سبک زندگی

10 رفتار سمی که در دهه های اخیر رواج بیشتری یافته است

10 رفتار سمی که در دهه های اخیر رواج بیشتری یافته است

جامعه برای مدتی در حال لغزش به محیطی پر هرج و مرج و سمی است.

نظرات ملتهب سیاستمداران، نوشته‌های اپوزیسیون سخنگویان، و قطبی‌سازی عمومی مردم روزمره، همگی به این امر کمک می‌کنند.

برای به حداقل رساندن تأثیر این سمیت روی شما، باید بتوانید آن را تشخیص دهید.

در اینجا 10 رفتار سمی وجود دارد که باید مراقب آنها بود و در دهه‌های اخیر رایج شده‌اند:

1. استحقاق.

این روزها، بسیاری از مردم بدون توجه به تلاشی که برای به دست آوردن آن انجام می‌دهند، فکر می‌کنند که لیاقتشان بیشتر از چیزی است که دارند.

این حق است.

بیایید شفاف باشیم. در طرح کلان چیزها، جهان هیچ چیز به شما بدهکار نیست. و باور داشتن آن فقط برای شما و اطرافیانتان بدبختی به همراه خواهد داشت.

در بهترین حالت، ممکن است برای آنچه در زندگی به کار می‌برید پاداش دریافت کنید یا از مزایایی برخوردار شوید، اما حتی در این صورت هم هیچ تضمینی وجود ندارد.

مطالعه اضافی: 5 راه بیهوده برای برخورد با افراد صاحب حق وجود ندارد

2. آزار و اذیت.

در این عصر فناوری، بیشتر آزار و اذیت به صورت دیجیتالی صورت می‌گیرد.

به راحتی می‌توان کسی را که نظرش را دوست ندارد از پشت صفحه نمایش داد.

عضویت در گروه لینچ می‌تواند خوشحال‌کننده باشد، زیرا عضوی از یک گروه هستید، خشم شما برانگیخته می‌شود، و احساس می‌کنید که در آرمان خود صادق هستید.

اما متأسفانه، این نوع چیزها برای سلامت روان و رفاه شما سم است.

هر چه بیشتر در خشم بمانید، عصبانی تر می شوید. و غیرممکن است که شادی و خشم با هم زیر یک سقف زندگی کنند.

3. شرمساری عمومی.

به‌طور فزاینده‌ای رایج می‌شود که شخصیت‌های عمومی از سلاح و سپر شرمساری عمومی استفاده کنند تا راه خود را به سوی پیروزی قلدری کنند.

و عصر دیجیتال، پرش را برای مردم عادی آسان‌تر کرده است.

اما این یک رفتار مشکل ساز است. شما هرگز نمی توانید کاملاً مطمئن باشید که دلیل شرمساری عمومی یک دلیل معتبر یا حتی دقیق است.

زندگی افراد در یک لحظه نابود می شود، به سادگی با کلیک دیگران روی “پسندیدن” و “اشتراک گذاری”.

البته، برخی از افراد مستحق طرد شدن هستند، اما با این وجود، مهم است که واقعا مراقب آنچه در آن شرکت می کنیم باشیم.

4. قطبی شدن و عدم تحمل.

«اتاق‌های اکو» در رسانه‌های اجتماعی با وجود مزایایی که می‌توانند به همراه داشته باشند، یک مشکل بزرگ هستند.

مساله اصلی الگوریتم هایی است که رسانه های اجتماعی و موتورهای جستجو استفاده می کنند. آن‌ها می‌خواهند آنچه را که به دنبالش هستید به شما بدهند تا شما را ادامه دهید.

بنابراین، وقتی شروع به کلیک کردن بر روی میم‌های سیاسی، آگهی‌ها یا ویدیوها می‌کنید، آنها شروع به ارائه محتوای بیشتری به شما می‌کنند. به ندرت در نهایت یک برداشت متعادل و ظریف را مشاهده خواهید کرد.

در عوض، برای درگیر نگه داشتن شما، طعمه خشم سمی به شما داده می‌شود که باعث ایجاد دیدگاه‌های قطبی شده و عدم تحمل هر کسی که چیزی متفاوت می‌گوید.

زیرا اگر کلیک می‌کنید و تعامل می‌کنید، شرکت‌های رسانه‌ای پول دریافت می‌کنند.

5. رضایت فوری.

اکنون، اکنون، اکنون!

ما در جامعه ای زندگی می کنیم که رضایت آنی را تامین می کند.

فوراً به چیزی نیاز دارید؟ فقط کافی است وارد آمازون شوید و آن را در همان روز درب منزل تحویل بگیرید.

سرویس‌های پخش جریانی نمایش‌های جدیدی را به‌صورت هم‌زمان راه‌اندازی می‌کنند، بنابراین مخاطبان می‌توانند آن را در یک جلسه به صورت پررنگ مصرف کنند. به هر حال، اگر مجبور باشند هفته به هفته منتظر بمانند، ممکن است نتوانند برای ثبت تعداد بینندگان به اطراف بنشینند.

این فرهنگ ارضای آسان و فوری اثرات سمی دارد، زیرا باعث می‌شود فراموش کنیم که در «زندگی واقعی» اغلب مهم‌ترین چیزها به زمان و تلاش بسیار زیادی نیاز دارند.

6. مقایسه و رقابت.

هیچ مشکلی با کمی رقابت وجود ندارد. اما مقایسه دزد شادی است.

البته، برخی چیزها در زندگی واقعاً رقابتی برای پیشرفت یا صعود به قله هستند.

اما افرادی که رقابت می‌کنند زیرا آنچه را که دیگران دارند می‌خواهند، به سمت ناراحتی پیش می‌روند.

مثل تعقیب هویج روی چوب است. مطمئناً، ممکن است در نهایت هویج را بگیرید، اما وقتی آن را می‌خورید – پس چه؟

یک هویج برای مدت طولانی شما را راضی نخواهد کرد.

مطالعه اضافی: چگونه از مقایسه خود با دیگران دست برداریم: 5 نکته سریع

7. تمجید از کار زیاد.

فرهنگ شلوغی و کنسرت بدترین است.

فرهنگ شلوغی، کار بیش از حد را به عنوان کلید “موفقیت” ترویج می کند، در حالی که فرهنگ گیگ افراد را تشویق می کند تا از طریق موقعیت های منعطف و مستقل با حداقل امنیت، درآمد کسب کنند.

البته، اگر این کار را درست انجام دهید، می توانید از این طریق چند دلار اضافی به دست آورید. با این حال، برای استفاده از مزیت شرکت‌کنندگان، حجم زیادی از شلوغی و کنسرت تنظیم شده است.

مطمئناً، می‌توانید برای کسب درآمد برای Uber رانندگی کنید، اما بهتر است هزینه فرسودگی و فرسودگی خودروی خود را از رانندگی تا این حد در نظر بگیرید.

و فرهنگ شلوغی از این هم بدتر است، زیرا اگر در آن #ذهنیت خرسندی نباشید، با زندگی خود چه می‌کنید؟

8. سیگنالینگ فضیلت.

آیا سیگنال دهی فضیلت واقعاً بسیار سمی است؟

خب، بله، زیرا بسیاری از افرادی که سیگنال فضیلت دارند، کاری فراتر از آن انجام نمی‌دهند.

آنها در اینترنت می نشینند و از مسائل بزرگ شکایت می کنند یا به دیگران می گویند که چقدر انسان خوبی هستند بدون اینکه هیچ یک از کارهای واقعی مرتبط با آن را انجام دهند.

ترغیب از رضایت و تنبلی است.

بالاخره، وقتی می‌توانید بگویید که از یک هدف حمایت می‌کنید و مردم شما را باور می‌کنند، چرا زحمت انجام کار یا ایجاد یک تغییر قابل توجه را به خود بدهید؟

9. اشتراک گذاری بیش از حد.

از یک طرف، این خوب است که نسل‌های جدیدتر احساس راحتی بیشتری در مورد به اشتراک گذاشتن چیزهایی در مورد خودشان داشته باشند که نسل‌های قدیمی‌تر تحت آسیب‌های روحی و اعتیاد به الکل مدفون نگه می‌داشتند.

از طرف دیگر، امروزه بسیاری از مردم نمی دانند چه زمانی باید متوقف شوند.

در سال‌های اخیر، مردم زندگی شخصی و مشکلات خود را در سراسر رسانه‌های اجتماعی بدون در نظر گرفتن عواقب آن مورد بررسی قرار داده‌اند.

به‌عنوان مثال، اشتراک‌گذاری عمومی جزئیات در مورد مشکلات فرزندتان باعث ایجاد مشکلاتی در مورد رضایت و حفظ حریم خصوصی می‌شود که ممکن است وقتی کودک به اندازه کافی بزرگ شود که متوجه شود، دوباره شما را گاز بگیرد.

و شایان ذکر است که امروزه بسیاری از کارفرمایان قبل از تصمیم گیری در مورد اینکه آیا یک نامزد استخدام شده است یا خیر، رسانه های اجتماعی را بررسی می کنند.

بنابراین، اگرچه اشتراک‌گذاری جزئیات یا نظرات حساس ممکن است در آن زمان «صادقانه» و «واقعی» به نظر برسد، اما ممکن است سال‌ها شما را به خطر بیندازد.

مطالعه اضافی: چگونه اشتراک گذاری بیش از حد را متوقف کنید: 6 نکته که واقعاً کار می کند!

10. پرستش افراد مشهور.

این روزها افراد بیشتر و بیشتری به دنبال افراد مشهور برای کسب اطلاعات در مورد جهان یا تأثیر مثبت در زندگی خود هستند، صرف نظر از اینکه آنها هستند یا نه.

پرستش سلبریتی‌ها همچنین می‌تواند منجر به رفتارهای سمی مانند خرید چیزهای بیهوده توسط افراد مشهور، حسادت نسبت به سبک زندگی آنها، و روابط یک طرفه فرااجتماعی شود.

این سالم نیست، و مانند بسیاری از چیزهای موجود در این لیست، دسترسی 24 ساعته از طریق رسانه های دیجیتال آن را بدتر کرده است.

افراد در نهایت هویت خود را از دست می‌دهند و خود را بدبخت و افسرده می‌کنند، زیرا هرگز مانند آن شخصیت مشهوری که دوست دارند نخواهند بود.

و اجازه دهید با آن روبرو شویم، به هر حال افراد مشهور احتمالاً مشکلات خاص خود را دارند…

شما نیز ممکن است این موارد را دوست داشته باشید:

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا