سبک زندگی

اگر می خواهید در زندگی به جلو حرکت کنید، وقت خود را صرف این 12 چیز نکنید

اگر می خواهید در زندگی به جلو حرکت کنید، وقت خود را صرف این 12 چیز نکنید

آیا احساس می کنید گیر کرده اید یا راکد در کجای زندگی خود هستید، اما مطمئن نیستید که چگونه به جلو بروید؟

این مقاله را بخوانید تا 12 موردی را که ممکن است مانع حرکت شما شود را کشف کنید تا بتوانید از اتلاف وقت روی آنها جلوگیری کنید و حرکت رو به جلو افزایش دهید:

1. گذشته.

چه در پشیمانی از کارهای گذشته خود غرق شده باشید، چه در مورد “روزهای افتخار” خود وسواس داشته باشید، اگر نگاه شما به نقطه ای خیره شود که روزها، هفته ها یا سال ها پشت سر شماست، به جلو نمی روید. .

در حالی که یادگیری از تجربیات گذشته مهم است، صرف زمان زیاد برای فکر کردن به چیزهایی که نمی‌توانید تغییر دهید، تنها لحظات ارزشمندی را که باقی مانده‌اید تلف می‌کند.

هر دقیقه‌ای که بی‌هدف به این فکر می‌کنید که باید به‌طور متفاوتی انجام می‌دادید/می‌توانستید انجام دهید، یک دقیقه تلف می‌شود.

نگاه خود را به جای عقب به جلو بچرخانید.

نمی‌توانید زمان را به عقب برگردانید، بنابراین به جای آن توجه خود را به جایی معطوف کنید که قدم بعدی شما را به کجا می‌برد.

2. خشم.

همان‌طور که نمی‌توانید آنچه در گذشته اتفاق افتاده را تغییر دهید، نگه داشتن احساساتی که مدت‌ها پیش احساس می‌کردید نیز فایده‌ای ندارد.

اگر هنوز به خاطر کاری که سال‌ها پیش (یا حتی دقایقی پیش) شخصی با شما انجام داده عصبانی هستید، هنوز بسته نشده‌اید و باید راهی برای رهایی از آن عصبانیت پیدا کنید.

فقط با رها کردن آن می‌توانید بدون اینکه به جلو بروید وزن آن مانع شده است.

اگر آن را حفظ کنید، خطر مسموم کردن آینده خود را دارید، زیرا افراد عصبانی چیزهایی را انجام می دهند و می گویند که بعداً پشیمان می شوند.

شما دیگر در آن موقعیت نیستید. پس رها کنید.

3. درد.

امروزه رایج است که شخصیت افراد حول آسیب های گذشته می چرخد.

درد به جنبه جدایی ناپذیر وجود آنها تبدیل می شود و آنها را از تجربه لذتی که در دسترس آنهاست باز می دارد.

همه ما مشکلاتی را تجربه می کنیم. مسلماً، برخی از آنها آسیب‌زا هستند. اما در طرح بزرگ زندگی ما، برای اکثر مردم، این تجربیات زودگذر هستند.

اگر به جای یافتن راهی برای ادامه دادن به درد، ترجیح می‌دهید که درد را نگه دارید، تمام فرصت‌های بی‌درد شگفت‌انگیزی را که در مقابل شما گسترده شده است، هدر داده‌اید.

من نمی گویم آسان است. برای برخی از افراد، این نیاز به درمان دارد و انجام آن سخت خواهد بود.

اما این بهتر از این است که این درد را تا آخر عمر با خود حمل کنید.

4. توهم ایمنی.

اگر زمان زیادی را صرف این فکر می‌کنید که احساس امنیت کنید، این چیزی است که باید آن را رها کنید.

بیشتر مردم ایمنی را برابر با راحت بودن و عدم به چالش کشیدن چیز ناراحت کننده می دانند.

اما این واقعیت نیست.

به این فکر کنید: مردم می توانند گنج های خود را در یک جعبه قفل قرار دهند و فکر کنند که از سرقت در امان خواهند بود. و ممکن است باشند. تا زمانی که کسی آن جعبه قفل را بدزدد و آن را بشکند.

به‌جای تمرکز بر روی می‌خواهید احساس امنیت کنید، تا حد امکان بر توانایی خود تمرکز کنید بنابراین می توانید از هر چیزی که زندگی به شما می اندازد بگذرید.

به این ترتیب دیگر لازم نیست از آنچه ممکن است رخ دهد بترسید. زیرا می‌دانید که می‌توانید با هر چیزی که پیش می‌آید مقابله کنید.

5. ترس از آینده.

هیچ یک از ما نمی دانیم آینده چه چیزی در انتظار ماست. اما با وجود این، ترس از عدم اطمینان بسیاری از مردم را از تجربه چیزهای واقعا شگفت انگیز باز می دارد.

به همه بهترین تجربیاتی که در زندگی داشته اید فکر کنید.

اگر خیلی از لذت بردن از آنچه در حال رخ دادن است می ترسیدید، آنها را نداشتید، درست است؟

سعی کنید آینده ناشناخته را با بی طرفی و کنجکاوی به جای هراس ببینید.

با احتیاط، با آگاهی و پشتکار قدم بردارید. اما اجازه ندهید ترس‌هایتان شما را در یک اتاق تاریک راحت به دام بیاندازد، زیرا از آنچه ممکن است در نور باشد آنقدر می‌ترسید که نمی‌توانید وارد آن شوید.

6. این ایده که شما کنترل دارید.

یکی از بهترین توصیه هایی که تا به حال پیدا کردم این بود که به چیزهایی که می توانم کنترل یا تغییر دهم توجه کنم و بقیه را رها کنم.

وقتی نوبت به همه چیزهای متفاوتی می‌شود که در زندگی خود تجربه می‌کنیم، فقط روی تعداد کمی از آنها کنترل داریم.

ما می‌توانیم نحوه رفتار خود را کنترل کنیم (در بیشتر موارد)، و بقیه چیزها از دست ما خارج است.

بنابراین وقت خود را با استرس روی چیزهایی که کنترل کمی بر آنها ندارید، تلف نکنید.

به سادگی تا جایی که می توانید آماده شوید و در حین آشکار شدن با آنها مقابله کنید.

7. عادات غیر مفید یا ناتوان کننده.

به عادت‌های روزمره خود نگاهی انتقادی بیندازید و تعیین کنید که آیا آنها به شما کمک می‌کنند یا مانع می‌شوند.

به عنوان مثال، چقدر زمان صرف پیمایش در رسانه‌های اجتماعی می‌کنید، در مقابل صحبت با افرادی که برایتان مهم هستند؟

آیا مقدار مناسبی الکل می نوشید یا آنقدر مصرف می کنید که به سلامت و/یا روابط شما آسیب می رساند؟

هر چه هست، احساس خود را در حین انجام آن و بعد از آن بررسی کنید.

اگر عملی خوب نباشد، ذهن و بدن شما به شما سرنخ می دهد. وقتی متوجه شدید که کاری مضر انجام می دهید، متوقف شوید.

بروید کاری را انجام دهید که از آن لذت می‌برید تا بازنشانی را فشار دهید، و سپس جهت را به چیزی سودمندتر تغییر دهید.

ترک کردن برخی از عادت‌ها سخت‌تر از سایر عادت‌ها است، بنابراین اگر مشکل دارید، بهتر است از یک درمانگر کمک بگیرید.

8. رقابت با دیگران.

افراد دیگری وجود ندارند که بتوانید با آنها رقابت کنید.

اگر وقت خود را تلف کرده اید تا اطرافیان خود را یکی کنید، سعی می کنید مطمئن شوید که در وضعیت بهتری هستید، ماشین بهتری دارید، شریک زندگی بهتری دارید، شغلی با درآمد بالاتر و غیره، وقت آن است که اولویت های خود را دوباره مرور کنید.

توجه خود را بر روی آنچه واقعاً برای شما به عنوان یک فرد مهم است، متمرکز کنید، به جای اینکه چه چیزی شما را از اطرافیانتان “بهتر” نشان می‌دهد.

در پایان زندگی‌تان، آیا می‌خواهید به گذشته نگاه کنید و به خاطر سال‌هایی که صرف انجام کارهایی که دوست داشتید، سپاسگزار باشید؟

یا آیا احساس می کنید که زندگی شما به پایان رسیده است زیرا شما صاحب جوراب های برند برتر نسبت به بهترین دوست خود هستید؟

9. افراد سمی.

بسیاری از ما افراد سمی را به دلیل احساس تعهد یا گناه در زندگی خود نگه می داریم، علیرغم منفی بودن آنها.

کسانی که به ما آسیب می‌رسانند (چه دوستان و چه خانواده) تمایل دارند بدترین‌ها را در ما تشویق کنند و نشان دهند.

اگر متوجه شدید که این افراد هرگز هیچ کار خیری انجام نمی دهند و فقط برای شما غم و اندوه می آورند، چرا هنوز وقت خود را برای آنها تلف می کنید؟

با گفتن اینکه در حال قطع کردن آنها هستید، نمایش بزرگی ایجاد نکنید، بلکه به سادگی فاصله ایجاد کنید تا زمانی که آنها از بین بروند.

هنوز ممکن است پیام عجیب یا احساس گناه را دریافت کنید، اما در بیشتر موارد، از دید شما دور خواهید بود.

10. “موارد” غیر ضروری.

به اطراف خود نگاه کنید و موارد مختلف را در مجاورت خود بررسی کنید.

اگر به طور منظم از این موارد استفاده نمی‌کنید، یا دلیل موجهی برای نگهداری آنها ندارید، از شر آنها خلاص شوید.

به‌هم‌ریختگی‌های غیرضروری مانع می‌شوند و زمانی که در نهایت مجبور به مقابله با آن می‌شویم، زمان را تلف می‌کنند.

اگر متوجه شدید که دائماً چیزهایی را در حال جابجایی هستید تا بتوانید بدون مانع در خانه خود قدم بزنید، یا راه حل های ذخیره سازی بهتری پیدا کنید یا آنها را بیرون بیندازید.

11. نظرات دیگران.

یکی از بدترین راه‌هایی که مردم وقت با ارزش خود را تلف می‌کنند، نگرانی در مورد اینکه دیگران در مورد آنها چه فکر می‌کنند است.

تنها افرادی که نظراتشان واقعاً مهم است، خود شما و چند نفری هستند که آنها را در پناهگاه درونی خود می‌دانید.

نظرات غریبه‌های تصادفی که در خیابان با آنها برخورد می‌کنید، یا افرادی که در دوران دبیرستان نمی‌توانستید آنها را تحمل کنید، مهم نیست.

به این فکر کنید: اگر برای مشاوره در مورد مهمترین چیزهای زندگی خود به این افراد مراجعه نمی کنید، چرا به نظرات آنها در هر زمینه دیگری اهمیت می دهید؟

نگرانی درباره اینکه دیگران در مورد شما چه فکری می‌کنند، فقط شما را از اصالت و حرکت رو به جلو باز می‌دارد.

12. خود قبلی شما.

احتمالاً شنیده‌اید که مردم درباره کارهایی که قبلاً انجام می‌دادند چنگ می‌گفتند، مانند دویدن چندین مایل قبل از کار یا بیرون رفتن برای مهمانی تا سحر.

شما آدم امروزی نیستید که دیروز بودید، چه برسد به 20 سال پیش.

به این ترتیب، بهتر است نسخه قبلی خود را در گذشته رها کنید تا بتوانید با نسخه ای که اکنون هستید به جلو بروید.

برای مثال، وقت خود را برای بازگرداندن فرم بدنی که در ۲۱ سالگی داشتید تلف نکنید، زیرا دیگر در آن سن نیستید.

با آنچه اکنون دارید کار کنید و روی بهترین نسخه از خود فعلی خود باشید.

آنچه در گذشته بوده دیگر هرگز تکرار نخواهد شد. اما درست مانند اولیس، می‌توانید تلاش کنید، به دنبال آن باشید و آنچه را که در آینده در انتظار شماست بیابید، و تسلیم ناامیدی نشوید که نمی‌توانید چیزی را که قبلاً پشت سر گذاشته‌اید داشته باشید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا