 55 دلار × (1 + 0.50) = 55 دلار × 1.50 = 82.50 دلار
بنابراین، قیمت فروش هر جفت کفش 82.50 دلار خواهد بود.
قیمتگذاری به اضافه هزینه معمولاً توسط خردهفروشانی که محصولات فیزیکی را میفروشند استفاده میشود. این استراتژی برای سرویسمحور یا شرکتهای SaaS زیرا محصولات آنها معمولاً ارزش بسیار بیشتری نسبت به هزینه ایجاد آنها ارائه میدهند.
استراتژی قیمت گذاری به علاوه هزینه در بازاریابی
من فکر میکنم زمانی که رقابت با استفاده از همان مدل قیمتگذاری میکند، قیمتگذاری بهعلاوه هزینه به خوبی کار میکند. اگر رقبای شما به جای افزایش سود، برای جذب مشتری تلاش می کند، به شما کمکی نمی کند مشتریان جدیدی جذب کنید. قبل از اجرای این استراتژی، پیشنهاد میکنم تجزیه و تحلیل قیمتگذاری را تکمیل کنید که شامل نزدیکترین رقبای شما میشود تا مطمئن شوید این استراتژی به شما در رسیدن به اهدافتان کمک میکند.
مزایا |
معایب |
|
|
3. استراتژی قیمت گذاری پویا
استراتژی قیمتگذاری پویا با نامهای افزایش قیمت، قیمتگذاری تقاضا، یا قیمتگذاری مبتنی بر زمان نیز شناخته میشود. این شامل تنظیم قیمت ها در زمان واقعی بر اساس عوامل مختلفی مانند تقاضای بازار، قیمت های رقیب و سایر شرایط خارجی است.
طبق تجربه من، این رویکرد انعطافپذیر به به حداکثر رساندن درآمد و حفظ رقابت کمک میکند.
هتلها، خطوط هوایی، مکانهای برگزاری رویداد و شرکتهای خدماتی با استفاده از الگوریتمهایی که قیمتگذاری رقبا، تقاضا و سایر عوامل مرتبط را در نظر میگیرند، از قیمتگذاری پویا استفاده میکنند. این الگوریتمها به شرکتها این امکان را میدهند که قیمتها را تغییر دهند تا دقیقاً دقیقاً در لحظهای که مشتری آماده خرید است، قیمتها را با زمان و آنچه که مشتری مایل به پرداخت است، تغییر دهند.
هیچ فرمول واحدی برای قیمتگذاری پویا وجود ندارد، زیرا شامل الگوریتمهای پیچیده است، اما یک نسخه اصلی را میتوان به صورت زیر نشان داد:
قیمت فروش = قیمت پایه + (ضریب تقاضا × ضریب قیمت رقیب)
این فرمول به سادگی به شما می گوید که قیمت بهینه تابعی از عوامل مختلف از جمله تقاضا، عرضه، قیمت رقبا، زمان و بخش های مشتری است.
نمونه ای عالی از شرکتی که از مدل قیمت گذاری پویا Uber است. در ساعات اوج مصرف یا موقعیتهای پر تقاضا (مانند شبهای جمعه، آب و هوای بد)، الگوریتمهای Uber بر تعداد درخواستهای سواری نظارت میکنند و اگر تقاضا از عرضه رانندگان موجود بیشتر شود، بهطور موقت قیمتهای سواری را افزایش میدهد.
استراتژی قیمت گذاری پویا در بازاریابی
قیمت گذاری پویا می تواند به حفظ برنامه های بازاریابی شما کمک کند. تیم شما میتواند از قبل برای تبلیغات برنامهریزی کند و الگوریتم قیمتگذاری را که برای راهاندازی قیمت تبلیغات در زمان مناسب استفاده میکنید، پیکربندی کند. حتی میتوانید قیمتگذاری پویا A/B را در زمان واقعی آزمایش کنید تا سود خود را به حداکثر برسانید.
مزایا |
معایب |
|
|
4. استراتژی قیمت گذاری بالا-پایین
یک استراتژی قیمت گذاری بالا و پایین رخ می دهد زمانی که یک شرکت در ابتدا محصولی را با قیمت بالا می فروشد اما زمانی که محصول جدید بودن یا ارتباط خود را از دست می دهد، آن قیمت را کاهش می دهد.
تخفیفها، بخشهای ترخیص، و فروشهای پایان سال نمونههایی از قیمتگذاری بالا و پایین در عمل هستند، به همین دلیل است که این استراتژی ممکن است استراتژی قیمتگذاری تخفیف نیز نامیده شود.
این رویکرد با هدف جذب بخشهای مختلف بازار، از مشتریانی که مایل به پرداخت حق بیمه هستند شروع میشود و بعداً با کاهش قیمت، خریداران حساستر به قیمت را جذب میکند.
قیمت بالا و پایین معمولاً توسط شرکتهای خردهفروشی استفاده میشود که اقلام فصلی یا محصولاتی را میفروشند که اغلب تغییر میکنند، مانند لباس، دکور، و مبلمان.
به عنوان مثال، در سال 2023، نایک از استراتژی قیمت گذاری بالا برای کفشی Legacy دادگاه. در ابتدا، این کفش با قیمت بالایی فروخته شد تا مشتریان مشتاق آخرین نسخه را جذب کند.
با کاهش تقاضا و عرضه مدلهای جدید، نایک قیمت را از طریق تبلیغات و تخفیفها کاهش داد. این استراتژی به نایک در مدیریت موجودی و جذب پایگاه مشتریان گستردهتر، از جمله خریداران حساس به قیمت که منتظر تخفیف بودند، کمک کرد.
چه چیزی یک استراتژی قیمت گذاری بالا/پایین را برای فروشندگان جذاب می کند؟ مصرفکنندگان از پیشبینی فروش و تخفیفها لذت میبرند، به همین دلیل است که جمعه سیاه و سایر روزهای تخفیف جهانی بسیار محبوب هستند.
استراتژی قیمت گذاری بالا و پایین در بازاریابی
اگر میخواهید ترافیک فروشگاههای خود را در تمام طول سال ثابت نگه دارید، یک استراتژی قیمتگذاری بالا میتواند به شما کمک کند. با ارزیابی محبوبیت محصولات خود در دورههای خاص در طول سال، میتوانید از قیمت پایین برای افزایش فروش در ماههای معمولی آهسته استفاده کنید.
مزایا |
معایب |
|
|
5. استراتژی قیمت گذاری نفوذ
استراتژی قیمتگذاری نفوذ شامل تعیین قیمت اولیه پایین است. برای یک محصول جدید برای جذب مشتری و به دست آوردن سریع سهم بازار. هنگامی که محصول مورد توجه قرار گرفت، قیمت به تدریج افزایش می یابد.
طبق تجربه من، این روش قیمتگذاری برای کسبوکارهای کاملاً جدید که به دنبال مشتریان هستند یا برای مشاغلی که در حال ورود به بازار رقابتی موجود هستند، بهترین کار را دارد. هدف جذب مشتریان از رقبا و ایجاد یک پایگاه مشتری قابل توجه است، با این انتظار که مشتریان حتی پس از افزایش قیمت ها وفادار بمانند.
با این حال، قیمت گذاری نفوذ در بلندمدت پایدار نیست. معمولاً برای مدت کوتاهی اعمال میشود.
به عنوان مثال، زمانی که Disney+ سرویس پخش خود را راه اندازی کرد، در مقایسه با رقبایی مانند Netflix و Amazon Prime، اشتراک ها را با قیمت پایین تری ارائه کرد. این قیمت پایین اولیه به سرعت میلیون ها مشترک را جذب کرد.
پس از ایجاد یک پایگاه مشترک قوی، Disney+ سپس قیمت اشتراک خود را در سال 2022 افزایش داد تا سودآوری را بهبود بخشد.
استراتژی قیمت گذاری نفوذ در بازاریابی
قیمتگذاری نفوذی، مانند قیمتگذاری فریمیوم، به این معنی است که فوراً درآمدی کسب نخواهید کرد. با این حال، با یک محصول یا خدمات ارزشمند، می توانید به مرور زمان قیمت ها را افزایش دهید و کسب و کار خود را توسعه دهید. روی بازاریابی ارزش محصولات خود تمرکز کنید، و قیمت را به یک موضوع ثانویه تبدیل کنید.
مزایا |
معایب |
|
|
6. استراتژی قیمت گذاری skimming
استراتژی قیمتگذاری کوتاهمدت شامل تعیین قیمت اولیه بالا برای یک محصول جدید یا نوآورانه برای به حداکثر رساندن درآمد از خریداران اولیه است. با گذشت زمان، قیمت به تدریج کاهش می یابد تا مشتریان حساس به قیمت را جذب کند.
قیمتگذاری با قیمت پایین متفاوت است زیرا قیمتها به تدریج در طول زمان کاهش مییابد.
اپل به طور موثر از استراتژی قیمت گذاری skimming استفاده می کند. هنگامی که آنها یک آیفون جدید راه اندازی می کنند، برای مشتریانی که مایل به پرداخت بیشتر برای آخرین فن آوری و ویژگی ها هستند، قیمت بالایی دارد.
با معرفی مدل های جدیدتر و کاهش تقاضای اولیه، اپل به تدریج قیمت مدل قبلی را کاهش می دهد. این رویکرد به آنها کمک میکند تا درآمد حاصل از پذیرندگان اولیه را به حداکثر برسانند و سپس مشتریان حساس به قیمت را در طول زمان جذب کنند.
استراتژی قیمتگذاری کوتاهمدت به بازیابی هزینههای کاهشیافته کمک میکند و محصولات را فراتر از موارد جدید به فروش میرساند، اما این استراتژی همچنین میتواند مشتریانی را که با قیمت کامل خرید کردهاند آزار دهد و رقبایی را جذب کند که با کاهش قیمتها، حاشیه قیمتگذاری «جعلی» را تشخیص میدهند.
استراتژی کاهش قیمت در بازاریابی
قیمتگذاری اسکیمینگ برای محصولات با طول چرخه عمر متفاوت به خوبی کار میکند. برای محصولاتی با چرخه عمر کوتاه، میتوانید به سرعت در ابتدا سود را به حداکثر برسانید. برای کسانی که چرخه عمر طولانی تری دارند، می توانید قیمت های بالاتر را برای مدت طولانی تری حفظ کنید. این استراتژی به شما امکان می دهد تا تلاش های بازاریابی را به طور موثر مدیریت کنید بدون اینکه قیمت ها را برای همه محصولات تنظیم کنید.
مزایا |
معایب |
|
|
7. استراتژی قیمت گذاری مبتنی بر ارزش
قیمتگذاری مبتنی بر ارزش، استراتژی است که در آن قیمتها بر اساس ارزش درک شده محصول یا خدمات برای مشتری به جای هزینههای تولید یا قیمتهای تاریخی تعیین میشوند.
هدف این رویکرد به حداکثر رساندن درآمد از طریق همسو کردن قیمت با ارزشی است که مشتریان برای پیشنهاد قائل میشوند.
در صورت استفاده دقیق، قیمتگذاری مبتنی بر ارزش میتواند احساسات و وفاداری مشتری خود را تقویت کنید. فکر میکنم میتواند به شما در اولویتبندی مشتریانتان در جنبههای دیگر کسبوکارتان، مانند بازاریابی و خدمات، کمک کند.
تسلا از استراتژی قیمتگذاری مبتنی بر ارزش برای خودروهای الکتریکی خود استفاده میکند. این قیمتگذاری نشاندهنده ارزش درک شده فناوری نوآورانه، پایداری، و اعتبار برند آنهاست.
به عنوان مثال، تسلا مدل S به دلیل عملکرد بالا و ویژگی های پیشرفته، قیمت بالاتری نسبت به بسیاری از خودروهای برقی و خودروهای لوکس دیگر دارد. مشتریان مایلند برای فناوری پیشرفته تسلا و شهرت این برند به خاطر نوآوری و مسئولیت زیست محیطی، حق بیمه پرداخت کنند.
استراتژی قیمت گذاری مبتنی بر ارزش در بازاریابی
هنگام بازاریابی برای مشتریان، توصیه میکنم برای تقویت تقاضا برای محصولات و خدمات خود بر ارزش تمرکز کنید. مطمئن شوید که قیمتگذاری شما منعکسکننده آن چیزی است که مخاطبان مختلف مایل به پرداخت بدون استفاده از معیارهایی هستند که میتوانند مشکلاتی ایجاد کنند.
مزایا |
معایب |
|
|
8. استراتژی قیمت گذاری روانشناختی
قیمتگذاری روانشناختی همان چیزی است که به نظر میرسد – روانشناسی انسان را هدف قرار میدهد تا فروش شما را افزایش دهد.
به عنوان مثال، با توجه به “اثر 9 رقمی ،« حتی اگر یک محصول با قیمت 99.99 دلار اساساً 100 دلار است، مشتریان ممکن است این را فقط به دلیل «9» در قیمت، یک معامله خوب ببینند.
یک راه دیگر برای استفاده از قیمتگذاری روانشناختی این است که قرار دادن یک مکان گرانتر آیتم مستقیماً در کنار (چه در فروشگاه یا آنلاین) موردی که بیشتر روی فروش آن متمرکز هستید. یا پیشنهاد «یکی بخرید، یک تخفیف 50 درصدی (یا رایگان) دریافت کنید» که باعث میشود مشتریان احساس کنند شرایط خیلی خوب است که نمیتوان از آن گذشت.
در نهایت، تغییر فونت، اندازه و رنگ اطلاعات قیمتگذاری روی محصولات و اطراف آن نیز افزایش فروش در موارد مختلف ثابت شده است.
استراتژی قیمت گذاری روانشناختی در بازاریابی
قیمتگذاری روانشناختی به درک عمیق بازار هدف شما نیاز دارد تا موثر باشد. اگر مشتریان شما از تخفیف و کوپن ها ارزش قائل هستند ، بر روی بازاریابی خود تأکید کنید تا تمایل آنها به صرفه جویی در هزینه را برآورده کنید.
از طرف دیگر ، اگر کیفیت برای مخاطبان شما مهمتر باشد ، ممکن است کمترین قیمت آنها را به خود جلب نکند. قیمت گذاری و بازاریابی شما باید با آنچه مشتریان شما را به پرداخت قیمت مشخصی برای یک محصول ترغیب می کند ، هماهنگ باشد.
مزایای مضرات استراتژی قیمت گذاری جغرافیایی شامل تعیین قیمت های مختلف برای محصولات یا خدمات بر اساس موقعیت جغرافیایی مشتری است. این استراتژی ممکن است در صورتی که مشتری از کشور دیگری در حال خرید باشد یا در فاکتورهایی مانند اقتصاد یا دستمزد اختلافاتی وجود داشته باشد (از مکانی که در آن می فروشید کالای خوبی را به محل شخصی خود می فروشد ، استفاده شود. فروخته شده به). به عنوان مثال ، Netflix از قیمت گذاری جغرافیایی برای تنظیم هزینه های اشتراک بر اساس منطقه استفاده می کند. یک اشتراک استاندارد Netflix 15.49 دلار در هر ماه در ایالات متحده هزینه دارد اما 499 دلار در هر ماه (حدود 6.50 دلار) در هند برای تفاوت در قدرت خرید و رقابت در بازار محلی حساب می شود. بازاریابی یک محصول با قیمت جغرافیایی با تبلیغات رسانه های اجتماعی پرداخت شده آسان است. شما می توانید کدهای زیپ ، شهرها یا مناطق خاص را با هزینه کم با نتایج دقیق هدف قرار دهید. حتی اگر مشتریان سفر کنند یا حرکت کنند ، مدل قیمت گذاری شما ثابت می ماند و به شما در مدیریت هزینه های بازاریابی کمک می کند. مزایای مضرات در حالی که استراتژی قیمت گذاری شرکت شما ممکن است چگونگی تعیین قیمت برای پیشنهادات به طور کلی را تعیین کند ، مدل های قیمت گذاری به شما در اجرای استراتژی گسترده تر کمک می کنند. در زیر ، من شما را از طریق برخی از مدل های قیمت گذاری محبوب می گیرم: ترکیبی از کلمات “رایگان” و “حق بیمه” ، قیمت گذاری فریمیوم وقتی شرکت ها نسخه اصلی محصول خود را ارائه می دهند ، به این امید که کاربران در نهایت برای به روزرسانی یا دسترسی به ویژگی های بیشتر پرداخت کنند. بر خلاف هزینه به علاوه ، Freemium یک مدل قیمت گذاری است که معمولاً توسط SaaS و سایر شرکت های نرم افزاری استفاده می شود. آنها این مدل را انتخاب می کنند زیرا آزمایشات رایگان و عضویت در محدود به عملکرد کامل یک نرم افزار می پردازد – و همچنین قبل از خرید اعتماد به مشتری بالقوه ایجاد می کند. با Freemium ، قیمت یک شرکت باید تابعی از ارزش درک شده محصولات آنها باشد. نمونه ای از مارک با استفاده از این مدل Dropbox است. این یک پایگاه کاربر بزرگ را به خود جلب می کند و آگاهی از برند را از طریق ردیف رایگان خود ایجاد می کند. از آنجا که کاربران به طور فزاینده ای به سرویس وابسته هستند و به ذخیره سازی یا ویژگی های اضافی نیاز دارند ، احتمال ارتقاء آنها به برنامه های پرداخت شده افزایش می یابد. قیمت گذاری فریمیوم ممکن است کسب و کار شما را برای کسب اولیه مشتری به دست نیاورد ، اما به شما امکان دسترسی به مشتری را می دهد که به همان اندازه ارزشمند است. با دسترسی به صندوق پستی ایمیل ، شماره تلفن و هرگونه اطلاعات تماس دیگری که در ازای محصول رایگان جمع آوری می کنید ، می توانید مشتری را با یک مدافع وفادار به برند با یک ارزشمند LTV . قیمت گذاری حق بیمه ، همچنین به عنوان قیمت گذاری پرستیژ یا قیمت گذاری لوکس نیز شناخته می شود ، یک استراتژی است که در آن یک محصول بالاتر از رقبا برای ایجاد برداشت از کیفیت و انحصاری برتر است. این مدل این تصور را که قیمت های بالاتر نشان دهنده کیفیت بهتر است ، به دست می آورد و در مصرف کنندگان که مایل به پرداخت هزینه های بیشتری برای آنچه که به عنوان یک محصول یا خدمات ممتاز می بینند ، پرداخت می کنند. این استراتژی شامل بازاریابی محصول به عنوان در دسترس بودن محدود یا ویژگی های منحصر به فرد است که رقبا نمی توانند به راحتی تکرار کنند. قیمت گذاری پرستیژ مستقیم است عملکرد آگاهی از برند و ادراک برند. مارک هایی که از این روش قیمت گذاری استفاده می کنند به دلیل ارائه ارزش و وضعیت از طریق محصولات خود شناخته شده اند – به همین دلیل قیمت آنها بالاتر از سایر رقبا است. به عنوان مثال ، رولکس قیمت های خود را بسیار بالاتر از سایر ساعت سازان تعیین می کند. این امر به یک شهرت قوی برای کاردستی و انحصاری استثنایی متکی است. تصویر برند Rolex و کیفیت درک شده مشتریانی را جذب می کند که ارزش کار و کار برتر را دارند. قیمت گذاری حق بیمه کاملاً به درک محصول شما در بازار بستگی دارد. چند روش برای بازاریابی محصول شما به منظور تأثیرگذاری بر درک حق بیمه از آن از جمله استفاده از تأثیرگذار ، کنترل عرضه و افزایش تقاضا وجود دارد. قیمت گذاری ساعتی ، که به عنوان قیمت گذاری مبتنی بر نرخ نیز شناخته می شود ، معمولاً توسط مشاوران ، آزادکاران ، پیمانکاران و سایر افراد یا کارگرانی که خدمات تجاری ارائه می دهند استفاده می شود. قیمت گذاری ساعتی اساساً زمان تجارت برای پول است. برخی از مراجعان از احترام به این استراتژی قیمت گذاری دریغ می کنند زیرا می تواند به جای کارآیی ، نیروی کار را پاداش دهد. برای مشاغلی که پروژه های سریع و با حجم بالا را اداره می کنند ، قیمت گذاری ساعتی می تواند مشتریان را به انتخاب خدمات شما انگیزه دهد. تجزیه قیمت ها به بخش های ساعتی به مشتریان این امکان را می دهد تا بر اساس یک قیمت پایین تر تصمیم بگیرند ، نه اینکه نیاز به اختصاص بودجه بزرگتر برای یک تعهد گران قیمت مبتنی بر پروژه داشته باشند. قیمت بسته نرم افزاری وقتی است که (یا “بسته نرم افزاری”) > دو یا چند محصول مکمل یا خدمات با هم و آنها را با یک قیمت واحد می فروشید. ممکن است شما فقط به عنوان بخشی از بسته نرم افزاری ، محصولات یا خدمات همراه خود را بفروشید ، یا آنها را به عنوان هر دو مؤلفه بسته و محصولات شخصی بفروشید. به عنوان مثال ، آمازون اغلب معاملات بسته نرم افزاری را ارائه می دهد که در آن مشتریان می توانند موارد مرتبط را با یک تخفیف خریداری کنند. به عنوان مثال ، خرید دوربین با لوازم جانبی مانند لنزها ، سه پایه و کارتهای حافظه با قیمت بسته بندی شده. در تجربه من ، معاملات بسته نرم افزاری بازاریابی می تواند به شما در فروش محصولات بیشتری از آنچه در غیر این صورت به صورت جداگانه می فروشید ، کمک کند. این یک روش هوشمندانه برای upsell and cross-sell پیشنهادات شما به روشی که برای مشتری و اهداف درآمد شما مفید باشد. قیمت گذاری مبتنی بر پروژه برعکس قیمت گذاری ساعتی است-این رویکرد به جای مبادله مستقیم پول برای زمان ، هزینه مسطح برای هر پروژه را پرداخت می کند. همچنین توسط مشاوران ، آزادکاران ، پیمانکاران و سایر افراد یا کارگرانی که خدمات تجاری ارائه می دهند استفاده می شود.
قیمت گذاری مبتنی بر پروژه ممکن است بر اساس ارزش تحویل پروژه تخمین زده شود. کسانی که این مدل قیمت گذاری را انتخاب می کنند نیز ممکن است از زمان تخمینی پروژه هزینه مسطح ایجاد کنند. برجسته کردن مزایای کار با تجارت شما می تواند قیمت گذاری مبتنی بر پروژه را جذاب تر کند. اگرچه هزینه ممکن است زیاد باشد ، اما سرمایه گذاری یک بار ارزشمند است. مشتری ها از دانستن اینکه می توانند با شما کار کنند تا زمان تکمیل پروژه ، به جای محدود کردن تعداد مشخصی از ساعت ها ، قدردانی می کنند. قیمت گذاری اشتراک یک مدل قیمت گذاری مشترک در شرکت های SaaS است. خرده فروشان آنلاین و حتی آژانس هایی که بسته های اشتراک را برای خدمات خود ارائه می دهند. آیا شما اشتراک های مسطح را ارائه می دهید یا فواید این مدل بی پایان است. برای یک ، شما همه را تضمین کرده اید درآمد مکرر> و سالانه. این امر محاسبه سود خود را به صورت ماهانه ساده تر می کند. همچنین اغلب منجر به بالاتر ارزش های طول عمر مشتری < /a>. نکته ای که باید در مورد قیمت گذاری اشتراک احتیاط کنید ، پتانسیل بالایی برای churn مشتری . افراد همیشه اشتراک ها را لغو می کنند ، بنابراین داشتن یک استراتژی حفظ مشتری در محل برای اطمینان از اینکه مشتریان اشتراک خود را فعال نگه دارند. هنگام بازاریابی محصولات اشتراک خود ، پیشنهاد می کنم personas خریدار برای هر ردیف. به این ترتیب ، شما می دانید کدام ویژگی ها را شامل می شود و چه چیزی برای هر خریدار جذاب خواهد بود. اشتراک کلی که برای همه جذاب است ، کسی را به خود جلب نمی کند. حتی آمازون ، که قیمت گذاری با نرخ مسطح را برای اشتراک اصلی خود ارائه می دهد ، شامل عضویت برای دانشجویان است. این به آنها اجازه می دهد تا با ایجاد یک حس تمایز ، نخست اصلی را به بازار عرضه کنند. اکنون ، بیایید در مورد چگونگی ایجاد یک استراتژی قیمت گذاری به دلخواه خود بحث کنیم. برای ایجاد یک استراتژی قیمت گذاری ، باید نقاط فروش منحصر به فرد محصول خود (USPS) را درک کنید. این ویژگی ها یا مزایایی است که باعث می شود محصول شما از رقبا متمایز شود. شناسایی و بیان این USP ها به توجیه یک نقطه قیمت بالاتر کمک می کند. بعد ، درک مشتری را سنج کنید. انجام نظرسنجی ها ، گروه های متمرکز یا مصاحبه ها برای یادگیری چگونگی درک مشتریان بالقوه ارزش محصول یا خدمات شما
بفهمید که چه ویژگی هایی بیشترین ارزش را دارند و چقدر مایل به پرداخت هزینه آنها هستند. این اطلاعات در تعیین قیمتی که مطابق با انتظارات مشتری باشد بسیار مهم است. علاوه بر این ، تقاضای بازار را ارزیابی کنید. توصیه می کنم از ابزارهای تحقیق بازار استفاده کنید. تقاضا برای محصول شما به روندها ، اندازه بازار و پتانسیل رشد نگاه کنید. تقاضای زیاد اغلب می تواند از قیمت گذاری بالاتر پشتیبانی کند ، در حالی که تقاضای پایین تر ممکن است برای جذب مشتری نیاز به قیمت گذاری رقابتی داشته باشد. درک بازار هدف شما برای تعیین قیمت مناسب ضروری است. اطمینان حاصل کنید که سن ، جنس ، سطح درآمد و سایر خصوصیات مربوطه مشتری بالقوه خود را تجزیه و تحلیل کنید. درک این خصوصیات به شما کمک می کند تا قیمت گذاری شما به قابلیت ها و ترجیحات مالی آنها متناسب باشد. در تجربه من ، دانستن اینکه چه چیزی باعث ایجاد انگیزه در مشتریان و رفتارهای خرید آنها می شود می تواند بینشی در مورد میزان هزینه های آنها و چه چیزی در یک محصول یا خدمات برای آنها ارزش قائل باشد. هنگامی که داده های کافی دارید ، بازار خود را بر اساس جمعیت شناسی ، روانشناسی و رفتارها به بخش های خود تقسیم کنید. این به شما کمک می کند تا استراتژی قیمت گذاری خود را به نیازهای بازار خود متناسب کنید. درک چگونگی قیمت رقبا محصولات خود به شما در تصمیم گیری های آگاهانه برای افزایش رقابت و سودآوری کمک می کند. وقتی تفاوت قیمت را برای همان محصول یا خدمات مشاهده می کنید ، باید بین دو گزینه اصلی تصمیم بگیرید: برای دیدن محصول کامل یا ارائه خدمات مسابقه ، یک کامل را انجام دهید. تجزیه و تحلیل رقابتی . اطلاعات مربوط به ساختارهای قیمت گذاری آنها ، از جمله قیمت های پایه ، تخفیف و پیشنهادات ویژه را جمع آوری کنید. ارزش آنها را در این قیمت ها مانند کیفیت محصول ، خدمات به مشتری و ویژگی های اضافی تجزیه و تحلیل کنید. این را با پیشنهادات خود مقایسه کنید تا موقعیت خود را درک کنید. این به شما کمک می کند تا شکاف ها یا فرصت هایی را برای تمایز قیمت گذاری خود شناسایی کنید. تجزیه و تحلیل داده های تاریخی بینش هایی را در مورد عملکرد گذشته ارائه می دهد و به پیش بینی روندهای آینده کمک می کند. با بررسی داده های فروش خود برای شناسایی الگوهای ، مانند دوره های فروش اوج و نقاط قیمت موفق شروع کنید. همچنین ، ارزیابی کنید که چگونه تغییرات بازار ، مانند تغییرات اقتصادی یا رقبای جدید ، بر فروش تأثیر گذاشته است. این دیدگاه تاریخی به شما امکان می دهد تصمیمات مبتنی بر داده را بگیرید ، واکنش مشتری را پیش بینی کنید و قیمت ها را به صورت استراتژیک تنظیم کنید. هنگام تدوین استراتژی قیمت گذاری خود ، می خواهید مطمئن شوید که قیمت برای خط پایین و شخصیت های خریدار شما مناسب است. این سازش با هدف: بهتر به استخر مشتری و مشتری شما کمک می کند برای انجام این کار ، باید ارزش محصول یا خدمات خود را به مشتریان درک کنید و قیمتی را تعیین کنید که این مقدار را منعکس کند. در عین حال ، شما باید حاشیه سود لازم را برای تأمین هزینه ها و اطمینان از رشد تجارت محاسبه کنید. این تعادل به حفظ رضایت مشتری و تقویت وفاداری در عین حال که هنوز از سودآوری پایدار پشتیبانی می کند کمک می کند. پس از در نظر گرفتن دقیق تمام عوامل مورد بحث ، وقت آن است که مدل قیمت گذاری بهینه را برای تجارت خود انتخاب کنید. استراتژی ایده آل باید: به یاد داشته باشید که قیمت گذاری یک تصمیم یک بار نیست. انعطاف پذیر باشید و با تغییر شرایط بازار و تغییر درک مشتری با گذشت زمان آماده باشید. استراتژی قیمت گذاری شما باید انعطاف پذیر باشد. بنابراین ، من توصیه می کنم که به طور مرتب آن را از طریق آزمایش مداوم و آزمایش A/B بررسی و اصلاح کنید. به عنوان مثال ، می توانید نقاط مختلف قیمت را در یک بازه زمانی مشخص آزمایش کنید تا تأثیر آنها بر فروش و سودآوری ارزیابی شود. به این ترتیب ، می توانید تنظیمات داده محور را برای بهینه سازی استراتژی قیمت گذاری خود انجام دهید. این اطمینان حاصل می کند که مؤثر است و هم با شرایط بازار و هم با انتظارات مشتری مطابقت دارد. اکنون که ما نحوه ایجاد یک استراتژی قیمت گذاری را پشت سر گذاشتیم ، اجازه دهید در مورد نحوه اعمال این مراحل در مشاغل و صنایع مختلف بحث کنیم. هر استراتژی قیمت گذاری برای هر مشاغل قابل اجرا نیست. برخی از استراتژی ها برای محصولات فیزیکی مناسب تر هستند ، در حالی که برخی دیگر برای شرکت های SaaS بهترین کار را می کنند. در اینجا نمونه هایی از برخی از مدل های قیمت گذاری مشترک بر اساس صنعت و تجارت آورده شده است. بر خلاف محصولات یا خدمات دیجیتال ، محصولات فیزیکی هزینه های سختی (مانند حمل و نقل ، تولید و ذخیره سازی) را تحمل می کنند که می تواند بر قیمت گذاری تأثیر بگذارد. یک استراتژی قیمت گذاری محصول باید این هزینه ها را در نظر بگیرد و قیمتی را تعیین کند که سود را به حداکثر برساند ، از تحقیق و توسعه پشتیبانی می کند و در برابر رقبا ایستاده است. نکته PRO: من توصیه می کنم هنگام قیمت گذاری محصولات فیزیکی از این استراتژی های قیمت گذاری استفاده کنید: قیمت گذاری هزینه به علاوه ، قیمت گذاری رقابتی ، قیمت گذاری پرستیژ و قیمت گذاری مبتنی بر ارزش.
محصولات دیجیتالی ، مانند نرم افزار ، دوره های آنلاین و کتاب های دیجیتال ، نیاز به رویکرد متفاوتی برای قیمت گذاری دارند زیرا هیچ پیشنهاد ملموس یا اقتصاد واحد (هزینه تولید) وجود ندارد. در عوض ، قیمت ها باید برند ، صنعت و ارزش کلی محصول شما را منعکس کنند. نکته حرفه ای: توصیه می کنم هنگام قیمت گذاری محصولات دیجیتال از این استراتژی های قیمت گذاری استفاده کنید: قیمت گذاری مبتنی بر رقابت ، قیمت گذاری فریمیوم و قیمت گذاری مبتنی بر ارزش.
قیمت گذاری رستوران ها از نظر هزینه های فیزیکی ، هزینه های سربار و هزینه های خدمات همه در آن بی نظیر است. شما همچنین باید مشتری خود را در نظر بگیرید ، روند کلی بازار برای مکان و غذاهای خود و هزینه غذا – همانطور که همه اینها می توانند نوسان داشته باشند. نکته حرفه ای: من توصیه می کنم هنگام قیمت گذاری در رستوران ها از این استراتژی های قیمت گذاری استفاده کنید: قیمت گذاری به علاوه هزینه ، قیمت گذاری حق بیمه و قیمت گذاری مبتنی بر ارزش.
رویدادها را نمی توان با هزینه تولید به طور دقیق اندازه گیری کرد (برخلاف محصولات دیجیتالی که در بالا در مورد آنها صحبت کردیم). در عوض ، ارزش رویداد با هزینه بازاریابی و سازماندهی این رویداد و همچنین بلندگوها ، سرگرمی ها ، شبکه سازی و تجربه کلی تعیین می شود – و قیمت بلیط باید این عوامل را منعکس کند. نکته حرفه ای: توصیه می کنم هنگام قیمت گذاری رویدادهای زنده از این استراتژی های قیمت گذاری استفاده کنید: قیمت گذاری مبتنی بر رقابت ، قیمت گذاری پویا و قیمت گذاری مبتنی بر ارزش.
خدمات تجاری به دلیل نامشهود بودن و عدم هزینه مستقیم تولید ، می تواند قیمت آن سخت باشد. بخش عمده ای از ارزش خدمات از توانایی ارائه دهنده خدمات در ارائه و کالیبر فرضی کار آنها ناشی می شود. فریلنسرها و پیمانکاران ، به ویژه ، باید به یک استراتژی قیمت گذاری خدمات رعایت کنند. نکته حرفه ای: من توصیه می کنم از این استراتژی های قیمت گذاری هنگام خدمات قیمت گذاری استفاده کنید: قیمت گذاری ساعتی ، قیمت گذاری مبتنی بر پروژه و قیمت گذاری مبتنی بر ارزش. افراد غیرانتفاعی نیز به استراتژی های قیمت گذاری احتیاج دارند – یک استراتژی قیمت گذاری می تواند به افراد غیرانتفاعی کمک کند تا تمام فرآیندها را بهینه کنند تا در یک دوره طولانی موفق باشند. یک استراتژی قیمت گذاری غیرانتفاعی باید هزینه ها و هزینه های فعلی ، شماره Breakeven را برای عملکرد آنها ، حاشیه سود ایده آل و چگونگی ارتباط این استراتژی به داوطلبان ، مجوزها و هر کس دیگری که باید مطلع شود ، در نظر بگیرد. یک استراتژی قیمت گذاری غیرانتفاعی منحصر به فرد است زیرا اغلب خواستار ترکیبی از عناصری است که از چند استراتژی قیمت گذاری حاصل می شود. نکته حرفه ای: توصیه می کنم هنگام قیمت گذاری برای افراد غیرانتفاعی از این استراتژی های قیمت گذاری استفاده کنید: قیمت گذاری رقابتی ، قیمت گذاری به علاوه هزینه ، قیمت گذاری تقاضا و قیمت گذاری ساعتی. آموزش شامل طیف گسترده ای از هزینه ها است که باید بسته به سطح آموزش ، آموزش خصوصی یا عمومی و برنامه آموزش/نظم و انضباط در نظر گرفته شود. هزینه های خاص برای در نظر گرفتن در یک استراتژی قیمت گذاری آموزش ، شهریه ، بورسیه ها و هزینه های اضافی (آزمایشگاه ها ، کتاب ها ، مسکن ، وعده های غذایی و غیره) است. سایر عوامل مهم که باید توجه داشته باشید ، رقابت بین مدارس مشابه ، تقاضا (تعداد برنامه های دانشجویی) ، تعداد و هزینه اساتید/ معلمان و میزان حضور و غیاب است.
نکته حرفه ای: من توصیه می کنم از این استراتژی های قیمت گذاری در هنگام آموزش استفاده کنید: قیمت گذاری رقابتی ، قیمت گذاری مبتنی بر هزینه و قیمت گذاری حق بیمه. املاک و مستغلات شامل برآورد ارزش خانه ، رقابت بازار ، تقاضای مسکن و هزینه زندگی است. عوامل دیگری وجود دارد که در مدل های قیمت گذاری املاک و مستغلات از جمله جنگ های پیشنهادات بالقوه ، تخمین مسکن و معیارها نقش دارند (که از طریق نمایندگان املاک و مستغلات در دسترس هستند بلکه از طریق منابع آنلاین رایگان مانند zillow ) و تغییرات فصلی در بازار املاک و مستغلات. نکته حرفه ای: توصیه می کنم هنگام قیمت گذاری املاک و مستغلات از این استراتژی های قیمت گذاری استفاده کنید: قیمت گذاری رقابتی ، قیمت گذاری پویا ، قیمت گذاری حق بیمه و قیمت گذاری مبتنی بر ارزش.
مدل های قیمت گذاری آژانس بر سودآوری ، نرخ نگهداری ، خوشبختی مشتری و نحوه بازاریابی و فروش آژانس خود تأثیر می گذارد. هنگام تدوین و تکامل مدل قیمت گذاری آژانس خود ، مهم است که روشهای مختلفی را برای بهینه سازی آن در نظر بگیرید تا بتوانید بهترین راه برای افزایش سود کسب و کار را تعیین کنید. نکته حرفه ای: من توصیه می کنم از این استراتژی های قیمت گذاری هنگام آژانس های قیمت گذاری استفاده کنید: قیمت گذاری ساعتی ، قیمت گذاری مبتنی بر پروژه و قیمت گذاری مبتنی بر ارزش. صنعت تولید پیچیده است – تعدادی از قطعات متحرک وجود دارد و مدل قیمت گذاری تولید شما فرقی نمی کند. تکامل محصول ، تقاضا ، هزینه تولید ، قیمت فروش ، حجم فروش واحد و سایر هزینه های مربوط به فرآیند و محصول خود را در نظر بگیرید. بخش اصلی دیگر برای استراتژی قیمت گذاری تولید ، درک حداکثر مبلغی است که بازار برای محصول خاص شما پرداخت می کند تا بیشترین سود را فراهم کند. نکته حرفه ای: من توصیه می کنم از این استراتژی های قیمت گذاری در هنگام تولید قیمت استفاده کنید: قیمت گذاری رقابتی ، قیمت گذاری به علاوه هزینه و قیمت گذاری مبتنی بر ارزش. مدل های قیمت گذاری تجارت الکترونیک نحوه تعیین قیمتی است که در آن محصولات آنلاین خود را می فروشید و برای انجام این کار هزینه شما چیست. این بدان معنی است که شما باید در مورد آنچه مشتریان خود مایل به پرداخت محصولات آنلاین خود هستند فکر کنید و این محصولات برای خرید و یا ایجاد هزینه شما چه هزینه دارند. شما همچنین ممکن است در تبلیغات آنلاین خود برای تبلیغ این محصولات عامل و همچنین اینکه برای مشتریان خود آسان است بتوانند محصولاتی مشابه شما را در سایت های تجارت الکترونیکی رقبای خود پیدا کنند. نکته حرفه ای: من توصیه می کنم از این استراتژی های قیمت گذاری برای تجارت الکترونیک استفاده کنید: قیمت گذاری رقابتی ، قیمت گذاری مبتنی بر هزینه ، قیمت گذاری پویا ، قیمت گذاری فریمیوم ، قیمت گذاری نفوذ و قیمت گذاری مبتنی بر ارزش. من در شیکاگو زندگی می کنم ، پنج بلوک دور از Wrigley Field ، و دوستانم و من دوست دارم به بازی های Cubs برویم. هرچند پیدا کردن بلیط همیشه جالب است ، زیرا هر بار که قیمت ها را بررسی می کنیم ، آنها نسبت به آخرین بار کمی نوسان می کنند. خرید بلیط شش هفته قبل همیشه فرآیند متفاوتی نسبت به خرید شش روز قبل از آنها – و حتی بیشتر قیمت گذاری جعبه در دروازه است. این نمونه ای از قیمت گذاری پویا است – قیمت گذاری که بر اساس تقاضای بازار و مشتری متفاوت است. قیمت بازی های Cubs همیشه در تعطیلات نیز گران تر است ، وقتی تعداد بیشتری از مردم به شهر مراجعه می کنند و احتمالاً به یک بازی می روند. (نمونه اصلی دیگر از قیمت گذاری پویا ورودی ، که برای آن بلیط ها گران تر می شوند با نزدیک شدن این رویداد.) بهترین برای: رویدادهای حساس به زمان ، فروش یا تبلیغات فرصت های خوبی برای اجرای قیمت گذاری پویا هستند. %0A %20
HubSpot نمونه ای از قیمت گذاری فریمیوم در محل کار است. ما یک نسخه رایگان از crm برای مقیاس گذاری مشاغل و همچنین برنامه های پرداخت شده ارائه می دهیم. برای مشاغل با استفاده از پلتفرم CRM که نیاز به طیف گسترده تری از ویژگی ها . علاوه بر این ، در آن ابزارهای بازاریابی ، HubSpot دسترسی محدود به ویژگی های خاص را فراهم می کند. این نوع استراتژی قیمت گذاری به مشتریان این امکان را می دهد تا خود را با HubSpot آشنا کنند و HubSpot قبل از اینکه از آنها بخواهند برای دسترسی اضافی بپردازند ، اعتماد به مشتریان را ایجاد کنند. آنچه من دوست دارم: قیمت گذاری فریمیوم برای محصولات دیجیتال بسیار خوب کار می کند زیرا به مشتریان طعم ارزش شما را قبل از ارتکاب می دهد. منبع تصویر
netflix نمونه ای دیگر از قیمت گذاری نفوذ است: ورود به بازار با قیمت پایین (آیا کسی به یاد می آورد چه زمانی 7.99 دلار بود؟) و افزایش قیمت ها با گذشت زمان. از آنجا که من چند سال پیش به آن پیوستم ، من دیدم که چند اعلامیه افزایش قیمت از طریق صندوق ورودی من به وجود می آید. با وجود افزایش آنها ، Netflix همچنان به حفظ مشتری و به دست آوردن مشتریان ادامه می دهد. مطمئناً ، Netflix هر بار هزینه اشتراک آنها را 1 دلار یا 2 دلار افزایش می دهد ، اما آنها به طور مداوم این کار را انجام می دهند. چه کسی می داند هزینه ها در پنج یا ده سال چه خواهد بود؟ نکته PRO: اگر با قیمت گذاری نفوذ می کنید ، حتماً در مورد تغییر قیمت پایین تر شفاف باشید ، بنابراین مشتریان به محض افزایش قیمت روی آنها ، خفه نمی شوند. همچنین ، مطمئن باشید که ارزشی که ارائه می دهید قیمت بالاتری برای مشتریان دارد. نمونه های زیادی از استراتژی های قیمت گذاری حق بیمه وجود دارد … Rolex ، Tesla ، Nike – شما آن را نامگذاری می کنید. One that I thought of immediately was AWAY luggage. Does luggage need to be almost $500? I’d say no, especially since I recently purchased a two-piece Samsonite set for one-third the cost. However, AWAY has still been very successful even though they charge a high price for their luggage. This is because when you purchase AWAY, you’re purchasing an experience. The unique branding and the image AWAY portrays for customers make the value of the luggage match the purchase price. Best for: Premium pricing is best for premium products or services, so be sure your offer suits your price. Shopify is an ecommerce platform that helps businesses manage their stores and sell their products online . Shopify — which integrates with HubSpot — has a competitive pricing strategy. There are a number of ecommerce software options on the market today. However, Shopify differentiates itself by the features it provides users and the price at which it offers them. They have four thoughtfully-priced versions of their product for customers to choose from, and they have a number of customizable and flexible features. What I like: With these extensive options tailored to any ecommerce business’s needs, the cost of Shopify is highly competitive and is often the same as or lower than other ecommerce platforms on the market today.< /p>
Anyone who’s been involved in building a website knows how complex and costly it can be. When I needed a new website for my business, I found that the project-based fees offered by White Label Agency were the easiest to manage. This approach focuses on the value of the outcome (e.g., a fully functional, custom-designed website) rather than the time spent on individual tasks. What I like: Project-based pricing allows White Label Agency to provide clear, upfront pricing to their clients, ensuring transparency and trust. This strategy helps them manage project scope effectively, focus on delivering high-quality work, and maintain profitability. While INBOUND doesn’t leave the ultimate ticket price up to its attendees, it does provide a range of tickets from which customers can choose. This allows you to choose what experience you want to have based on how they value the event. INBOUND tickets change with time, however, meaning this pricing strategy could also be considered dynamic (like the Cubs example above). As the INBOUND event gets closer, tickets tend to rise in price. What I like: The two ticket options — general admission and VIP — allow customers to choose the experience they are willing to pay for. I like bundle pricing, especially for big projects. When building my website, I found Adobe Creative Cloud’s bundle pricing perfect. This strategy offers a suite of tools at a single price, making it more manageable and cost-effective. Adobe Creative Cloud effectively combines multiple services into one package to enhance its value proposition and simplify purchasing decisions. Best for: Businesses that offer a variety of related products/services can benefit from bundling to upsell and cross-sell their customers. Gasoline is notorious for having a wide range of prices around the world, but even within the United States, prices can vary by several dollars depending on the state you live in. In California, for example, gas prices have consistently hovered around $5 in the summer months for the past 10 years. On the other hand, gas prices in Indiana have been in the $3 range during the same time period. Laws, environmental factors, and production cost all influence the price of gasoline in California, which causes the geographic disparity in the cost of the fuel. Pro tip: If you sell in multiple regions, be mindful of different factors that could affect the local markets and modify your prices accordingly. Thinking about everything that goes into pricing can make your head spin: competitors, production costs, customer demand, industry needs, profit margins … the list is endless. Thankfully, you don’t have to master all of these factors at once. Simply sit down, calculate some numbers (like your COGS and profit goals), and figure out what’s most important for your business. Start with what you need, and this will help you pinpoint the right kind of pricing strategy to use. More than anything, though, remember pricing is an iterative process. It’s highly unlikely that you’ll set the right prices right away — it might take a couple of tries (and lots of research), and that’s OK.
9. استراتژی قیمت گذاری جغرافیایی
استراتژی قیمت گذاری جغرافیایی در بازاریابی
مدل های قیمت گذاری
1. قیمت گذاری Freemium
به عنوان مثال ، شرکت هایی که نسخه رایگان نرم افزار خود را ارائه می دهند نمی توانند از کاربران بخواهند 100 دلار برای انتقال به نسخه پرداخت شده بپردازند. قیمت ها باید سد کم برای ورود و رشد به صورت تدریجی ارائه دهند زیرا به مشتریان ویژگی ها و مزایای بیشتری ارائه می شود. قیمت گذاری freemium در بازاریابی
2. قیمت گذاری حق بیمه
قیمت گذاری حق بیمه در بازاریابی
3. قیمت گذاری ساعتی
قیمت گذاری ساعتی در بازاریابی
4. قیمت گذاری بسته نرم افزاری
قیمت گذاری بسته نرم افزاری در بازاریابی
5. قیمت گذاری مبتنی بر پروژه
قیمت گذاری مبتنی بر پروژه در بازاریابی
6. قیمت گذاری اشتراک
قیمت گذاری در بازاریابی
نحوه ایجاد یک استراتژی قیمت گذاری
مرحله 1: پتانسیل قیمت گذاری را ارزیابی کنید.
مرحله 2: در مورد بازار هدف خود تحقیق کنید.
مرحله 3: قیمت گذاری رقیب تحقیق.
مرحله 4: داده های تاریخی را تجزیه و تحلیل کنید.
مرحله 5: تعادل بین ارزش و اهداف تجاری را بزنید.
مرحله 6: یک استراتژی قیمت گذاری را انتخاب کنید.
مرحله 7: تست و پالایش.
مدل های قیمت گذاری مبتنی بر صنعت یا تجارت
مدل قیمت گذاری محصول
مدل قیمت گذاری محصول دیجیتال
مدل قیمت گذاری رستوران
مدل قیمت گذاری رویداد
مدل قیمت گذاری خدمات
مدل قیمت گذاری غیرانتفاعی
مدل قیمت گذاری آموزش
مدل قیمت گذاری املاک و مستغلات
مدل قیمت گذاری آژانس
مدل قیمت گذاری
مدل قیمت گذاری تجارت الکترونیک
نمونه های استراتژی قیمت گذاری
2. استراتژی قیمت گذاری Freemium: %20hubspot%20%20%20
3. استراتژی قیمت گذاری نفوذ: netflix
4. قیمت گذاری حق بیمه: دور < /H3>
5. Competitive Pricing Strategy: Shopify
6. Project-Based Pricing Strategy: White Label Agency
7. Value-Based Pricing Strategy: INBOUND
8. Bundle Pricing: Adobe Creative Cloud
9. Geographic Pricing: Gasoline
Get Your Pricing Strategy Right
منبع:hubspot