وقتی شوخ طبعی تحقیرآمیز مضر می شود
وقتی شوخ طبعی تحقیرآمیز مضر می شود
آیا تا به حال خود را مسخره کرده اید تا از دیگران بخندید یا موقعیتی پرتنش را پراکنده کنید؟
یا شاید دوستی دارید که همیشه خود را به دلیل واکنش هایی که از سوی دیگران دریافت می کند، سرزنش می کند؟
این یک طنز تحقیرآمیز است.
شما بدون شک قبلاً با این نوع طنز برخورد کرده اید یا حتی خودتان در آن شرکت کرده اید، بدون اینکه حتی از این کار آگاه باشید.
در واقع، برخی از کمدینهای مورد علاقهتان احتمالاً بهطور منظم خودشان را کباب میکنند، که برای ما بسیار جالب است.
بنابراین، این نوع طنز دقیقاً چیست، و چرا چنین ضربه ای از آن دریافت می کنیم؟
و علاوه بر این، چه زمانی خنده دار بودن متوقف می شود و در عوض به چیزی بسیار مضرتر تبدیل می شود؟
بیایید نگاهی بیندازیم که از کجا سرچشمه میگیرد و چگونه میتواند در نهایت به ضرر آن بیشتر از مفید باشد.
با یک درمانگر معتبر و باتجربه صحبت کنید تا به شما کمک کند از طنز تحقیرآمیز خود به روشی ناسالم و غیرمولد دست بردارید. ممکن است بخواهید از طریق BetterHelp.com با یکی صحبت کنید برای مراقبت با کیفیت در راحت ترین حالت آن.
طنز تحقیر کننده خود چیست؟
به عبارت سادهتر، طنز تحقیرآمیز شامل شوخیسازی به قیمت خود است، معمولاً به شیوهای توهین آمیز خنده دار. این میتواند شامل تمسخر کاستیهای ذهنی یا عاطفی، ظاهر فیزیکی، ویژگیهای شخصی، یا انتخابهای زندگی کمتر ایدهآل باشد.
چرا مردم از آن استفاده می کنند؟
دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود افراد به طنز خود تحقیرکننده روی بیاورند، بسته به نوع فرد و انواع شوخیهایی که در مورد خود انجام میدهند. در زیر برخی از دلایل اصلی شرکت در این نوع رفتار آورده شده است.
مسخره کردن خود کمتر از تمسخر دیگران صدمه می زند.
کلیپی از فیلمی به نام Pitch Perfect وجود دارد که در آن این مفهوم گنجانده شده است. یکی از شخصیت ها که نقش آن را ریبل ویلسون بازیگر سابقا دارای اضافه وزن بازی می کرد، خود را به عنوان «امی چاق» به گروه معرفی کرد. وقتی از او پرسیده شد که چرا خود را به این شکل صدا می کند، او پاسخ داد: “پس مثل شما این کار را پشت سر من انجام ندهید.”
به سادگی، اگر فردی عیبهای خود را مسخره کند، دیگران کمتر به او توهین میکنند. آنها قبلاً به این موضوع رسیدگی کرده اند، وقت آن است که ادامه دهیم.
ممکن است متوجه شده باشید که وقتی مردم به دیگران توهین یا مسخره می کنند، اگر گیرنده از این موضوع ناراحت شود، تحریک می شوند. واکنشهای منفی مانند گریه یا عصبانیت فقط به آتش میافزایند: کسانی که توهین میکنند، این پاسخها را تغذیه میکنند و تلاش خود را دو برابر میکنند تا بتوانند انرژی منفی ناشی از آن را تغذیه کنند.
اگر شخص به آن ملحق شود – یا حتی با تحقیر خود جلوی تمسخر خود را بگیرد – پس چیزی برای تغذیه او وجود ندارد. این بیشتر شبیه حیوانات وحشی است که روی غذای خود ادرار می کنند قبل از اینکه دیگران بتوانند آن را بدزدند یا با عطر خود ادعا کنند. اگر آن غذا از قبل بوی ادرار میدهد، دیگر هیچ فایدهای ندارد که با آن کنار بیایید (به دلیل ادرار کردن) یا به آن اضافه کنید.
پوشش کمبود شدید اعتماد به نفس.
افرادی که اعتماد به نفس زیادی ندارند ممکن است در موقعیتهای اجتماعی مختلف احساس اضطراب کنند. معمولاً، آنها از حمایت از خود در مواقعی که شرایط لازم باشد اجتناب میکنند، و همچنین از صحبت کردن در جلسات کاری یا مدرسه احساس ناراحتی میکنند.
از آنجایی که آنها به آنچه نیاز دارند یا می خواهند بگویند اعتماد بسیار کمی دارند، با مسخره کردن خودشان مقدمه همه چیز را دارند. به این ترتیب، اگر اشتباه میکنند (یا اگر هر چیزی که گفته میشود در نهایت بد گرفته شود)، یک منطقه حائل ایجاد کردهاند که ناتوانی درک شدهشان را توضیح میدهد.
به عنوان مثال، آنها ممکن است در مقدمه ارائه بازخورد در یک جلسه با گفتن چیزی مانند: “می دانم مغز ناکارآمد من به درستی کار نمی کند، اما فکر می کنم…”
به طور مشابه، اگر وظیفه مهمی به آنها سپرده شود، به دیگران اطلاع می دهند تا خود را برای آشفتگی های اجتناب ناپذیر آماده کنند. از آنجایی که «دلقک» کلاس یا دفتر هستند، اگر حرفهایی که میزنند یا انجام میدهند آنطور که میخواستند انجام نشود، احساس بدی ندارند.
از نظر معاشرت عمومی، این افراد ممکن است به شدت بخواهند خود را در جمع قرار دهند و بخشی از آن باشند، اما آنقدر از طرد شدن می ترسند که با اظهارات تحقیرآمیز به سمت آینه جلوی آن را می گیرند. یک بار دیگر، قبل از اینکه دیگران بتوانند از این بدرفتاری با آنها مراقبت کنند، به خود آسیب می زنند.
اشتباهات و گامهای اشتباه «مالکیت» را بهمنظور اینکه به منبع شرمساری در آینده تبدیل نشوند.
وقتی و اگر اتفاق شرمآوری برای کسی بیفتد، دوستان، اعضای خانواده و بسیاری دیگر که شاهد آن بودهاند (یا حتی در مورد آن شنیدهاند) احتمالاً برای مدت طولانی او را در مورد آن مسخره میکنند. ممکن است نام مستعار هر اتفاقی که افتاده باشد به آن اشاره می شود و جوک های مربوط به این وضعیت ممکن است سال ها باقی بماند.
به عنوان مثال، یکی از دوستان دبیرستانی من چندین بار در آزمون رانندگی مردود شد. طبیعتاً دیگران او را در این مورد مسخره می کردند و با هر شکستی این تمسخر شدت می گرفت. او برای کریسمس اسباببازیهای رانندگی کودک نوپا، کارت اتوبوس و دوچرخهای با چرخهای آموزشی دریافت کرد.
او به جای اینکه توهین شود، خود را به خاطر شکست های مکرر خود مسخره کرد. هنگامی که مربی رانندگی او را بعد از مدرسه برد، در حالی که سعی می کرد دوباره دوره را پشت سر بگذارد، بال های آب بادی و یک تی شرت سوپرمن به تن کرد. او آهنگ هایی در مورد رانندگی می خواند، اما اشعار را تغییر می داد تا ناتوانی خود را در این کار در بر بگیرد و به طور منظم به خود توهین می کرد.
در نتیجه، هیچ کس دیگر کلمه لعنتی درباره شکست او نگفت. او آنقدر کامل مالک آن بود که تمسخر دیگر خنده دار نبود. تنها آخرین عجله در این زمینه وجود داشت، و آن زمانی بود که او در نهایت امتحان را پشت سر گذاشت. در آن لحظه، او در کافه تریا مورد تشویق ایستاده قرار گرفت و بس. پایان داستان.
کاهش ناراحتی دیگران.
این با دو دلیل قبلی، البته از منظری متفاوت، مرتبط است. کسانی که ناتوانی های جسمی یا تفاوت هایی دارند که باعث می شود دیگران احساس ناراحتی کنند، اغلب تعاملات اجتماعی ناخوشایند را تجربه کرده اند. برخی از افراد ممکن است با هر کاری که می گویند یا انجام می دهند روی پوست تخم مرغ راه بروند تا از ایجاد توهین، حتی ناخواسته جلوگیری کنند.
از طرف دیگر، دیگران ممکن است تصمیم بگیرند که اصلاً با آنها تعامل نداشته باشند، تا مبادا اشتباهات اجتماعی سختی انجام دهند.
در نتیجه، برخی افراد تصمیم میگیرند آشکارا مسائل خود را مسخره کنند تا دیگران را راحت کنند. آنها احساس میکنند که با شوخیسازی به هزینه خود، دیگران در کنارشان احساس راحتی بیشتری میکنند و کمتر نگران انجام یا گفتن چیزی «اشتباه» خواهند بود.
احتمالاً کمدینهای معلولی را دیدهاید که از ناتوانیهای خود به عنوان سوخت برای شوخیهای خود استفاده میکنند. آنها چیزهایی را در مورد خود می گویند که دیگران آرزوی گفتن آن را با صدای بلند ندارند، به این امید که در کنار آنها دیگران را بخندانند.
شین بورکاو که آتروفی عضلانی نخاعی دارد، کتابی با عنوان خندیدن به کابوس من، که در آن او تمام جنبه های طاقت فرسا و تحقیرآمیز وابسته بودن کامل به افراد دیگر.
شین نمیتواند هیچ بخشی از بدنش را به جز سر/صورت و چند انگشتش حرکت دهد. او همسری زیبا و دوست داشتنی دارد (که خیلی ها فکر می کنند پرستار اوست تا شریک زندگی او)، و اغلب در مورد زندگی صمیمی آنها شوخی می کند.
این شوخیها دو نتیجه عمده دارند: یکی این که میتواند مقدار زیادی نفرت را که به طور منظم به او وارد میشود منحرف کند، و دیگری این که باعث میشود مردم در تعامل با او راحتتر شوند. آنها میتوانند ببینند که اگرچه او محدودیتهای فیزیکی متفاوتی با محدودیتهای آنها دارد، اما همچنان یک فرد منظم است که میتوانند با او بهعنوان یکسان تعامل داشته باشند، نه بهعنوان موجودی ضعیف که صرفاً از وجود رنج میبرد.
شوخی کردن، برخورد با انتقاد را آسان تر می کند.
احتمالاً شخصی را می شناسید که اصلاً نمی تواند انتقاد را تحمل کند، حتی اگر سازنده باشد. برخی میتوانند انتقاد را با مهربانی قبول کنند و برخی دیگر در مورد آن حالت تدافعی و استدلالی میکنند، اما بخشی از مردم نیز وجود دارند که همه چیز را به شوخی تبدیل میکنند.
اگر در محل کار به خاطر دیر آمدن آنها نوشته شده باشد، ممکن است به شوخی بگویند که آماده شدن آنها زمان زیادی می برد زیرا وقتی صبح از رختخواب بیرون می آیند شبیه گولوم هستند. آیا تکالیف مدرسه آنها زیر همتراز است؟ خوب، سپس آنها شوخی می کنند که چگونه آخرین سلول های مغزی باقی مانده خود را در تلاش برای درک تکلیف سوزانده اند، و سعی می کنند بهتر انجام دهند، و غیره.
آنها ممکن است آنقدر نسبت به انتقاد حساس باشند که با امتناع از پذیرش آن، از نفس شکننده خود محافظت کنند. در عوض، آنها میخندند و برخی از جنبههای ناپسند خود را سرزنش میکنند.
علاوه بر این، برخی از افراد از مسائل بهداشتی مشروع برای مقابله با هرگونه انتقاد احتمالی به آنها استفاده می کنند. این نوعی قربانی شدن با سلاح است، زیرا کسی را که از آنها انتقاد میکند در موقعیت تند و تعصب قرار میدهد.
متأسفانه، در درازمدت به فرد آسیب بزرگی میزند، زیرا آنها آنچه را که گفته میشود به دل نمیگیرند. انتقادهایی که دریافت میکنند ممکن است کاملاً معتبر باشد، اما آنها به قدری نسبت به هرگونه منفی حساس هستند که از باور یا تصدیق آن امتناع میورزند.
در نتیجه، ممکن است در نهایت شغل خود را از دست بدهند یا برای ارتقای شغلی رد شوند، زیرا نشان دادهاند که خود را نوجوان هستند و نه قابل اعتماد. زمانی که میتوان بازخوردهای مربوط به کاستیها را پذیرفت و از آنها به عنوان سوخت برای انجام کارهای بهتر استفاده کرد، نشان بزرگی از صداقت شخصی است. در مقابل، امتناع از پذیرش انتقاد نشان می دهد که فرد نابالغ است و تمایلی به اصلاح اشتباهات خود ندارد.
اگر این امتناع منجر به از دست دادن کار خود شود، بهجای اذعان به کاری که انجام دادهاند (یا انجام ندادهاند) کارفرمای خود را به ناچار سرزنش میکنند. آنها از این تجربه درس نخواهند گرفت و همان رفتارها را بارها و بارها تکرار خواهند کرد.
بعضی از افراد نمی توانند تعارف کنند و به جای آن خودشان را مسخره کنند.
بسیاری از افرادی که از عزت نفس فلج کننده رنج می برند، اگر دیگران به آنها تعارف کنند، احساس ناراحتی می کنند. اغلب اوقات، آنها در بیشتر زندگیشان چنان مورد آزار و اذیت و بدرفتاری دیگران قرار گرفتهاند که وقتی کسی چیزی محبتآمیز به آنها میگوید، یا تصور میکنند که این یک شوخی است یا به سادگی آن را باور نمیکنند.
به این ترتیب، آنها از این طنز خود تحقیرکننده به عنوان وسیله ای برای کاهش ناراحتی خود با مهربانی گفته شده استفاده می کنند.
به عنوان مثال، اگر از شخصی در مورد سلفی ای که گرفته است تعریف شود، ممکن است درباره آغشته کردن وازلین به دوربین یا استفاده از فیلتر “بدون ضربه زدن به چوب زشت” شوخی کند.
چه زمانی شوخ طبعی خود تحقیرکننده ناسالم می شود؟
طنز تحقیرآمیز در شرایط مناسب می تواند عالی و خنده دار باشد. به عنوان مثال، اگر سینی نوشیدنی را جلوی دوستان خود بیاندازید، عملاً انتظار می رود که دست و پا چلفتی خود را مسخره کنید. یا شاید شما یک لباس مسخره پوشیده اید و یک نام مستعار برای خود ایجاد کرده اید که نشان دهد چقدر عجیب و غریب بوده است.
مشکلات زمانی به وجود می آیند که این نوع شوخ طبعی بر جنبه های دیگر زندگی شما تأثیر منفی بگذارد. به عنوان مثال:
این ایده خوبی است که از یکی از درمانگران در BetterHelp.com بهعنوان درمان حرفهای میتواند به شما کمک کند تا دست از تحقیر خود بردارید، حتی به شیوهای طنزآمیز.
وقتی دیگران فکر میکنند اشکالی ندارد که به شما توهین کنند همانطور که شما به خودتان توهین میکنید.
مشکلات زمانی ایجاد میشوند که افراد دیگر به شوخیهای به قیمت شما عادت کنند و تصمیم بگیرند به آن بپیوندند. آنها فکر میکنند از آنجایی که شما این جنبههای خود را مسخره میکنید، وقتی دیگران نیز این کار را میکنند، باید خوب باشید.
این به ندرت اتفاق می افتد. در واقع، اکثر افرادی که در طنز تحقیرآمیز خود شرکت می کنند، اگر دیگران نیز به آن بپیوندند و آنها را مسخره کنند، به شدت آسیب می بینند. از این گذشته، آنها در مورد خود حرف های مزخرفی می زنند تا از مسخره شدن توسط دیگران جلوگیری کنند یا از کاستی های درک شده منحرف شوند. وقتی افراد دیگر به آن ملحق میشوند، به این کلمات بیرحمانه اعتماد میکنند، که باعث میشود احساس واقعیتر و معتبرتر کنند.
چه زمانی و اگر شوخ طبعی خود تحقیرآمیز شما به اجتناب مضر تبدیل شود.
شوخی کردن با یک موضوع جدی بسیار ساده تر از روبرو شدن با آن است. در واقع، بسیاری از مردم برخی از چیزهای بسیار شدید را به عنوان وسیله ای برای اجتناب از احساسات ناراحت کننده همراه با آن انکار می کنند.
به عنوان مثال، فرض کنید به فردی مبتلا به بیماری لاعلاج تشخیص داده شده است و می داند که تنها زمان کوتاهی برای او باقی مانده است. آنها ممکن است خودشان را در این مورد مسخره کنند، از تغییرات بدن به دلیل جراحی یا خندیدن در مورد اینکه چگونه حداقل نگران پرداخت دیرهنگام هزینه های کتابخانه خود نباشند، و غیره.
تلاش برای حفظ روحیه خود در میان شرایط دشوار می تواند ایده خوبی باشد، اما نه زمانی که آنها سعی می کنند از رویارویی با واقعیت نگران کننده – حتی ترسناک – پیش رو خودداری کنند. اگر تصدیق نکنند که فقط زمان کوتاهی برایشان باقی مانده است، ممکن است به جای استفاده کامل از آن، آن را هدر دهند. به عنوان مثال، آنها ممکن است به جای نوشتن نامه برای عزیزانشان و اطمینان از درست بودن امورشان، به خرج کردن یا نوشیدن شراب بپردازند.
گاهی اوقات این بیماری جدی نیست که با آن دست و پنجه نرم می کنند، بلکه نمرات خود را از دست می دهند یا در محل کار ضعیف عمل می کنند. آنها ممکن است خود را به خاطر دیر آمدن دائمی یا عدم حضور در آزمون هایی که فراموش کرده بودند، مسخره کنند، بدون اینکه متوجه باشند این رفتارها چقدر می تواند آسیب زا باشد.
در واقع، آنها ممکن است در نهایت جنبه هایی از آینده خود را خراب کنند یا حتی برای همیشه به هم بریزند، زیرا به جای جبران اقدامات خود، جوک های تحقیرآمیز خود را انجام می دهند.
وقتی ناتوانی شما در پذیرش انتقاد به شما و/یا روابط شما آسیب می رساند.
ما قبلاً در مورد عدم پذیرش انتقاد در محل کار یا مدرسه به طور خلاصه به این موضوع اشاره کردیم، اما این رفتار می تواند بر زندگی شخصی فرد نیز تأثیر بگذارد. این می تواند بین شرکای عاشقانه و همچنین والدین و فرزندان اتفاق بیفتد.
مشکلات زمانی به وجود میآیند که فردی از طنز تحقیرآمیز خود به عنوان وسیلهای برای امتناع از قبول مسئولیت اعمال خود استفاده میکند. همه چیز برای آنها به یک شوخی تبدیل می شود و بنابراین آنها چیزی را جدی نمی گیرند.
به این ترتیب، اگر شریک زندگیشان به آنها بگوید کاری که انجام میدهند آزارشان میدهد، ناتوانیشان را سرزنش میکنند یا درباره «گنگ» بودن شوخی میکنند و آن را کنار میگذارند. آنها برای تنظیم رفتار خود اقدامی انجام نمی دهند، که باعث می شود شریک زندگی آنها احساس ناشناخته و بی احترامی کند.
اگر کودکان نوجوان یا جوان به والدین خود بگویند که از مرزها تجاوز می کنند یا والدین سعی در اصلاح رفتارهای خود ویرانگر یا نامناسب فرزندان خود دارند، همین اتفاق می افتد. هیچ چیز فرو نمی رود، بنابراین هیچ چیز تغییر نمی کند.
همانطور که ممکن است تصور کنید، این می تواند در درازمدت به طور جدی هر رابطه ای را از بین ببرد. درست مانند امتناع از پذیرش انتقاد می تواند منجر به اخراج شود، امتناع از گوش دادن به انتقادات و نگرانی های اعضای خانواده می تواند منجر به جدایی/طلاق و بیگانگی والدین و فرزند شود.
بسیاری از مردم به اطراف خود نگاه می کنند و تعجب می کنند که چرا روابط خوبی با بستگان خود ندارند، اما از در نظر گرفتن این واقعیت که دیگران سال ها در تلاش بوده اند با آنها ارتباط برقرار کنند، خودداری می کنند و به سادگی از این موضوع منصرف شده اند. نقطه.
وقتی نمیتوانید هیچ تعریف یا اعتباری را بدون خنده بپذیرید.
در ادامه این مقاله، در مورد افرادی صحبت کردیم که از طنز تحقیرآمیز خود برای پوشاندن ناراحتی خود هنگام تعریف یا تمجید استفاده می کنند. اگرچه انجام این کار در مواقعی ممکن است با احتیاط انجام شود، اما اگر تنها پاسخی باشد که وقتی کسی چیز خوبی به شما میگوید، میتواند صدمه جدی به شما وارد کند.
به سادگی، با شوخیسازی مداوم در مورد خود یا کاهش موفقیتهایتان، اعتباری را که سزاوار آن هستید، از دست میدهید. آیا در مدرسه یا محل کار تمجیدهایی دریافت کردید اما موفقیت خود را به قومیت یا شانس بدتان نسبت دادید؟ سپس شما تلاش زیادی را که برای آن تلاش انجام داده اید بی اعتبار می کنید.
شاید کسی اثر هنریای را که شما خلق کردهاید ستایش کرده باشد، اما شما آن را بهعنوان خطنویسی بیفایدهای که توانستهاید در حالی که اشتها به دست آوردهاید، مورد تمسخر قرار دهید. یا از ظاهر خود تعریف و تمجیدی دریافت کرده اید، فقط برای اطلاع دادن به آنها در مورد یک ویژگی وحشتناک خنده دار در مورد خودتان که با هر چیز خوشایندی که ممکن است ذکر کرده باشند مقابله می کند.
هر دوی این نوع پاسخها به جای تصدیق تلاشها و زیبایی منحصربهفردی که فقط شما به دنیا میآورید، شما را کم میکنند.
بدتر از همه، این پاسخها میتوانند به بدترین جنبه طنز تحقیرآمیز خود کمک کنند، که…
شما ممکن است شروع کنید به باور همه چیزهای وحشتناکی که در مورد خود می گویید.
اگر روایت اصلی که در مورد زندگی تان دریافت می کنید این باشد که شما احمق، بی فایده یا غیرجذاب هستید، آن وقت این به واقعیت شما تبدیل می شود. علاوه بر این، آنچه در مورد خود می گویید همیشه بسیار قوی تر از آنچه دیگران در مورد شما می گویند است.
تا حدی، ما بافندگان واقعیت خود هستیم و کلماتی که میگوییم به شکل دادن به آنچه تجربه میکنیم کمک میکنند. به تمام مواقعی که در گذشته نزدیک خود را تحقیر کرده اید فکر کنید و از خود بپرسید که آیا آنچه گفته اید به رشد شخصی شما کمک کرده یا مانع از آن شده است.
اگر تا به حال تماشا کردهاید که مردم جملات تاکیدی روزانهشان را در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، ممکن است ایدهای داشته باشید که این کلمات چقدر میتوانند قدرتمند باشند. آنچه در مورد خودمان می گوییم، ما را در سطحی اساسی شکل می دهد، بنابراین اگر مدام خود را مسخره کنید و توانایی ها یا دستاوردهای خود را به حداقل برسانید، چه نوع انرژی را در جهت خود پخش می کنید؟ و با این کار چه چیزی را به سمت خود جذب می کنید؟
لایک، لایکها را جذب میکند، و اگر به خاطر کاهش مشارکتهایمان در جهان، برای خودمان افتضاح باشیم، آنگاه شروع به باور کردن خود خواهیم کرد. تمام آن ساعتهایی که صرف انجام کار داوطلبانه میشود، در نهایت باطل میشوند، زیرا «شما کار بهتری برای انجام دادن نداشتید»، درست است؟ و تلاشی که برای بازسازی سطح تناسب اندام خود انجام دادید، صرفاً برای این بود که بتوانید فید اینستاگرام خود را با سلفی پر کنید، نه اینکه بخواهید برای خود و خانواده خود قوی و سالم باشید.
شما ایده را دریافت کردید.
وقتی متوجه شدید که از طنز تحقیرآمیز خود استفاده میکنید، سعی کنید از کاری که انجام میدهید آگاه باشید و از خود بپرسید که آیا با دوست یا شریکی که اینطور در مورد شما صحبت میکند، مشکلی ندارید. اگر اگر آنها این چیزها را به شما می گویند صدمه دیده، خیانت شده، ناراحت یا عصبانی می شوید، پس چرا برای شما اشکالی ندارد که آنها را در مورد خودتان بگویید؟
اگر به کسی اجازه نمیدهید این چیزها را در مورد کسی که دوستش دارید بگوید، لطفاً آنها را در مورد خودتان نگویید. شما به اندازه هر شخص دیگری لایق عشق و احترام خود هستید، بنابراین مهربانی را انتخاب کنید.
هنوز مطمئن نیستید که آیا استفاده شما از طنز تحقیرآمیز ناسالم است یا چگونه می توان آن را متوقف کرد؟ صحبت کردن با یک نفر واقعاً می تواند به شما کمک کند تا با هر چیزی که زندگی به شما می زند کنار بیایید. این یک راه عالی برای از بین بردن افکار و نگرانیهایتان است تا بتوانید با آنها کار کنید.
به جای یک دوست یا یکی از اعضای خانواده، با یک درمانگر صحبت کنید. چرا؟ زیرا آنها برای کمک به افراد در موقعیت هایی مانند شما آموزش دیده اند. آنها می توانند به شما کمک کنند تا استفاده از شوخ طبعی و تحقیر خود را به طور کلی ارزیابی کنید و در مورد نحوه سالم و خنده دار نگه داشتن آن به جای مخرب توصیه کنند.
BetterHelp.com یک وب سایت است جایی که می توانید از طریق تلفن، ویدیو یا پیام فوری با یک درمانگر ارتباط برقرار کنید.
در حالی که ممکن است سعی کنید خودتان این مشکل را حل کنید، ممکن است مشکلی بزرگتر از آن باشد که خودیاری بتواند به آن رسیدگی کند. و اگر بر سلامت روانی، روابط، یا به طور کلی زندگی شما تأثیر می گذارد، موضوع مهمی است که باید حل شود.
بسیاری از مردم سعی میکنند از پس مشکلات برآیند و تمام تلاش خود را برای غلبه بر مسائلی انجام دهند که هرگز واقعاً با آنها دست و پنجه نرم نمیکنند. اگر در شرایط شما اصلا امکان پذیر است، درمان 100٪ بهترین راه پیش رو است.
اگر اینجا را کلیک کنید مایلید در مورد سرویس BetterHelp.com ارائه شده و روند شروع آن اطلاعات بیشتری کسب کنید.
شما ممکن است این موارد را نیز دوست داشته باشید: