داستان واقعی

کتاب افراد موفق چگونه فکر می کنند

کتاب افراد موفق چگونه فکر می کنند

7 دقیقه خواندن ⌚ 

خواب دیدی تعبیرش رو نمی دونی کلیک کن
How Successful People Think PDF

فکر خود را تغییر دهید، زندگی خود را تغییر دهید

نیازی ندارید که ما یا هیچ نویسنده ای پرفروش به شما بگوییم که افکار شما می تواند بهترین دوست یا بدترین دشمن شما باشد.

اخبار روز فناوری رو اینجا ببین

شما به کسی نیاز ندارید که به شما بگوید چه کاری انجام دهید، بلکه به کسی نیاز ندارید که تغییری را پیشنهاد کند که می تواند شما را ارتقا دهد.

هیچ فردی در کل جهان وجود ندارد که معتقد باشد تغییر بی معنی است. همه ما چمدان خود را داریم و باید برای حفظ آن حس انگیزه ای که به نظر می رسد با هر برخورد گذرا خفه می شود، مبارزه کنیم.

با در نظر گرفتن این موضوع، اجازه دهید عمیقاً به معرفی تغییرات جان ماکسول بپردازیم.

چه کسی باید “افراد موفق چگونه فکر می کنند” را بخواند؟ و چرا؟

این یک سوال عالی است که اغلب بی پاسخ می ماند زیرا همه مایل به به اشتراک گذاشتن دستور العمل مخفی خود نیستند.

در این کتاب، جان این ایده را مطرح کرد که چگونه این افراد خارق‌العاده بر مشکلات غلبه می‌کنند و یک تشدید بالقوه را دور می‌زنند. در پرتو این مکاشفه، ما معتقدیم که “مردم موفق چگونه فکر می کنند” بدون در نظر گرفتن هر عامل دیگری، برای مخاطبان گسترده تر مناسب است.

به خواندن ادامه دهید، به یادگیری ادامه دهید!

درباره جان سی. ماکسول

John C. Maxwell

جان سی. ماکسول به خاطر ایده‌هایش برای ارائه بهترین از بین مردم به عنوان نویسنده چندین کتاب پرفروش مانند:

… او مطمئناً چیزهای زیادی برای ارائه دارد.

خلاصه کتاب

جان استدلال می‌کند که علیرغم تنوع موجود در میان افراد موفق، آنها یک چیز مشترک دارند: طرز فکر یا طرز فکرشان.

سوال روز این است که چه چیزی آنها را از شما موفق تر می کند؟ و اگر فرمولی برای آن وجود دارد، چیست؟

این یک استعاره نیست، بلکه یک تفسیر تحت اللفظی از آنچه موفقیت را نه تنها در محل کار بلکه در کل پیش بینی می کند است. بنابراین، چگونه می توان یک متفکر بهتر شد؟ آیا این فقط ذات خود فرد است که سطح خلاقیت را تعیین می کند یا چیزی است که باید برای رسیدن به آن مبارزه کرد؟

آلبرت انیشتین در یک مورد نیز اشاره کرد که “فکر کردن سخت است” به همین دلیل است که تعداد کمی از آنها موفق می شوند.

اما او به چه نوع تفکری اشاره می کند؟ آیا باید انتقادپذیر باشید یا بیشتر روی خلاقیت به عنوان ابزاری برای دستیابی به رفاه در حوزه اختیار خود تمرکز کنید.

برای تغییر عادات فکری فرد باید چند کار انجام دهد:

  • قرار گرفتن در معرض ایده های جدید
  • ارتباط با افراد خارق العاده و باهوش
  • مسیر خود را انتخاب کنید
  • بر اساس افکار خوبی که در ذهن شما موج می زند عمل کنید
  • احساسات خود را با طرز فکر خود هماهنگ کنید
  • بشویید و تکرار کنید

صادقانه بگویم، اگر فرآیندی که در اینجا ذکر شده است، شک و تردیدهایی را در مورد کاربرد آن ایجاد کند، اشکالی ندارد. با این وجود، وظیفه شما این است که همه تخم‌مرغ‌هایتان را در یک سبد قرار ندهید، و علی‌رغم احتمالات، به آن‌ها ادامه دهید.

پیدا کردن بهترین مکان برای تفکر یکی از اولین چیزهایی است که باید با آن شروع کنید. برخی از مردم دوش گرفتن را ترجیح می دهند، برخی دیگر در مقابل یک شومینه بزرگ.

نکته آخر این است که، صرف نظر از ترجیحات شما، شخص واقعاً باید آن مکان ویژه ای را بیابد که بتواند عمیقاً در تفکر فرو رود.

به عبارت دیگر، مکان مقدسی که ما در مورد آن صحبت کردیم باید به شما کمک کند طرز فکر خود را شکل دهید.

در این مدت، یک یا دو چیز در مورد خود، تمایلات و عادات بدی که شما را ناامید می‌کند، یاد خواهید گرفت.

و بله، همیشه با طرز فکر شروع می شود، زیرا ما تمایل داریم عادت های بد خود امروزی را با خود فردی مقایسه کنیم که با عادات خوب شکل گرفته.

طبق گفته جان ماکسول، فرآیند شکل دهی عبارت است از:

  • طنز: افکاری که به نظر کار نمی‌آیند، باید به تعبیری کمیک تبدیل شوند
  • تواضع: زیبا لحظات برقراری ارتباط با الهی
  • هیجان: بیانگر شادی قبل از عملی شدن یک فکر است
  • خلاقیت : هنگامی که از مسیر خود منحرف می شوید و رویکردی رویایی اتخاذ می کنید
  • تحقق: هنگامی که پیوند با خدا به سطح رضایت بخشی رسیده است که ثمرات می دهد
  • صداقت: هنگامی که یک ایده وارد مرحله اجرا می شود، فرد از انگیزه های واقعی آن آگاه می شود
  • اشتیاق: وقتی فکری در ذهن شما طوفان می کند، شما دیدگاهی هوایی از ذهنیتی که می خواهید پرورش دهید بدست آورید
  • تغییر: چیزهای خوب نتیجه مستقیم تغییرات ایجاد شده در زندگی هستند

جان حتی فرمولی را ارائه می‌کند که به عنوان مدرکی بر اهمیت محیط شما برای دستیابی به رفاه عمل می‌کند:

حق فکر به علاوه حق افراد
در
محیط مناسب > در زمان مناسب
برای
دلیل مناسب/ = نتیجهدرست

آیا باید تفاوت بین “متفکران خوب” را تشخیص دهیم یا این فقط یک چیز است؟ این عبارت تا حدی نشان می‌دهد که فردی با بهره هوشی بالا در این دسته قرار می‌گیرد، اما به عقیده دیگران ممکن است فردی دارای توانایی تفکر خلاق باشد.

به معنای واقعی کلمه تفاسیر زیادی وجود دارد و هیچ یک از اینها را نباید بدیهی تلقی کرد.

تفکر خوب یا تفکر سازنده شبیه به حل یک معما است. حتی اگر استاد باشید، نمی توانید آن را بدون داشتن تمام قطعات گمشده در اختیارتان حل کنید. اگر توانایی های شما محدود باشد، غیرممکن است که به نفع خود عمل کنید.

جان سی. ماکسول در کتاب خود اشاره می کند که آن حلقه های گمشده را می توان بیشتر از طریق برنامه 11 مجموعه مهارتی که باید برای داشتن آن تلاش کرد به نمایش گذاشته شود:

  • دیدن حکمت تفکر با تصویر بزرگ
  • آزادسازی پتانسیل تفکر متمرکز
  • کشف لذت تفکر خلاق
  • تشخیص اهمیت تفکر واقع گرایانه
  • رهاسازی قدرت تفکر استراتژیک
  • احساس انرژی امکان اندیشی
  • در آغوش گرفتن درس های تفکر بازتابی
  • پرسش جویی پذیرش تفکر عامه پسند
  • تشویق مشارکت در تفکر مشترک
  • تجربه رضایت از تفکر غیر خودخواهانه
  • لذت بردن از بازگشت تفکر پایین

اگر نگاه انتقادی به این روش داشته باشید، به این نتیجه خواهید رسید که تصویر کلان مهمتر از دستاورد کوتاه مدت است.

دست‌کم می‌توان گفت افرادی که موفق به کسب موفقیت‌های بزرگ شده‌اند، ماشین‌های یادگیری هستند. آنها هرگز از دانشی که دارند خشنود نیستند و در حال تلاش برای یادگیری هستند.

یک روش خارق‌العاده برای گسترش افق‌های خود، پرورش عادت گوش دادن است. اگر قصد دارید به سمت تعالی گام بردارید، باید این واقعیت را در نظر بگیرید که همه چیز را نمی دانید. تخصص دیگران می تواند برای شما مفید واقع شود، اگر ذهنی باز داشته باشید.

متفکران تصویر بزرگ تشخیص می دهند که چیزهای زیادی را نمی دانند. آنها اغلب سؤالات نافذی می پرسند تا درک و تفکر خود را بیشتر کنند. اگر می‌خواهید به یک متفکر تصویر بزرگ بهتر تبدیل شوید، شنونده خوبی شوید.

به طور شهودی، احتمالاً فکر کردن با تصویر بزرگ را مفید می‌دانید. تعداد کمی از مردم می خواهند ذهن بسته باشند. یک   قرار است اینطور باشد.

رهبران چگونه باید رفتار کنند؟

به طور کلی، تعداد انگشت شماری از متفکران بزرگ وجود دارند که به عنوان رهبر برچسب گذاری نمی شوند، و بسیاری از رهبران که شایسته علامت گذاری به عنوان بازیکنان بزرگ نیستند. در واقع، یک رهبر ماهر قادر است چندین کار مهم را از طرف سازمان انجام دهد:

  • قبل از اینکه افراد انجام دهند تصویر بزرگ را ببینید
  • چندین فاکتور و همه متغیرها را در نظر بگیرید
  • احساس داشته باشید که تیم باید به کجا حرکت کند
  • درک نحوه ارتباط آینده با گذشته
  • به دست آوردن شتاب و استفاده از لحظه

با در نظر گرفتن این موضوع، بسیاری در مورد امکان جذب تصویر بزرگ فکر می کنند. به نظر خوب می رسد و همه چیز، اما واقعیت فاصله زیادی با واقعیت واقعی دارد.

اولین عنصری که یک متفکر بزرگ دارد یا دارد این است که تمام ریسک پذیری را در بر می گیرد. این روش را اشتباه نگیرید – قمار کردن مقرون به صرفه نیست، بلکه ریسک های حساب شده را پذیرفت. آنها از ایده های متنوع استقبال می کنند و قطعیت را به عنوان یک مفهوم بی معنی نادیده می گیرند.

در مرحله بعد، باید مایل باشید از خیلی چیزها دست بکشید تا بتوانید به نقطه ای از موفقیت برسید. شما نمی توانید به تنهایی این کار را انجام دهید و باید تنوع را از نظر عقاید و عقاید بپذیرید.

با انجام این کار، احتمالاً شکافی را که به‌خاطر داشتن تخصص برای انجام همه کارها به تنهایی کامل نیستید، پر می‌کنید.

درس های کلیدی از “مردم موفق چگونه فکر می کنند”

  1.       به یک متفکر موفق تبدیل شوید
  2.      شروع به گوش دادن کنید. افراد باهوش زیادی وجود دارند
  3.      بخوانید، بخوانید، و برخی دیگر بخوانید

متفکر موفقی شوید

مثل بسیاری از چیزهای دیگر، گفتن آن آسان تر از انجام آن است، اما اگر مفاهیم ارائه شده در اینجا را درک کنید، قابل دستیابی است.

اول از همه، یک فرد باید بداند که تغییر اجتناب ناپذیر است. پس از آن، می‌توانید سعی کنید روش زندگی را که مناسب می‌دانید به حرکت در آورید.

این یک نبرد است. همه باید تحمل کنند تا به طرف مقابل برسند.

شروع به گوش دادن. افراد باهوش زیادی وجود دارند

همانطور که ممکن است حدس زده باشید، شما آگاه ترین فرد موجود نیستید. مهارت شما در یک منطقه خاص، نباید به حد شما تبدیل شود.

شما باید رویکرد گسترده‌تری را در پیش بگیرید، و “گوش دادن” را به عنوان راهی برای تحریک رشد و شکوفایی تمرین کنید.

حتی پردرآمدترین حرفه نیز به دلیل بی انگیزگی آن را جبران نمی کند.

بیشتر بخوانید، بخوانید و بخوانید

برای هیچکس تعجبی ندارد که افراد موفق در مدیریت زمان استاد هستند. با استفاده حداکثری از زمان خود، آنها می توانند روی چیزهایی تمرکز کنند که برای هدف آنها ضروری است.

همچنین، جاه طلبی آنها با عطش دائمی برای دانش بیشتر پشتیبانی می شود، که هرگز نمی توان با هیچ تخیل آن را فرونشاند.

تا جایی که روش شناسی آنها تحت بررسی قرار می گیرد، اکثر آنها خواندن روزانه را ترجیح می دهند.

این خلاصه را دوست دارید؟ می‌خواهیم از شما دعوت کنیم برنامه ۱۲ دقیقه‌ای، برای خلاصه‌های شگفت‌انگیز و کتاب‌های صوتی.

“مردم موفق چگونه به نقل قول فکر می کنند”

برای توییت کلیک کنید

فکر کردن کار سختی است. به همین دلیل است که تعداد کمی آن را انجام می دهند. برای توییت کلیک کنید

افرادی که فروتن هستند کمتر به خود فکر نمی کنند. آنها فقط کمتر به خودشان فکر می کنند. برای توییت کلیک کنید

درست است: اکثر مردم بیشتر از مشکلات قدیمی راضی هستند تا متعهد به یافتن راه حل های جدید. برای توییت کلیک کنید

به جای تلاش برای عالی بودن، بخشی از چیزی بزرگتر از خودتان باشید. برای توییت کلیک کنید

How Successful People Think Summary

بررسی انتقادی ما

خب، چه کسی به مربی نیاز ندارد؟ – همه ما این کار را می‌کنیم، و گاهی اوقات یک کتاب می‌تواند به شما کمک کند زندگی‌تان را بر اساس فردی که او را تحسین می‌کنید یا ابزاری برای آموزش چیزی به شما دارد، الگوبرداری کنید.

در رابطه با این فلسفه، می‌توانیم پیامی را که نویسنده در تلاش است از طریق این کتاب شگفت‌انگیز منتقل کند، صمیمانه تأیید کنیم.

به طور خلاصه، جان ماکسول قطعاً شایسته وقت شماست.

حتما بخوانید : کتاب جایی که او رفت
چناچه در این مطلب کلمه ای یا حروفی استفاده شده است که از نطر شما مشکل دارد در قسمت نظرات به ما اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا